پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- محسن پیرهادی عضو شورای شهر تهران در یادداشتی 13 آبان 58 را فریاد خشم فروخورده ملت ایران در برابر جنایات رژیم استکباری آمریکا دانست.

1- تا حالا فیلم «موسیو وردو» را دیدید؟ یک فیلم کمدی سیاه، به کارگردانی چارلی چاپلین که خود مرحوم چاپلین، نیز در آن بازی کرده است. از این فیلم به عنوان پدر کمدی‌های سیاه و آغازگر سبکی جدید در سینما یاد می‌شود. در این فیلم «هانری وردو» (چاپلین) کارمند بانک و اهل پاریس، با بروز بحران‌های اقتصادی در سال‌های دهه ۱۹۳۰، برای تامین معاش خانواده مجبور می‌شود به هر کاری دست بزند.

غرض معرفی این فیلم سیاه، تاریخ کمدین جهان نبود. در ذهنم دیالوگی از آن ماندگار مانده است. در بخشی از فیلم، چارلی چاپلین که نقش «موسیو وردو» را بازی می‌کند می‌گوید: اگر یک نفر را بکشی، اعدامت می‌کنند، اما اگر با بمب هزاران نفر را بکشی، بهت "مدال" می دن.»

چقدر تأثربرانگیز و نوستالژیک بود وقتی این دیالوگ را از چاپلین شنیدم. در همان لحظاتی که لبهای او این جملات را می گفت؛ هواپیمای مسافربری شماره ۶۵۵ شرکت هواپیمایی ایران‌ایر در تاریخ ۱۲ تیر ۱۳۶۷با شلیک موشک هدایت شونده از ناو یواس‌اس وینسنس متعلق به نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا بر فراز خلیج فارس سرنگون شد و تمامی ۲۹۰ سرنشین آن که شامل ۴۶ مسافر غیر ایرانی و ۶۶ کودک بودند، جان باختند. آمریکا هرگز عذرخواهی نکرد و هیچ‌کدام از خدمه ناو وینسنس تحت پیگرد قرار نگرفتند؛ حتی ویلیام راجرز فرمانده ناو جنگی آمریکا در پایان خدمت خود «مدال شجاعت» گرفت.

2- روز 13 آبان 58 اگر چه خشم انقلابی دانشجویان خط امام(ره) بود، اما خشم فروخورده ملتی بود که از پیش از مرداد 1332 (حمایت از اشغال ایران توسط شوروی و انگلیس در شهریور سال1320) مترصد لحظه ای بودند تا بخشی از جنایات رژیم استکباری آمریکا را فریاد بزنند.

با این همه آمریکا از خوی ظالمانه خود دست نکشید که بسیار شنیده ایم «توبه گرگ مرگ است»:

حمله نظامی به طبس، کودتای نوژه، حمایت همه‌جانبه سیاسی و تسلیحاتی از حمله صدام به ایران، حمله موشکی به هواپیمای مسافربری ایران و قتل‌عام حدود 300مسافر بی‌گناه، حمله نظامی به نفت‌کش‌ها و سکوهاى نفتى ایران، حمایت سیاسی و مالی از منافقین، تلاش و طراحی و تصویب بودجه برای براندازی نظام مقدس اسلامی، حمایت از رژیم کودک‌کش صهیونیستی، وضع تحریم‌های ظالمانه علیه ملت ایران، تهدیدهای مکرر به حمله نظامی به ایران، توهین‌های متعدد به ایران و ایرانیان، ترور دانشمندان هسته‌ای ایران، تولید فیلم‌ها و سریال‌های ضد ایرانی و ضد اسلامی، حمایت از آل‌سعود، حمایت از تروریست‌های تکفیری و... آیا دشمنی آمریکا را پایانی هست تا روز 13 آبان را پایانی باشد؟

3- آری ما یک روز در تقویم با عنوان «13 آبان، روز ملی مبارزه با استکبار جهانی» داریم. در این روز به صورت نمادین اقدام انقلابی دانشجویان خط امام(ره) را پاس می داریم و شعار مرگ بر بی عدالتی و استکبار که در شعار «مرگ بر آمریکا» متبلور است را رساتر سر می دهیم، که رهبر فرزانه فرمودند: «شعارها انسانها را در صحنه می‌آورند، اینها را بسیج می کنند، جهت می دهند؛ پس عمل است ... شعار هم حرف است، هم عمل ... اگر شعار، خوب، پُرمحتوا، پُرمضمون، حاکی از یک حقیقت قابل گسترش فکری انتخاب بشود، این می شود هم حرف، هم عمل؛» (94/4/20)

13 آبان به صورت نمادین این شعار را می دهیم و در 364 روز باقی سال، همه همت و تلاش خود را بر این می نهیم تا آن را محقق کنیم. اما چگونه؟

شاید برای دشمن، شعار «مرگ بر آمریکا» موضوعیت نداشته باشد (البته سخنرانی اوباما در سازمان ملل نشان داد موضوعیت دارد) اما آنچه دشمن را این روزها بیش از همه ترغیب می کند نفوذ است.

اگر «سبک زندگی آمریکایی» که مملو از بیگانگی بشر از خود است جایگزین «سبک زندگی ایرانی - اسلامی» که مملو از سعادت و آرامش است شود حتما دشمن برایش دیگر شعار دادن ما مهم نیست.

«مرگ بر آمریکا» وقتی مفهوم دارد که جوان و نوجوان ما از عمق جان به ارزشهای ایرانی - اسلامی باور داشته باشد و رسانه های آشکار، پنهان و اجتماعیِ پرزرق و برق نظام سلطه او را نفریفته باشد.

«مرگ بر آمریکا» زمانی معنا دارد که به جوان مستعد ایرانی اعتماد کنی، تولیدات داخلی را ارتقا بخشی و به جای افتخار به مصرف کالای آمریکایی، کالایی را مصرف نمایی که به همت و توان کارگر ایرانی و فکر جوان مستعد داخلی تولید و عرضه شده است.

4- چه حکیمانه فرمودند: "سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران، ساخته‌ی این و آن نیست بلکه مبتنی بر اصول مستحکم قانون اساسی است." (94/8/10) وقتی این را شنیدم و چند بار خواندم، قانون اساسی را برای چندمین بار تورق کردم که هنوز ابعادی از آن دیده نشده است. جالب است در بند پنج و شش اصل سوم قانون اساسی، آنجا دولت جمهوری اسلامی ایران را موظف کرده است برای نیل به اهداف، همه امکانات خود را برای «طرد کامل استعمار و جلوگیری از "نفوذ" اجانب» و «محو هرگونه استبداد و خودکامگی و انحصارطلبی» به کار گیرد.

اینکه ایشان با تدبیر و آینده نگری بر موضوع «نفوذ» دشمن اصرار می ورزند نه صرفا خواندن نقشه دشمن که بازخوانی وظیفه دولت محترم در عرصه بین الملل در قانون اساسی است.

در واقع مبنای مبارزه ضد استکباری و ظلم ستیزانه ملت ایران از درون قانون اساسی بر می‌آید.

۱۳ آبان محسن پیرهادی آمریکا