به گزارش پارس به نقل از خبرآنلاین، این دوران ویژگیهایی دارد که اگر روش و سیاست کشورهای امضاء کننده شفاف و واقعی نباشد، به ضخامت دیوار بی اعتمادی اضافه خواهد کرد. زیرا از دیدگاه ایران نه تنها تحولات کنونی فضای بیرونی سیاست خارجی اش بلکه فضای امنیت ملی ایران نیز تحت تاثیر و ناشی از تعاطی و بههم رسیدن نتایج حاصل از دو پروژه "ایران هراسی" و "شیعه هراسی" طراحی شده در غرب است و لذا با بد بینی مفرط به حرکات و تعاملات غرب مینگرد.

 

 

اگرچه مذاکرات ایران و غرب در 5+1 و برجام تا حدی شعله پروژه اول یعنی ایران هراسی را رو به خاموشی میبرد، اما نتایج و آثار آن همچنان تا مدتها وجود خواهد داشت. این پروژه در دهسال آخر هزاره دوم سیاست، مهار دوجانبه نام گرفت و بعد از حمله اول آمریکا به عراق و بیرون راندن این کشور از کویت آغاز شد. این سیاست که با الهام از « سیاست نفوذ جورج کنان » ( 1946) در قبال شوروی تدوین شده بود روش و چهارچوبی بود برای سیاست کنترل و سد نفوذ دوجانبه ایران و عراق در دوره کلینتون (1993-2001) که نخستین بار در مارس 1993، توسط مارتین ایندیک ( طرفدار ژیم صهیونیستی) مسئول امور خارجی در شورای امنیت ملی دولت کلینتون نظریه پردازی و پیگیری شد. بعد از عملیات یازده سپتامبر 2001 غرب و نو محافظه کاران آمریکایی بهدنبال پروژه " اسلام هراسی" بودند اما تعریف مشخصی از ابعاد آن نداشتند و در تاریکی تیر رها میکردند. یعنی بهجای اینکه بدنبال مراکز تولید و پرورش تروریسم در حوزههایی بروند که با پول عربستان اداره میشد، نوک تیز حمله خود را به سمت مسلمانان قرار داده بودند، که اقدامی ظالمانه و بیهوده بود و شرایط زندگی مسلمانان در غرب را سخت و طاقت فرسا کرد.

حمله به عراق در سال 2003 و ادامه و تشدید تحریمهای ایران در این سالها شرایطی به وجود آورد که پروژه "ایران هراسی" هم کلید خورد. در این پروژه غرب به دام کشورهای منطقه و از جمله عربستان و رژیم صهیونیستی افتاده است. اما این کشورها بیکار ننشسته و خود هم دست به کار شدند و آنها نیز پروژه "شیعه هراسی" را آغاز کردند در حالی که غربیها نباید هیچ منفعت واقعی در این پروژه داشته باشند مگر آنکه بخواهند با کشورهای عربی و مخصوصا" عربستان به زد و بند بپردازند. غرب از خلال موسسات مطالعاتی اش به خوبی متوجه بود که شیعیان از جهت فکری و عملیاتی تهدیدی برای صلح و امنیت جهانی و این کشورها نیستند اما از جهت اجرایی و عملیاتی و به دلایل سیاسی حاضر به اذعان نیست تا ما به ازای سیاسی آن را نیز نپردازد و یا خود را در مقابل کشورهای عربی و رژیم صهیونیستی در موضع متناقض قرار ندهد.

اما حل مشکل پیش آمده برای ملوانان آمریکایی در اطراف جزیره فارسی توسط ایران، نشان داد ظرفیت استفاده از دیپلماسی و گفتگو بین دو کشور افزایش یافته و "ایران هراسی" از روی میز برداشته شده است. اگر چه دولت و رسانههای آمریکایی بر خلاف روش تونی بلر در دستگیری ملوانان انگلیسی در سال 1385 در آبهای شمال خلیج فارس به تهدید، ارعاب و بردن این پرونده به شورای امنیت سازمان ملل متوسل نشدند. اما ایران به دنبال تامین منافع خود بود و توانست بار دیگر واقعهایی را که میرفت تا به یک معضل در سیاست خارجی تبدیل شود با گفتگو حل کند. البته نباید همه چیز بین ایران و آمریکا را حل شده دانست.