به گزارش پارس به نقل از تسنیم، میرتاج الدینی معتقد است، این تجربیاتی که در چندین ساله به دست آمده، متعلق به مردم و اعتماد آنان است و دوباره از مسئولیت‌های پیشنهاد شده در تهران، از جمله صداوسیما کناره گیری کرد تا دوباره تجربیاتش را در مسیر خدمت و توسعه آذربایجان به کار گیرد.


در ادامه، با حجت الاسلام میرتاج الدینی به گفت‌وگو نشستیم که حاصل آن را در ادامه می‌خوانیم:

همه توفیقات من، بعد از لطف خدا، با حمایت مردم تبریز حاصل شده است

• لطفاً مختصری از سوابق خود را برای مخاطبین خبرگزاری تسنیم بیان بفرمایید

بسم الله الرحمن الرحیم. بنده در سال 56 دوره دبیرستان را در مدرسه فردوسی تبریز به پایان رساندم و پس از آن وارد حوزه ولیعصر (عج) تبریز شدم، آغاز تحصیل حوزوی، همزمان با سال‌های پرشور انقلاب و حادثه‌های بهمن سال 56 تبریز بود. چند ماه بود که تحصیل در حوزه علمیه را آغاز کرده بودیم که یکی از طلاب، حادثه 19 دی را خبر داد و گفت، چه نشسته‌اید که در قم طلاب را به خاک و خون کشیده‌اند.

این موضوع در حوزه علمیه ولیعصر (عج) جرقه‌ای شد تا زمینه لازم را برای مراسم بزرگداشت شهدای این حادثه اقدام کنیم، که نتیجه آن در 29 بهمن تبریز حاصل شد و برای همیشه این بصیرت مردم تبریز در یادها باقی ماند. من با دوستانم شب 29 بهمن، اعلامیه‌هایی برای چهلم قم در شهر توزیع کردیم و صبح طبق روال عادی به حوزه می‌رفتم که دیدم بازار تعطیل است و مقابل مسجد قزلی تجمع کرده‌اند که چند ساعت بعد، آن حادثه تاریخی در تبریز رخ داد و مشابه این ماجرا به عنوان مراسم چهلم شهدای تبریز برگزار شد که تا پیروزی انقلاب در بهمن 57 ادامه یافت.

همزمان با آغاز انقلاب در برنامه‌های انقلاب مشارکت داشتیم که اکثریت تمرکز در مسجد مقبره و شعبان با محوریت آیت الله قاضی بود. بعد از انقلاب به قم رفتم و تا سطح خارج فقه و اجتهاد تحصیلم را ادامه دادم. سپس در دوران دفاع مقدس که در قم بودم، از قم و تبریز به جبهه‌ها اعزام شدم که در یگان‌های رزمی هم حضور داشتم که اکثریت اعزام من از لشکر همیشه سرافراز عاشورا بود.

بعد از جبهه، تحصیلات دانشگاهی خود را آغاز کردم که فوق لیسانس الهیات را در تربیت مدرس گذراندم و اکنون دکترای مدیریت استراتژیک را در دانشگاه دفاع ملی درحال دفاع از پایان نامه دکترا هستم که بیش از 12 سال نیز سابقه تدریس در دانشگاه تهران و تبریز را در کارنامه دارم.

سوابق سیاسی و اجرایی من از مدیریت 5 ساله در سازمان تبلیغات استان آذربایجان شرقی آغاز شد که چندین اقدام فرهنگی برجسته انجام دادیم که شکر خدا ماندگار شد. بعد از سازمان تبلیغات وارد عرصه انتخابات مجلس هفتم در لیست اصولگرایان شدیم که آن زمان، با عنوان «خادمین انقلاب و مردم» وارد میدان شدیم که مورد استقبال مردم قرار گرفت و هر 6 نفر به دور دوم رفتند و در نهایت 3 نفر از همان لیست به مجلس راه یافت.

