به گزارش پارس به نقل از فارس،جنگنده رهگیر F-14 ملقب به «تامکت» (گربه نر) به عنوان یک سلاح ارزشمند در نبردهای هوایی تاریخ جهان شناخته می‌شود که تنها در سازمان رزم 2 کشور آمریکا و ایران ایفای نقش کرده است.

این هواپیما همواره به عنوان یکی از برگ‌های برنده نیروهای مسلح ایران شناخته شده و تا به امروز خدمات بسیاری را در این راه به انجام داده است.

بخش اول: F-14های پارسی 40 ساله شدند/ داستان خرید و ورود تامکت‌ها به ایران

 

در بخش نخست این نوشتار، در خصوص تولد جنگنده F-14 «تامکت» و داستان انتخاب آن توسط کشورمان سخن گفتیم، در این قسمت نیز قصد داریم تا بخش ابتدایی دوران پر التهاب حضور این جنگنده قدرتمند در لباس نیروی هوایی ایران را بازگو کنیم؛ با توجه به این نکته که «تامکت» خریداری شد تا بخش مهمی از توان رزمی کشور باشد ولی تا مرز فروش دوباره نیز پیش رفت تا این اقدام به عنوان یک «خیانت بزرگ» علیه ملت ایران در تاریخ ثبت گردد؛ هرچند دست تقدیر و لطف خداوند متعال در کنار تلاش دلسوزانه افرادی گمنام، مانع از تحقق این تصمیم شد.

در این گزارش، داستان جالب و البته عبرت‌انگیز این اتفاق را خواهید خواند.

* 4 اسکادران تامکت در اصفهان و شیراز

با ورود تدریجی تامکت‌ها به ایران، ناوگان تحویل داده شده در قالب 4 اسکادران عملیاتی 81 و 82 در پایگاه هشتم شکاری اصفهان و 72 و 73 در پایگاه هفتم شکاری شیراز سازماندهی و عملیاتی شدند و به نشان IIAF که مخفف Imperial Iranian AirForce به معنای «نیروی هوایی شاهنشاهی ایران» بود، منقش شدند.

یکی از نشان‌های اهدایی گردان تامکت در پایگاه اصفهان پیش از انقلاب

تلاش‌ها جهت بهره‌برداری از پیشرفته‌ترین پایگاه‌های هوایی کشور در قلب خاک ایران به سرعت پیگیری می‌شد و اصفهان به عنوان مرکز مادر بهره‌برداری از F-14ها انتخاب شد؛ پایگاهی که تا پیروزی انقلاب اسلامی، نام ارتشبد خاتمی را بر خود داشت.

وی که مشهورترین (و به اعتقاد بسیاری، موفق‌ترین) فرمانده نیروی هوایی پیش از انقلاب محسوب می‌شود، زمینه‌ساز اقدامات مختلفی در این نیرو بود که این اقدامات از خریداری تجهیزات تا آسایش پرسنل را شامل می‌شد و انتخاب جنگنده‌های تامکت نیز در زمان فرماندهی وی به وقوع پیوست.

ارتشبد خاتمی اندکی بعد در یک سانحه مشکوک هوایی کشته شد.

آشیانه‌های متعدد هواپیما، مراکز تعمیراتی، پارکینگ‌های گسترده و همچنین انبارهای قطعات و مهمات در کنار حضور نیروهای زبده و کارآمد که در مراکز سازمانی جدید و تازه‌ساز اسکان پیدا کرده بودند و مستشاران خارجی که جهت آموزش و بهره‌برداری و همچنین افزایش توان کاری خود در ایران مستقر شدند، همه و همه گویای شروع اتفاقات مهمی بود، ضمن آنکه پایگاه هفتم شکاری شیراز نیز بهسازی‌های مناسبی را جهت تحویل گرفتن نیمی از F-14ها بر خود می‌دید.

