رفتارهای خارج از عرف "آقازاده‌های هاشمی رفسنجانی"/ خبرسازی و تأمین مالی سایت های ضد انقلاب

پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- اکبر هاشمی رفسنجانی را بی‌شک باید یکی از چهره‌های تاریخ ساز جمهوری اسلامی چه قبل و چه بعد از انقلاب اسلامی دانست. فردی که از نزدیکترین یاران امام خمینی(ره) محسوب می شد و بعد از انقلاب نیز بر مناصب مهم کشور تکیه زد و اکنون نیز کلیددار مجمع تشخیص مصلحت نظام است.

وی که سابقه طولانی در مبارزات انقلاب داشت و پس از رحلت امام خمینی هم طعم ریاست جمهوری را تجربه کرد و هم نمایندگی مجلس و هم بر کرسی ریاست مجلس خبرگان تکیه زد، پس از حوادث سال88 کم کم از مواضع قبلی خود فاصله گرفت و مسیرش را از تفکرات روزهای اول انقلاب منحرف نمود.

البته قطعا خودش و همراهانش چنین نظریه ای را قبول ندارند و معتقدند هاشمی همان هاشمی است و هیچ تفاوتی نکرده اما مقایسه ای کوتاه و گذرا بر برخی اظهارات "آیت‌الله" به خوبی پرده از چرخش 180 درجه‌ای رئیس دولت سازندگی بر می دارد.

هرچند در این مجال به دنبال استحاله فکری و رفتاری وی نیستیم اما برخی کارشناسان سیاسی و حتی دوستان قدیمی آقای هاشمی، "فرزندان" وی را اصلی ترین نقطع ضعف او می دانند و معتقدند حتی اگر مواضع او طی این سال ها هم تغییر نکرده باشد، رفتاری که در قبال اشتباهات فرزندانش بروز می دهد بسیار منفعلانه و غیرقابل پذیرش است.

برخی از نزدیکان و دوستداران "آیت‌الله" می گویند: "بر فرض فرزندان او اشتباه کرده‌اند، چه ارتباطی با ایشان دارد" اما این افراد هیچ گاه به این سوال پاسخ روشنی نداده اند که چرا پدر، هیچ‌گاه رفتار اشتباه فرزندان را محکوم نکرد و گناه آنها را نپذیرفت؟!

در این مقال می خواهیم نگاهی کوتاه و گذرا داشته باشیم بر رفتارهای خارج از عرف "آقازاده‌های هاشمی رفسنجانی"

 قبل از بررسی کارنامه فرزندان هاشمی رفسنجانی بهتر است نگاهی داشته باشیم به گفتار وی در رابطه با تربیت فرزندانش: روش من در برخورد با بچه‌ها آزادگونه بوده و چیزی را تحمیل نمی کردم. خب محیط خانه ما یک محیط مذهبی بوده و همیشه محیط مبارزه و جهاد بوده‌است. بچه‌ها کوچک بودند که ما وارد مبارزه شدیم، دائماً زندان و تبعید و سربازی، در دوران قبل انقلاب همیشه حالت درگیری و جهاد بود. بعد از انقلاب هم در متن انقلاب بودیم و سروکار بچه‌ها تبعاً با انقلاب بوده. من هم به خاطر شرایطی که داشتم به ترتیب مستقیم بچه‌ها نمی‌رسیدم. قبل از انقلاب کمتر خانه بودم بعد از انقلاب هم باز گرفتاری کاری بود. سعی کردیم در مدارسی درس بخوانند که معلمهای خوبی داشته‌باشند ومدارس مذهبی باشد. محیط خانه هم مذهبی بوده و کتابهایی که در خانه می‌آوریم نوع خاصی است که با دیدگاه خودم تطابق دارد. اینها آزادند هر کتابی بخوانند. در بحثها هم البته من خیلی نمی‌رسم با اینها بجث کنم ولی اگر بحث و صحبتی شود با روش آزاد بحث می‌کنیم. هیچوقت هم فکر نکردم چیز خاصی را به آنها تلقین کنم، فکر کردم باز باشند تا انتخاب کنند و به تشخیص خودشان عمل کنند. همیشه عوامل سازنده در اختیارشان بوده و مرجعی هم بوده که اگرسوالی داشتند بپرسند. زندگی ما تیپش طوری بوده که رشد بچه‌ها در محیط خانه مناسب می‌شود.

