پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- «دکتر حسین شیخ الاسلام» مشاور امور بین الملل رئیس مجلس شورای اسلامی در یادداشتی اختصاصی برای پارس در رابطه با ثبات روسیه در مواضع خود در حمایت از دمشق نوشت:

در ابتدا باید در نظر داشته باشیم که در جهان فعلی و در دولت های غیر ارزشی، هیچ دولتی به نفع دیگر دولت ها فعالیت نمی کند و همه در جهت کسب منافع بیشتر برای خود اقدام می کنند. بر همین اساس قرار نیست که دولت روسیه(یا سایر دولت ها) برای ما یا کشور سوریه کار خاصی انجام دهد.

اما در مواقعی نیز منافع یک کشور در همکاری یا حمایت از کشور دیگری تعریف می شود و در صورت همکاری می تواند به کسب منافع بیشتر امیدوار باشد. البته این رویه مختص کشورهای منفعت طلب است و بر همین اساس نباید انتظار داشته باشیم که روسیه مانند یک بازیگر آرمان گرا(مانند جمهوری اسلامی ایران) عمل کند.

در مرحله بعد، جهت بررسی میزان استحکام مقامات روس بر مواضع خودشان در امور سوریه می بایست به پنج سال قبل بازگردیم. زمانی که غرب به همراهی رژیم صهیونیستی و شاهنشاهی های عربی تصمیم گرفتند در جهت سیاست هایی که از قبل برای تضعیف محور مقاومت(به خصوص پس از تحولات بیداری اسلامی در شمال آفریقا و حاشیه خلیج فارس) در نظر داشتند، به ناامنی و گسترش آن در سوریه دامن بزنند.

در همان زمان بود که روسیه دچار یک اشتباه استراتژیک شد و با عدم مخالف در موضوع دخالت آمریکا در لیبی، اجازه داد ناتو به نام نیروهای بین المللی وارد خاک لیبی شود و امروز جنگل لیبی به وجود بیاید.

آمریکا همین طرح را برای کشور سوریه داشت که این بار روسیه با همکاری چین چند مرتبه مانع تصویب قطعنامه علیه سوریه شد. علت اصلی مخالفت سوریه نیز از این قرار بود که اگر روسیه این پایگاه را از دست می داد دیگر در منطقه مهم مدیترانه هیچ جای پایی برای خود نداشت. منطقه مدیترانه از اهمیت استراتژیک فروانی برخوردار است و هر کشوری که در آن دارای پایگاه باشد، نشان از نفوذ آن کشور دارد.

پایگاه های مهمی چون طروطوس و لاذقیه برای روسیه است و روسیه نیز جهت حفظ این پایگاه ها از ابتدا بر مقاومت سوریه تاکید کرد و به پشتیبانی خود ادامه داد. بنابر این روسیه پای همه هزینه های سیاسی که غرب برای آن ایجاد نمود، ایستاد و تغییر نکرد.

بحران هایی چون اوکراین، کریمه، تحریم های غرب و... موجب شد تا روسیه بر حفظ اسد تاکید بیشتری کند. به خصوص آنکه حکومت سوریه و شخص بشار اسد کفایت خود را برای اداره بحران نشان داد. سوریه در شرایطی خود را حفظ کرد که شاهنشاهی سعودی به همراه شاهنشاهی اردوغان به اضافه سازمان های جاسوسی غربی و اسرائیلی، توطئه های بسیاری علیه این کشور ترتیب دادند.

مقاومت سوریه در حالی صورت گرفت که جمهوری اسلامی ایران به عنوان مهم ترین حامی آن، بر این باور بود که مردم سوریه باید سرنوشت خود را تعیین کنند نه سران کشورهای عربی و تا آخرین لحظه(حتی رسیدن تروریست ها به مهم ترین مرزهای دمشق) بر این موضع خود باقی ماند و این موضوع نیز روسیه را امیدوار کرد تا با آرامش خاطر بیشتری از سوریه حمایت کند.

هم اکنون نیز روسیه با شیب ملایمی، سرمایه گذاری نظامی و سیاسی در سوریه را ادامه می دهد. علی الخصوص که روسیه نیز خود در معرض ترورسیم تکفیری قرار دارد و مناطقی مانند چچن آمادگی فراوانی برای گرایش به داعش دارند. در صورت ورود ساکنان این مناطق به مدرسه داعش در سوریه و عراق، خطر تروریسم دامن سوریه را نیز می گیرد و بنابر این روسیه، کنترل دمشق را جزء امنیت ملی خود تعریف کرده است.

برای مسکو خیلی بهتر است که تروریسم را در داخل سوریه و عراق سرکوب کند تا اینکه تروریست ها در خاورمیانه آموزش ببینند و در داخل روسیه برای آنها مشکل ایجاد کند. هزینه از بین بردن تروریسم در سوریه برای مسکو همه عاقلانه تر  و هم به صرفه تر است و به همین خاطر است که رفتار آقای پوتین نیز بر تروریسم متمرکز شده است و معتقد است که غرب تروریسم را ایجاد کرد. 

پوتین می داند که غرب  در از بین بردن تروریسم صادق نیست و می خواهد آن را مدیریت کند و از همین جهت است که ائتلاف های ساختگی غربی نیز جواب نمی دهد. درصدد است ائتلاف واقعی را برای مبارزه با تروریسم ایجاد کند و معتقد است که سوریه باید جزئی از آن ائتلاف باشد چرا که هیچ بازیگری مانند دولت سوریه به فکر برقراری صلح و امنیت در سوریه نیست.