به گزارش پارس به نقل از خبرگزاری دانشجو،  به دستگاه دیپلماسی توصیه می‌کنیم که پیام انقلاب را دریافت کند و به حوادث منطقه‌ای و جهانی با دید بازتری بنگرد. اکنون که آمریکا در چندین سال متوالی در جبهه فراخ سوریه و مقاومت شکست ننگین باری را تجربه می‌کند، با چه نیت و هدفی تن به مذاکرات به اصطلاح صلح بین المللی سوریه یا وین ۲ داده است؟

 

شورای تبیین مواضع بسیج دانشجویی دانشگاه صدا و سیما نامه‌ای سرگشاده به رئیس جمهور نوشت که متن نامه به شرح زیر است:

بسمه تعالی

 

جناب آقای دکتر روحانی

 

ریاست محترم جمهوری اسلامی ایران

 

با سلام و تحیات

 

با توجه به حوادث و مسائل اخیر و موضع گیری دولتمردان در موضوع هسته‌ای و نشست‌های وین ۱ و ۲ بر آن شدیم تا نامه‌ای سرگشاده خدمتتان ارائه کنیم. باشد که دولتمردان تدبیر به خرج داده و همانقدر که به دوستان غربی خود اهمیت می‌دهند نصیحت‌های فرزندان انقلاب را بدون تعصب و نگاه جناحی سرلوحه کار خود قرار دهند. این نامه سرگشاده را انتقادی منصفانه بدانید از سوی فرزندان انقلابی حضرت روح ا... و امام خامنه‌ای...

 

الف) همزمان با شروع بکار دولت یازدهم و اصرار به مذاکره با آمریکا و معامله بر ثروت هسته‌ای برای گرفتن امتیاز از حریف، مذاکرات هسته‌ای با اجازه مشروط رهبر معظم انقلاب ادامه یافت، هر چند عده‌ای با تصور حل مسائل اقتصادی و تعامل با آمریکا از خوش خیالی و توهمات خویش کوتاه نیامدند اما از خوی درندگی آمریکایی‌ها هم کاسته نشد و حتی پا را از نظارت‌های هسته‌ای (معادن تا ذخایر) و مسأله مراکز هسته‌ای کشف نشده! فرا‌تر نهاده و مدعی دخالت در مراکز دفاعی و نظامی ما هم شده‌اند! مگر دشمن به بهانه برجام به دنبال «سانتریفیوژهای دکوری» ایران نبود؟ مگر مدعی نیستند که؛ «ایرانی‌ها اگر از پیشرفت هسته‌ای خودداری کنند باز هم مجبور به تحمل تحریم هستند.»

 

و از آن طرف ما باز هم با وجود این زیاده خواهی دشمنان تمام گشایش‌ها را به بعد از اجرای برجام موکول کرده‌ایم! به راستی با این اظهارات که «قلب راکتور به درد نمی‌خورد چون ممکن است حادثه‌ای مانند فاجعه چرنوبیل برای ما اتفاق بیافتد»! و یا اینکه «برجام نه آنکه پایان بحران هسته‌ای باشد، رابطه با آمریکا مهم‌تر است»! با این توجیه که اگر امتیازاتی داده‌ایم «حتما اقتضای معامله است»! به دنبال اثبات چه چیزی هستیم؟ اما آمریکا که برای مبارزه با جمهوری اسلامی، ما را خطرناک‌تر از داعش می‌نامد به دنبال چه چیزی است که باید منتظر «تصمیمات سخت ایران» بماند؟! آیا عقلانیت، «پذیرفتن واقعیت قدرت آمریکا» است؟! با کدام منطق چنین می‌کنیم، چرا عقل و تجربه خود را به کار نمی‌بندیم و این گفته علی علیه السلام را سرلوحه اقدام خود نمی‌سازیم که فرمود؛ «همانا شقی و بدبخت کسی است که از عقل و تجربه‌ای که به او داده‌اند، محروم بماند.» (نامه ۷۸ نهج البلاغه)

 

ب) جناب روحانی با توجه به مصاحبه اخیر رئیس سازمان انرژی اتمی درباره اجرایی شدن توافق برجام و عقد قرارداد باز طراحی راکتور آب سنگین اراک و طبق مصوبه مجلس شورای اسلامی و شورای امنیت ملی که با دستورات رهبر معظم انقلاب به آن مر قانون زده شد، دولت را چه شده که بدون حصول اطمینان و گرفتن ضمانت مشتاق دور زدن دستورات مقام معظم رهبری شده است. تا به کی دولت تدبیر و امید می‌خواهد امان نامه دشمنان را بی‌هیچ ضمانتی با نگاهی ساده اندیش و بی‌خیالانه قبول کند و دستورات ولی امر مسلمین را فقط در سخن رهنمود بخواند. چرا دولت از تذکرات مقام معظم رهبری عبرت نمی‌گیرد. آیا دولت منتظر برخورد محکم و سخت امت و فرزندان انقلاب است؟

