پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- محمدجواد اخوان- رهبر معظم انقلاب‌اسلامی دوشنبه در دیدار میهمانان اجلاس مجمع جهانی اهل‌بیت(ع) و اجلاس اتحادیه رادیو و تلویزیون‌های اسلامی، با اشاره به نیت شوم دشمنان سلطه‌گر برای بازگشت و نفوذ در ایران اسلامی فرمودند: «به خیال خودشان در این توافقی که البته تکلیف آن معلوم نیست - نه معلوم است اینجا تصویب بشود و نه معلوم است آنجا تصویب بشود- نیت آنها این بود که از این توافق راهی پیدا کنند برای نفوذ در کشور؛ ما این راه را بستیم؛ ما این راه را به‌طور قاطع خواهیم بست. نه نفوذ اقتصادی امریکا را در کشور اجازه خواهیم داد، نه نفوذ سیاسی و نه نفوذ فرهنگی. با همه توان - که بحمدالله این توان، امروز زیاد هم هست- با این نفوذ مقابله خواهیم کرد.» با توجه به اهمیت مقابله با این سناریوی راهبردی نظام سلطه کوشیده خواهد شد به‌طور مختصر برخی محورهای نفوذ دشمن موردبررسی قرار گیرد. 

1- نخستین محوری که نظام سلطه برای رخنه به فضای داخلی جامعه ایران بدان امید بسته است حوزه سبک زندگی و تغییر ذائقه فرهنگی جامعه است. فضاسازی رسانه‌ای را که برای حضور نمانام‌هایی همچون «مک‌دونالد» در روزهای پسابرجام انجام گرفت، در همین راستا می‌توان ارزیابی کرد. فراموش نکنیم که امریکا پیش‌تر هم از چنین نمانام‌هایی برای اعلام حضور در کشورهای بلوک شرق استفاده کرده است. 

2- دیگر مسیر رخنه دشمن را در سناریویی می‌توان مشاهده کرد‌ که هرچند مدت‌ها در دستور مستکبران و عناصر وابسته بدان‌ها بوده، اما در دو سال اخیر شدت یافته است و آن «بزک کردن چهره امریکا» است. سیاهه جنایات امریکا در ایران و دیگر کشورهای  به‌اصطلاح کمتر توسعه‌یافته، چیزی نیست که بتوان با اغماض با آن مواجه شد، اما جریان متمایل به غرب در داخل کشور با تطهیر و بزک کردن این چهره سعی می‌کند، این سیاهه ننگین را با رنگ پاک کند. به تعبیر رهبر معظم انقلاب‌اسلامی «عده‌ای سعی نکنند چهره امریکا را بزک کنند، آرایش کنند، زشتی‌ها و وحشت‌آفرینی‌ها و خشونت‌ها را از چهره امریکا بزدایند در مقابل ملت ما، به عنوان یک دولت علاقه‌مند، انساندوست معرفی کنند؛ اگر سعی هم بکنند، سعی‌شان بی‌فایده است.»

3- دیگر محمل رخنه دشمن، در حمایت از جریان غرب‌گرای داخلی است. اعترافات صریحی که این روزها از کاخ سفید در لزوم حمایت از جریان غرب‌گرای داخل ایران به‌عنوان آخرین نقطه امید نظام سلطه شنیده می‌شود، چیزی نیست که بتوان آن را نادیده گرفت. هرچند این جملات را برخی مسئولان غربی برای اقناع رقبای خود برای پذیرش برجام به زبان می‌آورند، اما گویای واقعیات بسیاری درباره پشت‌صحنه سناریو نفوذ امریکا به ایران است. 

