حجت الاسلام محمدباقر ذاکری از اعضای قدیمی مجمع روحانیون مبارز است که بعد از انتخابات 84 به دلیل عدم همراهی این نهاد اصلاح طلب با رییس مجلس ششم از این مجمع استعفاء داد و همراه با نامزدشکست خورده ریاست جمهوری 84 به تاسیس حزب اعتماد ملی پرداخت و از اعضای بارز این حزب نوپا شناخت شد؛ در مقطع فعلی حجت الاسلام محمدباقر ذاکری از یاران حزب اعتماد ملی گلایه دارد و به نحوی از این حزب کناره گیری کرده است. وی پیرامون شرایط فعلی حزب اعتماد ملی برای «پارس» نوشت: 

من با بقیه اختلافی ندارم و بحثی که با دوستان وجود دارد، بر روی یک سری از مسائل حقوقی است. بالاخره این حزب گرچه در سال 1388 منحل نشد اما تعطیل شد و سال ها هیچ فعالیتی نداشته است. طبق اساسنامه بایستی یک سری از اقدامات در حزب صورت می گرفت که متاسفانه انجام نشده است. از جمله این اقدامات عبارت اند از این  که سالی یک بار کنگره حزب تشکیل شده و برای دبیری کل تعیین و تکلیف شود و همچنین بایستی هر دو سال یک بار شورای مرکزی توسط کنگره انتخاب می شد. 

از آن جایی که در چندین سال گذشته این مراحل طی نشده است؛ لذا بنده انگیزه ای برای همکاری در این حزب نداشته و ندارم. این نکته را به اعضای حزب هم گفته ام که اگر می خواهند حزب را فعال کنند، بالاخره حزب بایستی به صورت اصولی و اساسی کار خود ر ا شروع کند؛ برای این کار نیز حزب بایستی کار خود را از تشکیل کنگره آغاز کند، سپس تکلیف دبیر کل مشخص شده و شورای مرکزی مورد تجدید نظر قرار گیرد. در این صورت حزب می تواند فعالیت قانونی خود را ادامه دهد؛ در غیر این صورت صرفا استفاده ای از عنوان حزب می شود ولی در حقیقت حزبی وجود ندارد.

در حال حاضر نیز وضعیت حزب اعتماد ملی چنین است و عملا حزبی وجود ندارد. اگر حزبی وجود داشته باشد، بایستی از کنگره فعالیت خود را شروع کند؛ لذا هیچ اقداماتی نیز برای انتخابات آینده انجام نشده است.

با توجه به وضعیتی که گفته شد، الان نیز من هیچ همکاری و ارتباطی با این حزب ندارم. در گذشته بنده در این حزب بیشترین فعالیت را داشتم؛ به طوری که هم مسئولیت مناطق استان ها و هم بیشترین نقش را در دفتر مرکزی حزب داشتم اما همکاری راه و روشی دارد. نظم و انضباط از اصول کاری است؛ ضمن این که از سفارشات اکید دستورات دینی نیز است. وقتی که اصول کار مشخص نباشد، ادامه کار ممکن نخواهد بود. وضعیت فعلی حزب اعتماد ملی نیز به گونه ای است که ادامه فعالیت را ناممکن می سازد.

با توجه به اوصافی که ذکر شد، بعید به نظر می رسد که کنگره فعالیت خود را در فرصت باقی مانده برای انتخابات شروع کند. اگر فعالیت های حزب شروع شود، با این حزب همکاری خواهم کرد اما شروع کار بایستی از تشکیل کنگره باشد. از جمله دلایلی که باعث می شود تشکیلات حزب به صورت اصولی کار خود را پیش نبرد، می توان به کم همتی افرادی اشاره کرد که می خواهند کار حزبی انجام دهند اما اصول آن را رعایت نمی کنند. چنین فضایی باعث شده که حزب تعطیل محسوب شود و فعالیتی نداشته باشد.