همزمان، خلبانان گردان‌های تامکت که با نشان (پچ) «گربه معروف گرومن» بر روی سینه شناخته می‌شدند، پروازها و آموزش‌های فشرده‌ای را می‌گذراندند تا پس از پایان مراحل آموزش در ایالات متحده بخش دیگری از فرایند یادگیری را در ایران به سرعت به سرانجام رسانده و وارد گردان‌های عملیاتی خود شوند چرا که نیاز مبرم به این جنگنده جهت حضور در سازمان رزم، تلاش بسیاری را می‌طلبید تا هرچه زودتر امکانات و زیرساخت‌ها در کنار نیروهای زبده فراهم شود.

در همین زمان و طی آموزش‌ها، مراحل تست جنگنده‌های تامکت از لحاظ شرایط پروازی نیز در حال انجام بود و بخشی از این بازبینی‌های عملیاتی در کشورمان صورت می‌گرفت که نمونه آن تست موشک‌های «فینیکس» در شرایط واقعی بود.

با درخواست محمدرضا پهلوی، یک فروند تامکت با تجهیز به 6 موشک «فینیکس» (به عنوان سنگین‌ترین آرایش رزمی این جنگنده) در روز مقرر به هوا برخاست و خدمه آن به صورت همزمان به سمت 6 هدف پرنده بدون سرنشین پرسرعت از نوع MQM-107 شلیک کردند.

از 6 موشک شلیک شده، 5 تیر مستقیما به هدف خورد و آخرین موشک نیز علی‌رغم دستیابی به هدف، تنها به دلیل عدم عملکرد سرجنگی و فیوز مجاورتی، از انهدام هدف باز ماند.

این تست موفق نشان داد که انتخاب موشک‌های AIM-54A «فینیکس» کاری منطقی و درست بوده است.

نصب 6 تیر موشک فینیکس زیر تامکت

اندکی پس از این آزمایش، بررسی سایر پارامترهای پروازی همانند توان موتور، قدرت مانوردهی، سقف پرواز و... به ترتیب توسط خلبان‌های ایرانی و آمریکایی انجام گرفت.

در خصوص ترکیب تسلیحاتی تامکت‌های ایرانی، باید ذکر کرد که کشورمان موشک‌های AIM-9J «سایدوایندر»، AIM-7E «اسپارو» و AIM-54A «فینیکس» را به کشور سازنده سفارش داد و همچنین جهت افزایش بُرد پروازی بدون سوخت‌گیری، نسخه‌های اولیه مخازن سوخت را نیز تحویل گرفت که البته به دلیل عدم همگام بودن با جنگنده و برخی مشکلات دیگر کنار گذاشته شد.

3 نمونه موشک سفارش داده شده می‌توانست به صورت یک ترکیب قدرتمند مورد بهره‌برداری قرار گیرد درحالیکه همزمان بین 6 الی نهایت 8 موشک بر روی هواپیما قابل نصب است که جهت شلیک همزمان به سمت 6 هدف مناسب خواهد بود اما عموما جهت مانور پذیری بهتر جنگنده‌ها، از آرایش 2 تیر موشک «فینیکس»، 2 تیر «اسپارو» و 2 تیر «سایدوایندر» استفاده می‌شد تا هم خلبان انتخاب‌های متعددی در نبرد هوایی داشته باشد و هم پرنده سنگین نشود، ضمن آنکه نمونه F-14A تحویلی به کشورمان توانایی حمل محدود بمب‌های سقوط آزاد و غلاف‌های رهاسازی بمب‌چه‌های آموزشی را نیز داشت.

ترکیب تامکت با موشک‌های هوا به هوا و حضور در قلب کشور، تهدیدی برای هر جنبده‌ در سطح آسمان ایران شد به این ترتیب که هواپیماهای F-14 همگام با سایر جنگنده‌های آماده رهگیری هوایی در سرتاسر کشور مسلح به موشک های هوا به هوا بودند تا در صورت هرگونه تجاوز، در حداقل زمان ممکن به سوی آسمان رفته و با هدایت یا همکاری رادار زمینی به سمت هدف متجاوز رهسپار شوند. این هواپیما را «آلرت» و به پرواز آنان نیز «اسکرامبل» می‌گویند که به معنی پرواز در حداقل زمان ممکن به قصد رهگیری هواییست.