فاطمه هاشمی فرزند ارشد خانواده:

او بزرگترین فرزند خانواده رفسنجانی است که در سال 1338 متولد شد. وی همسر «دکتر سعید»، فرزند دوم آیت‌الله لاهوتی است. همسر او پسر بزرگتر آیت الله حسین لاهوتی بودند که از مبارزن انقلاب بود و هاشمی در زندان با او انس گرفته بود.

هرچند "فاطمه" نسبت به سایر فرزندان آیت‌الله کمتر خود را درگیر فعالیت‌های سیاسی کرده و سعی می کند بیش از آنکه "سر از بازی‌های سیاسی در بیاورد"، خود را سرگرم فعالیت‌های پزشکی نماید، اما گهگدار ردپایی از وی نیز در برخی اتفاقات سیاسی به چشم می خورد.

فاطمه هاشمی البته در اوایل انقلاب فعالیت بیشتری در حوزه سیاست داشت و حزب اعتدال را نیز تاسیس کرده بود؛ با این وجود او تمرکز خود را بر بیماری های خاص گذاشت و در سال 1373 فعالیت در بنیاد بیماری های خاص را آغاز کرد.

در سال 1377، فدراسیون ورزشی بیماران خاص تاسیس و تحت نظر فدراسیون ورزش های همگانی قرار گرفت. او در سال 1384 ریاست این فدراسیون را بر عهده گرفت. با اوج گرفتن دامنه انتقادها نسبت به خانواده رفسنجانی، در سال 1388 از سمت خود استعفا داد و متن گلایه آمیزی منتشر کرد.

هرچند "فاطمه خانم" با روی کار آمدن دولت روحانی اعلام کرده بود قصد ندارد دوباره به عرصه های دولتی بازگردد اما در فروردین94 دوباره به عنوان رییس فدراسیون بیماری های خاص انتخاب شد و بر این منصب تکیه زد.

فاطمه هاشمی یک بار نیز تا چند قدمی زندان هم پیش رفت... او در شهریور ماه سال 92 به اتهام انتساب مطالب خلاف واقع به روسای قوای قضاییه و مقننه به دادسرا احضار و حدود یک ماه بعد برای او قرار مجرمیت صادر و پرونده وی به شعبه اول دادگاه انقلاب ارسال و در نهایت دادگاه فاطمه هاشمی در دی ماه همان سال برگزار شد.

هرچند رسانه‌ها به انعکاس اخبار "دادگاه فاطمه" چندان از خود تمایل نشان نمی دادند اما همان روزها بود که یکی از وکلای او اعلام کرد "فاطمه هاشمی به شش ماه حبس تعزیری محکوم شده که اجرای آن به مدت دو سال معلق شده است."

محسن هاشمی

"آقا محسن" دومین فرزند خانواده "آیت‌الله" به حساب می‌آید. وی یکی از معتمدترین فرزندان هاشمی، نزد پدر است. او در دوران ریاست جمهور پدر، وظیفه ریاست بر بازرسی ویژه ریاست جمهوری را برعهده داشت و بعد از عزیمت "آیت‌الله" به مجمع تشخیص، "آقا محسن" بر صندلی رئیس دفتری مجمع تشخیص مصلحت نظام تکیه زد. به عبارت دیگر، وی را باید "یار غار" پدر نامید!  

محسن متولد سال 1340 است و مدرک کارشناسی ارشد مهندسی مکانیک خود را از دانشگاه پلی تکنیک مونترال کانادا گرفته و بیشترین تمرکز خود را روی فعالیت های عمرانی و اجرایی گذاشته است. البته نسبت به سایر اعضای خانوده خود معمولا انتقادهای کمتری را متحمل می شد.