در مجلس هشتم هم در لیست اصولگرایان با 20 درصد رشد رأی به مجلس راه یافتم. در دوران گذشته استان آذربایجان شرقی، گرایشات چپ که در استان حاکم بود، به مدیران اصولگرا امکان خودنمایی داده نشده بود ولی در ده سال حاکمیت دولت و مجلس اصولگرا، این مدیران امکان خودنمایی در دوران مدیریت نشان دادند که نشانه‌های مثبت آن هنوز در استان قابل مشاهده است.

در نیمه دولت دهم که در مجلس 8 بودم دو سال مانده به پایان مجلس، به دولت منتقل شدم ولی همزمان فعالیت دفتر ارتباط مردمی من در تبریز ادامه داشت. با این شرایط، من معین استان در دولت بودم و بهتر از مجلس کارهای تبریز را در دولت پیگیری می‌کردم، چرا که اگر کارنامه مجلس و دولت را ارائه بدهم، دوره دولت بیشتر از دوره مجلس، نیازهای استان را محقق کردیم و در موضوعات مختلف، کمک کردیم. این 4 سال دولت فرصت مغتنمی برای استان شد تا در دولت برخی موضعاتی که معطل تصمیم دولت بود، به سرعت به نتیجه برسد و توسعه استان شتاب بیشتری بگیرد.

بعد از دولت، معاونت پارلمانی صداوسیما را دو سال بر عهده داشتم که در آن دوران نیز اقدامات اثر بخشی داشتیم که مصوب شدن اعتبار شبکه فیبر نوری صدا وسیما و افزایش 30 درصدی اعتبارات این سازمان از طریق مجلس، در دوران حضور من اتفاق افتاد که در نوع خود عملکرد قابل قبول و خوبی به شمار می‌رود.

و اما اکنون با کوله باری از تجربه در دولت، مجلس و صدا وسیما به عرصه خدمت به مردم تبریز بازگشته و این تجربیات را در طبق اخلاص در اختیار مردم قرار می‌دهم، چرا که همه توفیقات من، بعد از لطف خدا، با حمایت مردم تبریز در انتخابات مجلس هفتم حاصل شد و همه داشته‌هایم را تا آخر عمرم در هر مسندی برای مردم تبریز و آذربایجان هزینه خواهم کرد.

مجموعه اصولگرایی را در یک دهه اخیر در آذربایجان شرقی در دولت و مجلس چگونه بود؟ آیا اردوگاه اصلاحات رو به نزول بوده و است؟

همانطور که عرض کردم، در گذشته درها برای رشد نیروهای ارزشی در مدیریت استان بسته بود و میدان در دست نیروهای چپ، کارگزاران و اکنون اعتدالیون قرار داشت، در مجلس هفتم و حتی دو سال اول دولت نهم به نیروهای ارزشی میدان ندادند و حاکمیت و مدیریت در استان، همچنان در دست چریان چپ بود؛ از نیمه دوم دولت نهم و دولت دهم میدانی باز شد برای نیروهای مدیریتی ارزشی که نتایج درخشانی برای استان به ثمر رساندند، در ابتدا برای بسته ماندن حلقه مدیریتی، حتی می‌گفتند که این‌ها برای مدیریت سابقه ندارند و نباید در مسند امور قرار گیرند.

در واقع در یک دوره ده ساله میدانی باز شد، این نیروها خودی نشان دادند و جریان ارزشی در استان رشد یافت، دوره عملکرد این دوران، در عرصه‌های عمرانی و فرهنگی کشاورزی جاده سازی و... درخشان و قابل دفاع بود، کارهای بزرگی در این دوران به ثمر نشست؛ آزادراه زنجان-تبریز، تونل شیبلی، سدهای نیمه تمام، ثبت‌های ملی و جهانی تبریز مثل ثبت جهانی بازار در یونسکو، احیای آثار تاریخی استان و... همه در این دوران کوتاه مدیریتی نیروهای اصولگرا در استان رخ داد.

