همزمان با تمدید رونق اقتصادی تا سال 95؛
دولت تمدید و امید!
از آغاز روی کار آمدن دولت یازدهم تا کنون، دولتمردان با آفرینش برخی اتفاقات سیاسی، سعی در تحریف افکار عمومی از موضوعات اقتصادی داشتند.
البته برخی از سیاستمداران هم راههای فرار از پاسخگویی را بلدند. مثال معروفی که همه شنیدهایم و شاید مرور آن ضرری نداشته باشد. پادشاهی که سرزمینی را فتح کرده و خود را حاکم آنجا اعلام میکند. آن پادشاه از مشاور زیرکی برخوردار بوده که به او میگوید: عالیجناب! برای تداوم حکومت، باید این 3 کار را انجام دهید: اول؛ مالیات را تا 3 برابر افزایش دهید. دوم؛ ساعات کاری در ادارهها را 2 برابر کنید. سوم؛ حقوق کارمندان را نصف کنید و چهارم؛ خندیدن را ممنوع کنید. پادشاه تعجب میکند و با پذیرش سهگانهی اول، علت چهارمی را میپرسد و مشاور از او میخواهد کاری نداشته باشد چرا که بعدها علتش را میفهمد. پادشاه هم چنین کرد. مردم که از مشکلات اقتصادی به ستوه آمده بودند و جرأت انتقاد از حاکم را نداشتند، در کوچه و پسکوچههای شهر با صدای بلند میخندیدند، جلسات شبانه برگزار میکردند و به نشانهی اعتراض قهقهه میزدند، بر روی دیوارهای منازل، عکس لبخند میکشیدند و بر سر در مغازهها مینوشتند لطفا با لبخند وارد شوید...
پادشاه بعدها راز راهکار چهارم مشاور را میفهمد که با ایجاد مسألهای مانند ممنوعیت لبخند، توانست از پاسخگویی به بحران اقتصادی جاری بگریزد.
مثال مذکور فقط یک داستان خیالی است و صرفا برای فهمیدن بیشتر موضوع؛ و گرنه قیاس و تطبیق آن با وضع موجود اصلا کار درستی نیست.
دولت یازدهم را میتوان استاد مسألهسازی نامید. این دولت که دست خود را روی موضوع اقتصاد گذاشته و وعدهی احیای 100 روزهی اقتصاد را به مردم داده بود، در مراسم و سخنرانیهای مختلف از قول رئیسجمهور محترم، بیش از هر چیز از رونق اقتصادی سخن گفت و برای آن نقشهی راه ترسیم کرد. مثلا رئیسجمهور در همایش روز کارگر که در 11 اردیبهشت 93 برگزار شد، گفت: «دولت تدبیر و امید دولتی است که در سایه حمایت شما سال 93 را سال رونق تولید و شکستن رکود اقتصادی اعلام می کند.» روحانی در 28 اردیبهشت همان سال در نشست با وزیر، معاونان و مدیران ارشد وزارت راه و شهرسازی اظهار داشت: «همهی برنامهها و اقدامات دولت تدبیر و امید در راستای تبدیل سال 93 به سال رونق اقتصادی است.»
سال 93 به پایان رسید و روحانی در پنجم فروردینماه 94 در نخستین جلسه هیئت دولت مدعی شد: «سال 94 را سال رونق تولید معرفی میکنم... آمارهای اقتصادی در کشور دلگرمکننده است.» چند روز بعد در دیدار نوروزی با جمعی از کارگزاران نظام تکرار کرد:«بزرگترین هدف دولت در سال 1394 رونق اقتصادی است.»
سال 94 هم رو به پایان است و کمتر از چند روز دیگر بهار 95 فرا میرسد. اما وعدهی رونق اقتصادی روحانی دوباره در سفرش به یزد به گوش رسید. او در دیدار با مردم یزد گفت: «با وجود همهی مشکلات، به شما مردم ایران قول میدهم که سال 95 سال رونق اقتصادی ایران خواهد بود.»
این اظهارات از یک رئیسجمهور بعید است. قطعا همهی مردم از به تأخیر افتادن وعدهی رونق اقتصادی گلهمندند. اما با این حال چرا آن طور که باید و شاید، این موضوع یعنی محولکردن وعدههای اقتصادی به سال بعد، چندان به چشم نمیآید و موضوعات دیگری مردم را سرگرم کرده است؟
جواب این سؤال را باید در مسألهسازیهای آقای روحانی جستجو کرد. از آغاز روی کار آمدن دولت یازدهم تا کنون، دولتمردان با آفرینش برخی اتفاقات سیاسی، سعی در تحریف افکار عمومی از موضوعات اقتصادی داشتند و به لطف رسانههای حامی دولت، توانستند موجی از مسائل جانبی را پر رنگ جلوه دهند. «ماجرای تماس تلفنی روحانی با اوباما»، «دست دادن ظریف و اوباما»، بیان مسائلی مانند «عدم تفاوت بین هنرمند ارزشی و غیرارزشی»، «آموختن درس مذاکره از واقعه عاشورا»، «برجسته کردن مسأله رد صلاحیتها و تشکر از آنها پس از انتخابات»، «طرح برجام 2 در حالی که هنوز اثرات برجام 1 مشخص نشده است»، «حمایت از رئیسجمهور اصلاحات در نشست خبری و در جمع مردم یزد»، «شوخی خواندن مصوبه شورای عالی امنیت ملی در خصوص ممنوعیت رسانهای خاتمی»، «علامه و آیتالله خواندن سید حسن خمینی»، «ارائهی آمارهای عجیب و غریب در خصوص دولت قبل و محولکردن همهی مشکلات جاری به سالهای 84 تا 92» و بسیاری از موضوعات دیگر که گفتن یا نگفتن آنها هیچ فرقی در عملکرد اقتصادی دولت تدبیر و امید نداشته و به نظر میرسد بیشتر به خاطر فرار از پاسخگویی به سؤالات اقتصادی در خصوص مشکلات جاری کشور بوده است.
پیشبینی میشود ورود زود هنگام به مباحث انتخابات 96 از جمله مأموریتهای جدید رسانههای دولتی باشد که بتوانند با ظرفیت بزرگ رسانهای که آن انتخابات میتواند داشته باشد، بخش عمدهای از کوتاهیهای اقتصادی دولت یازدهم را بپوشانند. اما مردم بالاخره حقیقت را میفهمند...
ارسال نظر