نامزد شهرداری تهران، ریاست 13 ساله بر هیئت مدیره و مدیرعاملی مترو تهران، عضویت در هیات مدیره شرکت مادر تخصصی حمل و نقل ریلی کشور در دولت روحانی، مدیریت یک موسسه انتشاراتی به نام دفتر نشر معارف انقلاب، ریاست هیات مدیره اتحادیه قطارهای شهری کشور و ریاست هیات مدیره انجمن مهندسی حمل و نقل ریلی ایران تنها بخشی از رزومه "آقا محسن" است که از این رو وی را باید یکی از پرکارترین فرزندان رفسنجانی نامید. محسن این روزها عهده دار پست عمرانی در دانشگاه آزاد نیز هست.

محسن هاشمی نیز هرچند به عنوان یک چهره اصلاح طلب شناخته می شود و در جریان رقابت با محمدباقر قالیباف برای تصدی سکان شهرداری تهران مورد حمایت وسیع طیف اصلاح طلب شورای شهر قرار گرفته و حتی باعث خط خوردن نام "الله راستگو" از حزب اصلاح طلب "کار" شد، اما به مانند خواهر بزرگتر فعالیت های تخصصی و پشت گرده را به جار و جنجال‌های سیاسی ترجیح داده و چندان خود را اسیر گردبادهای سیاسی کشور نکرده است.

البته، رد صلاحیت برای حضور در شورای شهر تهران در سال92 را نباید در روزمه سیاسی محسن هاشمی از یاد برد.

فائزه هاشمی:

هرچند فائزه را فرزند جنجالی "آیت‌الله" می دانند اما سالهاست بین او و مهدی(برادر کوچکتر) رقابت تنگاتنگی است که بالاخره کدامیک می توانند گوی سبقت را از یکدیگر بربایند و عنوان "جنجالی ترین عضو خانواده هاشمی رفسنجانی" را به خود اختصاص دهند.

وی به رک بودن و صراحت لهجه مشهور است و بی هیچ ملاحظه ای، هر حرفی را بر زبان جاری می کند. کارنامه سیاسی فائزه پر است از اظهارات و رفتارهای جنجالی؛ از محکومیت در فتنه88 و هدایت به اوین تا حمایت از رئیس عرفان حلقه و خاطرات هم‌بندی با بهائیان و مجاهدینی‌ها!

او در مورد دوران زندان خود می گوید: "خیلی دوره خوبی بود. با افراد بسیاری از نزدیک آشنا شدم. هر کدام یک تاریخ بودند. تاریخ گویا یک تجربه جدیدی بود. دوره مفیدی برایم بود. مطالعاتم بیشتر شد. بحث ها و برنامه هایی که داشتم اینها همه خوب بود. دوران مفید و پربار و دوست داشتنی بود. در بند زنان زندان سیاسی بیشتر از 30 نفر خانم بودیم. آنجا در داخل زندان بین زندانیان دموکراسی حاکم بود. همه چیز براساس رأی گیری، بحث و مشاوره انجام می شد. هر کاری می خواستیم بکنیم بر اساس نظر جمع بود. فضای خیلی خوبی بود. شما هر چقدر درباره این چیزها بخوانید یا بشنوید تا زمانی که تجربه نکنید، متوجه نخواهید شد. برای خود من چنین بود. من آن دوره را خیلی دوست داشتم. دو بار می خواستند به من مرخصی بدهند و از شر من خلاص شوند که نپذیرفتم."

بهائیان انسان های بزرگی هستند!

وی مدتی بعد از پشت سرگذاشتن دوران محکومیت، به گفت و گو با روزنامه فیگارو نشست و شرح حال روزهای زندان خود را اینگونه بیان می کند: «من نیز به مانند بسیاری از زندانیان به اتهام تبلیغ علیه نظام به زندان افتادم. من در بخش سیاسی زندان اوین بودم و با من نیز، با اینکه فرزند یکی از بنیانگزاران جمهوری اسلامی هستم، درست به مانند دیگر زندانیان رفتار می‌شد. پنج روز را در سلول انفرادی گذراندم. دیگر زندانیان این امید را داشتند که زندانی بودن در کنار دختر رفسنجانی وضعیت آنها را بهتر خواهد کرد. علی‌رغم تمامی مشکلاتی که وجود داشت، از این تجربه پشیمان نیستم و حتی نکات مثبت بسیاری از آن به دست آوردم. زمانی که زندانی بودم، کسانی را دیدم که از آنها به عنوان مردان و زنانی بزرگ یاد می کنم: بهایی ها، طرفداران مجاهدین، اصلاح طلبان؛ و در یک کلام تمامی کسانی که در ایران برای ایده‌های خود مبارزه می کنند.»

