طه مکیزاده
اولویت های دیدار ملک سلمان از واشنگتن
ادراک غلط ریاض از توافق هستهای ایران با غرب که برخاسته از نگاه معطوف به متغیرهای «امنیت و موازنه قوا» است سعودیها را دچار یک اشتباه محاسباتی نموده و باعث شده سعودی ها هر نوع افزایش قدرت ایران را تهدیدی برای سیاستهای خود در سطح منطقه باشد.
به گزارش پارس به نقل از فارسجان ارنست سخنگوی کاخ سفید مورخ 5 شهریور 1394، خبر دیدار سلمان پادشاه عربستان سعودی از آمریکا و ملاقاتش با اوباما را اعلام داشت. سلمان بن عبدالعزیز در حالی مهمان کاخ سفید شد که کشورش و منطقه خاورمیانه در شرایط حساس و پیچیدهای بسر میبرد. برخی از شاخصهای پیچیدگی و حساسیت شرایط، چنین است:
1-نقش و جایگاه منطقهای ریاض و پرستیژ بینالمللی آن، به خاطر اشتباهات محاسباتی و سیاستهای غلط و تجاوزکارانه آن در یمن، سوریه و لیبی، دچار معضلات اساسی و تنزل آشکاری شده است.
2- جهت جبران و ترمیم شکستهای منطقهای و تنزل جایگاه و نقش، سعودیها درحال حاضر به حمایت و پشتیبانی آمریکا، نیاز مبرمی پیدا نموده است.
3- عدم همراهی دوستان سنتی و منطقهای با سعودیها در یمن، زنگ خطری برای حکام سعودی بوده است. ریاض در پی این تحول شاهد سقوط آزاد پرستیژ منطقهای خود شده و احساس خطر و تهدید نموده است.
4- ریاض گمان میکند که معضل سیاست منطقهای خود ناشی از تحرک و نقش منطقهای تهران بوده و لذا به طور آشکار به جنگ ایران در عرصههای منطقه رو آورده است.
5- نخبگان سعودی و همفکران غربی و عربی آنها، در یک اشتباه راهبردی از توافقات هستهای و پیآمدهای پساتوافق غافل بوده و نمیدانند که این پیشرفت و ارتقای نقش و جایگاه ایران منبعث از انباشتگی پیروزیها و تلاشها و پایداریهای دولت و ملت، طی 36 سال بوده است.
6- ریاض از روند افزایش رشد و نمو نقش و جایگاه جمهوری اسلامی ایران در منطقه و جهان علیرغم تمامی فشارها، تحریمها و تنگناهای گوناگون تحمیل شده از سوی غرب و برخی از بازیگران منطقه، بسیار هراس داشت. از علل موفقیتهای تهران، اتخاذ سیاست هوشمند به سمت بسط ثبات و همکاری مرحله در منطقه و پرهیز و دوری از سیاست مداخلهجویانه است.
7- سعودیها از بیمهری آمریکاییها رنج برده و علیرغم اینکه علل و عوامل این بیمهری و کمتوجهی را به خوبی میدانند ولی به دروغ و با هزینههای کلان رسانهای و تبلیغاتی اعلام میدارند که توافق تهران- واشنگتن عامل اساسی این تحول است. ریاض و خاندان سعودی پدیده کمتوجهی واشنگتن را در قالب تهدید تفسیر و ترسیم میکنند.
8- ملک سلمان زمانی مهمان اوباما شد که سند هستهای ایران و برجام در کنگره در حال بررسی است.
9- ریاض با شکل دادن جبهه منطقه ای با تمرکز بر سوریه و یمن، مرتکب یک اشتباه راهبردی و کشندهای شده است، این اقدام ثبات و امنیت کل منطقه را به مخاطره هولناک سوق داده است.
10- ادراک غلط ریاض از توافق هستهای ایران با غرب که برخاسته از نگاه معطوف به متغیرهای «امنیت و موازنه قوا» است سعودیها را دچار یک اشتباه محاسباتی نموده است. در پرتو این «ذهنیت» و «درک» ریاض تصور میکند که هر نوع افزایش قدرت ایران در مرحله پساتوافق هستهای میتواند، تهدیدی برای سیاستهای آن در سطح منطقه باشد.
