پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- «دکتر فیروز دولت آبادی» سفیر سابق ایران در ترکیه در یادداشتی اختصاصی برای «پارس» در واکاوی یادداشت تفاهمی میان مصر و ترکیه برای بهبود روابط دو کشور با میانجی گری عربستان نوشت:

ترکیه بعد از فروپاشی دولت عثمانی در سال 1922 تا امروز در مسائل خاورمیانه به هیچ وجه دخالت نداشته است و در حقیقت رویکرد این کشور به سمت اروپا و ایالات متحده آمریکا بوده است و در این سال ها در هیچ یک از معادلات خاورمیانه حضور نداشته است.

اولین زمینه های ورود ترکیه به معادلات خاورمیانه با شروع بیداری اسلامی در مصر و کشورهای شمال آفریقا بوده است. بنابراین ترکیه حرکت های مثبتی را به سمت این کشورها و جریانات اخوانی نشان داد. اوج موج حضور این کشور دخالت در مسائل سوریه و حمایت از جریانات تروریستی با امید به سرنگونی دولت سوریه و روی کار آمدن یک دولت اخوانی در این کشور بود که این موضوع نیز به شکست انجامید.

سیاست هایی که ترکیه در قبال مصر و مرسی بعد از کودتا اتخاذ کرد، موجب ایجاد تنش در مناسبات ترکیه و مصر شد. در شرایط کنونی حرکت های ترکیه در قبال مصر در حالی انجام می گیرد که عربستان سعودی نیز با مصر اختلافاتی دارد. هر چند که حکومت مرسی با کمک های مالی عربستان سرنگون شد و حکومت کنونی مصر با این کمک ها بر سر کار آمده است اما دولت مصر با طرح های منطقه ای عربستان حاضر به همکاری نشد؛ چنانکه در مسائل مربوط به یمن با عربستان سعودی همکاری نکرد.

شکست سیاست های عربستان و ترکیه و مخالفت های آشکار مصر با این سیاست ها نکته مثبتی برای وضعیت عربستان و ترکیه محسوب نمی شود؛ لذا عربستان در تلاش برای برقراری مناسبات بین مصر و ترکیه است اما امضای یادداشت تفاهمی میان مصر و ترکیه برای بهبود روابط دو کشور با میانجیگری عربستان سعودی و قبول ظاهری ترکیه به معنای تغییر سیاست این کشور نیست بلکه به معنای نیاز ترکیه و عربستان به برقراری مناسبات با مصر می باشد تا بخشی از فشارها علیه آن ها خنثی و از ظرفیت مصر برای خروج از بحران یمن و سوریه بهره برداری شود؛ وگرنه این مساله اقدامی استراتژیک به شمار نمی آید و پایدار نخواهد بود. همچنین تحول اخیر منجر به پیوندهای بیش تر ترکیه با مصر و عربستان نیز نخواهد شد.

گفتنی است که تحول اخیر به خاطر فشار بازیگران دیگر نیست؛ چرا که دولت ترکیه در حالت فعلی نیز اگر به صورت آرام سر جای خویش قرار گیرد، تحت فشار بیرونی و داخلی خواهد بود. فشارهای بیرونی به سبب حمایت های این کشور از داعش و پیوندهای آن با عربستان سعودی است. از طرف دیگر دولت ترکیه تحت فشار داخلی نیز قرار دارد؛ به طوری که جریانات داخلی نیز از سیاست های اردوغان و دولت این کشور رضایت ندارند. پس با این توصیف دولت ترکیه خود به خود تحت فشار است؛ لذا زمانی که از سوی عربستان طرح ها و پیشنهادهایی به دولت ترکیه ارائه می شود، طبیعی است که دولت این کشور پذیرای آن باشد تا فشارهای داخلی و منطقه ای خویش را کاهش دهد. حتی به نظر می آید جریانات داخلی یا بیرونی ترکیه بابت لابی اخیر عربستان نیز کمک های مالی دریافت کرده باشند.

تحول اخیر در مناسبات ترکیه و مصر با میانجی گری عربستان سعودی پایدار قلمداد نمی شود؛ چرا که زمانی این نوع پیمان  ها و قراردادها موثر خواهد بود که مبانی رفتاری کشورها در موضوعات دوجانبه، منطقه ای و بین المللی با یکدیگر تطبیق داشته باشند. این در حالی است که سوالاتی درباره مناسبات ترکیه و مصر به ذهن خطور می کند. در حال حاضر چه نسبتی بین سیاست های داخلی در مصر و ترکیه وجود دارد؟ همین طور نسبت بین سیاست های منطقه ای دو کشور چیست؟ چه نسبتی بین سیاست های بین-المللی طرفین دیده می شود؟

بنابراین در حال حاضر مشاهده می شود که پیوندی بین سیاست های دوجانبه، منطقه ای و بین المللی ترکیه و مصر وجود ندارد. همین طور چه مقدار مبادلات اقتصادی در بین دو کشور انجام شده است؟ چقدر سرمایه های ترکیه در مصر سرمایه گذاری شده است و سابقه این سرمایه گذاری ها چند سال است؟ چه اندازه ای حاکمیت مصر با سرمایه های ترک پیوند دارد؟ پس مشخص است که سندهایی با ارزش حیاتی سیاسی بین مصر و ترکیه مشاهده نمی شود. 

عربستان در این بین با میانجی گری خویش بین ترکیه و مصر به دنبال خروج از انزوا است. بر همگان روشن است که عربستان سعودی و ترکیه در منطقه منزوی هستند. البته بایستی توجه داشت که بعضا تصور می شود که انزوا به معنای قطع رابطه کشورها با یک واحد سیاسی است که منجر به انزوای آن کشور شود؛ در حالی که انزوا به این معنا نیست. به عنوان نمونه در حال حاضر چندین کشور عربی و آفریقایی به دنبال قطع رابطه عربستان با جمهوری اسلامی ایران، روابط سیاسی خود را با کشورمان قطع کردند اما این اقدام منجر به منزوی شدن ایران نشد؛ چرا که سیاست و رفتار ایران صحیح است و آن ها خیال می کردند که با قطع رابطه با ایران از انزوای خویش بیرون می آیند اما سیاست اشتباه باعث منزوی شدن این کشورها شده است. کشوری که در قر ن بیست و یکم به یک کشور دیگر یورش می برد و به دنبال سلطه بر آن است، حکایت از سیاست احمقانه آن کشور دارد. عربستان و ترکیه با حمایت های خویش از تروریست های منطقه ای بیش از گذشته منزوی شده اند و در همین حالت نیز مورد نفرت همگان قرار گرفته اند؛ چه برسد به این که در بین خود نیز اختلافات حادی داشته باشند. بنابراین به دنبال خروج از این انزوا هستند.