به گزارش پارس، حجت‌الاسلام غلامرضا مصباحی مقدم سخنگوی جامعه روحانیت مبارز و همچنین عضو کمیسیون برنامه و بودجه مجلس به مسئله انتخابات مجلس دهم پرداخت.

به اعتقاد وی، تا زمانی که اصلاح‌طلبان نتوانند نسبت به گذشته‌شان شفاف‌سازی و مرزشان با فتنه را مشخص کنند بعید است که بتوانند افکار عمومی را به سمت خودشان سوق دهند.

مصباحی مقدم که عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام هم هست، پیش‌بینی می‌کند که اکثریت نسبی مجلس آینده اصولگرا باشد البته نه مشابه چیزی که در مجلس فعلی وجود دارد.

سخنگوی جامعه روحانیت مبارز در تشریح وضعیت اصلاح‌طلبان و اصولگرایان برای انتخابات مجلس دهم می‌گوید: اصلاح‌طلبان تلاش دارند برای انتخابات آینده چند کار را انجام دهند؛ یکی اینکه به وحدت برسند، دیگر اینکه مواضع خودشان را برای دستیابی به مقبولیت در نظام اصلاح کنند، ظاهرا این موضوع حکایت از آن دارد که اصلاح‌طلبان خواهان به فراموشی‌سپردن تُندروی‌های گذشته خودشان در دوران  اصلاحات و در جریان وقایع پس از انتخابات 88 هستند، آنها همچنین در صدد کسب حداکثر کرسی‌های مجلس آینده هستند.

وی ادامه می‌دهد: بنده معتقدم تا زمانی که اصلاح‌طلبان نتوانند گذشته خود را شفاف‌سازی و مرز میان خودشان را و سران فتنه را مشخص کنند بعید به نظر می‌رسد که بتوانند افکار عمومی را به سمت خود سوق دهند.

عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام در پاسخ به این سوال که تلاشها برای دستیابی به وحدت اصولگرایان را چگونه ارزیابی می‌کنید، گفت: در حال حاضر، همگرایی اصولگرایان به عنوان مبنا برای حرکت قرار گرفته است، جلسات زیادی در تهران و شهرستان‌ها برگزار شده که حکایت از آن دارد که همگرایی در جامعه اصولگرایی قطعا به نتیجه می‌رسد چرا که نشانه‌های روشنی از ائتلاف و ارائه لیست واحد در انتخابات وجود دارد که این امید در شرایط حاضر قوی است.

مصباحی مقدم با اشاره به برنامه‌های جامعتین برای وحدت اصولگرایان افزود: برنامه جامعتین،  همگرایی و حمایت از آن است و اگر در جایی هم نیاز به گفتگو برای حل اختلافات احتمالی موجود باشد ورود خواهد کرد.

وی در پیش‌بینی  شاکله مجلس دهم تصریح کرد: من اکثریت نسبی مجلس آینده را اصولگرا می‌بینم البته نه مشابه آن چیزی که در مجلس فعلی وجود دارد؛ طبعا اصولگرایان بیش از  50 درصد کرسی‌های مجلس دهم را در اختیار خواهند داشت. البته طبق پیش‌بینی‌های انجام شده، اصلاح‌طلبان هم این بار سهم بیشتری از کرسی‌های مجلس را به خودشان اختصاص خواهند داد.

سخنگوی جامعه روحانیت مبارز در پاسخ به این سوال که آیا از نظر شما ائتلاف اصولگرایان معتدل با اصلاح‌طلبان معتدل امکان‌پذیر و عملی خواهد بود یا خیر، می افزاید: این مسئله امکان‌پذیر نیست چرا که اصلاح‌طلبان و اصولگرایان دو طیف مقابل هم هستند، اصولگرایان، اصول و مبانی خودشان را از قبل در منشور اصولگرایی تعریف کرده‌اند اما اصلاح‌طلبان چنین کاری را انجام نداده‌اند.

مصباحی مقدم به پرسشی درباره طرح مسائلی در خصوص ورود احمدی‌نژاد به انتخابات مجلس دهم این چنین پاسخ می‌دهد: دوران احمدی‌نژاد گذشته است و تصور می‌کنم که وی برای بازسازی خودش نیاز به زمان دارد.