شبهه‌ای علیه شما از سوی مخالفین شما در اذهان مردم نقش برجسته مبنی بر اینکه شما با ترک کسوت نمایندگی مجلس و رفتن به دولت، درواقع به رأی مردم پشت کردید. در پاسخ به این شبهه چه پاسخی دارید؟

این موضوع را مخالفین برجسته می‌کنند، اتفاقاً این جابه‌جایی برای استان نقطه ضعف نیست، بلکه نقطه قوتی است که همه استان‌ها در تلاش بودند تا فردی را به عنوان معین و نماینده از استان به هیئت دولت بفرستند که امورات استان خود را از رده‌ای بالاتر پیگیری کنند. و این، یک فرصتی برای استان بود تا از استان در دولت نماینده ای حضور داشته باشد تا کارهای استان را بهتر پیش برد.

اصفهانی‌ها و مشهدی‌ها جایگاه کابینه را بهتر می‌دانند و حتی لابی می‌کنند تا در سطوح مختلف افرادی داشته باشند، ولی از تبریز نماینده ای را در دولت به عنوان حقیقی نداشتیم. تبریز در گذشته سهم داشت ولی در دوره اخیر با رفتن ما خلأ استان پر شد و امورات استان بهتر پیش می‌رفت.

در مجلس، من یکی از 290 نفر بودم ولی در دولت یکی از 24 نفر بودم و با این جابه‌جایی، سهم و وزن استان را در کشور افزایش دادم، پیگیری مسائل استان سرعت بیشتری یافت که همه مدیران کل آن دوران بر این مسائل واقف هستند.

مخالفان می‌خواهند با جوسازی، نقطه قوت را به نقطه ضعف تبدیل کنند، وقتی با مردم در این موضوع صحبت می‌کنم، دیدگاه مردم به این موضوع تغییر می‌کند و حتی به عنوان افتخار آذربایجان در آن دوره یاد می‌کنند.

نظرتان درباره گفتمان موسوم اعتدال و رفتار اتوبوسی دولت با مدیران اصولگرا پس از سال را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

به نظر من اعتدال، جریان مستقلی نیست، بلکه جریان نزدیک به کارگزاران و اصلاحات است، خواسته‌اند معتدل و بین اصولگرا و اصلاح طلب معرفی کنند ولی اینگونه نیست؛ در وسط نیست بلکه در حاشیه اصلاحات است که چینش وزرا، استاندارن، مدیران کل و فرمانداران این موضوع را به خوبی نشان می‌دهد.

اصرار برای انتساب چهره‌های اصلاح طلب در وزارتخانه‌ها که با برخی مخالفت‌ها در مجلس روبرو شد نیز نشانگر این موضوع است، برکناری قاطبه نیروهای اصولگرا مهم‌ترین اقدام دولت بود، گرچه گفتند که با کلید آمده‌اند و نه با داس، فردی آمده‌اند و نه با اتوبوس، ولی بر خلاف حرف‌های خود عمل کردند.

این دولت حتی به دهیاران هم رحم نکرد، حتی آبدارچی را هم در ادارت تغییر دادند (این موضوع را مبالغه آمیز و به صورت ضرب المثل بیان می‌کنم). معمولاً تغییرات تا این سطح نمی‌رسد، و در سطح مدیران کل و... هستند ولی تا اینجا پیش رفتند، معنای این اعتدال نیست.

نیروهای کارآمد را جابجا کردن، معنا ندارد، در هر پستی باشد، با اسم اعتدال، نگاه تکنوکرات به مدیریت دارند. اصرار بر تعویض مدیران غیر سیاسی و عمرانی معنا ندارد، تغییر مدیران سیاسی توجیه پذیر است ولی تا این حد جای تأمل داشت. تا اینجا که خلاف وعده‌ها عمل کردند. با این اقدامات، مشهود است که نزدیک به اصلاحات هستند و از دورن و یا در حاشیه اصلاحات حرکت می‌کنند.

شما به‌عنوان یک چهره اصولگرا، پایانی برای وعده حل 100 روزه مشکلات اقتصادی کشور می‌بینید؟!