شاید مرور اظهارات جنجالی فائزه هاشمی یک "مثنوی هفتاد من کاغذ" بطلبد و شرح مفصل آن در این مقال نگنجد اما در جدول زیر بخشی از این اظهارات را می توان ملاحظه نمود.

 مهدی هاشمی

و اما "مهدی هاشمی"؛ او این روزها از خواهر بزرگتر خود پیشی گرفته و به فرزند جنجالی "بابا" تبدیل شده است. همان بابایی که پیش از عزیمت به اوین، فرزند را به آغوش کشید و برای او دعای سفر خواند!

هرچه پرونده فاطمه و محسن و یاسر سبک است و حداقل چندان رسانه ای نشده‌اند، اما "مهدی" یک تنه جور همه را کشیده و پرونده پرباری برای خود دست و پا کرده است. از این رو می توان او را پرحاشیه ترین فرزند اکبر هاشمی رفسنجانی نامید که کلکسیونی از اتهامات امنیتی، جاسوسی و اقتصادی را در سابقه خود دارد. اتهاماتی که در نهایت موجب محکومیت وی به ده سال حبس شد.

او با دختر عموی خود فرشته هاشمی ازدواج کرده و دو پسر به نام های فؤاد و یاسین دارد و در سال های پایانی جنگ ایران و عراق، مدتی نیز در جبهه حاضر شده بود.

ردپای مهدی هاشمی در قرادادهای نفتی

نفوذ مهدی هاشمی در وزارت نفت، باعث شده بود که شرکت های بزرگ نفتی و گازی برای انعقاد قرار داد متوسل به مهدی هاشمی شوند. در این راستا نام مهدی هاشمی و اطرافیان وی در پرونده های استات اویل، توتال و کرسنت به چشم می خورد که به نظر می رسد.

تأمین هزینه انتخابات از اموال بیت المال

مهدی هاشمی طبق اقرار برخی متهمان فتنه ۸۸، برای انتخابات ۸۴ بخشی از هزینه‌های انتخابات را از محل بیت‌المال و از محل پول طرف‌های قرارداد با بهینه‌سازی تامین کرد. در معروف‌ترین این موارد، شرکت نگاه شرقی سبز مبلغ یک میلیارد تومان کار سفارش داشت که حدود ۷۰۰ میلیون آن حقیقتا انجام گرفت، ولی بنا به دستور مهدی هاشمی مبلغ ۳۲۰ میلیون تومان آن تحویل شرکت‌های طلبکار و روزنامه‌ها و طلبکاران انتخابات شد.

مهدی هاشمی تا روزی که مدیر بهینه‌سازی بود، به‌صورت مستقیم دستور این اقدامات را می‌داد. در فتنه ۸۸ نیز نام مهدی هاشمی به عنوان کسی که تامین مالی بخشی از اغتشاشات را بر عهده دارد، به کرات مطرح شد.

خبرسازی و تأمین مالی سایت های ضد انقلاب

یکی دیگر از حاشیه هایی که فرزند اکبر هاشمی رفسنجانی برای نظام ایجاد کرده بود، تلاش برای خبرسازی دروغ علیه جمهوری اسلامی و تأمین مالی سایت های ضد انقلاب در خارج از کشور بود. 