متن گفتگوی تفصیلی با مصباحی مقدم رادر ادامه می‌خوانید:

 

وضعیت اصلاح‌طلبان و اصولگرایان برای انتخابات مجلس دهم را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

آنچه در رسانه‌ها مطالعه می‌کنیم حاکی از آن است که اصلاح‌طلبان برای انتخابات آینده دو روند را پیش گرفته‌اند؛ یکی اینکه به وحدت برسند و دیگر اینکه برای مقبولیت مواضع خودشان در نظام تلاش کنند، آنها ظاهرا خواهان به فراموشی سپرده شدن تندروی‌های گذشته خودشان چه در دوران اصلاحات و چه در دوران انتخابات 88 و ماجرای فتنه بعداز انتخابات و همچنین درصدد کسب حداکثر کرسی‌های مجلس آینده نیز هستند.

در این مورد دو سوال مطرح می‌شود؛ اول اینکه آیا اصلاح‌طلبان برای دست یافتن به وحدت موفق می‌شوند یا خیر و  یا اینکه لیدر معینی خواهند داشت و یا بدون لیدر به انتخابات وارد می‌شوند. دوم اینکه آیا اصلاح‌طلبان می‌توانند افکار عمومی جامعه را برای انتخابات به سمت خود جلب کنند بدون اینکه بخواهند نسبت به گذشته و اقداماتی که کرده‌اند شفاف‌سازی کنند و مواضع خودشان را نسبت به حوادث فتنه روشن بکنند؟ که در این مورد تردید جدی وجود دارد.

اصلاح‌طلبان به دلیل اینکه تاکنون  نتوانسته‌اند نسبت به گذشته شفاف‌سازی کرده و مرز بین خود و سران فتنه را مشخص کنند، بعید به نظر می‌رسد بتوانند  افکار عمومی را به سمت خود سوق دهند، چرا که مردم به راحتی مسائل گذشته را فراموش نمی‌کنند، ممکن است گذشت زمان به آنها کمک کند تا مردم بسیاری از مسائل گذشته را فراموش کنند، البته همه اینها بستگی به این دارد که کاندیدای اصلاح‌طلبان در انتخابات آینده چه کسانی باشند.

بستگی دارد منتخبان جریان اصلاح‌طلبی چه کسانی باشند و  از چه شهرت، سابقه و چه ظرفیتی برخوردار باشند، یا اینکه در دوران فتنه فعالیتهایی را انجام نداده باشند و در بررسی صلاحیت شورای نگهبان نیز ردصلاحیت هم نشوند باز جای تردید وجود دارد که اعضای این جریان بتوانند پیروز انتخابات بشوند.

 

آیا اصولگرایان با پرچم واحد وارد عرصه انتخابات خواهند شد؟ وحدت اصولگرایان امکانپذیر است؟

در شرایطی که اصولگرایان در آن بسر می‌برند همگرایی مبنا قرار گرفته است و  به دنبال این امر، جلسات متعددی برگزار شده است. در تهران و شهرستان‌ها، صحبت‌ها و مواضعی که گروه‌ها و شخصیت‌های اصولگرا طی ماه‌های اخیر داشته‌اند، همگی  حکایت از این دارد که همگرایی در جامعه اصولگرا وجود دارد و  این امید در شرایط حاضر قوی است که به لیست واحد برسند.

 

جامعتین چه برنامه‌ای برای وحدت اصولگرایان دارد؟

برنامه آنها تحقق همگرایی و حمایت از این همگرایی است و اینکه اگر در جایی هم نیاز به گفتگو برای حل اختلافات باشد ورود و اختلافات را حل کنند.

 

از نگاه شما مجلس دهم چه شالکه‌ای خواهد داشت؟ آیا بازهم اصولگرایان می‌توانند مجلس را در دست بگیرند؟

شاید یک مقدار برای پیش‌بینی زود باشد اما با توجه به مشاهدات بنده اکثریت نسبی مجلس آینده را اصولگرایان تشکیل خواهند داد، البته نه مشابه آنچه که در مجلس فعلی وجود دارد. اما قطعا اصولگرایان بیش از 50 درصد از کرسی‌های مجلس را تصاحب خواهند کرد، من همچنین پیش‌بینی می‌کنم اصلاح‌طلبان هم این بار سهم بیشتری از کرسی‌های مجلس را به خودشان اختصاص خواهند داد.

