یادداشت اختصاصی مهتدی؛
علت وابستگی دائمی اعراب به امریکا/ استمرار طراحی برای حاشیه امن رژیم اسرائیل
عربستان، قطر و امارات از جریانهای تکفیری تروریستی حمایت کردند و آنها را سمت عراق، سوریه و مصر راهی کردند ولی این گروههای تروریستی هماکنون به جان همین کشورها افتادهاند.
پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- محمد علی مهتدی کارشناس مسایل منطقه در یادداشتی اختصاصی برای پارس نوشت:
عربستان و همپیمانان عربیاش در خلیج فارس برای تامین امنیت خود متکی به امریکا هستند و در خصوص مسائل امنیتی، از خود استقلالی ندارند و بر این باورم که توانایی مستقل شدن را هم داشته باشند. البته آنها چند سالی است که در حال نزدیک شدن به رژیم صهیونیستی هستند.
زمانی هم که اوباما سران کشورهای حاشیه خلیج فارس را به کمپ دیوید دعوت کرد، این تحلیل وجود داشت که آنها نسبت به امریکا اطمینان ندارند که به دلیل عدم حضور ملک سلمان در آن دیدار بود ولی عدم حضور او به دلیل سیاست آمریکا نبود بلکه به دلیل بیماری وی بود که به همین خاطر، محمد بن سلمان، فرزند و مرد شماره یک این روزهای عربستان به آمریکا رفت. اعراب برای تامین امینت راهی جز وابستگی به امریکا ندارند. حال مسالهای که در این باره مطرح میشود این است که مهمترین منبع تهدید امنیتی برای آنها چیست؟
اسراییلیها دایما این مساله را تبلیغ میکنند و زیر گوش اعراب میخوانند که این منبع تهدید ایران و قدرت نظامیاش است در حالی که امریکاییها این اعتقاد را ندارند و مشکلات داخلی کشورهای عربی را منبع اصلی تهدید برای آنها قلمداد میکنند. عربستان، قطر و امارات از جریانهای تکفیری تروریستی حمایت کردند و آنها را سمت عراق، سوریه و مصر راهی کردند ولی این گروههای تروریستی هماکنون به جان همین کشورها افتادهاند.
امریکا فقط زمانی میتواند به اعراب کمک کند که یک قدرت خارجی به آنها حمله کند ولی در این مسائل، آنها نمیتوانند کار خاصی بکنند. امریکاییها اینگونه میخواهند به اعراب بگویند که ما از شما در برابر تهدیدات خارجی حمایت میکنیم.
امریکا همچنان به دنبال تعمیق شکاف میان ایران و این کشورهای عضو شورای خلیج فارس است. این سیاستی برای دوشیدن کشورهای عربی است تا از این طریق سلاحهایشان را به کشورهای عربی بفروشند. امریکاییها با مطرح کردن مسائل امنیتی، میتوانند مساله توازن قوا را برای کشورهای عربی جا بیندازند تا به این بهانه، به آنها میلیاردها دلار سلاح بفروشد.
با فروش سلاح به آنها، استفاده از این سلاح نیازمند آموزش به نظامیان عربی است که از این طریق امریکاییها خدمات مستشاری هم انجام میدهند و باز پول میگیرند. پس از مدتی هم این سلاحها کهنه و قدیمی میشود و آنها مجددا از امریکا سلاح میخرند. از سوی دیگر، با ایجاد اختلاف میان ایران و کشورهای عربی، رژیم اسراییل یک حاشیه امن پیدا میکند و ترسی برای مقابله و توجه به آرمان فلسطین ندارد.
تغییر در وضعیت کنونی روابط ایران و عربستان مشکل است و بهبود روابط دو کشور در کوتاهمدت هم قابل رویت نیست چون عربستانیها سیاست تنشآفرینی با ایران را در دستورکار دارند و ایران را متهم به دخالت در کشورهای عربی میکنند. ما در این راستا شاهد هستیم که آنها به این بهانه، جنگ یمن را به راه انداختند و بیش از یک سال است که این کشور را بمباران میکنند و هزاران نفر را کشته و این کشور را تخریب کردهاند. ایران که در یمن نیرویی ندارد. اگر نفوذی هم دارد، این نفوذ فرهنگی و فکری است که با بمباران از بین نمیرود.
در سوریه و لبنان نیز همزبان با اسراییل از ایران میخواهند که از جریان مقاومت حمایت نکند و به آنها اجازه دهد که در سوریه، به هر شکلی که میخواهند عمل کنند در حالی که سوریه عمق استراتژیک محور مقاومت و حلقه وصل ایران با جریان مقاومت در لبنان و فلسطین است. آنها برای عادیسازی روابطشان با ایران میگویند ایران باید سیاستهایش را تغییر دهد، در حالی که ایران این کار را نمیکند، زیرا حمایت از جریان مقاومت جزو اصول و زیرساختهای سیاست خارجی ایران است. با این حال، اگر فرض کنیم که ایران این خواسته آنها را هم برآورده کند، باز آنها قانع نخواهند شد و اگر الان حرف از تغییر رفتار میزنند، بعد از آنکه ایران بازوهایش را در منطقه از دست بدهد، از تغییر رژیم حرف میزنند. ایران این کار را نخواهد کرد و همپیمانان خود را فدای عربستان نمیکند. این بحران ادامه مییابد تا سعودی قانع شود دست از تروریسم بردارد.
ارسال نظر