هرچند اجلاس دو روزه سران سازمان همکاری اسلامی در استانبول، بدون قرائت بیانیه و بدون حضور هیئت ایرانی (اقداماتی که به دلیل مخالفت ایران با مفاد بیانیه صورت گرفت) به پایان رسید، اما عربستان سعودی که با صرف میلیاردها دلار و از چند ماه پیش، تلاش داشت استانبول را به عرصه موضع گیری های ضد ایرانی تبدیل کند، از تلاش های خود در این راستا دست برنداشت.
در همین چارچوب، با وجود اینکه تلاش های هیئت ایرانی و به ویژه شخص رئیس جمهور و وزیر خارجه کشورمان برای جلوگیری از مطرح شدن بندهای ضد ایرانی بیانیه پایانی اجلاس، سبب شد رجب طیب اردوغان، رئیس جمهور ترکیه و رئیس دوره ای سازمان، به کلی از قرائت بیانیه صرف نظر کند، اما روز گذشته، متن بیانیه در سایت رسمی سازمان همکاری اسلامی قرار گرفت که شامل همان بندهای ضد ایرانی نیز بود؛ بندهایی که ایران را به اموری از جمله مداخله در کشورهای عرب منطقه متهم کرده و علیه حزب الله لبنان نیز موضع گیری می کند.
مجموعه این وقایع و به ویژه متن طولانی بیانیه منتشره در سایت سازمان، سبب شد شماری از ناظران به این موضوع اشاره کنند که اصولاً مصوب کردن بیانیه مذکور بدون قرائت آن، به دلیل طولانی بودن این بیانیه و وقت گیر بودن قرائت آن انجام گرفته و منسوب کردن آن به مخالفت ایران و برخی از دیگر کشورها، بیشتر یک «تعارف» از جانب ریاست کنفرانس (ترکیه) بوده تا بدین طریق، از خود سلب مسئولیت کرده و جلوی انتقادات ایران را بگیرد. این در حالی است که انتشار متن کامل و رسمی بیانیه با وجود بندهای ضدایرانی در آن، عملاً از قرائت آن در سالن اجلاس بدتر بود و به این بیانیه جنبه ای رسمی تر داده است.
نکته دیگری که از نقش مهم ترکیه در این ماجرا و همسویی تمام و کمال آن با عربستان سعودی علیه ایران پرده برمی دارد، این است که از همان ابتدا نیز با وجود عدم قرائت بیانیه، دقیقاً همان چند بند ضد ایرانی، به رسانه ها درز کرد و ابتدا نیز رسانه های سعودی اقدام به انتشار این بیانیه کرده و از این طریق، فضا را بیش از پیش علیه ایران جهت دهی کردند. با این وجود، اردوغان به عنوان رئیس کنفرانس، هیچ اعتراضی به این موضوع نکرده و حتی در حد یک موضع گیری لفظی نیز افشای مفاد بیانیه پیش از تصویب آن را محکوم نکرد.
به این ترتیب، همانطور که پیشتر نیز بارها گفته و نوشته شده، عربستان و ترکیه در تلاش برای جلوگیری از توسعه بیش از پیش نفوذ ایران در منطقه، سیاست های خود را اساساً علیه جمهوری اسلامی ایران جهت دهی کرده و در این راستا، از هیچ اقدامی، حتی استفاده از پتانسیل مهمترین سازمانی که قرار است منادی وحدت جهان اسلام باشد، فروگذار نمی کنند.
اما اکنون که اجلاس به پایان رسیده و برگ دیگری از تقابل جبهه ضد ایرانی در منطقه با کشورمان آشکار شده، لازم است که نقدی به نقاط ضعف خودمان نیز در این ماجرا داشته باشیم. در این چارچوب، دو انتقاد مهم از عملکرد دولت در رابطه با سازمان همکاری اسلامی و اجلاس اخیر، قابل طرح است:
نخست اینکه طراحی و صحنه آرایی برای تبدیل استانبول به عرصه موضع گیری علیه ایران، کاری نبود که یک شبه و یک باره انجام گرفته باشد و از مدت ها پیش، سعودی ها و متحدانشان برنامه ریزی دقیقی را برای آن انجام داده بودند. این نکته ای است که در جریان اجلاس، دقیقاً مورد اشاره سید عباس عراقچی، معاون وزیر خارجه کشورمان نیز قرار گرفت.
عراقچی، پنجشنبه شب و در مصاحبه ای اظهار داشت: «این بیانیه 200 بندی این گونه نیست که در یکی دو روز اخیر تهیه شده باشد. حدود دو ماه پیش در جده که اجلاس کارشناسی برگزار شد، متن اولیه سند را آماده کردند که در آن اجلاس دولت عربستان به هیأت جمهوری اسلامی ایران ویزا نداد و ما موفق به شرکت در آنجا نشدیم».
به این ترتیب، دستگاه سیاست خارجی ایران از دو ماه پیش می دانست که چنین برنامه ای در قالب سازمان همکاری اسلامی علیه ایران در جریان است و قرار است احتمالاً در اجلاس سران در استانبول چه اتفاقی بیفتد. پس حداقل کاری که می شد انجام داد، این بود که در اعتراض به این رویکرد کارشکنانه سعودی ها، سطح حضور ایران در اجلاس، به معاون رئیس جمهور یا وزیر خارجه کاهش پیدا کند تا رئیس دولت، در فضایی که از قبل مشخص است چه برنامه ای در آن طرح ریزی شده، قرار نگیرد.
انتقاد دوم، به اقدام روحانی در ادامه دادن سفر خود در ترکیه با وجود مشخص شدن نقش اردوغان و دولتش در این فضاسازی ضد ایرانی باز می گردد. با وجود پایان یافتن اجلاس و خودداری ریاست از اعمال نفوذ جهت خارج کردن بندهای ضد ایرانی، روحانی از آنکارا به استانبول رفت تا سفر خود را به شکل دوجانبه دنبال کند. سوال اینجاست که آیا بهتر نبود پس از این اجلاس جنجالی به میزبانی اردوغان، زمان دیگری برای دیدار با وی انتخاب می شد و دیدار رئیس جمهور، به نشانه اعتراض به تعویق می افتاد؟
در این میان، شاید چنین گفته شود که منافع مربوط به روابط دوجانبه، باید بر جوسازی سعودی ها ارجحیت می یافت؛ اما چنین نیست و در این زمینه می توان مصر را مثال زد. با وجود سفر اخیر پادشاه سعودی به مصر و همسویی کامل قاهره با ریاض، عبدالفتاح السیسی به دلیل اختلافات با ترکیه از سفر به استانبول خودداری کرد تا به سازش در مقابل دولتی علیه علیه آن اقدام کرده، متهم نشود. شاید بد نبود که مشابه این اقدام، از جانب دولت ما نیز صورت می گرفت.
به هر حال، تجربه تلخ اجلاس سران همکاری اسلامی در استانبول، می تواند از یک سو شدت و حدت تقابل برخی کشورهای منطقه با ایران را یادآوری کند و از سوی دیگر، درسی برای خود ما باشد تا در موارد مشابه، سنجیده تر و با برنامه ریزی بهتر و دقیق تر عمل کنیم.
ارسال نظر