 

وضعیت طیف حسن روحانی در انتخابات مجلس چگونه خواهد بود؟

آقای روحانی رئیس‌جمهور است و نمی تواند حزبی داشته باشد. فعالیت‌های انتخاباتی از سوی دولتمردان هم غیرقانونی است، چرا که  طبق سیاست‌های انتخاباتی که در مجمع تشخیص تصویب شده ولی هنوز ابلاغ نشده است، اشخاص با عنوان دولتی نمی‌توانند به انتخابات ورود پیدا کنند. از این رو تعبیر طیفی به عنوان طیف روحانی برای ورود به انتخابات، تعبیر دقیقی نخواهد بود. باید گفت حمایت کنندگان از وی هم از اصولگرایان هستند هم از اصلاح طلبان. لذا انحصار حمایت دولت از اصلاح‌طلبان، نوعی فرصت طلبی است و مصادره یک واقعیت است که آن واقعیت غیرقابل پوشاندن و انکار است.

 

به عقیده شما امکان ائتلاف میان لاریجانی و روحانی وجود خواهد داشت؟

طرح چنین موضوعی بی‌معناست.

 

آیا امکان ائتلاف اصولگرایان معتدل با اصلاح‌طلبان معتدل وجود دارد؟

در شرایط حاضر خیر، چرا که اصلاح‌طلبان و اصولگرایان دو طیف مقابل هم و دارای اصول و مبانی متفاوتی هستند.  اخیرا من دیده‌ام که یکی از اصلاح‌طلبان گفته بود درصدد تبیین مبانی و شاخص کمّی خودمان هستیم؛ قطعا اگر این مبانی شفاف شود بهتر می‌توان قضاوت کرد.

نکته‌ای که روشن است اینکه ولایت فقیه محور نظام جمهوری اسلامی است و به دلیل اینکه برخی از اعضای طیف اصلاح‌طلب مواضع خود را به طور شفاف در این زمینه ذکر نکرده‌اند، بنابراین تفاوت جدی‌ای میان مواضع آنها با اصولگرایان وجود دارد. لذا لازم است که این طیف محور اساسی خودشان را تبعیت از ولایت فقیه بدانند و فصل‌الخطاب رهبر معظم انقلاب اسلامی بشناسند و همچنین فاصله گرفتن از فتنه و سران فتنه را از خط قرمزهای خود تعریف کنند، این درحالیست که برخی از آنان هیچ فاصله‌ای را بین خودشان و سران فتنه اعلام نمی‌کنند ولذا با این تضاد فکری ائتلاف بین این دو جریان دور و بعید به نظر می‌رسد.

 

از منظر شما آیا احمدی‌نژاد وارد انتخابات مجلس دهم خواهد شد؟ آیا وی راهی برای بازگشت به عرصه سیاسی کشور را دارد؟

خبری ندارم که آیا وی چنین اراده‌ای را دارد یا نه. تصور می‌کنم که دوران وی طی شده و پشت سرگذاشته است و برای بازسازی خودش نیاز به زمان دارد.

 

نتیجه انتخابات ریاست جمهوری 92 چقدر در همگرایی اصولگرایان تأثیرگذار بوده است؟

بخشی از اصولگرایان قبل از انتخابات 92 تصورشان این بود که می‌توان رقابت را درون مجموعه اصولگرایی حفظ کرد در حالیکه کاندیداهای متعدد اصولگرایی باعث شد آرای آنها در انتخابات 92 توزیع شود و طبعا به نتیجه نرسند. امروز اصولگرایان مجموعه‌ای هستند که با حفظ اصول، فعالیت‌های سیاسی را دنبال می‌کنند و قبول کرده‌اند که گرداگرد اصول خودشان با همدیگر ائتلاف کنند و از آن جهت انتخابات 92 کمک بزرگی به همگرایی اصولگرایان کرد.