4- در دو سال اخیر بعضاً مشاهده می‌شود که عده‌ای تلاش می‌کنند با تفکیک نظام سلطه به دو جریان مختلف، بخشی از سلطه‌گران را موجه جلوه داده و نهایت دشمنان جمهوری اسلامی ایران را به موجودیتی حقیر همچون رژیم صهیونیستی تقلیل دهند. علاوه بر آنکه چنین تفکیکی اساساً صحیح نیست، باید گفت این تلاش‌ها برای به فراموشی سپرده شدن شیطان بزرگ با برجسته‌سازی شیطان‌های کوچک متحد آن دنبال می‌شود. آشکارا می‌توان گفت منافع رژیم صهیونیستی و امریکا در یک امتداد بوده و تغییر دولت‌ها و انتخابات ریاست جمهوری ایالات‌متحده نیز تاکنون توانسته از میان این پیوند عمیق بکاهد. بنابراین این ادعا که امریکا –به‌ویژه دولتمردان کنونی آن- از صهیونیست‌ها جدا هستند، خود نوعی مسیر برای رخنه‌یابی سلطه‌گران است. 

5- رهبر معظم انقلاب در خطبه‌های عید فطر امسال فرمودند «همان‌طور که بارها تکرار کردیم، ما با امریکا در مورد مسائل گوناگون جهانی و منطقه‌ای مذاکره‌ای نداریم؛ در مورد مسائل دوجانبه مذاکره‌ای نداریم؛ گاهی در موارد استثنایی مثل این مورد هسته‌ای، بر اساس مصلحت، مذاکره کرده‌ایم؛ این مورد هم فقط نبوده است، قبل از این هم مواردی بوده است که من در سخنرانی‌های عمومی قبلی به آنها اشاره‌کرده‌ام. سیاست‌های امریکا در منطقه با سیاست‌های جمهوری اسلامی ۱۸۰ درجه اختلاف دارد.» همان‌طور که روشن است زمانی که اهداف و منافع طرفین خصوصاً در محیط منطقه‌ای در تضاد کامل قرار دارد، چگونه می‌توان مسیر تعامل را کارآمد دانست و بدان اتکا کرد؟ با این حال و به رغم آنکه هنوز تأمین اهداف ملت ایران از مذاکرات هسته‌ای در هاله‌ای از ابهام قرار دارد، عده‌ای مصرانه تلاش می‌کنند مسیر تعامل و مذاکره با امریکا در موضوعات غیرهسته‌ای همچون تحولات منطقه را بگشایند. در مقابل امریکا نیز به‌شدت به چنین فضایی نیازمند است و تلاش خواهد کرد به بهانه‌های گوناگون از برخی غفلت‌ها سوءاستفاده کرده و تعامل با سلطه‌گران را عادی‌سازی کند. 

6- کشور ما امسال با دو رویداد مهم سیاسی و سرنوشت‌ساز مواجه است و برآوردها نشان می‌دهد چشم طمع دشمن بار دیگر این دو انتخابات را هدف گرفته است. بی‌تردید اگر روند رخنه تمام‌عیار فرهنگی سیاسی اقتصادی دشمن تا حدی با موفقیت همراه شود، غرب می‌تواند امیدوار باشد که میوه‌های این سناریو در اسفندماه 94 چیده شود از این رو لازم است آحاد ملت و نهادهای ذی‌ربط در خصوص تلاش جریان سلطه‌پذیر و گرادهندگان به دشمن برای رخنه در حاکمیت حداکثر هوشیاری را به عمل‌آورند.  در نهایت می‌توان گفت اکنون نظام سلطه با تمام قوا «پشت دروازه‌های نظام اسلامی» به کمین نشسته است و مترصد فرصتی است تا از فضای دوره پسابرجام حداکثر استفاده را نموده و به جامعه و کشور ما نفوذ کند. این رخنه تمام‌عیار بوده و کوچک‌ترین غفلت می‌تواند لطمات جبران‌ناپذیری را به همراه داشته باشد. در چنین شرایطی حفظ انسجام ملی و روشنگری درباره سناریوی شوم دشمن می‌تواند در آشفته کردن این کابوس امریکایی مؤثر واقع شود.