تحلیلگر اصولگرا: بحث درباره اصل برجام، خلاف مواضع رهبری است
گفت و گو با ناصر ایمانی درباره دلواپسان و تصویب برجام بود. او البته در آغاز، مایل نبود در اینباره سخن بگوید چرا که معتقد است با نامه رهبری برجام تمام شده است. با این حال در ادامه گفت گو نکات جالبی درباره رفتار دلواپسان بیان کرد.
به گزارش پارس به نقل از خبرآنلاین ؛ به اعتقاد این فعال سیاسی اصولگرا کسانی که بعد از نامه رهبری همچنان علیه برجام در مجلس سخن می گویند صد در صد خلاف مواضع رهبری حرکت می کنند. عضو پیشین شورای سردبیری روزنامه رسالت این پیش بینی را هم داشت که از این به بعد فاز انتقادات به دولت احتمالا متوجه نحوه اجرای برجام خواهد بود. او این را هم گفت که ممکن است از این به بعد مخالفین، دیگر آن مخالفین قبلی اصل برجام نباشند و شاهد ظهور چهره های جدیدی در این زمینه باشیم. ایمانی خطاب به برخی از منتقدین برجام که رفتارهای غیرمتعارفی (از جمله تهدید معاون رییس جمهور) داشتند گفت که تهدید مقام رسمی نظام تضعیف نظام محسوب می شود. و بعد از قوه قضاییه خواست تا با این قبیل رفتارها برخورد کند. او با اشاره به اینکه خاتمی رییس دولت اصلاحات هرگز منتقدین و مخالفین خود را تحقیر نمی کرد از دولت هم خواست تا در قبال مخالفین و منتقدین خود صبور باشد و آنها را تحریک و تحقیر نکند.
گفت و گوی خبرآنلاین با این فعال سیاسی اصولگرا را در ادامه می خوانید:
برخی قائل به تفکیک مخالفان برجام به متنقدان فنی و منتقدان سیاسی هستند. اگر چنین تفکیکی را قائل شویم به نظر می رسد دلواپسان نقد سیاسی با اهداف انتخاباتی در این باره دارند. تحلیل شما در این باره چیست؟
من اعتقاد دارم بعد از نامه مقام معظم رهبری به رییس جمهور ما موظف هستیم که پرونده برجام را خاتمه یافته تلقی کنیم. به اعتقاد من رسانه ها هم نباید به این موضوع دامن بزنند. موضوع برجام هرچه بود در مجلس، شورای عالی امنیت ملی، دولت و نزد خود مقام معظم رهبری خاتمه یافت. با نامه ای که ایشان نوشتند مسیر دیگر کاملا مشخص است. ایشان از همه زحماتی که افراد دست اندر کار در مجلس و دولت کشیده بودند تشکر کردند و خط مشی را برای اجرای برجام و نظارت بر آن مشخص کردند. بنابراین برگشتن به گذشته و زیاد کردن اختلافات به مصلحت جامعه نیست.
اما مسئله این است که هنوز هم در اظهارات برخی نمایندگان، مخالف خوانی ها ادامه دارد. مثلا هفته گذشته آقای سالک در تذکر خود در صحن علنی گفت که برجام راه نفوذ را باز کرده است. این قبیل اظهارات هنوز هم ادامه دارد. ...
اگر بعضی از افراد هم خلاف خط مشی رهبری باز هم به این موضوع دامن می زنند ما به عنوان رسانه وظیفه داریم به آن دامن نزنیم و موضوع را در نطفه خفه کنیم. رهبری از ابتدا که توافق هسته ای امضا شد تاکید زیادی داشتند که جامعه دو دسته نشود. یعنی به این صورت نباشد که عده ای مخالف برجام و عده ای موافق برجام باشند، یک سری موافق دولت و یک سری هم مخالف دولت و از این قبیل خط کشی ها ایجاد نشود. با این حال متاسفانه این اتفاق افتاد و این دو دستگی تا حدودی ایجاد شد.
اما الان این موضوع تمام شده و رهبری هم با نامه ای که دادند خط قرمز نهایی را برای اتمام پرونده برجام در جمهوری اسلامی تا این مقطع کنونی کشیدند. بنابراین رسانه ها هم نباید به ادامه این موضوع دامن بزنند. اگر هم کسانی در داخل مجلس این موضوع را مطرح کنند صد در صد خلاف مواضع رهبری است.