 

سهم‌خواهی برخی از اصلاح‌طلبان در ماجرای مذاکرات و توافق هسته‌ای را چگونه ارزیابی می‌کنید؟  آیا این مسئله به زیان مصالح ملی نیست؟

کسانیکه چنین ادعاهایی دارند ابتدا باید برادریشان را اثبات کنند که چقدر از فعالیت‌های صلح آمیز هسته‌ای و غنی سازی اورانیوم حمایت کرده‎اند، چرا که آنچه در این توافق حاصل شده، بر اثر مقاومت مردم ایران بوده و پیروز این میدان قطعا ملت ایران است. لذا اگر اصلاح‌طلبان حرفی می‎زنند باید روشن کنند که برای به نتیجه رسیدن این زحمات چه کاری کرده‎اند. من نقطه مقابلش را می‌بینیم، یعنی من می‌بینم که اصلاح‌طلبان در مجلس ششم طرح سه فوریتی برای جمع کردن همه فعالیت‌های هسته‌ای تهیه کرده بودند که موفق نشدند. و  نشان می‌دهد که اگر آنها موفق می‌شدند بنیان هسته‌ای صلح آمیز ایران را بر می‌چیدند و از این نظر متاسفانه خدمت بزرگی به استکبار جهانی می‌کردند، حتی یکی از نمایندگان اصلاح‌طلب در مجلس ششم اعلام کرد که سالها دولت جمهوری اسلامی به آژانس بین‌المللی اتمی دروغ گفته و از این بابت دولت را سرزنش می‌کرد.

متاسفانه این از افتخارات اصلاح‌طلبان بود که جلوی فعالیت‌های اتمی را بگیرند و چیزی شبیه آنچه "معمر قذافی" نسبت به فعالیت‌های اتمی لیبی انجام داد از نظام جمهوری اسلامی مطالبه می‌کردند و می‌خواستند اساس فعالیت‌های اتمی برچیده و سوارکشتی شده و به آمریکا فرستاده شود. اینها چطور می‌توانند میراث‎خوار فعالیت‌های صلح آمیز اتمی باشند که ملت ایران با اهدای شهید به آن دست پیدا کردند. کسانی که چنین توقعاتی دارند باید بدانند که ملت ما طعم تلخ تحریم را چشیده و سختی‎های فراوانی را تحمل کرده و در مقابل تمام این مسائل صبور بوده  و در کنار نظام جمهوری اسلامی مانده است.

 

درباره شکل‌گیری جریان اعتدال چه ارزیابی دارید؟

اعتدال به این مفهوم نیست که امروز در جامعه ما مطرح شده، اعتدال به مفهوم واقعی از آموزه‌های دینی ماست و آیات و روایات متعددی در دین مبین اسلام وجود دارد که ما را از افراط‌گرایی و تفریط باز می‌دارد. کسانی مانند مرحوم آیت‌الله مهدوی کنی، اعتدال را مبنای اصولی رفتار خود و جامعه روحانیت تلقی می‌کردند. آقای روحانی خودش از بینانگذاران جامعه روحانیت و کاملا با این مشی همراه بود، در واقع اعتدالی که امروز رئیس جمهور مطرح می‌کند تقابلی است با افراط گرایی که طیف احمدی‌نژاد  در دولتهای نهم و دهم و همچنین اصلاح‌طلبان در جریان دولت و مجلس اصلاحات تعقیب می‌کردند لذا اعتدال از آموزه‌های اساسی اسلام است که می‌بایستی دنبال شود نه امری که یک جریان سیاسی آن را پیگیری کرده و نوظهور باشد و بخواهیم آن را مبنا قرار دهیم.

امروز می‌بینیم برخی که خودشان از تندروها و افراطی‌های دوران گذشته بوده‌اند به گونه‌ای از اعتدال سخن می‌گویند که می‌خواهند اعتدال‌گرایی را مساوی با اصلاح طلبی القا کنند، این مسأله خیلی خنده دار است. اینها گمان نکنند مردم چشمایشان را می‌بندند و ذهن‌هایشان اینقدر فراموشکار است که افراط گرایی را فراموش کنند. جالب این است که همین افراط گرایان در انتخابات 88 از دروغ به عنوان یک پدیده زشت یاد کردند و از آن به عنوان یک حربه در مقابل رقیب استفاده کردند ولی خودشان دروغ بزرگی را گفتند که همان دروغ تقلب بزرگ در انتخابات 88 بود که بعد هم برای این دروغ بحران آفریدند، بحرانی که هم از منظر داخلی برای کشور زیان بار بود و هم در محاسبات بین‌المللی و منطقه‌ای، جایگاه ما را به شدت پایین آورد.

