یادداشت اختصاصی از جوانترین عضو فهرست واحد اصولگرایان
کند وکاوی در نقطه عطف مسیر بیداری جهانی
در بعضی از کشورها هم این بیداری به انقلاب تبدیل شد و رژیمهای فاسد و وابسته را تغییر داد. لیکن این، بخشی از بیداری اسلامی است؛ همهی بیداریِ اسلامی نیست. بیداری اسلامی گسترده است، عمیق است.
پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- مهدی وکیل پور از جوان ترین عضو فهرست شورای ائتلاف اصولگرایان و رئیس فرهنگسرای فناوری اطلاعات در یادداشتی به مناسبت سالگرد رخداد بیداری اسلامی در غرب آسیا و شمال آفریقا برای «پارس» نوشت:
استکبار جهانی و دشمنان بشریت همواره در مقابل بیداری ملت ها احساس خطر کرده اند. با مطالعه ای تاریخی در عصر حاضر به روشنی این مساله دیده می شود که در هر نقطه ای از عالم، هر نهضت و جریانی که با هدف بیداری ملت ها و رهایی آنها از بندهای استثمار و استعمار قد علم کرده است، نظام های مستکبر جهانی در پی سرکوبی و خاموش کردن صدای این بیداری برآمده اند. موضوع اصلی این دشمنان بشریت که به عنوان یک راهبرد اساسی از سوی آنان دنبال می شود، جلوگیری از شکل گیری این آگاهی و بیداری عمومی است. زیرا اگر این بیداری شکل بگیرد منافع آنها به خطر می افتد. حضرت امام(ره) درباره تلاش دولت های استعمارگر و مستکبر جهانی در راستای عدم شکل گیری بیداری در ملت ها، می فرمایند: «دولتی که بخواهد سر پای خود بایستد و ادارۀ کشور خودش را خودش بکند، لازم است که اول بیدار بشود. در طول تاریخ، در این سدههای آخر، کوشش شده است که ملتهای جهان سوم خواب باشند، غافل باشند و توجهشان به شخصیت خودشان نباشد و شخصیت خودشان را اصلاً وابسته به غیر بدانند. این قضیه از سال های بسیار طولانی بوده است و هی دائماً رشد کرده است تا این اواخر به رشد تمام رسیده بود»(بیانات حضرت امام خمینی(ره)، 29/10/1359). همچنین شاهد آن هستیم که راهبرد جلوگیری از شکل گیری بیداری عمومی در میان ملت ها، درطول تاریخ کاملا متنوع است. اما نقطه مشترک در این تنوع تاکتیکی، القاء و تحریک احساس رعب و نفرت نسبت به ادیان الهی و به خصوص دین مبین اسلام در قرن حاضر است که منجر به بیداری و بصیرت در افراد می شود.
با نگاهی به زمینه های اساسی این بیداری که همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی در منطقه اتفاق افتاد و بارقه های بیداری و آگاهی را در میان ملت های مسلمان و بیدار جهان ایجاد کرد. آغاز تحولات سال های اخیر در کشورهای اسلامی با عنوان بیداری اسلامی و کنار گذاشتن حکام خودکامه و دست نشان ده غربی توسط مردم کشورهای مسلمان و فراگیر شدن این موضوع در اکثر کشورهای اسلامی و حتی تسری پیدا کردن جرقه های این بیداری در سایر کشورهای غیر مسلمان، شاهد شدت یافتن این راهبرد اسلام هراسی از سوی امریکا و هم پیمانان غربی شان هستیم. بیداری وارد امت اسلامی شده و رسوخ و نفوذ کرده است. در بعضی از کشورها هم این بیداری به انقلاب تبدیل شد و رژیمهای فاسد و وابسته را تغییر داد. لیکن این، بخشی از بیداری اسلامی است؛ همهی بیداریِ اسلامی نیست. بیداری اسلامی گسترده است، عمیق است.