فکر می کنید گام بعدی مخالفان برجام چه خواهد بود؟ تا بحال نمایندگان مخالف تصویب برجام گام های مختلف در این زمینه داشتند از تشکیل کمیسیون ویژه و دعوت از اعضای پیشین مذاکره کننده تا ارائه گزارشی یک سویه از برجام و همینطور مخالفت با طرحی که اجازه اجرای برجام را به دولت می داد و بعد از آن تنش در جلسات مجلس و تهدید معاون رییس جمهور و تهمت به رییس مجلس که تا مرز دروغ خواندن جلسه اش با آقایان شمخانی و حجازی پیش رفت (ادعایی که زاکانی مطرح کرد)، همگی اقداماتی بی سابقه بوده است. به نظر شما رفتارهای آتی آنها پس از این دیگر چه می تواند باشد؟
اول اینکه من باز هم تاکید می کنم همه باید به نامه رهبری توجه کنیم. در این نامه ایشان به طور مشخص از رییس کمیسیون برجام و اعضای این کمیسیون و همچنین از رییس مجلس و نمایندگان هم تشکر کردند. بنابراین نباید گذشته را واکاوی کرد. برای آینده هم میتوانیم حدس هایی بزنیم، اما از الان به استقبال یک سری اتفاقاتی که ممکن است در آینده بیفتد رفتن در واقع زنده کردن پرونده برجام به شکل موافق و مخالف است. بنابراین باید توجه همه را به اجرای مفاد نامه رهبری جلب کنیم که عمدتا متوجه مراقبت بر اجرای برجام است.
من پاسخ سوالم را دریافت نکردم. فکر می کنید به طور کلی فاز بعدی انتقاداتی که درباره دولت مطرح خواهد شد چه خواهد بود؟
اولا در مورد برجام مسئله دولت و غیر دولت مطرح نبود. ما در مجلس موافقین پر و پا قرصی داشتیم و داریم که این ها اتفاقا از اصولگرایان هستند و اکثریت مجلس هم هستند که در موارد دیگر اجتماعی و سیاسی بعضا منتقد دولت هم هستند. اما در مورد برجام این ها کاملا با دولت هم نظر بودند. بنابراین پرونده برجام در ایران پرونده دولت و غیر دولت نشد. یعنی ما هم در مجلس و هم در جاهای دیگر موافقین سفت و سخت برجام را داشتیم که هر کدام به یک دلیل به حمایت از آن می پرداختند. برخی به خاطر شرایط کشور برخی به خاطر عبور از این مراحل و دلایل مختلف.
بنابراین در اینجا دولت و غیر دولت نداشتیم . نظر رهبری آن طور که در دیداری که ایشان حدود دو ماه پیش با مسئولین کشور داشتند این بود که مخالفان، مخالفت کنند. این ها هم مخالفت های خود را در داخل و خارج از مجلس داشتند. کسانی هم موافق برجام بودند من جمله دولت و اکثریت مجلس.
حالا که این موضوع حل شده و همانطور که گفتید بعد از نامه رهبری دیگر باید برجام را تمام شده تلقی کرد. فکر می کنید فاز بعدی انتقادات چه خواهد بود؟ چون تا الان این موضوعی بود که منتقدین روی آن دست می گذاشتند اما حالا با حل شدن این موضوع چه مسائل دیگری مد نظر منتقدین دولت قرار خواهد گرفت؟
ما از این به بعد وارد فاز اجرای برجام می شویم و مراقبت برای پیگیری های دقیق تعهدات طرف مقابل طبق آن نکاتی که رهبری در نامه شان اشاره کردند. علی القاعده از این بعد مخالفت ها دیگر راجع به اصل برجام نخواهد بود. چون اصل برجام تمام شد و رهبری هم نظر موافق خودشان را اعلام کردند. بنابراین ما از این به بعد ممکن است کسانی را داشته باشیم که به نوعی مخالفت کنند با اینکه چرا نظارت کافی بر اجرای برجام صورت نگرفته است. به این ترتیب ممکن است از این به بعد مخالفین، دیگر آن مخالفین قبلی اصل برجام نباشند و کسان دیگری باشند. بنابراین از این به بعد بحث اجرای برجام است. اجرای برجام نه از طرف ما بلکه از طرف مقابل و نظارت کافی یا عدم نظارت کافی توسط مقامات ذی ربط در جمهوری اسلامی مانند سازمان انرژی اتمی یا هر مقام مسئول دیگری. بنابراین پیش بینی من این است که از این بعد در مرحله اجرا انتقاداتی به رفتار دولت صورت بگیرد.
اما آن چیزی که از خط مشی رهبری در این مقطع درباره پرونده بسیار مهم برجام می فهمم این است که به هیچ وجه در خصوص اصل برجام دیگر ورود نباید کرد.