از علل حضور تامکت‌ها در مرکز کشور (اصفهان) هم می‌توان به این نکته اشاره کرد که با توجه به رادار قدرتمند جنگنده و موشک های دوربُرد آن از یک سو و همچنین زمان طولانی‌تر مورد نیاز جهت آماده‌سازی، دلیلی بر حضور در پایگاه های مرزی وجود نداشت و F-14ها که به عنوان یک جنگنده پشتیبان یا برتری هوایی مورد بهره‌برداری قرار می گرفتند می‌توانستند در صورت نیاز از همان مرکز کشور عملیات‌های خود را آغاز کنند.

پس از تست موفق این موشک‌ها نوبت به نمایش قدرت رزمی در مقابل همسایه شمالی کشورمان شد.

* پنجه در پنجه روباه

در یکی از تجاوزهای جنگنده شناسایی MiG-25R «فاکسبَت» شوروی به ایران، 2 فروند تامکت مسلح به موشک‌های «فینیکس» به هوا برخاسته و پس از شناسایی موفق جنگنده متخاصم، روی آن قفل راداری می‌کنند که خلبان هواپیمای روس با دریافت این قفل راداری و امکان شلیک موشک، به سرعت به سمت خاک شوروی گردش کرد و به این ترتیب پرونده تجاوزهای گاه و بی گاه اتحاد جماهیر شوروی برای همیشه بسته شد.

MIG-25 روس

پس از این رخداد و گزارش توانایی بالای جنگنده‌های ایرانی، در سطح منطقه، نوعی ترس القا می‌شود که هواپیماهای موجود در منطقه توانایی مقابله با ابرجنگنده خریداری شده ایران را ندارند.

در همین حین، چند درگیری محدود هوایی بین ایران و همسایه غربی خود یعنی عراق نیز بر این موضوع صحه گذاشت و همه را از هرگونه تجاوز به مرزهای ایران باز می‌داشت.

* اولین سوانح برای تامکت‌های ایرانی

خلبانان ایرانی، مسرور از توانایی فوق‌العاده هواپیمای جدید خود، مراحل پروازی را با علاقه بیشتری ادامه می‌دهند هرچند نخستین سوانح نیز در همین حین رخ داد که موجب از دست رفتن 2 جنگنده و کشته شدن یک خلبان آمریکایی و یک خلبان ایرانی شد.

تصویر یکی از تامکت‌های سانحه دیده/ تصویر آرشیوی و متعلق به دوران پس از انقلاب است

علت سانحه، همان مشکلات موتورهای TF-30 جنگنده و واماندگی کمپرسور در شرایط خاصی از پرواز بود.

پس از این دو رخداد ناگوار، دستورالعمل خاصی ابلاغ می‌شود که با طی کردن آن، خطر اینگونه اتفاقات کاهش یافت هرچند اندکی پس از این دو سانحه، اتفاق سومی نیز رخ می‌دهد که خلبان ایرانی علیرغم فشار استاد خلبان آمریکایی که در کابین عقب حضور داشته، از رها کردن جنگنده سر باز زده و غول آسیب دیده را به پایگاه باز می‌گرداند.

* نمره برتر خلبانان ایرانی در مانور با آمریکایی‌ها

با گذشت زمان، به منظور آزمایش عملی خلبانان ایرانی در مراحل شبیه به میدان نبرد، رزمایش‌های مختلف داخلی و مشترک با ایالات متحده یا اعضای پیمان سنتو برنامه‌ریزی می‌شود که از جمله آن می‌توان به رزمایش میدلینگ اشاره کرد که نیروی هوایی و خلبانان جوان طی آن بالاترین امتیازات را کسب می‌کنند ضمن آنکه نفرات نگهداری نیز با طی کردن دوره‌های آموزشی پیشرفته همانند خلبانان، بیشترین بهره گیری را از اساتید مجرب خارجی گرفته تا در شرایط مورد نیاز بتوانند وظایف محوله خود را به خوبی انجام دهند.

این تمرینات که عموما به صورت مشترک برنامه‌ریزی می‌شد، به منظور آزمایش ارکان مختلف نیروهای مسلح در شرایط مختلف جغرافیایی صورت می‌گرفت.

