کابوس انتخابات 96 برای اصلاحطلبان
روزنامه آرمان از قول فریبرز رئیسدانا سیاست اقتصادی روحانی را نافرجام توصیف کرد و از قول زیباکلام نوشت روحانی ممکن است در انتخابات 96 شکست بخورد و بهتر است کسی مانند عارف یا ظریف را به جای خود معرفی و حمایت کند.
اخبار ویژه روزنامه کیهان را در ادامه میخوانید:
بهائیت از همان انگلیسی نازل شد که مأمن فائزه و مهدی هاشمی بود
فائزه هاشمی میگوید از اینکه به دیدار دوستان بهاییاش رفته پشیمان نیست.
وی در مصاحبه با بخش فارسی یورونیوز گفت: من به دیدن خانم کمالآبادی (یکی از سران بازداشتی باند انگلیسی- صهیونیستی بهائیت) رفتم به دلیل اینکه همبندی من بود و شش ماه با هم زندگی کردیم و بعد از هشت سال برای پنج روز مرخصی آمده و این دیدار خیلی چیز عادی و معمولی و مسئله پیشپا افتادهای است.
او میافزاید: من با اینها آشنایی که نداشتم و قبل از زندان با جامعه بهایی هیچ ارتباطی نداشتم. جمهوری اسلامی در واقع با زندانی کردن من، سبب این آشنایی و ارتباطات و سبب باز شدن دریچه دیگری در زندگی من شد. بارها گفتهام من این زندان را خیلی دوست داشتم و بسیار تجربه گرانبهایی برای من بود. خیلی چیزها آنجا یاد گرفتم، خیلی چیزها را متوجه شدم و این هم یکی از ارتباطاتی بود که آنجا ایجاد شده بود و خود اینها سبب ایجاد این ارتباطات شدند.
خانم هاشمی درباره فشارها و حملاتی که به دلیل این دیدار و انتشار عکس او متوجه او و پدرش شده میگوید: آدم دیدن دوستاش میرود و موضوع این بود و غیر از این هم نبود. آقای هاشمی و کلاً ما هم اولین بار نیست تحت فشار قرار میگیریم، سالهای قبل را نگاه کنید فشارهای شدیدتر از این هم بوده حالا نمیدانم چه نتیجهای میگیرند ولی چیز جدیدی نیست. به نظر من یک عکسالعمل غیر منطقی است و خودشان موضوع را بزرگ کردهاند. یعنی اگر موضوع توسط اینها این قدر مطرح نمیشد و نسبت به آن این طور عکسالعمل نشان نمیدادند هیچ کسی هم نمیفهمید که چنین اتفاقی افتاده. همه بیاعتنا و معمولی از کنارش ردمیشدند. عکسالعملهای غیر منطقی اینها است که موضوع را دامن میزند و موضوع کش پیدا میکند.
وی ادامه میدهد: موضوع من نسبت به بهاییها، موضوع حقوق بشری است. اینکه ما به عنوان دین این گونه تبعیض قائل شویم و این گونه ظلم بکنیم به بهاییها و سایر گروهها مثل اصلاحطلبان درست نیست. حضرت علی به مالک اشتر توصیه میکند موقعی که خلیفه شده بود که افراد انسان دو دسته هستند یا هم دین تو هستند یا همنوع تو در آفرینش هستند و فرقی نمیکند تو موظفی حقوق همه اینها را رعایت کنی. هر گز هم نگفته کسانی که هم دین تو نیستند تو میتوانی نابودشان کنی و از حقوق اجتماعیشان محرومشان کنی. ما الآن اسلام را هم عمل نمیکنیم، کجای اسلام گفته میتوانیم نسبت به بهاییها و اصلاحطلبها و سایر گروهها چنین رفتارهایی بکنیم و دایره غیرخودی را مدام افزایش دهیم؟
فائزه هاشمی توضیح نداده اگر کسی به جرم مثلاً سرقت زندان رفت اما با قاچاقچی و آدمکش رفیق از آب درآمد، این رفاقت تقصیر قاضی است یا جنس خراب مجرم؟! چرا دوستان جدید او از میان جنایتکاران سازمان تروریستی منافقین (که فائزه هاشمی اصرار دارد آنها را سازمان مجاهدین خلقی اطلاق کند) یا بهایی انتخاب شدهاند؟ آیا میان باندی که جنایت رسوای حرمتشکنی در روز 6 دی 88 (روز عاشورا) را به راه انداخت و برخی عناصر بهایی ماجرا دستگیر شدند و فائزه هاشمی یا میان سفر وی به آمریکا و حمایت اخیر آمریکااز بهائیان ارتباط خاصی وجود دارد؟
مسئله دیگر تجاهل و خود را به بلاهت زدن فائزه هاشمی است، چنان که القا میکند بهائیت یک دین است و نه شبکه یکصد ساله جاسوسی و غارتگری وابسته به انگلیس و صهیونیسم بینالملل؟ به راستی این چه دینی است که پیامبر آن نه از آسمان بلکه از آستین انگلیسیها درآمده، یعنی همان رژیمی که امثال فائزه و مهدی هاشمی را هم در فتنه سیاسی - مذهبی 88 تر و خشک میکرد؟!
