عباس سلیمی نمین
جنبش دانشجویی در رکود
دولتها نباید آزاداندیشی را در حمایت جنبشهای دانشجویی از یک دولت تعریف و بر این اساس از یک جریان دانشجویی حمایت و یک جریان دانشجویی دیگر را طرد کنند. این رفتار شاخصی برای آزاداندیشی نیست و بیشتر شبیه ایجاد پایگاهی برای حمایت از دولتها در دانشگاه است.
عملکرد گزینشی دولتها در مواجهه با جنبش دانشجویی، این جنبش را با فراز و نشیبهای مختلفی روبهرو کرده است
جریانات دانشجویی در سالهای اخیر قربانی برخوردهای قهر و آشتی دولتها شدهاند، رویه، اینگونه شده است که یک جریان دانشجویی در یک دولت تحت لوای آزادی مورد حمایت قرار میگیرد و همان جریان در دولت بعدی با بیمهری مواجه میشود.
این فراز و نشیبهای زیاد، میتواند تأثیرات سوئی بر روند رو به رشد و عدالتخواهی جریانات دانشجویی داشته باشد از جمله:
الف) عملکرد گزینشی دولتها، جنبش دانشجویی را مجاب میکند، تنها در هر زمانی که مورد حمایت و کمک قرار گرفت فعالیت خودش را بهصورت جدی دنبال کند. این برداشت و این احساس نهایتا به ضرر و افول جنبش دانشجویی تمام خواهد شد. لذا دولتهایی که خود را طرفدار آزاداندیشی معرفی میکنند و داعیه حمایت از آزادی اندیشه دارند باید همه سلایق دانشجویی را مورد حمایت قرار دهند. در چنین بستری است که تبعیضی بین سلایق مختلف دانشجویی احساس نخواهد شد و جریانات دانشجویی تنومندتر و پربارتر خواهند شد.
ب) حمایت خاص دولتها از یک جریان دانشجویی، نهتنها به قدرت گرفتن آن جریان منجر نمیشود بلکه در بلندمدت بذر کینه ورزی را در بین سایر جریانات دانشجویی نسبت به آن جریان بارور میکند. در چنین حالتی تعارضهای کاذب به محیط دانشگاه تزریق میشود که این اصلا به نفع دانشجو و دانشگاه نیست.
متأسفانه امروز جنبش دانشجویی دچار یک رکود سخت شده است. برای خروج از این رکود، دانشگاه، اهل فکر و نخبگان وظایف و مسئولیتهایی را عهده دار هستند. وظیفه جنبش دانشجویی برای برون رفت از این رکود پرداختن بیشتر به مسائل فرهنگی و اجتماعی است. باید اعتراف کرد و پذیرفت جنبش دانشجویی در حال حاضر در شناخت مشکلات و معضلات جامعه دارای اشراف لازم نیست و مهمترین عامل برای خروج جنبشهای دانشجویی از رکود، اشراف بر مسائل کشور است.
اما در این میان و برای تقویت و تحریک جنبش دانشجویی ذکر و یادآوری چند نکته خالی از لطف نیست:
1-هرچه دولتها به جنبشهای دانشجویی برای پیدا کردن راهحلها برای خروج از رکود کمک کنند جنبشهای دانشجویی میتوانند نقش بسزایی در جامعه ایفا کنند.
2-دولتها نباید آزاداندیشی را در حمایت جنبشهای دانشجویی از یک دولت تعریف و بر این اساس از یک جریان دانشجویی حمایت و یک جریان دانشجویی دیگر را طرد کنند. این رفتار شاخصی برای آزاداندیشی نیست و بیشتر شبیه ایجاد پایگاهی برای حمایت از دولتها در دانشگاه است.
3-وجود جنبش دانشجویی در شرایط کنونی یک نعمت است کما اینکه دانشجو و جوان برای جامعه ما نعمتی جدی بهحساب میآید. اگر میخواهیم از این نعمت پاسداری کرده و قدر آن را بدانیم باید شرایطی ایجاد کنیم که جنبش دانشجویی به بلوغ و رشد مورد نیاز خودش برسد. جامعه ما باید قدردان زحماتی باشد که جنبش دانشجویی در گذشته کشیده و توانسته خدمات شایستهای را برای استقلال کشور از خودش بروز دهد و طبیعتا درآیند نیز یک جنبش دانشجویی مستقل و پویا میتواند همین تأثیرات را برای حفظ استقلال و سلامت کشور ایفا کند.
رئیس مرکز مطالعات تاریخ معاصر
از تاریخ معاصر چه خبر عباس اقا ؟