تعمیر و نگهداری ناوگان عظیم و پیشرفته خریداری شده  F-14ها به طور منظم توسط متخصصان ایرانی و مستشاران خارجی در حال انجام بود و انبوه قطعات خریداری شده در انبار نیروی هوایی طبقه بندی می‌شد.

* اولین رژه 15 فروندی تامکت‌ها در ایران

مدتی پس از آغاز تحویل تامکت‌ها، نخستین حضور 15 فروندی این جنگنده به همراه سایر هواپیماهای شکاری و ترابری نیروی هوایی در رژه هوایی بزرگ رقم خورد و پس از آن نیز رژه‌های بزرگ دیگری برگزار شد که بعضا با پرواز نزدیک به 500 هواپیمای شکاری انجام می‌گرفت.

5 فروند از تامکت‌ها در رژه هوایی پیش از انقلاب

* خریدهای ایران افزایش می‌یابد/ «F-16» و «آواکس» در لیست خریدها

اما این تمام مسیر نبود، سیل روز افزون ورود تسلیحات به سازمان رزم نیروهای مسلح کشورمان تنها به این موارد خلاصه نمی‌شد و به عنوان نمونه نیروی هوایی کشورمان خواستار خرید 140 فروند جنگنده تازه ساخت F-16A/B «فایتنینگ فالکن» از آمریکا در کنار تولید 160 فروند در کارخانجات هواپیماسازی ایران (هسا) شد.

پس از آن نیز سفارش خرید 7 فروند هواپیمای هشدار زود هنگام هوابُرد (آواکس) E-3 جهت همراهی ناوگان رهگیر و پوشش نقاط کور راداری در مناطق کشور نیز به لیست درخواست‌ها از ایالات متحده اضافه شد.

* آمریکا احساس خطر می‌کند

بررسی امکان خرید جنگنده‌های F-18 و F-15، سفارش انبوهی از موشک‌های هوا پرتاب نسل جدید و به طور کلی باز شدن دریای تسلیحاتی ایالات متحده در زمان ریاست جمهوری ریچارد نیکسون توازن قوا را در سطح منطقه به شدت تغییر داده بود تا حدی که خود آمریکایی‌ها نیز از این سفارش‌های بزرگ ایران احساس خطر کردند.

از جمله دیگر درخواست‌های ایران، خرید 70 فروند F-14 دیگر موسوم به «بامب کت» با توانایی اجرای عملیات‌های هوا به سطح و تعداد بیشتری موشک «فینیکس» به همراه 32 فروند F-4E «فانتوم» با توانایی حمل موشک‌های ضد رادار AGM-45 «شرایک» و 16 فروند RF-4E شناسایی بود که از طرف امریکا پذیرفته و قرارداد بین طرفین امضاء شد.

* حل مشکل در دقیقه 90

گویا بنا نبود که سفارشات پایانی به دست ایران برسد چرا که از مدتی قبل، زمزمه‌های نارضایتی در سطوح مختلف جامعه نسبت به خاندان پهلوی شنیده می‌شد و با رسیدن کارتر به مقام ریاست جمهوری ایالات متحده نیز خریدها دچار اختلالاتی گشت.

شرایط دیگر به مانند قبل نبود، خصوصا آنکه با آغاز سال 1357 و افزایش درگیری‌های نیروهای انقلابی با حکومت پهلوی، کم کم از میزان فعالیت‌ها در بخش‌های مختلف کاسته شد و این رخداد تا سطح نیروهای مسلح ایران نیز نفوذ کرد و از میران پروازها نیز کاسته شد.

تمرین سوخت‌گیری هوایی تامکت‌ها از هواپیمای تازه خریداری شده بوئینگ 707

در همین دوران، روند تحویل برخی از تجهیزات نیز دچار مشکلاتی شد که با پیگیری کارکنان ایرانی از ضربات جبران ناپذیر آن جلوگیری به عمل آمد.

به عنوان نمونه در روزهای پایانی منتهی به انقلاب شکوهمند اسلامی، خلبانان تامکت متوجه می‌شوند که اشکالات و نواقصی در سامانه‌های جنگ الکترونیک جنگنده‌های تحویلی وجود داشته و بلافاصله آن را به سلسله مراتب نیروی هوایی اطلاع می دهند.