آب در لانه مورچهها
شواهد موجود حاکی از آن است که اظهارات آیتالله جوادی آملی در دیدار عارف با ایشان، آشفتگی و درهم ریختگی فراوانی را در جبهه مدعیان اصلاحات و حامیان دولت به دنبال داشته است. و از آنجا که اظهارات آیتالله جوادی آملی خطاب به عارف که شاخصه جبهه اصلاحات است بیان شده و از سوی دیگر به مسائلی نظیر کشاندن پای بیگانگان به داخل کشور و ناکامی در اشتغالآفرینی پرداخته بودند، راه فرافکنی و نفی اظهارات ایشان را بر جبهه اصلاحات مسدود کرده است.
گفته میشود که اتاق فکر جبهه اصلاحات تصمیم گرفته بود درمقابل اظهارات آیتالله جوادی آملی، سکوت کند چرا که پرداختن به آن میتواند رسوایی بیشتر این جبهه را به دنبال داشته باشد ولی دیروز روزنامه آفتاب یزد که در میان روزنامههای زنجیرهای به روزنامه روی نیمکت شهرت دارد و انتشار مطالب دمدستی به آن واگذار میشود، تلاش کرد سخنان اخیر آیتالله جوادی در درس خارج ایشان را که گفته بود؛ «با آبروی کسی بازی نکنید» خطاب به رسانههایی جا بزند که خبر اظهارات ایشان در ملاقات با عارف را منتشر کرده بودند. اقدام دم دستی و خندهدار آفتاب یزد در حالی است که دفتر آیتالله جوادی آملی بعد از انتشار مطالب مطرح شده در ملاقات عارف، با صدور اطلاعیهای تمامی گفتههای منتشر شده از سوی ایشان را تأیید کرد. در آن اطلاعیه چندین بار به واژه دیاثت که حضرت آیتالله جوادی به کار برده بودند، تأکید شده بود.
آفتاب یزد در خبر خود آورده است؛ آیتالله جوادی آملی با تأکید بر اینکه نباید با آبروی کسی بازی کنید، شیطنت رسانهها در انتساب اظهارات قبلی به ایشان را خنثی کرده است!
نامه اعتراض دانشجویان به هاشمی /ارسال رونوشت به مراجع
اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاهها در نامهای به هاشمی اعلام کرد:
بهائیت خط قرمز اسلام از قم تا الازهر است، بعد فرزند شما با آنها دیدار میکند و شما سکوت میکنید؟!
اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل در نامهای به رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام اعلام کرد: رفتار شما و خانوادهتان خلاف مسیر منافع ملت و اهداف انقلاب است.
در نامه اتحادیه انجمنهای اسلامی دانشجویان مستقل دانشگاههای سراسر کشور به هاشمیرفسنجانی که به مراجع عظام تقلید حضرات آیات عظام وحید خراسانی، صافی گلپایگانی، مکارم شیرازی، نوریهمدانی، جوادیآملی، شبیری زنجانی، علوی گرگانی نیز رونوشت شده است، آمده است: مدتهای مدیدی است که ما دانشجویان نسبت به رفتارها و گفتارهای شما در مقام منتقد هستیم، چرا که رفتارهای شما و خانوادهتان را در خلاف مسیر منافع ملت و آرمان و اهداف انقلاب اسلامی میدانیم و مفاسد فرزندانتان را جز لطمه و دستاندازی به بیتالمال و حقوق ملت نمیدانیم.