مدیران اجرایی و با تجربه‌ها، این صحبت روحانی را شعار می‌دانند، چرا که در 100 روز نمی‌توان تغییر ایجاد کرد و مردم را فریب داد، ده‌ها 100 روز تمام شد ولی همچنان مشکلات مردم سرجای خود است.

تنها موردی که دولت می‌تواند به عنوان کارنامه اعلام می‌کند، تثبیت و کاهش تورم است که علت آن رشد و رونق اقتصاد نبود، بلکه عوامل شُک در بازار از جمله تحریم و ارز را با مذاکرات کنترل کرد. اگر شک جدیدی به اقتصاد وارد نشود، قیمت ثبات دارد؛ حتی در بازه زمانی خاص، هیچ کاری هم نکنیم، تورم کاهش می‌یابد.

البته معنی کاهش تورم به مفهوم کاهش قیمت نیست، بلکه به تعبیر رئیس جمهور، سرعت افزایش قیمت‌ها کاهش یافته است!!!

اگر در کنار این کاهش نرخ تورم، رونق اقتصادی هم بود، برای مردم شیرین بود ولی متاسفانه در کنار کاهش تورم، رشد و رونق اتفاق نیافتاد و رکود اقتصادی حاصل شد که برای مردم بسیار شکننده بود و فشار مضاعفی بر مردم تحمیل شد.

روحانی در صحبت‌های تبلیغاتی خود بارها با این تعبیر که «نرخ تورم را جیب مردم بهتر می‌فهمند»، آمارهای گذشته را زیر سؤال برد، حالا باید به آقای رئیس جمهور گفت که کاهش تورم را مردم در زندگی احساس نکردند، اگرچه از 30 و چند درصد کاهش یافت.

رئیس جمهور گفت که از رکود خارج شدیم، ولی این موضوع هم محقق نشد، «معیشت روزانه مردم خروج از رکود را بهتر می‌فهمد». در ادامه این روند رکود، بعدها وزرای دولت گفتند که نه تنها از رکود عبور نکردیم، بلکه به نقطه بحرانی رکود می‌رسیم. عملکرد دولت که بسته خروج از رکود را داد، از جمله در حوزه خودرو، این نشان داد که هنوز در رکود هستیم و باید دولت طرح‌های بهتری را برای خروج از رکود بدهد و بخش‌های مختلف اقتصادی را فعال کنیم.

مردم و اقتصادی‌ها علایمی از دولت برای فعالیت بهتر اقتصادی ندیدند، چرا که عمده وقت دولت یازدهم صرف مذاکرات هسته ای و دیپلماسی خارجی شد.

اصولگرایان در موضوع برجام به چند دسته تقسیم شدند. شما در کدام سوی این دسته‌ها قرار داشتید؟ نظرتان درباره برجام و مذاکرات هسته‌ای چه بود؟

از نظر من، ورود و خروج دولت در مذاکرات، از موفقیت‌های دولت محسوب می‌شود، موفقیت دولت در این بود که مذاکرات را در مستقیماً خود در دست گرفت و در سطح وزارت خارجه پیش برد ولی در گذشته در دست دولت نبود، بلکه در دست شورای عالی امنیت ملی بود و به جریان متن دولت تبدیل شد.

از سوی دیگر، روحانی در تبلیغات انتخاباتی و پس از آن، 80 مشکلات اقتصادی در دوسال آخر دولت دهم را ناشی از سوء مدیریت می‌دانستند و تنها 20 درصد از آن را مربوط به تحریم می‌دانستند، در حالی که اکنون، عملاً 80 درصد وقت خود را برای مذاکرات و رفع تحریم‌ها گذاشتند که نشان از سیاسی کاری و عوام فریبی برای جمع آوری رأی بوده است.

این دولت نشان دادند که هرگونه رشد اقتصادی و... منوط به مذاکرات است، رئیس جمهور حتی محیط زیست و آب خوردن را هم منوط به نتیجه مذاکرات دانست و تمام امکانات دولت را برای این قضیه بسیج کردند و بیش از دو سال وقت گذاشتند. بالاخره برجام به امضا رسید و اکنون نقد و بررسی برجام در این شرایط مناسب نیست و در زمان خود مطالب لازم بیان شده است.