با برگزاری جلسات بین نیروی های ایرانی و آمریکایی این مشکل مشخص شده و اسناد مورد نیاز آموزشی آن و برخی قطعات تنها یک روز پیش از انقلاب به کشورمان می‌رسد و اگر این اتفاق رخ نمی داد شاید در آینده‌ای نزدیک و در درگیری با جنگنده های متجاوز بعثی، تامکت‌ها با بحرانی اساسی رو به رو می‌شدند.

با بالا گرفتن نارضایتی‌ها در سطوح مختلف جامعه، عاقبت محمدرضا پهلوی ایران را ترک کرد و روز شمار پایان رژیم پهلوی و پیروزی انقلاب اسلامی آغاز شد.

در همین زمان، عمده فعالیت هواپیماهای شکاری در نیروی هوایی، حضور در آلرت پایگاه‌ها و آمادگی برای مقابله با تجاوز احتمالی هوایی بود و مراحل آموزش‌ها به طور کامل مختل گشت.

با حضور بختیار در مسند قدرت و بنا بر اسناد منتشر شده، ایالات متحده بخشی از قراردادهای نظامی با کشورمان را لغو کرد تا شاید از شدت اعتراضات عمومی کاسته شود ولی عملا در روز 19 بهمن ماه با بیعت کارکنان و هُمافران نیروی هوایی با حضرت امام خمینی(ره) تیر خلاص بر تمامی این رخدادها زده شد و نهایتا 22 بهمن ماه 1357 انقلاب شکوهمند اسلامی به پیروزی رسید تا با ورود به فصل جدیدی از تاریخ، تامکت‌ها نیز وارد مسیری تازه شوند.

* آغاز تاریخی جدید

با وقوع انقلاب اسلامی، رخدادهای بسیاری جریان یافت که برخی مثبت و برخی منفی بودند.

از جمله این رخدادهای منفی می‌توان به ناملایمتی افرادی معلوم‌الحال با خلبانان نیروی هوایی اشاره کرد که موجب اخراج یا مجازات این گروه از نیروهای آموزش دیده شد و دلسردی‌هایی را در پی داشت؛ لغو قراردادهای مختلف نظامی آسیب بسیاری را بر پیکره نیروی های مسلح وارد ساخت و عموم قراردادهای سالهای پایانی حکومت پهلوی که در بالا ذکر شد، در مسیری بدون منطق کافی، یکی پس از دیگری ملغی شد و هزینه های پرداخت شده برای آنان نیز هیچ‌گاه به کشورمان بازنگشت.

2 فروند تامکت در ابتدای باند پروازی پایگاه هشتم شکاری اصفهان

از جمله این قراردادها می‌توان به برخی بهسازی های هواپیماهای تامکت، مانند تعویض موتورها و محموله‌ای از تسلیحات و خصوصا موشک‌های فینیکس اشاره کرد که هیچگاه به ایران نرسید.

روند آموزش خلبانان ایرانی اندکی پس از انقلاب ادامه داشت ولی با وقوع تسخیر لانه جاسوسی در 13 آبان ماه سال 1358 این کار متوقف شد و خلبانان به سرعت به کشورمان باز گردانده شدند و حالا نیروی هوایی باید متکی به خود باشد چرا که مستشاران نظامی نیز مدت‌ها قبل از ایران رفته بودند.

* خیز دولت موقت برای فروش تامکت‌ها

در این حالت بحرانی و تعویض‌های پی در پی فرماندهان نیروی هوایی، زمزمه هایی از گوشه و کنار به گوش می رسید که «چه نیازی به ارتش با این حجم سلاح وجود دارد؟ آن هم وقتی که ما با جایی جنگ نداریم!»

زمزمه‌هایی نیز در خصوص فروش جنگنده‌های F-14 تامکت به دلیل هزینه های بالای آن شنیده شد!