در این نامه با بیان اینکه فائزه هاشمی، فرزند شما در روزهای اخیر به دیدار خانواده بهایی ضدانقلاب رفته، آمده است: شما کسی هستید که به پشتوانه اجتهاد وارد مجلس خبرگان رهبری شدید اما آیا در خانواده یک مجتهد دینی بهائیت به عنوان دین شناخته میشود؟ آیا شما نمیدانید که بهائیت یک فرقه ضاله است که به پشتوانه انگلیس خبیث شکل گرفته است؟ آیا شما با این انحراف آشنا نیستید؟ پس چطور اجازه میدهید در خانواده شما از حقوق بشری بهائیت دفاع شود؟ خدای بهائیت کیست؟ کدام پیامبری این دین را برای بشریت آورده است؟ فرزند شما مبانی اسلامی که از علمیه قم تا الازهر مصر به آن پایبندند را زیر پا گذاشته است و شما دراینباره هنوز سکوت کردهاید! آیا شما در اسلام هم دچار تغییر و تحول شدهاید؟
در این نامه آمده است: وااسفا که عالمی بنشیند و ببیند که فرزندانش مدافع حقوق جریانهای ضاله شوند و دم برنیارد! که چه جفایی بزرگتر از این میتوان در حق اسلام عزیز کرد؟ این دیگر نه مسائل سیاسی است، نه برجام است، نه دولت یازدهم است و نه هیچ مسئله دیگری، این دفاع از کیان اسلام است و سکوت شما جز لطمه بیشتر بر پیکره اسلام عزیز چیست؟ ما نمیدانیم از شما به کجا شکایت بریم که در مقام رئیس مجمع تشخیص مصلحت این نظام، نقطه اتکا و مرکز ثقل ضد انقلاب شدهاید! بایستی به همه مراجع تقلید و علمای اسلام این جفا را تسلیت بگوییم و بگوییم که ای مردان دین و ای دردمندان میراث پیامبر(ص) و امیرالمومنین(ع)، ما اعلام کردیم که جناب هاشمی برای دفاع از کیان اسلام و حفظ خود از آتشی که بر دامن دارد بایستی موضعگیری کند و در راستای اصلاح آنچه افتاده برآید.
معاون متخلف بیمه مرکزی چرا سرپرست شد؟!
پس از افشای دریافت وام و حقوقهای میلیونی برخی مدیران بیمه مرکزی، جای سوال است که چرا فقط رئیس کل باید استعفا دهد و سه معاون بیمه با وضعیت حقوقی مشابه آقای رئیس، استعفا نکردند؟
به گزارش مشرق به دنبال بالا گرفتن موج اعتراضها به حقوقهای چند ده میلیونی و وامهای چند صد میلیونی مدیران ارشد بیمه مرکزی، محمد امین رئیس بیمه مرکزی استعفا داد که مورد موافقت وزیر اقتصاد قرار گرفت. برخی مسئولان و حامیان رسانهای دولت در چند روز اخیر با برملا شدن فیش حقوقهای کلان مدیران بیمه مرکزی، برای سرپوش گذاشتن این ماجرا دست به کار شدند و مواضع متناقضی اتخاذ کردند که از عدم صداقت آنها حکایت دارد.
ابتدا از سوی حامیان دولت یازدهم عنوان شد که حقوقهای کلان مدیران بیمه به خاطر قصور دولت قبل بوده است. این در حالی است که در اطلاعیه دیوان محاسبات به صراحت بر بروز این تخلف در دولت یازدهم با وجود تذاکرات دیوان تصریح شده بود.