نیک آهنگ کوثر کاریکاتوریست فراری نشریات زنجیره ای بعد از انتشار فایل های صوتی مکالمه اش با مهدی هاشمی در رابطه با اقدامات مهدی هاشمی در پخش اخبار دروغ در رسانه های ضد انقلاب می گوید: "ماجرا بر سر این بود که خبرهایی بدون ارائه مستندات و شواهدی در سایت های سبز (فتنه) منتشر می کردند که عملا وجود خارجی نداشته و وقتی از آدم ها و سایت های مختلف که می پرسیدم آخر سر کارها به مهدی هاشمی ختم می شد. من به مهدی هاشمی می گفتم که شما خبر را جعل می کنید و خبر سازی می کنید. گاهی مهدی هاشمی اطلاعات مختلفی به ما می داد که منبع دوم خبری هم با وی هماهنگ بود و برخی از خبر سازی هایش برای تحت تاثیر قرار دادن حکومت انجام می گرفت."

قبل از این نیز "مهرداد حیدر پور" از عناصر ضد انقلاب در مصاحبه با تلویزیون ضد انقلاب میهن با افشاگری پشت پرده منابع مالی سایت های موسوم به "سبز" و مأموریت مخفیانه "مهدی هاشمی" در خارج از کشور مدعی شد: "مهدی هاشمی" در سال ۲۰۱۱ از لندن به پاریس رفته و چهل هزار یورو پول خرج سایت های موسوم به " سبز" کرده است و از جمله سایت هایی که مهدی هاشمی هزینه هایشان را داده است سایت "کلمه" ، "جرس" و"روز آنلاین" هستند. 

به خیابان کشاندن مردم در سال88

نقش آفرینی در آشوب های پس از انتخابات از دیگر اتهامات مهدی هاشمی بود؛ محمدعلی ابطحی از نزدیکان سید محمد خاتمی و از بازداشت شدگان حوادث سال ۱۳۸۸، درباره چگونگی به خیابان آوردن جمعیت گفت: «به خیابان آوردن جمعیت قبل از انتخابات مقدمه‌ای بود برای به خیابان آوردن آن‌ها در شب شنبه، افرادی مانند فاتح، تاج زاده، خاتمی و ستادش، مهدی هاشمی و آدمهایش برای اینکه جمعیت را در خیابان‌های شهر نگه‌دارند خیلی فعال بودند و همه این‌ها در پیش‌بینی و طراحی برنامه برای شب شنبه نقش داشتند.»

تلاش در جهت تشدید تحریم ها علیه ایران

دشمنی مهدی هاشمی با دولت احمدی نژاد باعث شده بود که برای ضربه زدن به دولت و حکومت دست به هر اقدامی بزند که بنا بر ادعای نیک آهنگ کوثر کاریکاتوریست فراری از ایران، برای تشدید تحریم ها علیه ایران تلاش هایی توسط مهدی هاشمی صورت گرفته بود. وی در این مورد گفته بود: «تایید می‌کنم من تنها کسی نبوده‌ام که مهدی هاشمی برای اعمال تحریم‌های بیشتر با او تماس گرفته است. به گفته یکی از اعضای اتاق‌های فکر واشنگتن، که مهدی هاشمی با او نیز تماس گرفته بود، تلاش هاشمی برای ضربه زدن به دولت و احیانا رقبای پدرش و حتی رهبری بوده است.

محکومیت مهدی هاشمی

او که در گذشته مسئولیت های دیگری در وزارت نفت مانند ریاست سازمان بهینه سازی مصرف سوخت را برعهده داشت، در شهریورماه سال 1388 از ایران خارج شد. توضیحی که در آن زمان از سوی آیت الله هاشمی رفسنجانی، خانواده مهدی هاشمی و نزدیکانش عنوان می شد، خروج او از کشور برای سر و سامان دادن به شعب خارج از کشور دانشگاه آزاد اسلامی و تحصیل مهدی در مقطع دکترا در دانشگاه آکسفورد بود.

 با افزایش فشارها و تشکیل دادگاه، او در تاریخ دوم مهر 1391 به ایران بازگشت. در فرودگاه مورد استقبال محسن، یاسر و فاطمه هاشمی قرار گرفت. همچنین نماینده دادستانی تهران نیز با حضور در فرودگاه، اقدام به ابلاغ احضاریه به حضور در دادستانی تهران به او کرد.

