پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- استاد و عضو هیات علمی دانشگاه تهران گفت: آمریکا تلاش دارد تا موضوعات جدیدی را در تعامل با ایران پیگیری کند، موضوعاتی ازجمله تروریسم منطقه‌ای، بازیگران بی‌ثبات‌کننده نظم و امنیت منطقه‌ای، حقوق بشر و اختلافات دوجانبه درباره سازوکارهای کنترل فرایندهای بحرانی در این حوزه قرار می‌گیرد.

دکتر ابراهیم متقی استاد و عضو هیات علمی دانشگاه تهران در گفتگو با پایگاه خبری تحلیلی «پارس» اظهار داشت: حوزه کنش دیپلماتیک صرفاً مربوط به مذاکره نیست. مذاکره در شرایطی از اهمیت نسبی برخوردار می‌شود که پشتوانه راهبردی کشورها و توان کارگزاران اجرایی برای تأمین اهداف و منافع ملی نسبتاً برابر و یکسان باشد.

وی افزود: اگر کشوری دارای پشتوانه ابزاری و تاکتیکی محدودی باشد، طبیعی است که در آن شرایط قادر نخواهد بود تمامی اهداف و منافع ملی خود را تأمین کند. 

وی افزود: مذاکره دیپلماتیک ایران و آمریکا در شرایطی آغاز شد که کشورها امید داشتند از طریق مذاکره دیپلماتیک به اهداف اجتماعی، اقتصادی و راهبردی مورد نظر خود نائل گردند، درحالی‌که نتیجه مذاکره دیپلماتیک هنوز برای ایران مبهم بوده و تأثیر آشکاری در حوزه بهبود شرایط اقتصادی معطوف به پایان یافتن تحریم‌ها و یا نظارت عادلانه در چارچوب پادمان هسته‌ای در تأسیسات ایران حاصل نشده است.

وی با اشاره به اینکه آمریکا تلاش دارد تا موضوعات جدیدی را در تعامل با ایران پیگیری کند گفت: موضوعاتی ازجمله تروریسم منطقه‌ای، بازیگران بی‌ثبات‌کننده نظم و امنیت منطقه‌ای، حقوق بشر و اختلافات دوجانبه درباره سازوکارهای کنترل فرایندهای بحرانی در این حوزه قرار می‌گیرد. 

وی افزود: نتایج حاصل از دیپلماسی هسته‌ای در فرایند دیپلماتیک آثار خود را در سایر حوزه‌ها به جا می‌گذارد. به همین دلیل است که موضوع مربوط به عدم‌مذاکره با آمریکا درباره تحولات منطقه‌ای مورد تأکید مقامات راهبردی در ایران قرار گرفته است.

وی اضافه کرد: درک چنین موضوعی زمانی اهمیت پیدا می‌کند که مذاکرات گروه‌های موافق و مخالف اعضای کنگره آمریکا در مجلس سنا و نمایندگان تبیین و بررسی شود. تمامی رویکردهایی که در مجلس سنا مطرح می‌شد معطوف به آن بود که برجام قابلیت‌هایی را برای کاهش قدرت ایران به‌وجود آورده است. وقتی که مذاکرات، قابلیت‌های تاکتیکی، عملیاتی و راهبردی کشورها را کاهش دهد، در آن شرایط طبیعی به‌نظر می‌رسد که امکان تأمین آن به سایر حوزه‌ها با مشکلاتی همراه خواهد شد.

وی با اشاره به مفاهیم طرح شده برای مذاکره گفت: اگر مذاکره به مفهوم کاربرد دیپلماسی اجبار باشد، طبیعی است که بهره‌گیری از آن در حوزه‌هایی که کشورهایی همانند ایران از مزیت نسبی برخوردارند، نتایج مطلوبی نخواهد داشت، درحالی‌که اگر مذاکره هسته‌ای ایران با گروه 1+5 منجر به نتایج ملموسی برای ایران می‌شد، طبیعی بود که در آن شرایط امکان تسری کنش دیپلماتیک و مذاکره در حوزه موضوعات منطقه‌ای نیز فراهم می‌شد.

وی افزود: عدم‌کارآمدی و نتیجه‌بخشی مذاکره در شرایط دیپلماسی اجبار در ارتباط با قابلیت هسته‌ای ایران زمینه این تفکر را اجتناب‌ناپذیر ساخته که هرگونه مذاکره درباره موضوعات منطقه‌ای معطوف به تغییر در مواضع و راهبردهای منطقه‌ای ایران خواهد شد. 

وی اضافه کرد: بهره‌گیری از آن متناسب با نتایج احتمالی آن در شرایط موجود در دستور کار مقامات اجرایی و دیپلماتیک ایران قرار نخواهد داشت. موضوعات راهبردی صرفاً براساس الگوی کنش دفاعی، نظامی و امنیتی به نتیجه نسبتاً مطلوب منجر خواهد شد.