بیانیه انتخاباتی یک اصلاح طلب برای پردرآمدها
بخشهای میانی و طبقه متوسط جامعه نمیتواند نمایندگی خود را به کاندیداهای اصولگرا بسپارد!
به گزارش پارس به نقل از افکارخبر، ابراهیم اصغرزاده، فعال سیاسی اصلاحطلب، در بخشی از گفتوگوی تفصیلی خود با شماره روز سهشنبه گذشته روزنامه شرق در اشاره به انتخابات هفتم اسفند اظهار کرده است:
«بخشهای میانی و طبقه متوسط جامعه نمیتواند نمایندگی خود را به کاندیداهای اصولگرا بسپارد، تصور اینکه جریان اصولگرا بهجای اصلاحطلبان بتواند مطالبات بدنه شهرنشین، تحصیلکرده، طبقه متوسط و گروههای نوگرا را نمایندگی کند، دور از ذهن است».
او همچنین گفته است: راهبرد اصلاحطلبان بر ایجاد بستر مناسب برای حضور نمایندگان اقوام و بهویژه اهلسنت در مجلس تکیه دارد!
*اصلاحطلبان همواره درباره قشر متوسط جامعه ایرانی و اهل سنت سخنانی متناقض با رفتارشان را بر زبان میآورند.
مثلاً درباره قشر متوسط؛ آنها بهصورت عمده و علیالدوام اشارهای به آنها ندارند و بجایش همواره از این میگویند که «فقر» در ایران زیاد است، اوضاع اقتصادی کشور فروپاشیده و...
اما هنگامی که موسم انتخابات میرسد و چهرههای جریان خاص قصد میکنند پای قشر متوسط را برای جلب رأی به میان بیاورند به ناگاه اظهار میکنند که بیشترین جمعیت ایران را قشر پردرآمد تشکیل دادهاند و اصلاً «متوسطها» بودهاند که انقلاب کردهاند!
چهرههای اصلاحطلب همچنین در حالی داعیه نمایندگی این قشر را دارند که در دهه شصت شعارهای اولترا انقلابی علیه جهان پیرامون سر میدادند، منورالفکرها را با نارنجک تهدید به قتل میکردند، از دیوار سفارت آمریکا بالا میرفتند، به پیشانی بدحجابها پونز میزدند، و سوابق فراوانی هم در چالشهای امنیتی نظام طی 37 سال گذشته دارند. آنها با این سوابق اما اکنون، ژست سیاستورزی و جهانیسازی و خرده بورژوازی به خود گرفتهاند.
فیالواقع اگرچه علاقه اصلاحطلبان به جذب آرای قشرهای مختلف در انتخابات، رفتار گناهآلودی نیست ولی مشکل آنجاست که نوعی تذبذب و تلوّن در آن مشاهده میشود.
در بحث اهل سنت نیز جریان خاص هیچگاه نسبت به مطالبه اصلی اهل سنت نجیب ایران مبنی بر «ارتقای سطح معیشت» توجه کارسازی نشان نداد و مثلاً در دولت اصلاحات شعار «توسعه سیاسی» را برگزید.
و یا همینطور نهتنها هیچ ردّ پایی از جریان خاص در زمینه اهمیت دادن به امنیت اهل سنت در استان بزرگ سیستان و بلوچستان دیده نمیشود بلکه حتی در مقطع فتنه سال 88 نیز همگان به رأیالعین دیدند که چگونه یک عامل شرارت و تروریستی که دستش تا مرفق به خون دهها هموطن سنی و شیعه آلوده بود با جریان فتنه، ابراز وفاق و همدستی کرد.
بدیهیست که اهل سنت نجیب ایران چنین رفتارهایی را در یک جریان سیاسی خاص بصورت ویژهای رصد کردهاند و میبینند.
اما آنچه به جای این بیانیههای انتخاباتی اصلاحطلبان در پیش چشم اهل سنت نجیب ایران قرار دارد، صدها اردوی جهادی سالیانه و امنیتی مثالزدنی است که با ایثار و جانفشانی نیروهای حزباللهی و بسیجی در سیستان و بلوچستان عینیت یافته است.
ارسال نظر