مجلس باید در این موضوع ورود جدی می‌داشت، ولی دولت، مجلس را کنار گذاشت، لایحه نداد و مجلس خودش طرح آورد، جریان نزدیک به دولت تلاش داشت که این موضوع در مجلس بدون کم و کاست تأیید شود و جریان انقلابی نیز می‌خواستند که اشکالات اساسی برجام برطرف شود. جریان انقلابی در این موضوع از دیگر نمایندگان دور خورد و پس از مباحث مختلف آنگونه که دیدید تصویب شد.

به هر حال مصوبه تأیید برجام رافع تمامی اشکالات برجام نبود، و این موضوع در بیانیه تاریخی رهبری بعد از برجام، که 18 مورد ملاحظه داشتند، نشان از چگونگی این روند بود. مقام معظم رهبری 9 مورد را که مجلس مطرح کرده بود، تأیید کردند و 9 مورد را هم که در مجلس بررسی نشد، بیان کردند تا اشکالات موجود را رفع کنند و سپس اجرایی شود. این پیام رهبری و اقدامات مجلس، همگی برای پشتیبانی از دولت بود تا روزنه ای برای نفوذ دشمن ایجاد نشود.

معتقدم برجام ضعف‌های مشهودی داشت و از موضع قدرت و اقتدار نظام نبود، منظورم تیم مذاکره کننده نیست، بلکه تیم پشتیبانی دولت و مسئولین ارشد از موضع قدرت برخورد نکردند. وقتی می‌گفتند خزانه خالی است، پشت آنان را خالی می‌کردند. همیشه مذاکره از موضع قدرت و اقتدار برنده است، هر چقدر پایین بیاییم، امتیاز دهی کشور بیشتر است. ما می‌توانستیم کمتر از این امتیاز دهیم.

اگر موضع قدرت رهبری نبود، ممکن بود بیش از این امتیازاتی بدهند، در مجموع باید از این پیچ تاریخی عبور می‌کردیم و سیاسیت راهبردی نظام هم این بود. بالاخره با حمایت رهبری و تلاش تیم مذاکره کننده به نتیجه رسید و برجام به امضا رسید.

برجام نتایجی داشت که از جمله، به دنیا ثابت کردیم که ساخت بمب اتمی، بهانه آمریکا و غرب بود که آن را با حفظ حداقل غنی سازی، از دست دشمن گرفتیم. اگرچه دشمن باز به فکر تحریم‌های دیگر هستند ولی بهانه هسته ای را دیگر در دست ندارند.

چه شد که پس از خروج از دولت و صداوسیما، تصمیم به حضور مجدد در انتخابات مجلس گرفتید؟

بعد از دولت، دوستانمان پیشنهاد دادند تا در مجلس حضور یابم، ولی باید به نظر نهایی می‌رسیدم، 12 سال حضور در حاکمیت، در کنار تحصیلات عالیه، سرمایه ای بود که متعلق به ملت است و این امکان وجود دارد که برای پیگیری ارزش‌های انقلاب و عدالت خواهی و پیگیری مشکلات مردم آذربایجان و تبریز این سرمایه بسیار مؤثر باشد.

از ابتدا هم هر زمان نیاز بود، در کنار مردم عزیز تبریز بودم و به مردم خدمت کرده‌ام. با این انگیزه آمدیم و امیدواریم با اقبال مردمی مواجه شویم تا با روحیه مضاعف، پیگیر مطالبات مردم باشیم.

جریان اصولگرایی در آذربایجان شرقی ازجمله پیشگامان وحدت اصولگرایی در کشور بود که به‌عنوان الگویی برای وحدت سایر استان‌ها مطرح بود. چه شد که جریان اصولگرایی در استان به این اجماع رسید؟

پرچم وحدت و همگرایی اصولگرایان استان آذربایجان شرقی قبل از سایر استان‌ها بوده و حتی به الگویی برای سایر استان‌ها تبدیل شد، چند ماه قبل از انتخابات بود که از 6 نفر، اکثریت لیست مشخص شد و حتی 5 از لیست در ایام ثبت نام، باهم برای ثبت نام در فرمانداری حضور یافتیم.

