برجام جز بیاعتمادی بیشازپیش مردم ایران به غرب رهآوردی نداشت
مرکز دانشجویی حقوق بشر ایران در نامهای به روحانی اعلام کرد: به نمایندگی از جامعه فعالین حقوق بشر ایران، از شما میخواهیم حقوق حقه ملت ایران در مجامع بینالمللی را پیگیری کرده و از ضایع شدن این حق جلوگیری کنید.
مرکز دانشجویی حقوق بشر جمهوری اسلامی ایران (صلح زیبا) در نامهای به حسن روحانی رئیس جمهوری اسلامی ایران اعلام کرد: به نمایندگی از جامعه فعالین حقوق بشر ایران، از شما میخواهیم حقوق حقه ملت ایران در مجامع بینالمللی را پیگیری کرده و از ضایع شدن این حق بدیهی در صحنه بینالمللی، به دور از در نظر گرفتن مسائل جناحی و سیاسی جلوگیری کنید.
در ابتدای این نامه آمده است: همانطور که مستحضر هستید و بارها تاکید داشتهاید پس از امضای برنامه جامع اقدام مشترک جمهوری اسلامی ایران و شش کشور جهان و با توجه به تبلیغات وسیع رسانههای داخلی، افکار عمومی آماده این بود که با اجرایی شدن برجام کشور از سد بسیاری از مشکلات اقتصادی رهایی یابد و با آنچه دولت محترم تعامل بیشتر با جامعه جهانی مینامید موجبات شکوفایی و رشد کشور فراهم گردد، حال آنکه متاسفانه برخی اقدامات طرفهای توافق نه تنها این مهم را حاصل نکرد بلکه رهآوردی جز بیاعتمادی بیش از پیش مردم ایران با آنها را در پینداشت.
در قسمت دیگری از این نامه تاکید شد: اقدامات تنشزای ایالات متحده آمریکا در فضای پسابرجام، تصویب مجدد برخی محدودیتها علیه ایران، صدور حکم دادگاهی در نیویورک مبنی بر پرداخت 10.5 میلیارد دلار غرامت بابت حملات 11 سپتامبر، صدور حکم دادگاه فدرال آمریکا مبنی بر برداشت 2 میلیارد دلار از محل داراییهای مصادره شده ایران به بهانه پرداخت غرامت به قربانیان انفجار بیروت و مواردی از این دست سبب شد تا بر خود لازم بدانیم با اشارهای کوتاه به ابعاد حقوقی و سیاسی این اقدامات، لزوم پرداختن دولت محترم جمهوری اسلامی ایران به موضوع مطالبه غرامت از برخی کشورها را یادآور شوم.
این تشکل دانشجویی در ادامه این نامه افزود: نقض هر تعهد بین المللی و ارتکاب عمل خلاف حقوق بینالملل موجب ایجاد مسئولیت بین الملل میشود. نتیجه مسئولیت بینالملل لزوم جبران خسارت میباشد. طبق حقوق بین الملل و رویه قضائی بینالملل انواع خسارات وارده در این راستا بایستی جبران شود. مطابق اساسنامه رم، دادرسان دیوان دارای این اختیار هستند که اصول جبران خسارت قربانیان را تعیین کنند.
در ادامه خطاب به رئیس جمهور تصریح شد: غرامت امروز دیگر تبدیل به یک حق مسلم در ملتها شده است. تببین غرامت امروز در حقوق بینالملل جایگاه ویژهای پیدا کرده است، اما متاسفانه در کشور ما، به دلیل تعلل و کمکاری دولت محترم و وزارت امورخارجه به مساله غرامت کمتوجهی شده است. البته همین کمکاری هم به مشکلات پیرامونی در مورد قانونگذاری و همینطور نبود فرهنگ این مساله مرتبط است.
مرکز دانشجویی حقوق بشر ادامه داد: با توجه به این موارد و با عنایت به این موضوع که تنها با نگاهی گذرا به سیر تاریخی روابط ایران و آمریکا می توان مواردی را بیان داشت که آمریکا به وضوح ناقض حقوق حقه ملت ایران بوده و همین موارد هم قابل پیگیری حقوقی و اخذ غرامت می باشد، در این بخش مواردی را ذکر می نمایم که نشان دهنده تنها چند مورد از موارد نقض حقوق ملت ایران توسط ایالات متحده آمریکاست که قابل پیگیری و طرح دعوی در مجامع بین المللی می باشد.