در مورد دیگر مدیر روابط عمومی وزارت اقتصاد مدعی شد که وزیر اقتصاد قبل از رسانهای شدن فیشهای حقوقی اعضای هیئتمدیره بیمه مرکزی دستور رسیدگی به این امر را داده بود. این در حالی است که پس از رسانهای رشدن این تخلف، کمیتهای از سوی وزیر اقتصاد مسئول رسیدگی به آن شد و این کمیته نیز نتایج بررسی خود را پس از چند روز اعلام کرد. بنابراین، اظهارات مدیر روابط عمومی وزارت اقتصاد متاسفانه خلاف واقعیت بود.
در عین حال بیمه مرکزی چند روز پس از افشای فیشهای حقوقی، در اطلاعیهای ادعا کرد: اقدامات بیمه مرکزی منطبق بر مقررات بوده و تخلفی صورت نگرفته است.
این در حالی است که خلاف قوانین بودن حقوقهای کلان مدیران بیمه مرکزی در گزارش دیوان محاسبات، تایید شد.
مشرق میافزاید: در بیانیه کمیته وزارت اقتصاد به طور آشکاری تلاش شد اصل ماجرا سرپوش گذاشته شده و به جوسازی رسانهای ربط داده شود. وزارت اقتصاد ادعا کرد که «آنچه در رسانهها به عنوان حقوقهای چند ده میلیون تومانی» از آن یاد شده است، برداشتی نادرست بوده است.»
در بیانیه وزارت اقتصاد، تلاش شده بود ماجرای وامهای 400 میلیون تومانی از بیتالمال سانسور شود و با تمرکز بر حقوقهای چند ده میلیونی و نسبت دادن آن به سوءتفاهم رسانهای، برای انحراف افکارعمومی تلاش شده بود.
در حالی در بیانیه وزارت اقتصاد بر بازگرداندن 200 میلیون تومان اضافه کار 4 مدیر ارشد بیمه مرکزی تصریح شد که چند روز قبل بیمه مرکزی این ماجرا را تکذیب کرده بود. در مجموع، مسئولان بیمه مرکزی و وزارت اقتصاد و حامیان رسانهای دولت در دو هفته اخیر تلاشهای زیادی برای مخفی نگه داشتن این تخلف کردند.
مشرق مینویسد: با افشای تخلف مذکور، جای سوال است که چرا فقط رئیس بیمه مرکزی باید استعفا دهد؟ چرا سه معاون بیمه مرکزی که آنها هم حقوقهای کلان و وامهای چند صد میلیونی دریافت کردند، استعفا ندادند و در کمال تعجب یکی از همین معاونان، هماکنون سرپرست بیمه مرکزی شده است! آیا شاهد استعفا یا برکناری دیگری نخواهیم بود؟
کابوس 96 برای اصلاحطلبان /بهتر است روحانی دیگر نامزد نشود
روزنامه آرمان از قول فریبرز رئیسدانا سیاست اقتصادی روحانی را نافرجام توصیف کرد و از قول زیباکلام نوشت روحانی ممکن است در انتخابات 96 شکست بخورد و بهتر است کسی مانند عارف یا ظریف را به جای خود معرفی و حمایت کند.
فریبرز رئیسدانا در مصاحبه با این روزنامه گفته است: آقای روحانی در انتخاب استراتژی، هدفگذاری و ساختار اقتصادی که برای خود تدوین کرده روش صحیحی را در پیش نگرفته و از استراتژی مناسبی استفاده نکرده است. همین مسئله که دولت آقای روحانی دوران پس از توافق هستهای را به نام «دوران پسابرجام» نامگذاری کرده به معنای این است که ایشان برجام را نقطه عطف تاریخ قلمداد میکند.
برداشته شدن تحریمها به منزله بهبود وضعیت اقتصاد ایران نیست. از سوی دیگر مسئله تحریمها هنوز حل نشده و ایالات متحده آمریکا به شکلهای مختلف در حال کارشکنی و بدرفتاری در این زمینه است.
وی ادامه میدهد: متأسفانه هنوز دقیقا مشخص نیست در مسئله برجام چه بده و بستانی صورت گرفته و چه اتفاقی رخ داده است. به نظر من آقای روحانی در حال «ایرانیزه کردن» اقتصاد نئولیبرالی است.