البته دشمنان از کلمهی «بیداری اسلامی» می ترسند؛ سعی می کنند عنوان «بیداری اسلامی» برای این حرکت عظیم به کار نرود. چرا؟ چون وقتی اسلام در هیئت حقیقی خود، در قوارهی واقعی خود بروز و ظهور پیدا می کند، تن اینها می لرزد. اینها از اسلامِ بردهی دلار نمی ترسند؛ از اسلامِ غرق در فساد و اشرافیگری نمی ترسند؛ از اسم اسلامی که امتداد و انتهائی در عمل و در تودهی مردم نداشته باشد، نمی ترسند؛ اما از اسلام عمل، اسلام اقدام، اسلام تودهی مردم، اسلام توکل به خدا، اسلام حسن ظن به وعد الهی که فرمود: «و لینصرنّ اللّه من ینصره»، می ترسند. وقتی اسم این اسلام میآید، نشانی از این اسلام پیدا می شود، مستکبرین عالم به خودشان می لرزند - «کَأَنَّهُم حُمُرٌ مُستَنفِرَةٌ. فَرَّت مِن قَسوَرَةٍ» - لذا نمی خواهند عنوانِ بیداری اسلامی باشد. ولی ما معتقدیم نخیر، این یک بیداری اسلامی است، بیداری حقیقی است، و رسوخ پیدا کرده است، امتداد پیدا کرده است، به این آسانیها هم دشمنان نمی توانند آن را از راه خودش منحرف کنند(بیانات مقام معظم رهبری در دیدار شرکتکنندگان در اجلاس جهانی اساتید دانشگاههای جهان اسلام و بیداری اسلامی، 21/9/1391).
به تعبیری، بیداری اسلامی حرکت مسلمانان و تغییر وضعیت آنان از اسلام مورد تایید و حمایت امریکا، اسلام بی ضرر و به تعبیر حضرت امام(ه) «اسلام امریکایی» به سمت «اسلام ناب» که متضمن عزت ملت ها، عدالت اجتماعی و آزادی است. دشمنان اسلام این بار نیز در راستای جلوگیری از تسری این بیداری عمومی در میان سایر ملت ها، از راهبرد القای احساس وحشت و تنفر علیه اسلام استفاده کرده اند و با راه اندازی جریان تکفیری در جهان به دنبال لوث کردن این بیداری است. «اگر اسلام منافع جهانخواران را تهدید نکرده بود، در مقابل آن، این واکنشها نشان داده نمی شد. اینکه میبینید گروههایی را به نام اسلام و به نام حکومت اسلامی می سازند، می تراشند، مسلّح می کنند، پشتیبانی می کنند، به جان انسانها میاندازند و کشورها را بهوسیلهی آنها ناامن می کنند، این نشاندهندهی نفوذ پیام اسلام است. از اسلام حقیقی می ترسند، از اسلام ناب می ترسند؛ اسلامی که نسل پیش از شما در میدانهای نبرد، در میدانهای سیاست، در میدانهای انقلاب آن را سرِدست گرفت و به دنیا نشان داد»(بیانات مقام معظم رهبری در هشتمین مراسم دانشآموختگى دانشجویان دانشگاههاى افسرى ارتش، 26/8/1393). از دلایل اساسی در انگیزه های سیاه نمایی علیه اسلام را می توان همین ایجاد مانع در برابر موج بیداری اسلامی در جهان دانست. رشد فزاینده گرایش به اسلام در اروپا و امریکا در طی سال های اخیر، بیداری اسلامی در میان ملت های مسلمان و الگوبرداری جوانان امریکا از شعارهای مردم مصر و تونس در جریان جنبش وال استریت و بالندگی روز افزون نظام جمهوری اسلامی در عرصه های گوناگون، بر شدت نگرانی های دشمنان اسلام افزوده است.