 

ج) با توجه به نشست‌های وین یک و دو با عنوان گفت‌و‌گوی‌های صلح بین المللی در رابطه با مسأله سوریه و اهداف پشت پرده آمریکایی‌ها در آن لازم است مواردی را یادآوری نمائیم:

 

۱) وجود فشارهای خارجی برای جریانی که به دنبال استحاله از درون است، نجات بخش است! و دشمن با وجود همین عناصر داخلی ساده اندیش یا‌گاه نفوذی به فشارهای خارجی خود ادامه می‌دهد و به دنبال تغییر ماهیت نظام در فرصت گرفته شده ۲۰ ساله توافق برجام است. در این شرایط چرا ما آسوده سخن از تعامل و تعادل با دنیا می‌زنیم و بغض و نفرت خود را به جای دشمن حواله دوستداران انقلاب می‌کنیم؟ چرا سعی داریم وجود دشمن آشکار را انکار می‌کنیم؟ دشمنی که می‌گوید امکان «ادامه تحریم‌ها بدون نقض برجام» وجود دارد و آن را در عمل نشان داده است و ما همچنان این اظهارنظر‌ها را به مسائل و مصارف داخلی آنان تعدیل می‌کنیم! به راستی چرا دشمنان سعی می‌کنند توافق برجام را به رسمیت شناخته شدن رژیم صهیونیستی ربط دهند؟ مگر چه فرقی می‌کند که ایران به آن‌ها رسمیت دهد یا نه؟ و چرا می‌گویند؛ «ایرانی صلح جو خاکریزی برای مقابله با داعش در خاورمیانه و کلیدی برای صلح در آن منطقه است»!؟

 

۲) آمریکایی‌ها از آنجا که خود را در گرداب‌ها و بحران‌های منطقه‌ای و حتی فرای آن فرو رفته می‌بینند، چاره‌ای ندارند تا برای جلوگیری از شکست‌های پی در پی خود و برای احیای قدرت رو به زوال خویش با شعار میانه روی و تعامل، خود را بر ملت‌های منطقه که پیش از این توسط آن‌ها پس زده شده بودند، تحمیل کنند و این پیام را به دنیا برسانند که آمریکا‌‌ همان آمریکا است و هنوز معادلات جهانی را می‌سازد و توانایی ساخت اجماع بین المللی را دارد. آمریکا می‌داند که برای رسیدن به خواسته‌هایش بایدتمام مواضع انقلاب اسلامی را تغییر دهد و مذاکرات منطقه‌ای برای آن‌ها به مثابه پلی برای تحقق این اهداف است. بعد از شکست‌های متعدد، «نیرنگ آمریکایی‌ها» از طریق مذاکرات و دیپلماسی است و در «اندیشه بازگشت و تسلط دوباره» بر منطقه به صورت عام و جمهوری اسلامی ایران به صورت خاص هستند.

 

۳) به دستگاه دیپلماسی توصیه می‌کنیم که پیام انقلاب را دریافت کند و به حوادث منطقه‌ای و جهانی با دید بازتری بنگرد. اکنون که آمریکا در چندین سال متوالی در جبهه فراخ سوریه و مقاومت شکست ننگین باری را تجربه می‌کند، با چه نیت و هدفی تن به مذاکرات به اصطلاح صلح بین المللی سوریه یا وین ۲ داده است؟ و چرا عده‌ای در داخل با تلاش مرموز رسانه‌ای و تبلیغات روانی خود به دنبال این هستند که ارزش‌ها و آرمان‌های انقلابی را در این راه هزینه کنند تا بلکه از طرف ایالات متحده به عنوان کشوری رسمیت یافته و پیشرفته معرفی شوند؟ به راستی چرا باید در مطبوعات زنجیره‌ای و وابسته داخلی خود بخوانیم؛ «ایران می‌تواند با کاهش بلند پروازی‌های خود در منطقه به تعامل با دنیا و اقتصادی پویا دست یابد»؟!

 

۴) به خاطر داریم که در مورد توافق هسته‌ای برجام گفته می‌شد که «این یک برنامه جامع اقدام مشترک است و نه پیمان و توافقی که امضا شود»! آیا بیم آن نمی‌رود که عده‌ای برنامه جامع اقدام مشترکی دیگر بیافرینند که نه توافق باشد و نه امضا بخواهد و نه نیاز به فرایندهای قانونی برای تأیید داشته باشد. آیا سوریه میدان راستی آزمایی ما نیست؟

 

و در پایان این تذکر که «از دشمنت پس از صلح به تمام معنا بر حذر باش چه اینکه بسیار اتفاق می‌افتد که دشمن نزدیک می‌شود تا غافلگیر کند» (نامه ۵۳ نهج البلاغه)

و سیعلم الذین ظلموا‌ای منقلب ینقلبون

شورای تبیین مواضع بسیج دانشجویی دانشگاه صدا و سیما