مقام معظم رهبری بعد از فتنه 88 بر موضوع حق‌الناس تاکید کردند ولی  کسانی از ستاد انتخاباتی دو کاندیدای شکست خورده نزد ایشان آمدد و  از آقا مطالبه می‌کردند که این حق‌الناس را تضییع و انتخابات را باطل اعلام کنند. ولایت فقیه زمانی برای این افراد ارزش پیدا کرده بود که با استفاده از آن مقابل حق‌الناس بایستند اما حضرت آقا فرمودند که "من چنین کاری نخواهم کرد و در دهان 40 میلیون شرکت کننده در انتخابات نمی‌زنم؛ کما اینکه در  انتخابات سال 76 گروهی از طیف مقابل  خواسته بودند که من انتخابات 76 را ابطال کنم آن وقت هم گفتم من در دهان 30 میلیون جمعیت نمی‌زنم. پس آنجا به آنها گفتم که در مقابل رای مردم مقاومت نمی‌کنم اینجا هم به شما می‌گویم که مقابل رای مردم نباید ایستاد."

اولین کسی که بر حق‌الناس تکیه کرد خود حضرت آقا بودند که از این جهت همواره باید از ایشان تقدیر و تشکر کرد که همیشه بر یک مبنا استوار می‌مانند نه به اقتضای شرایطی که ممکن است ما نپسندیم و باعث شود رای مردم تحت عنوان حق‌الناس تلقی نشود.

 

در آستانه انتخابات مجلس دهم  انجام چه اقداماتی ضروری است تا حوادثی شبیه فتنه 88 روی ندهد؟ آیا این مهم از آنجایی اهمیت پیدا می‌کند که سفارت انگلیس در تهران بازگشایی شده است؟

گرچه بازگشایی مجدد سفارت انگلیس در تهران حقیقتا نگرانی‌هایی را برمی‌انگیزد ولی امروز ملت ما بسیار رشدیافته و سیاستمداران ما هوشیارتر از گذشته هستند. تجربه تلخ انتخابات 88 و فتنه بعد از آن درسی را به ما آموخت و آن اینکه باید به ارکان نظام و مجموعه ساختارهای نظام از نظر قانون اعتماد کنیم. اگر ما به نهادهایی مانند شورای نگهبان اعتماد کنیم می‎توانیم انتخاباتی سالم و رقابتی برگزار کنیم بدون اینکه بخواهیم فضاسازی و جامعه را دو قطبی کنیم و با سیاه و سفید کردن، پیروز انتخابات شویم. نباید بنا را بر این بگذاریم که رقیب را با تهمت از میدان بیرون کنیم، اگر گروه‌ها و احزابی که به میدان انتخابات وارد می‌شوند، اخلاق را مبنا قرار دهند و به رای مردم در صندوق‌ها احترام بگذارند قطعا می‎توانیم انتخابات خوبی را در اسفند امسال داشته باشیم.

اگر نتیجه انتخابات در پایان سال جاری این باشد که اصلاح‌طلبان اکثریت مجلس را بدست گیرند و این اکثریت از طریقی وارد شوند که شورای نگهبان نیز درستی انتخابات را تایید کند ما در برابر آن خضوع خواهیم کرد و حتی می‌توانیم بگوییم که پیروز انتخابات هستیم. کما اینکه آقای ناطق‌نوری در سال 76 به پیروز انتخابات ریاست جمهوری تبریک گفت و همکاری خودش را با آنها اعلام کرد؛ این مشی ما خواهد بود. پس بنابراین باید اجازه دهیم که در جریان یک رقابت‌ سالم، انتخابات برگزار شود و همه ما قانون‌مدار حرکت کنیم بدون اینکه فضای تخریبی نسبت به کاندیداها و جریان‌ها به وجود آید. من معتقدم که مبنای ما باید محوریت ولایت فقیه و قانون اساسی باشد و برای ادامه خدمت و حفظ و صیانت از نظام جمهوری اسلامی نه برای مناقشه و درگیری این انتخابات دنبال شود چرا که این انتخابات هم مثل همه انتخابات دیگر کشور در راستای تقویت نظام جمهوری اسلامی است.

به عنوان سوال آخر، درباره استعفای صادق خرازی از حزب ندا و طرح شائبه‌هایی در مورد احتمال سرلیستی ناطق‌نوری در جریان اصلاح طلبی توضیحاتی دهید.

طرح این مسئله خنده‌دار است، قطعا آقای ناطق به جریان اصلاح‌طلبی ورود نخواهد کرد.