نفر ششم هم بعد از بررسی‌های دقیق و کارشناسی شده انتخاب شده و به لطف خدا همفکری جرایانات اصولگرا و چهره‌های شاخص باعث شد تا وزن ائتلاف اصولگرایان در کل شهرهای استان، بیش از سایرین باشد. چهره‌هایی در سطح هیئت رئیسه و معاون رئیس جمهور، مدیریت ارشد استان و نماینده ای از قشر تحصیلکرده و فرهیخته بانوان، اعضای این لیست هستند که نیروهای ارزشمندی با تجربیات علمی، سیاسی و فرهنگی می‌باشند.

ویژگی این ائتلاف بر خلاف برخی افراد مدعی، چهره‌های مردمی هستند که از دورن مردم و با مردم بوده‌اند، فقط در زمان انتخابات به میان مردم نمی‌آیند و ثابت کرده‌اند که همیشه در کنار مردم حضور دارند. بسیار به این موضوع امید دارم که لیست اصولگرایان با اقبال گسترده مردم تبریز، اسکو و آذرشهر روبرو خواهد شد و همه 6 نفر می‌توانند به عنوان نماینده تبریز، اسکو و آذرشهر به مجلس راه یابند. معتقدم، سرلیست مهم نیست، همه در کنار هم هستیم، همگرا و هم افزا در عرصه خدمت به مردم.

چه برنامه‌هایی برای توسعه و خدمت به تبریز، آذرشهر و اسکو و کل استان در نظر دارید؟

ما در مجلس و دولت، برخی زیر ساخت‌ها را در استان شکل دادیم که الان در نیمه راه است، این طرح‌ها پشتیبانی و پیگیری مضاعفی نیاز دارد. طرح‌هایی مثل قطار میانه-تبریز برای کوتاه کردن مسیر تهران-تبریز، خط انتقال آب از خط دوم زرینه رود که تا به حال از 10 میلیون متر مکعبی که قرار است به تبریز اختصاص یابد، هنوز 5 میلیون متر مکعب منتقل می‌شود، آبرسانی از ارس به دشت شبستر و تبریز و در نهایت، دریاچه ارومیه، تلاش، برنامه ریزی و پیگیری احیای دریاچه ارومیه و پروژه بزرگ قطار سریع السیر تهران تبریز، از جمله کارهای مهمی است که می‌توان با پیگیری مستمر، آن‌ها را به نتیجه رساند.

از طرف دیگر، زیرساخت‌های صنعتی و معادن و کشاورزی زیادی برای توسعه استان نیاز داریم، آذربایجان شرقی که زمانی در صنعت، حرف‌های زیادی برای گفتن داشت، امروز صنعت آن رو به افول است و باید به سیر صعودی خود برگردانیم تا به جایگاه اصلی خود برسد.

صنعت استان، به ویژه تبریز، با رکود شدیدی مواجه است و اکثراً با کمتر از 30 درصد ظرفیت خود کار می‌کنند که این موضوع باعث شده تا باعث کاهش اشتغال و افزایش آمار بیکاری شود. باید سرمایه در گردش با وام مناسب تزریق شود، که با اعتبارات جاری بانک‌ها می‌تواند تأمین شود.

توسعه و بازسازی صنعت فرسوده استان، حمایت از صنایع سنتی و رقابتی استان از جمله تراکتور سازی و ماشین سازی، حمایت از بنگاه‌های زودبازده برای ایجاد اشتغال جوانان، حمایت از اقتصاد دانش بنیان برای حمایت از جوانان تحصیل کرده، ما در گذشته در دولت صندوق نوآوری و شکوفایی را تأسیس کردیم که اکنون باید تقویت شود.

