به گزارش پارس به نقل از عصر ایران، «‌اعلیحضرت پادشاه ممالک ایران از جانب خود و از جانب ولیعهدان و جانشینان به دولت روسیه واگذار می‌‌کند:

 - تمامی اُلکای نخجوان و ایروان را خواه این طرف روس باشد خواه آن طرف.

 - اعلیحضرت پادشاه ممالک ایران برای اثبات دوستی خالصانه که نسبت به اعلیحضرت امپراطور کل ممالک روسیه دارد به این فصل از خود و از عوض اَخلاف و ولیعهدان سریرِ سلطنت ایران تمامی اُلکا و اراضی و جزایری را که در میانه خط حدود معینه در فصل مذکوره فوق و قلل برف دار کوه قفقاز و دریای خزر است و کذا جمیع قبایل را، چه خیمه نشین، چه خانه دار که از اهالی و ولایات مذکوره هستند واضحاً و علناً الی الابد مخصوص و متعلق به دولت می داند.

- اعلیحضرت پادشاه ممالک ایران، به تلافیِ مصارفِ کثیره که دولت روسیه را برای جنگ واقعه بین الدولتین اتفاق افتاده و همچنین به تلافی ضررها و خسارت هایی که به همان جهت به رعایای دولت روسیه رسیده، تعهد می کند که به واسطه دادن مبلغی وجه نقد آنها را اصلاح نماید و مبلغ این وجه بین الدولتین به ده کرور تومان رایج قرار گرفت که عبارت است از 20 میلیون مناط سفید روسی و چگونگی در موعد و رهائن فصول این وجه در قرار داد علیحده که همان قدر قوت و اعتبار خواهد داشت ... معین خواهد شد.»

  امروز 21 فوریه 2016 دقیقا 188 سال از عقد معاهده ترکمنچای می گذرد. به تاریخ خورشیدی البته معادل اول اسفند 1206 می‌شود. هر چهار سال یک بار بین سال هجری خورشیدی و سال میلادی خورشیدی یک روز فاصله می افتد و به این خاطر امروز 21 فوریه معادل دوم اسفند است. 

  آن قدر این ترکمنچای تلخ است که ترجیح می دهیم مناسبت تاریخ میلادی را برای آن ذکر کنیم.

در دوران حکومت فتحعلی شاه دو دوره جنگ بین ایران و روسیه درگرفت که اولین مواجهه ایران با غرب در دنیای جدید به حساب می آید. اطلاق اصطلاح « غرب» به خاطر تعلق روسیه به دنیای مسیحی است. (البته ایران در جنگ با چالدران نیز با واقعیت های دنیای تازه آشنا شده بود اما عثمانی اگرچه رقیب ایران بود اما در اردوی غرب تلقی نمی شد).
 
  در هر دو جنگ ایران شکست خورد. پس از شکست دوم در 21 فوریه 1828 میلادی ( اول اسفند 1206 خورشیدی) عهد نامه ای بین ایران و روس در قریه ترکمنچای به امضا رسید که از قرارداد گلستان هم شوم تر بود. ( در قرار داد گلستان، گرجستان و آبخازی و داغستان به روس ها واگذار شد). 

  به موجب عهد نامه ترکمنچای ولایت های ایروان و نخجوان به روسیه واگذار و مرزهای تازه ای تعیین شد.

  همچنین علاوه بر غرامتی که ایران پرداخت، حق کشتی رانی مجددا در دریای خزر بار دیگر برای روس ها تایید شد. به علاوه اتباع روسیه در ایران از مصونیت قضایی (‌کاپیتولاسیون) برخوردار شدند.

  روس ها حتی در این قرارداد الزام سفیرشان به پوشیدن جوراب مخصوص قرمز رنگ ( یا نوعی پاپوش قرمز رنگ) در حضور پادشاه ایران را که از زمان صفویه اعمال می شد برداشتند.

  روس ها در برابر انبوهی از منفعت های مادی ومعنوی که به دست آوردند یک امتیاز دادند: ولیعهدی عباس میرزا و رساندن او به تخت سلطنت را تایید کردند که در عمل اتفاق نیفتاد!

  با این که همواره از قرارداد ترکمنچای با صفت «ننگین» یاد می شود اما در سال های اخیر برخی از کارشناسان از منظری واقع بینانه‌تر تحلیل می‌کنند و دو نکته را به یاد می آورند: یکی تفاوت قدرت نظامی یک امپراتوری در عصر مدرن و کشوری که هنوز پا به روزگار مدرن نگذاشته بود و دیگری این که یکی از امضا کنندگان قرارداد، عباس میرزاست که از چهره های شهره به خدمت و وطن‌دوستی است و نشان می دهد انگار چاره دیگری جز پذیرش نبوده و خدا را باید شکر کرد که روس‌ها بیش تر پیش روی نکردند! یا نوبت بعد و پس از قتل گریبایدوف همه خاک ایران را به توبره نکشیدند!