فکر می کنید چه میزان از این انتقاداتی که بعد از این به دولت وارد خواهد شد خوراک انتخاباتی باشد و چه میزان از آنها واقعی و خیرخواهانه باشد؟
اساسا در آستانه انتخابات بخشی از انتقادهایی که صورت می گیرد رنگ و بوی انتخاباتی پیدا می کند. این اصلا مختص به برجام نیست و اگر برجامی هم در کار نبود این اتفاق می افتاد. همانطور که در 35 سال گذشته این اتفاق افتاده و به میزانی که به انتخابات نزدیک تر می شویم اعلام مواضع همه جریان های سیاسی از انتخابات متاثر خواهد بود. هم اصلاح طلب و هم اصولگرایان و هم مستقل ها و هم دولتی ها همین روال را طی می کنند.
این البته طبیعی هم هست. در انتخابات کشورهای دیگر هم که صاحب دموکراسی هستند هم در آستانه انتخابات این شرایط را تجربه می کنند. اما آنچیزی که در این زمینه قابل انتقاد است این است که پا را از جاده انصاف و اخلاق سیاسی فراتر بگذاریم. اینکه بخشی از افراد و جریان ها در طول چند سال قبل از انتخابات در مورد بسیاری از تحولات اقتصادی و فرهنگی جامعه سکوت کرده اند و در آستانه انتخابات شروع می کنند به زبان در آوردن. مثلا اصلاح طلبان طی دو سال گذشته در قبال همه مسائل مختلفی که کشور از سر گذراند در سکوت کامل به سر می بردند و حالا نزدیک انتخابات اظهار نظرهایشان شروع شده است! اینهاست که نوعی ناهنجاری محسوب می شود.
در این مدت شاهد یک سری رفتارهای غیرمعمول از سوی برخی منتقدین و یا در واقع مخالفین دولت بودیم. از جمله تهدید معاون رییس جمهور. فکر می کنید واکنش مناسب به این اقدامات چه می تواند باشد؟ اعم از واکنش دولت، واکنش قوه قضاییه و حتی واکنش شورای نگهبان؟
اولا کسانی که تهدید می کنند، باید توجه داشته باشند که در واقع یک مقام رسمی نظام را تهدید می کنند. و تهدید مقام رسمی نظام تضعیف نظام محسوب می شود. دوم اینکه این کار خلاف اخلاق سیاسی است. در خصوص قوه قضاییه مسلم است که اگر خلاف قانون رفتاری صورت گیرد، این قوه باید ورود کند و با تهدید کنندگان برخورد مناسب کند.
اما در خصوص دولت فکر می کنم دولت باید از تحریک کردن بی دلیل برخی از جریان ها خودداری کند. به اعتقاد من دولت در مواردی بی دلیل مخالفینش را تحریک می کند. دلیلی ندارد مقامات دولتی با کم تحملی طوری موضع بگیرند که گویی دبیر کل یک حزب اند. مقامات دولتی باید به جایگاه خود واقف باشند. نه این دولت بلکه اساسا هر دولتی باید صبورانه از کنار برخی انتقادات بگذرند و خودشان هم مخالفین را تحریک نکنند. من برخی از سخنان مقامات دولتی را که مخالفین خود را تحقیر می کنند کار صحیحی نمی دانم. با کلمات سخیف از آنها نام بردن مخالفین را تحریک می کند.
من در این زمینه می خواهم به رفتار آقای خاتمی رییس دولت اصلاحات اشاره کنم؛ رفتار ایشان در خصوص مواجهه با مخالفین دولت را به مراتب بیشتر می پسندم. ایشان هیچ وقت مخالفین خودشان را تحقیر نمی کردند. ممکن بود توجهی هم به انتقادات آنها نکنند اما تحقیر هم نمی کردند. با کلمات سبک از آنها نام نمی بردند. این وظیفه دولت است.
اما در مورد شورای نگهبان به اعتقاد من این شورا وظیفه قانونی در این خصوص ندارد. یعنی اگر کسی تهدید کرد شورای نگهبان وظیفه قانونی ندارد که با او برخورد کند.
درست است اما ممکن است خیلی از این افراد دوباره بخواهند کاندید ورود به مجلس و یا انتخاباتی دیگر بشوند...
در مورد انتخابات اگر شورای نگهبان بخواهد به این قبیل موارد توجه کند که در این صورت کسی باقی نمی ماند! همین مقدار نظارت استصوابی شورای نگهبان بر سرش سر و صدا است اگر بخواهد این رفتارها را هم لحاظ کند، آن وقت دیگر کسی از فیلتر شورای نگهبان بیرون نمی آید!(خنده). من فکر می کنم مرجع قانونی رسیدگی به این رفتارها قوه قضاییه است. قوه قضاییه از دو جنبه مسئولیت دارد. یکی از این نظر که به یک فرد توهین شده و دوم از این جنبه که او مقام رسمی کشور است و کسانی که مقام مسئول در این کشور هستند، نباید شخصیتشان در معرض هتک حرمت قرار بگیرد؛ چون جایگاهی که در آن قرار دارند تضعیف می شود.
ارسال نظر