دولت آقای روحانی گمان میکند اگر با کشورهای غربی ارتباط برقرار کند مشکلات اقتصادی ایران از بین میرود و اگر توافق هستهای صورت بگیرد سیلی از خوشبختی وارد اقتصاد ایران میشود به نظر من برخی از اقتصاددانان که با دولت همکاری دارند نیز این مسئله را از نظر علمی به آقای روحانی گوشزد کرده بودند که چنین روشی صحیح نیست؛ اما روش نئولیبرالی آقای روحانی مانع از پذیرفتن این واقعیت اقتصادی و سیاسی شده است. آقای روحانی گرایش زیادی به غرب دارد و گمان میکند میتواند بدعتگذار ارتباط پایدار ایران با کشورهای غربی باشد. دولت آقای روحانی هنوز ماهیت دولت ایالات متحده آمریکا را نشناخته است. شاید هم شناخته و گمان میکند تنها راهکار همین است.
وی درباره غارت 2 میلیارد دلاری اموال بلوکه شده ایران از سوی آمریکا گفت: آمریکا براساس ماهیت نظام امپریالیستی خود دست به چنین اقداماتی زده است. نمیتوان نام چنین اقداماتی را کارشکنی، سنگاندازی یا فشار برای گرفتن امتیاز بیشتر گذاشت. با ماهیت امپریالیسم باید با خرد اقتصاد سیاسی و خرد دیپلماسی نوین جهانی برخورد کرد.
ماهیت ایالات متحده آمریکا سلطهجویانه و متکبرانه است. بیل کلینتون رئیسجمهور سابق آمریکا و همسر هیلاری کلینتون سالها قبل به صراحت عنوان کرد «آمریکا بدون سلطه جهانی نمیتواند به حیات خود ادامه بدهد». کلینتون در یکی از نطقهای خود در یکی از دانشگاههای آمریکا و در بین دانشجویان آن عنوان کرد: «ما نمیتوانیم مانند یک کشور عادی در جهان زندگی کنیم. ما باید سروری داشته باشیم». در نتیجه اقدام اخیر آمریکا در مصادره پولهای بلوکه شده ایران چوب لای چرخ گذاشتن نیست و بلکه از قبل قابل پیشبینی بود. دولت آقای روحانی باید فکر چنین روزهایی را میکرد که ممکن است آمریکا دبه کند و مسیری به جز مسیر توافق شده را طی کند.
وی درباره قرارداد با ایرباس فرانسه نیز گفت: این قراردادها هیچگونه تاثیر درازمدت و عمیق بر اقتصاد کشور نخواهد گذاشت. نمونه بارز این قراردادها خرید هواپیماهای ایرباس از فرانسه بود. به نظر من این قرارداد یکی از ضعیفترین سیاستهای اقتصادی دولت آقای روحانی بود آقای روحانی نباید این هزینه گزاف را صرف خرید هواپیماهای خارجی میکرد بلکه باید به اولویتهای داخلی مانند بیکاری جوانان اختصاص میداد. به نظر من اغلب قراردادهای خارجی دولت آقای روحانی به صورت تحمیلی بسته شده است.
روزنامه آرمان در عین حال از قول زیباکلام پیشبینی کرد که روحانی احتمالا در انتخابات 96 شکست بخورد، مخصوصا اگر نتواند گامهای مثبت در عرصه اقتصاد بردارد و فکری برای رکود و بیکاری بکند. زیباکلام سپس تأکید میکند: باید اینگونه وارد صحنه 96 شد که آیا روحانی میخواهد رئیسجمهور شود یا نه و آیا اصلاحطلبان مجدداً از وی حمایت خواهند کرد؟ شاید بهتر باشد که روحانی اعلام کند من رسالتی داشتم به نام برجام که آن را انجام دادم. بنابراین در تکلیفی که مردم برعهده من گذاشتند موفق بودم و دیگر علاقهای به کاندیدا شدن ندارم و شخصی را به مردم معرفی کنند و اگر ایشان چنین برنامهای را اجرایی کنند رئیسجمهور ساز خواهند شد. روحانی بهتر است یا عارف یا ظریف را به مردم در 96 معرفی کند. اگر این اتفاق بیفتد شانس اصلاحطلبان بیشتر میشود.
ارسال نظر