گزافه گوئی مخالفین برجام در آمریکا!
برای مقابله با ایران، دستهای آلودهای در کار است که هم در منطقه و هم در فراسوی منطقه زمینه سازیهائی صورت گیرد تا فرصتی برای مقابله با اقتدار جمهوری اسلامی ایران فراهم آید.
برای مقابله با ایران، دستهای آلودهای در کار است که هم در منطقه و هم در فراسوی منطقه زمینه سازیهائی صورت گیرد تا فرصتی برای مقابله با اقتدار جمهوری اسلامی ایران فراهم آید.
گفته میشود اخیراً طرحی در کنگره آمریکا درحال تدوین است که به موجب آن جمهوری اسلامی ایران نباید در خلیج فارس رزمایش نظامی داشته باشد! اگرچه از این موضوع هیچگونه جزئیاتی منتشر نشده و معلوم نیست که اساساً چقدر جدی باشد، ولی اصل مطرح شدن این موضوع، یک گزافه گوئی بیمنطق است که طرح آن در مقطع کنونی به خودی خود، محل ابهام است، چرا که از یکطرف با قوانین و معیارهای بینالمللی در تضاد است و ثانیاً چطور ممکن است کشوری که دارای بیشترین ساحل در خلیج فارس است، از برگزاری هرگونه مانور نظامی در آبهای سرزمینی و آبهای بینالمللی فراساحل خود ممنوع شود ولی آمریکا از هزاران کیلومتر فاصله مجاز به تحرکات نظامی در آبهای این منطقه باشد؟!
علاوه بر این معلوم نیست گوینده و عامل طرح این موضوع کیست و چه کسانی در پشت سر او محرک اصلی این قضایا ممکن است باشند. اما این نکته قابل درک است که قطعاً کسانی در آمریکا، اسرائیل و برخی کشورهای همسایه ممکن است از روند تحولات منطقه، ثبات و اقتدار جمهوری اسلامی ایران موضوع برجام و مهمتر از همه، از شکست و ناکامی طرحهای خود در منطقه خشمگین میباشند و با چنین اظهارات و اقداماتی سعی دارند خشم و کینه خود را فرو بنشانند و حتی سعی کنند شکست و ناکامیهای خود را جبران نمایند.
ناگفته پیداست که برای مقابله با ایران، دستهای آلودهای در کار است که هم در منطقه و هم در فراسوی منطقه زمینه سازیهائی صورت گیرد تا فرصتی برای مقابله با اقتدار جمهوری اسلامی ایران فراهم آید. برای تحقق چنین هدفی، اشغالگران صهیونیست و لابی صهیونیستی نشان دادهاند که آرزوهای برباد رفتهای دارند ولی هنوز مایوس نشدهاند بلکه امیدوارند شانس خود را همچنان بیازمایند. این یک خوش رقصی برای دشمنان زخم خوردهای است که عناصر تندرو در هیئت حاکمه آمریکا اگرچه شانس خود را بارها آزمودهاند و ناکام بودهاند ولی دائماً تحریک میشوند و تحریک میکنند تا بلکه از فرصتهای جدید نصیبی ببرند. فراموش نکنیم که در ماجرای زورآزمائی طیفهای مختلف درون کنگره درخصوص برجام نیز اراجیف زیادی مطرح و تکرار شد ولی مواضع متین و مستحکم جمهوری اسلامی ایران در آن مقوله بر اثر آن شانتاژهای سیاسی – تبلیغاتی تحت الشعاع قرار نگرفت و شش قدرت با ایران به تفاهم رسیدند و مواضع روشن ما در مقوله انرژی صلح آمیز هستهای را پذیرفتند چون چاره دیگری نداشتند.
آمریکا در برخورد با ایران در مقیاس جهانی احساس تنهائی میکند و به وضوح میبیند که ایران در کانون توجهات بینالمللی برای سرمایهگذاری و همکاریهای همه جانبه قرار گرفته و روزی نیست که هیئتهای پرتعداد و مقامات بلندپایه کشورهائی که همچنان متحد آمریکا و غرب هستند ولی برای منافع سیاسی – اقتصادی خود در بازار ایران هم ارزش و امتیاز خاصی قائلند، به ایران سفر میکنند و برای چند برابر کردن سطح مبادلات اقتصادی – تجاری – صنعتی خود متعهد میشوند. در چنین شرایطی آمریکا نه تنها از این بازار پررونق خود را محروم کرده بلکه با توسل به سیاستهای ابلهانه و راهزنی بینالمللی نشان داده که واقعاً قابل اعتماد نیست و به سپردههای دولتها به راحتی دستبرد میزند. ماجرای راهزنی 2 میلیارد دلاری اخیر آمریکا نشان میدهد این روحیه تهاجمی و طلبکارانه فقط موضوعی مربوط به گذشته نیست بلکه در آینده نیز احتمال و امکان تکرار این روشهای غیراصولی وجود دارد، روشهائی که دقیقاً مغایر موازین بینالمللی و ناقض تعهدات واشنگتن است.
منافع کشور و مصالح نظام ایجاب میکند که این مسائل به طور جدی به روش اطمینان بخشی پیگیری شود چرا که از یکطرف در آستانه انتخابات ریاست جمهوری آمریکا قرار داریم و معلوم نیست حاکمان فردای آمریکا چه کسانی باشند و چگونه عمل کنند. بعلاوه حاکمان امروز هم چندان قدرت و قاطعیتی در برخی موارد بروز ندادهاند و از جمله برای ماهها در قلمرو داخلی در موضع انفعالی قرار داشتند و در مقیاس کشوری همچون آمریکا هم کارها به کلی تعطیل و متوقف بود. اگرچه در مورد برجام، در کنگره کارشکنیهای فراوانی شد ولی نهایتاً برجام تمامی مراحل را پشت سر گذاشت. با این حال، امروزه شاهد تحرکات عناصری هستیم که سعی دارند شکستها و ناکامیهای خود را در جای دیگری جبران کنند.
آمریکا بارها درخصوص توانمندی و اقتدار جمهوری اسلامی ایران تجربیاتی کسب کرده و از قابلیتهای ما چندان هم بیاطلاع نیست و از ناکامی متحدانش در منطقه نیز قطعاً اطلاعات بیشتری دارد. دقیقاً از همین زاویه است که به نظر میرسد طرحهائی از قبیل آنچه درخصوص تلاش برای ایجاد محدودیت رزمایشهای نظامی ایران در خلیج فارس عنوان میشود، صرفاً از مغزهای علیلی ممکن است صادر شود که بزرگتر از دهان خود سخن میگویند و به عواقب اظهارات خود نیندیشیدهاند چون فاقد بینش عقلانی هستند.
ارسال نظر