علنی شدن این زمزمه‌ها -که خون خلبانان و پرسنل نیروی هوایی را به جوش آورد و واضح بود که این افراد قصد تضعیف توان ارتش ایران را دارند- موجب اعتراض شدید در سطوح مختلف گشت و سبب جلوگیری از فروش این جنگنده‌ها به مشتریان احتمالی که کانادا و عربستان سعودی بودند یا عودت به خود کشور سازنده شد.

تلاش‌ها و مجاهدت های فرمانده وقت نیروی هوایی شهید والامقام فکوری و مقابله با تفکر عدم نیاز به ارتش قدرتمند که توسط دولت موقت و همصدایان آنان دائما تکرار می‌شد، ستودنی است اما این تمام مشکلات نبود.

لغو قراردادها از یک سو و تحریم‌های اعمال شده توسط آمریکایی‌ها از سوی دیگر، در کنار برهم خوردن نظم عملیاتی، با رخ دادن کودتای «نقاب» به وسیله افراد سودجو که موجب بازخریدی و برکناری بخشی دیگر از خلبانان و نیروهای متخصص گشت، هریک ضرباتی جبران ناپذیر را بر پیکره نیروی هوایی وارد ساخت ولی بازهم کارکنان توانستند اوضاع را اداره کرده و کم کم پرواز ها را از سر بگیرند.

* گربه‌های پارسی گام در میدان نبرد می‌نهند

گردان های تامکت که نسبت به سایر هواپیماهای شکاری نیروی هوایی از پیچیدگی‌های بیشتری برخوردار بودند، در خط اول مشکلات قرار داشتند اما تلاش‌های روز افزون کارکنان خط پرواز و نیروهای زمینی در کنار فعالیت خستگی ناپذیر خلبانان، مانع از هرگونه سانحه جدی در خطرناک‌ترین تاریخ فعالیت نیروی هوایی کشورمان شد.

کرو پروازی آماده انجام ماموریت گشت هوایی پیش از شروع جنگ تحمیلی

در همین زمان زمزمه‌های جدایی طلبی از برخی نقاط کشور به گوش می‌رسید و نیروی هوایی نیز همگام با سایر بخش‌های ارتش پس از جان دوباره‌ای که با سخنان امام خمینی (ره) مبنی بر لزوم حفظ ارتش گرفته بود، ماموریت مقابله را عهده دار شد.

حضور در قضایای گنبد و همچنین آشوب‌های کردستان از این جمله است اما عملا تامکت‌ها نقش انکارناپذیر خود را چند ماه قبل از شروع رسمی 8 سال جنگ تحمیلی نشان دادند.

اواخر سال 1358 و آغاز سال 1359 مصادف با شروع تجاوزهای غیررسمی حکومت بعثی عراق به کشورمان بود. صدام حسین که پیش از سال 1357 در چند مورد، پاسخ‌های محکمی را از کشورمان دریافت کرده و به قرارداد 1975 الجزایر تن داده بود احساس می‌کرد که با تغییر حکومت در ایران و ایجاد برخی مشکلات، ارتش و نیروهای مسلح توان سابق را نداشته و لذا می‌تواند به اهداف شوم خود دست یابد غافل از آنکه ایران و ایرانی در هر شرایط آماده در هم کوبیدن متجاوز است.

در همین مقطع، هواپیماهای شکاری عراق چندین مرتبه حریم مرزهای هوایی کشورمان را نقض کرده و بر روی زمین و دریا نیز شاهد تجاوزات گوناگون و شهادت پرسنل بی‌گناه نظامی و مردم عادی بودیم.

فرماندهان نظامی که شرایط را برای آغاز جنگی تمام عیار توسط عراق مناسب می‌دیدند در نامه‌های مختلف به سران سیاسی کشور خطرات را گوشزد کردند ولی اختلافات در سطوح بالای کشور که همگام با انتخاب بنی صدر به وقوع پیوسته بود، مانع از شنیدن این اخطارها و یا بی‌توجهی از روی عمد شد، لذا خلبانان نیروی هوایی بنا بر طرح‌های عملیاتی ارتش با هواپیماهای خود که حالا به نشان IRIAF که مخفف Islamic Republic of Iranian Air Force به معنی نیروی هوایی جمهوری اسلامی ایران منقش شده بودند به انجام وظیفه در حد مشخص شده پرداختند.