در قسمت دیگری از این نامه آمده است: کودتای 28 مرداد که با دخالت دو دولت استعماری آمریکا و انگلستان رخ داد سبب شد تا حکومت ملی ایران سقوط و رژیم استبدادی پهلوی استمرار یابد. بیل کلینتون و باراک اوباما، دو رئیس جمهوری آمریکا هم به صورت علنی به نقش ایالات متحده در کودتا اعتراف کردهاند. باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا تاکنون دو مرتبه به طور صریح به نقش آمریکا در کودتای 28 مرداد 1332 که منجر به سقوط دولت ملی دکتر مصدق و تحکیم پایههای قدرت شاه در 25 سال بعد از آن شد، اشاره کرده است.
در ادامه اظهار شد: او یک بار در سال 2009 و در سخنرانی خود در دانشگاه قاهره به این موضوع اشاره کرده و بار دیگر در سخنرانی خود در مجمع عمومی ملل متحد در سال در نشست سالانه مجمع عمومی به این موضوع اشاره کرد.او همچنین در کتاب خود به نام «جسارت امید» که در سال 2006 و در دوره سناتوری خود نوشته است نیز به کودتای 28 مرداد اشاره کرده و این اقدام را به عنوان نشانه ای از مداخلات بیش از حد دولت آمریکا در امور داخلی دیگران و ایجاد اتحاد با کشورها به وسیله حمایت از یک دولتمرد مقتدر دانسته است. پیشتر از اوباما مادلین آلبرایت وزیر امور خارجه اسبق آمریکا در دولت بیل کلینتون نیز به مساله 28 مرداد و نقش آمریکا در این ماجرا اشاره کرده و به طور تلویحی از ایران عذرخواهی کرده بود.
در ادامه این تشکل دانشجویی با اشاره به « خسارتهای مادی و معنوی ناشی از کودتای نوژه» تصریح کرد: این اقدام که یکی از گسترده ترین و خطرناک ترین طرحهای آمریکا برای براندازی نظام جمهوری اسلامی ایران بود با هوشیاری نقش بر آب گشت. اسنادی که بعد از تسخیر لانه جاسوسی به دست آمد پرده از همکاری بسیاری از تشکلهای داخلی با شرق و غرب و اسرائیل برداشت. آمریکا به کمک عراق و برخی کشورهای منطقه طرح یک کودتا را تهیه کرده بود و مدیریت آن را به بختیار میدهد. بختیار از سال 1330 با آمریکا مرتبط بود یعنی یک سال و نیم پیش از کودتای آمریکاییها در ایران در سال 1332 با آنها در ارتباط بود .
در قسمت دیگری از این نامه با اشاره به به « خسارتهای مادی و معنوی ناشی از جنگ تحمیلی» تاکید شد: چندی پیش سندی در نشریه فارین پالسی، منتشر میشود که حاوی اعترافات آمریکاییها در سال 1988 به نقش داشتن در دادن اطلاعات موقعیتی و امنیتی نیروهای ایرانی به رژیم بعث در جنگ تحمیلی و زمینهسازی مستقیم آمریکاییها برای حمله شیمیایی به ایران اختصاص دارد. در این اسناد منتشرشده، تصریح شده است که آمریکا با وجود آگاهی از تصمیم رژیم صدام برای حمله شیمیایی به ایران اطلاعات موقعیتی ایران را در اختیار عراق قرار میدهد و از طرف دیگر با کمک اطلاعاتی مانع پیروزی ایران در یک عملیات با احتمال موفقیت بالا میشود.
