پارس؛
آیا سعودی ها ذخایر خود را ارزان می فروشند؟/ چرا عربستان قیمت نفت را پایین نگه می دارند
بدین ترتیب کاهش قیمت نفت بیشتر با کاهش تقاضا مشخص می شود تا توقف عرضه. این امر که می تواند بیشتر نتیجه تصمیم گیری که مستلزم حجم آن است تا تصمیم عمدی درباره قیمت برای «کنترل مجدد بازار»، تاسف آور است .
پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- نشریه معتبر فرانسوی لوموند می نویسد: سقوط اخیر قیمت نفت اغلب همچون تصمیم عمدی عربستان سعودی برای «کنترل مجدد بازار» در برابر رقابت تولیدکنندگان امریکایی نفت شیل و قبل از بازگشت دشمن قسم خورده اش ایران، که مدت مدیدی به علت تحریم های بین المللی از بازار کنار گذاشته شده بود، در نظر گرفته می شود. این سقوط با کاهش تجدید نظر در چشم اندازهای رشد کشورهای نوظهور به ویژه چین افزایش یافت. اما تعبیر دیگری برای توجیه کاهش قیمت نفت نیز وجود دارد. آیا در پانزده یا بیست سال آینده جهان ما از عصر انرژی های فسیلی، و تقاضا برای نفت، گاز و ذغال سنگ خارج می شود؟ بدین ترتیب راهبرد خوب کدام است؟
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی «پارس»، هارولد هوتلینگ، اقتصاد دان مهم امریکایی بین دو جنگ جهانی، نتیجه ای دقیق و اساسی درباره قیمت ها و بهره برداری بهینه از منابع غیرقابل تجدید را ارائه داده بود. به بیان بسیار ساده نفت یک دارایی است که تا زمانی که در زمین است هیچ سود و هزینه ذخیره سازی را ایجاد نمی کند. بنابراین اگر تولیدکننده آن را استخراج نکند، در انتظار افزایش قیمت ها به اندازه کافی است. در غیر این صورت بهتر است نفت را استخراج کرد، بدون این که انتظار داشته باشیم به یک دارایی مالی «تبدیل شود» که بازده آن بسیار بالا باشد. این داوری مستلزم آن است که در حالت تعادل اگر عرضه محدود شود، قیمت نفت (خالص هزینه های استخراج) کم یا بیش با روند نرخ بهره افزایش می یابد. بدین ترتیب مدیریت ذخایر منطق خریدار و کالایی بی تفاوت نسبت به رقابت را نشان می دهد.
آیا باید تقاضا قبل از عرضه متوقف شود؟ در این صورت نباید بیشتر منتظر ماند و منطقی است که سعودی ها هر چه سریعتر ذخایر نفتی خود را بهره برداری کنند، قبل از این که ارزش آنها را از دست بدهند و آنها را تبدیل به دارایی های مالی کنند. منطقی خواهد بود که سهام شرکت سعودی آرامکو، شرکت مهم نفتی جهان و دارایی پادشاهی سعودی، قبل از اینکه ارزش خود را از دست بدهد در بورس عرضه شود.
بدین ترتیب کاهش قیمت نفت بیشتر با کاهش تقاضا مشخص می شود تا توقف عرضه. این امر که می تواند بیشتر نتیجه تصمیم گیری که مستلزم حجم آن است تا تصمیم عمدی درباره قیمت برای «کنترل مجدد بازار»، تاسف آور است .
آیا سعودی ها آینده نگر هستند؟ برخی از حقایق خلاف این را نشان می دهد . ابتدا جنبش های فکری مانند برنامه « نفت را در زیر زمین باقی بگذارید» بیانگر آگاهی جمعی است. دست اندرکاران مسایل مالی سرگرم ارزیابی خطرات مربوط به تحولات مربوط به انرژی که اگر نادیده گرفته شوند دستخوش خطر خواهند شد. واکنش کشورها (از جمله امریکا) مشخص است و تعهد آنها به سمت اقتصاد کاهش مصرف سوخت های فسیلی است. این موضوع در بیست و یکمین کنفرانس تغییرات آب و هوا نیز مورد تاکید قرار گرفت. سپس در حال حاضر پیشرفت های فنی انرژی های جایگزین را در مسیرهایی که از نظر اقتصادی قابل قبول است، قرار می دهد. به نظر می رسد سلول های خورشیدی ایده مناسبی برای کپی کردن از ریزپردازنده ها با پیروی از قانون مور باشد. پیشرفت در زمینه ذخیره سازی و باتری در همین راستا است.
در نهایت باید تدابیر مربوط به پدیده «شیل» را اتخاذ کرد: چه بخواهیم یا نخواهیم مدت مدیدی است که این پدیده به ویژه در امریکا در چشم انداز قرار دارد. شیل با هزینه سرمایه گذاری ابتدائی بسیار اندک و پیشرفت های دائمی در فن آوری های استخراج در کشورهای خلیج ]فارس[ ساختار بازار را در سطح جهانی تغییر داده است. با توجه به خطر کوتاه مدت که وابستگی کمتر به نفت خواهد بود، منطقی است محصولی را که احتمال دارد از رده خارج شود، بفروشیم. و هر چه زودتر آن را انجام دهیم چرا که رقابت شدیدتر خواهد شد.
با این حال، این ارزان فروشی هزینه های سنگینی دارد: ابتدا از نظر سیاسی برای کشورهایی که با درآمد نفتی توسعه یافته اند: ما با ارزیابی عواقب ژئوپولیتک آن را ارزیابی می کنیم که برخی کشورهای تولیدکننده را که از پیامد این سقوط بر بودجه و توازن اجتماعی خود نگرانند، به تلاش های بی فایده برای احیای کارتل اوپک وادار می کند. سپس از نظر زیست محیطی و اجتماعی. قطعاً سقوط قیمت نفت به اختصاص سرمایه به بخش های دیگر فعالیت می انجامد (عاملان استخراج نفت ٤٠٠ میلیارد دلار از طرح ها در سال ٢٠١٥ را لغو کردند) . اما بهترین کمک در توسعه انرژی های تجدیدپذیر در قیمت بالای انرژی های فسیلی است: یکی دیگر از علل کاهش قیمت تلاش هایی است که در جهت کاستن از رها شدن اکسید کرین در جو صورت می گیرد. قیمت در بازار ها همواره ازهزینه اجتماعی پرداخت شده بابت انتشار گاز کربنیک کمتر ارزیابی می شود، اما در حال حاضر این شکاف اسف بار است. به خصوص که انرزی های فسیلی با پرداخت یارانه های بسیار همراه است(در سال ٢٠١٣ آژانس بین المللی انرژی بالاتر از ٥٥٠ میلیارد دلار برآورد کرد درحالی که یارانه های انرژی های تجدید پذیر فقط ١٠٠ میلیارد دلار است). این برنامه بیست و یکمین کنفرانس تغییرات آب و هوا است، که فروش نفت را تهدید می کند.
حذف یارانه های انرژی های فسیلی و قیمت گذاری کربن از آن ناشی می شود. این دو تصمیم گیری به بازگرداندن تعادل کمک می کند. این تصمیم گیری ها به از بین رفتن درآمد نفتی و تحقق پیش بینی سعودی ها به کمک انرژی های جایگزین انجام می شود. به ویژه در نهایت این تصمیم گیری ها چاههای نفت را در آنچه که باید باشند، یعنی خودداری از بهره برداری قرار می دهد.
ارسال نظر