11- ملک سلمان در دیدار سه روزهاش از آمریکا یک هیات بزرگی به همراه داشت، از جمله شرکتکنندگان درا ین هیات؛ شاهزاده محمدبن سلمان ولیعهد ولیعهد، وزیر دفاع و ریئس شورای امنیت و دفاع و رئیس شورای اقتصاد نفت، عادل الجبیر وزیر خارجه، ابراهیم العساف وزیر دارایی، توفیق الربیعه وزیر صنعت. خالد الفالح وزیر بهداشت و عبداللطیف العثمان رئیس هیات سرمایهگذاری عربستان سعودی نیز با هیات همراه بود.
محورهای مذاکره و گفتوگو میان طرفین
1- در صدر محورهای مذاکره و ملاقاتها، بحث و گفتو گو پیرامون روابط دو جانبه در سطوح و ابعاد مختلف، روابط اقتصادی، نفتی، مالی و صنعتی جایگاه ممتازی دراین مذاکرات داشت. موضوع همکاریهای در بخش خدمات بهداشتی و مالی و بانکی نیز از محورهای گفتوگوهای دو جانبه است. آمریکا در ابعاد مختلف مناسبات شریک اول عربستان سعودی است و حجم مبادلات تجاری دو کشور پیش از 280 میلیارد دلار میباشد و صادرات آمریکا در سال 2014 به عربستان سعودی بالغ بر 82 میلیارد دلار بوده است در سال 2014 میلادی 12500 دانشجوی سعودی از دانشگاههای مختلف آمریکا فارغ تحصیل شده و از میان 160 هزار دانشجوی سعودی در خارج، 112 هزار آن در آمریکا مشغول به تحصیل میباشند.
2- پرونده ایران پساتوافق هستهای: حول محور این موضوع، ریاض و واشنگتن درباره چارچوب و محدودیت نقش منطقهای ایران پساتوافق، گفت وگو کردند. سعودیها تلاش کردند در این مذاکره مسائل زیر را مطرح کنند:
الف: با به کارگیری انواع برگهها نوع نگاه آمریکاییها نسبت به بحرانهای منطقه و نیز سطح و چارچوب همکاریهای قابل تعریف با تهران را به سود خود متحول سازند و پیرامون خواستههای سیاسی و امنیتی خود تضمینهای از طرف آمریکایی دریافت کنند.
ب: تیم مذاکرهکننده سعودی سعی کرد که در راستای برجسته کردن تهدیدهای ایران و چند بعدی آن، حرکت کند.
ج: سعودیها تلاش کردند نقش و مسئولیت تهران را در وضعیت متلاطم و آشفته منطقه خاورمیانه پررنگ سازند و سیاست تهران را در قبال این منطقه تجاوزکارانه و توسعهطلبانه، تعریف کنند.
د: اصرار بر درخواست خود جهت مهار ایران در منطقه به ویژه در منطقه خلیجفارس.
3- پرونده تحولات یمن: در این پرونده سعودیها تلاش کردند که ضمانتها لازمه جهت توسعه گسترده مداخله نظامی خود را در این سرزمین از آمریکاییها دریافت کنند، سعودیها در مذاکره خود با واشنگتن سعس کردند که راهحل بحران یمن را تنها از طریق نظامی با دید امنیتی ممکن قلمداد نمایند.
4- پرونده بحران سوریه: ریاض در مذاکرات خود با واشنگتن بر سیاست سنتی خود در قبال بحران سوریه اصرار ورزید و راهحل این بحران را در راهحل نظامی، مسلح کردن معارضه و رفتن بشاراسد از دایره قدرت، بار دیگر کردند.
5- موضوع مبارزه با تروریسم: در فرهنگ سیاسی و عقیدتی ریاض دو نوع تروریسم، خوب و بد داریم که یکی در خدمات اهداف سعودیها و دومی در راستای زوال خاندان آل سعود حرکت میکند و تهدید محسوب میشود. لذا ریاض در این نشستها با اصرار از طرف آمریکایی خواستار نابودی تروریسمی بود که ارکان خاندان سعودی را تهدید میکند.
ارسال نظر