در ادامه با اشاره به « خسارتهای مادی و معنوی ناشی از حمله به سکوهای نفتی» آمده است: ایالات متحده آمریکا برای جلوگیری از شکست عراق در جنگ، از سال 1987 استراتژی مداخله مستقیم به نفع عراق را در پیش گرفت. ایجاد درگیری نظامی با نیروی دریایی ایران در خلیج فارس، حمله هلی کوپترهای امریکایی به ناو ایران « ایران اجر» (شهریور 1366) به بهانه مین گذاری، حمله ناوهای امریکا به سکوهای نفتی سیری و ساسان و ناوهای سهند و سبلان به بهانه برخورد کشتی امریکایی « ساموئل رابرتس» با مین در خلیج فارس، همه در راستای این استراتژی امریکا مبنی بر درگیری محدود با ایران تعریف می شدند.
این تشکل دانشجویی در رابطه با « خسارتهای مادی و معنوی ناشی از انسداد، مصادره و یا تصرف در اموال و داراییهای جمهوری اسلامی ایران، نهادها و مؤسسات دولتی یا عمومی جمهوری اسلامی ایران یا مقامات آن و خسارات مادی و معنوی ناشی از مسدود نمودن عملیات مالی و بانکی جمهوری اسلامی ایران» هم افزود: متاسفانه برخی قوانین خودساخته و تحریمهای یک طرفه دولت آمریکا سبب شده است، کشور در زمینه واردات برخی داروها و تامین مواد اولیه دچار مشکل گردد، از طرفی ایجاد اختلال در سیستم بانکی و بلوکه نمودن حساب های اشخاص حقوقی و حقیقی که نمود بارز غارت بین المللی است نیز به طور مشخص مخالف متن صریح اساسنامه صندوق بین المللی پول و سایر معاهدات بین المللی است.
مرکز دانشجویی حقوق بشر ایران در رابطه با «خسارتهای مادی و معنوی ناشی از شهادت بیش از 17000 شهید ترور» هم تاکید کرد: حمایت آشکار آمریکا از گروه تروریستی منافقین با فعالیت برخی سیاستمداران آمریکایی به منظور جلوگیری از اخراج منافقین از عراق آغاز شد. هرچند دولت آمریکا در این خصوص موضعگیری نمیکرد، ولی سخنرانی عدهای سیاستمدار عالیرتبه و برخی مقامات اجرایی، در حمایت از یک گروه تروریستی، نشاندهندهی سیاست دولت آمریکا بود؛ آن هم در شرایطی که این اقدامات غیرقانونی مقامات سیاسی با واکنش دستگاه قضایی آمریکا مواجه نمیشد. همین موضوع به خودی خود نشان دهنده ارتباط دولت آمریکا با گروهکهای تروریستی ضد نظام جمهوری اسلامی ایران و کمک مادی و معنوی به آن ها و به تبع آن دست داشتن آمریکا در شهادت بیش از 17000 شهید ترور ایرانی است.
در ادامه خطاب به روحانی تصریح شد: با نگاهی اجمالی میتوان گفت کشور آمریکا باید بابت اشغال ایران و نابود کردن زیرساختهای اقتصادی در دوره جنگ جهانی دوم، کودتای 28 مرداد، غارت منابع زیرزمینی در دوره پهلوی و بعد از آن ،حمایت از جنگ و ضربه به ساختار اجتماعی و اقتصادی ایران با محاصره اقتصادی و تحریم باید مبلغی بسیار بیش از آنچه در پوشش غرامت به یغما می برد، پرداخت نماید و این موضوع جز با پیگیری حقوقی و دیپلماتیک دولت و دستگاه های ذیربط ممکن نخواهد شد.
این تشکل دانشجویی در ادامه این نامه به روحانی؛ افزود: آنچه بنده به نمایندگی از جامعه فعالین حقوق بشر ایران از شما میخواهیم پیگیری حقوق حقه ملت ایران در مجامع بینالمللی و جلوگیری از تضییع این حق بدیهی در صحنه بینالمللی به دور از در نظر گرفتن مسائل جناحی و سیاسی است، که بیشک خواستهای معقول و منطقی از شخص رئیس جمهور است.
در خاتمه این نامه خطاب به رئیس جمهور آمده است: امید است، جنابعالی که در سال 1392 توانستید اعتماد اکثریت مردم را جلب نمائید، با تدبیر در عمل و به دور از سیاست زدگی و برخورد جناحی در بعد ملی با احقاق حقوق ملت بارقههای امید را در دل های مردم روشن نمائید.
ارسال نظر