تا آغاز جنگ، زمان زیادی باقی نمانده، تنها چند روز تا 31 شهریو 59 و شروع حماسه بزرگ از سوی تامکت‌ها

در همین زمان، اتفاق دیگری رخ داد و آن هم قضایای طبس و تلاش مذبوحانه ایالات متحده جهت آزادسازی کارکنان خود در ایران بود.

با شکست این اقدام و برجا ماندن لاشه یک هواپیما و بالگردهای نیروی دریایی آمریکا در خاک ایران، نیروی هوایی مامور شد تا به منظور ایجاد پوشش هوایی بر فراز منطقه طبس به پرواز درآید.

نخستین هواپیماهایی که به محل مورد نظر رسیدند، تامکت‌ها بودند که با مشاهده تحرکاتی بر روی زمین اقدام به گشت هوایی برای جلوگیری از نفوذ یگان‌های فرامنطقه ای کردند تا نیروی های زمینی سر برسند ولی برخی ناهماهنگی‌ها در سطوح بالای کشور و همچنین بمباران منطقه توسط فانتوم‌های خودی موجب شهادت فرمانده سپاه یزد شد که انگشت اتهام باز هم به سوی نیروی هوایی نشانه رفت در حالی که ناگفته پیداست که خلبانان تنها به وظیفه و دستورالعمل ابلاغی مبنی بر عدم نزدیک شدن هر نیرویی به منطقه مورد نظر اقدام کردند و بر روی زمین می بایست برخی رخدادها هماهنگ می‌شد تا این اتفاق ناگوار روی نمی‌داد.

در اوج این اتفاقات و همزمان با فشارهای پایانی مبنی بر بلااستفاده بودن تامکت‌ها و هزینه بالای آنها، دقیقا پیش از جنگ تحمیلی و حین سفر شهید رجایی به کردستان، یک فروند تامکت با هدایت خلبان عطایی یک فروند جنگنده سوخو 22 متجاوز عراقی را با موشک فینیکس سرنگون کرد و عملا آنجا بود که مقامات سیاسی به اهمیت نیروی هوایی پی بردند و صحبت‌ها مبنی بر فروش این جنگنده به فراموشی سپرده شد.

* آغاز آموزش در ایران

پس از این زمان تا آغاز جنگ تحمیلی، سلسله پروازهای برنامه‌ریزی شده برای هواپیماهای رهگیر نیرو که شامل فانتوم‌ها، تایگرها و تامکت‌ها می‌شد تعیین گشت تا با حضور در مناطق مختلف کشور و گشت‌های منظم هوایی از نفوذ هواپیماهای شکاری عراق جلوگیری کند اما همچنان سیاست عمومی کشور، خودداری از نفوذ به خاک عراق و انجام عملیات مقابله به مثل بود.

در همین زمان، نخستین پروازهای با مداومت پروازی بالا و سوخت‌گیری رزمی از تانکرهای بوئینگ 707 و بوئینگ 747 انجام گرفت و برخی از خلبانان نیز که دوره‌های آموزشی آنان در ایالات متحده به صورت ناقص انجام شده بود، کم کم آموزش‌ها را در مراحل نزدیک به میدان نبرد و زیر نظر نخستین معلمان خلبان ایرانی به پایان رساندند.

یکی از تامکت‌های نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران در حال گشت هوایی

حفظ مناطق مختلف کشور از جمله نواحی حساس سیاسی، نظامی و اقتصادی به عنوان اولویت نخست پوشش‌های هوایی معرفی شد و هر روز خبرهایی از درگیری بین جنگنده‌های ایرانی و عراقی به گوش می‌رسید که به دلیل عدم تمایل طرف مقابل و همچنین دستور اکید مبنی بر خودداری از ورود به خاک دشمن، نتایج چندانی را در پی نداشت ولی عملا اندکی بعد مشخص شد که این داستانی طولانی خواهد بود و به این سادگی و با چند درگیری هوایی ساده به پایان نخواهد رسید.