سرمایه ایرانیان مقیم خارج که نزدیک به 1000 میلیارد دلار است که حتی سالانه 10 درصد و حتی کمتر، جذب داخل شود، به حرکت گسترده ای برای رشد قابل توجه در عرصه اقتصادی منجر می‌شود. بانک‌های خارجی با نرخ سود پایین آماده سرمایه گذاری هستند. باید رکود را از بین برده و رشد اقتصادی را افزایش دهیم. درکل طرح‌های خوبی داریم که با پشتیبانی مردم می‌توان آن‌ها را عملیاتی کرد.

در موضوعات سیاسی گرچه با دولتمردان استان اختلاف نظر داریم ولی در توسعه استان اختلافی نداریم و تمام عیار از اینگونه اقدامات حمایت می‌کنیم. برخی احساس می‌کند که با این دولت نمی‌توان کار کرد ولی ما در مجلس ثابت کردیم که جز همکاری و حمایت کاری نداریم، مدیریت ارشد استان هم زمانی با هم در مجلس همکار بوده‌ایم، بر این موضوع واقف است که رقابت برای خدمت به مردم است.

ترکیب مجلس آینده را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

مجلس آینده، مجلس اصولگرایی است، اگرچه در تهران احتمال 50 به 50 است ولی در کل کشور چون چهره‌های اصولگرا خدوم تر و در دوره ده تا 12 سال گذشته نشان دادند که کاندیداهای اصولگرا مردمی تر هستند، مردم هم این موضوع را دیده و احساس کرده‌اند. صداقت و سلامت را دیده‌اند و به این‌ها روی خواهند آورد.

در استان هم اصولگرایان قاطعانه پیروزند، چرا که با لیست قوی آمده‌ایم و امیدوارم کل لیست به مجلس راه یابد و به مردم اعلام می‌کنیم که همه 6 نفر در تبریز و بقیه لیست در استان، متحد برای حل مشکلات تلاش می‌کنیم.

خاطره ای از زمان حضور در دولت و مجلس به خاطر دارید؟

در زمان تصویب هدفمندی یارانه‌ها در مجلس بودم و نقش داشتم، در برخی مواد و بندها از جمله یارانه نقدی، برخی معتقد بودند که گرانی کالاها برای همه و یارانه فقط به دو دهک اختصاص یابد، در این روزها بود که من بر عمومی شدن پرداخت یارانه تاکید کردم. تنها فردی که این موضوع را پیشنهاد داد من بودم و رأی آورد و بعدها دیدند که اگر اینگونه که من پیشنهاد دادم، عمل نمی‌شد، اجرای هدفمندی با مشکل جدی مواجه می‌شد.

در این دولت هم آمدند متاسفانه با این تعبیر که هرکس نیازمند است دوباره ثبت نام کنند را اعلام کردند و باعث تحقیر مردم شدند. مردم ثبت نام کردند، چرا که حق خود می‌دانستند. این پول، یارانه فقرا نیست، بلکه در ازای افزایش حامل‌های انرژی بود که منتی هم برای مردم نداشت، این یارانه مخفی را در حامل‌های انرژی، علنی و نقدی پرداخت کردیم.

تصویری از شما در دیدار با مقام معظم رهبری منتشرشده است، که شما بر قرآن اهدایی از سوی ایشان بوسه می‌زنید. در این باره نیز توضیحی بدهید.

این تصویر مربوط به آخرین جلسه دولت با مقام معظم رهبری بود که به همه قرآنی با امضای شخص رهبری دریافت کردیم که من دو هدیه دریافت کردم، من چفیه آقا را هم از ایشان گرفتم که الان در منزل در سجاده نمازم قرار دارد و از آن استفاده می‌کنم.

البته قبلاً هم چفیه ای گرفته بودم که به تناوب، در برخی دیدارها با هیئت‌های مسلمان خارجی به عنوان تبرک و یادگاری به آن‌ها تقدیم کرده‌ام که بسیار مورد استقبال قرار گرفت، ولی این آخری را هنوز هم دارم و همیشه در سجاده نماز از آن استفاده می‌کنم.