امریکا و متحدینش که در دو مرحله قبلی بیداری عمومی؛ پیروزی و تثبیت انقلاب اسلامی به عنوان مرحله آغازین بیداری ملت ها در قرن حاضر و مرحله بعدی آن، شکل گیری امواج بیداری اسلامی در کشورهای اسلامی موفق به ایجاد مانع و سدی در برابر شکل گیری آن نداشته اند، در پی این هستند تا در این مرحله آخر که منجر به یک بیداری جهانی خواهد شد تمام تلاش خود را به کار ببندند و این بیداری جهانی در حال شکل گیری را به نوعی دچار انحراف نمایند و با ارائه تصویرهای نادرست و غلط از آن در اذهان مردم جهان، جلوی پیشروی و فراگیر شدن آن را بگیرند. شکل گیری القاعده، حوادث تروریستی سال های اخیر، گروهک طالبان، جریان های تکفیری، راه اندازی داعش و ... همگی نمونه ای از تلاش ها و راهبردهای جبهه استکبار در مقابل جهانی شدن این بیداری می باشد.
نامه مقام معظم رهبری خطاب به جوانان اروپا و امریکای شمالی را در این مقطع تاریخی به واقع باید سرآغاز و نقطه عطفی در مسیر بیداری جهانی دانست. ایشان در این برهه حساس و با خطاب قرار دادن جوانان این کشورها که دارای فطرت بیدارتری هستند، آنان را متوجه این چالش از پیش طراحی شده میان اسلام و جوانان از سوی نظام های مستکبر می نمایند. «باید تلاشمان این باشد که اسلام ناب را مطرح کنیم، اسلامِ طرفدار مظلوم و ضدّ ظالم را در دنیا مطرح کنیم. همان جوانی که در اروپا است، یا در آمریکا است، یا در مناطق خیلی دوردست است، از این خصوصیّت مبتهج می شود، به هیجان میآید که معلوم بشود اسلام عبارت است از نیرویی، انگیزهای، فکری که علیه ظالمین و ستمگران و به نفع مظلومین حرکت می کند، برنامه دارد و این را وظیفهی خودش می داند»(بیانات مقام معظم رهبری در دیدار اعضای مجلس خبرگان رهبری، 21/12/1393). ایشان به روشنی در اشاراتی تاریخی، جوانان آن کشورها را متوجه یکسری سوال ها و پرسش ها می نمایند که در صورت توجه و تبیین درست آن موارد به سادگی پرده از نقشه ها و توطئه های دشمنان اسلام در مسیر جلوگیری از بیداری ملت ها برداشته می شود. جستجو برای یافتن پاسخ به برخی سوالات از قبیل: چرایی القای احساس وحشت و تنفر از اسلام، انگیزه های سیاه نمایی علیه اسلام، جلوگیری از شکل گیری آگاهی های عمومی، چرایی تاخیر و تعلل در بیداری و آگاهی بعد از گذشت سال ها و سوالات دیگری از این دست، موضوع را به خودی خود برای جوانان این کشورها روشن می سازد. راهبرد معظم له در نگارش این نامه و خطاب قرار دادن جوانان، در واقع دعوت به شناخت «اسلام ناب» از طریق منابع اصلی آن است که متضمن آزادی و عدالت در سایه این دین الهی است و این نامه سرآغازی خواهد بود بر شکل گیری بیداری در سراسر جهان. «من امیدوارم که خدای تبارک و تعالی، به همه ما و به همه مظلومین عالم و به همه مستضعفان جهان پیروزی عنایت کند، تا همه از زیر بار این ابرقدرت ها خارج بشوند، و مسئلهای است که باید بشود. مسئله این طور شده است که دیگر مستضعفین در مقابل مستکبرین قیام کردهاند، بیدار شدهاند. بیداری اول قدم است، اول قدم یقظه است. در سیر عرفانی هم یقظه اول قدم است. در این سیر، این هم سیر الهی و عرفانی است، بیداری اول قدم است و کشورهای اسلامی، ملت های مسلم، ملت های مستضعف در سرتاسر جهان، این ها بیدار شدهاند و سیاههای امریکایی کتک این بیداری را میخورند و انشاءاللّه پیروز خواهند شد(بیانات حضرت امام خمینی(ره)، 14/3/1359).
ارسال نظر