پس از برگزاری 28 جلسه دادگاه، حکم او سرانجام در 21 خرداد ماه 1394 اعلام شد. حکم او به نقل از خبرگزاری فارس به این شرح است: «بر اساس ماده 5 قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء، اختلاس و کلاهبرداری، نامبرده متهم به اخذ رشوه و اختلاس 600 میلیون تومانی بود که بر اساس این ماده قانونی، وی به 10 سال حبس، رد مال 600 میلیونی و 1.2 میلیارد تومان جزای نقدی و همچنین انفصال دائم از خدمات دولتی محکوم شد. 

بر اساس ماده 3 قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء، اختلاس و کلاهبرداری، این فرد متهم به ارتشاء به مبلغ پنج میلیون و 200 هزار دلار بود که بر تاساس همین ماده قانونی به 10 سال حبس، رد مال به مبلغ 5.2 میلیون دلار و جزای نقدی معادل همان مقدار (5.2 میلیون دلار) و انفصال دائم از خدمات دولتی به همراه 50  ضربه شلاق محکوم شد. براساس ماده 610 قانون مجازات اسلامی، نامبرده به پنج سال حبس محکوم شد. با رعایت ماده 1434 قانون مجازات اسلامی در مقام اجرا، اشد این احکام که همان 10 سال است، اجرا خواهد شد.»

مهدی هاشمی در دادگاه، مرخصی به بهانه عمل جراحی!

این روزها مهدی هاشمی دوران محکومیت خود را در اوین سپری می کند اما طی همین مدت کوتاه توانسته به بهانه های مختلف مرخصی بگیرد و به دیدار خانواده بیاید.

وی همین چند روز قبل به دلیل شکستن پا یا خارج کردن غده ای از شکم، تحت عمل جراحی قرار گرفته و برای سپری کردن دوران نقاهت به مرخصی رفت.

وکیل مهدی هاشمی در این باره می گوید: شامگاه 30 دی ماه مهدی هاشمی ساعت 8 از بیمارستان مرخص شد. در واقع مرخصی وی مرخصی استعلاجی است که پزشک معالجش چنین مرخصی را برایش تشخیص داده است.

سید محمود علیزاده طباطبایی ادامه داد:‌ مهدی هاشمی با دستور پزشک 15 روز به استراحت بعد از عمل نیاز دارد که با این درخواست، دادستانی موافقت کرده و وی بعد از بیمارستان به منزل منتقل شد. 15 روز مرخصی مهدی هاشمی جزء گذراندن دوران محکومیتش محسوب می‌شود.

یاسر هاشمی

کوچکترین فرزند خانواده و البته به ادعای شواهد و قرائن کم حاشیه ترین آنها نیز به شمار می آید! هرچند همه اینها ظواهر امر است و کسی از پشت پرده‌ها خبر ندارد.

وی متولد 1350 و بسیار آرام است و به این راحتی ها نه تن به مصاحبه با رسانه ها می دهد و نه خود را در محافل سیاسی نمایان می‌کند. به "پشت پرده" علاقه خاصی دارد. 

هرچقدر رسانه‌ها و موتورهای جستجوگر از سوابق او چیزی در بساط ندارند اما دستگیری چند ماه قبل "ا.م" مدیر مسئول روزنامه وابسته به دانشگاه آژاد که یکی از نزدیکترین چهره های نزدیک به "یاسر" به حساب می آمد به خوبی بر این نظریه مهر تایید می زند که احتمالا "پشت پرده خبرهایی هست" اما اینکه چه زمانی پرده‌ها کنار خواهد رفت و خبرها رسانه‌ای شود، الله اعلم!

البته برخی خبرگزاری های داخلی و خارجی از فعالیت های دیگر او در زمینه پرورش اسب، واردات و صادرات در زمینه خرید و فروش غذای بچه، آب معدنی و ماشین آلات صنعتی خبر می دهند که هیچ گاه به طور رسمی تایید نشده است.

به هرحال؛ مرقومه فوق مروری بود کوتاه و مختصر بر زندگی فرزندان آیت الله هاشمی رفسنجانی. فرزندانی که برخی کارشناسان و تحلیلگران سیاسی معتقدند، نقطه سیاه زندگی "آیت الله" به حساب می آید.