سلیمانی و ظریف دو بال سیاست خارجی ایران
محمد جواد ظریف و قاسم سلیمانی در عصر جدید ایران تا اطلاع ثانوی نقشها را در جبهههای مختلف خاورمیانه میان خود تقسیم کردهاند.
به گزارش پارس به نقل از دیپلماسی ایرانی در طول بیش از دو سال گذشته فرمانده "سپاه قدس" ژنرال قاسیم سلیمانی بارزترین سفیر ایران در منطقه بود.
تصاویر او در جبهه های جنگ او را "قهرمانی" در نظر متحدانش کرد در حالی که دشمنانش نیز به وضعیت او غبطه می خوردند. اما هر دو طرف با یکدیگر از او مردی ساختند که برای دفاع از مصالح ایران و تحقق بلندپروازی های آن در منطقه همه کار می کند.
توافق هسته ای پرتو نورها را از این مرد نظامی برداشت. بعد از دستاورد بزرگ در ژنو، محمد جواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران در تمامی جبهه ها به حرکت افتاد. از کویت و قطر و عراق دیدن کرد، پیشنهاد همکاری داد و تلاش کرد بر پایبندی کشورش به ایجاد هر گونه روابط خوب با کشورهای همسایه تاکید کند. روزنامه لبنانی "السفیر" معادله "همسایه (که همگی از دخالت های ایران در امور داخلی شان شکایت می کنند) سپس خانه" را انتخاب کرد، و نوشت طرح راه حل سیاسی بحران سوریه بعد از دو سال ناکامی و بی توجهی به آن دوباره بر سر زبان ها افتاده و به روی میز مذاکرات آمده است. روشن است که توافق به تهران اعتماد به نفس تازه ای داده است. این اعتماد به نفس عظمت سیاسی بزرگی به ایران به خصوص در برابر دشمنانش می دهد که باید به آن توانایی بالای نظامی ایران و همچنین متحدان بزرگش را نیز افزود.
عملا نه این تغییرات دینامیکی جدید منطقه و نه نقش آفرینی ایران در آن ناگهانی نیستند. اکنون حتی کاخ سفید نیز به توانایی نقش آفرینی تهران در حل بحران سوریه اعتراف می کند در حالی که پیش از این مشارکت ایران را در نشست های ژنو 1 و ژنو 2 وتو کرده بود.
در این میان باراک اوباما، رئیس جمهوری امریکا که خود را در پرونده هسته ای ایران صاحب وزنه می داند خود را در برابر دو انتخاب می بیند، یا بلندپروازی های تهران در منطقه را بپذیرد یا در برابر سیاست های توسعه طلبانه ایران تسلیم شود.
در وضعیت "هسته ای" جدید تهران هیچ مشکلی در پیشبرد مصالح خود ندارد و با هیچ سختی ای روبه رو نیست. عراقی ها فراموش نکرده اند که ایران چگونه توانست نوری مالکی را حفظ کند و بعد از آن هم توانست بدون وجود او مصالح خود را حفظ کند. در سوریه نیز هیچ نشانه ای که ثابت کند ایران در صورت برداشتن حمایت خود از حکومت اسد، نفوذ خود در منطقه را از دست خواهد داد یا پل ارتباطی اش با حزب الله در لبنان از بین خواهد رفت، مشاهده نمی شود.
رابرت فورد، سفیر سابق امریکا در سوریه یک بار گفت: «حزب الله جنگنده های ایران در خاورمیانه است.» ده ها هزار نفر از نیروهای حزب الله در سوریه برای حفظ حکومت سوریه می جنگند و حکومت بشار اسد با توجه به توانایی ها و حمایت های آنها است که در قدرت مانده است. در عین حال ده ها هزار موشک های حزب الله متوجه اسرائیل هستند. حزب الله همچنین می تواند از لحاظ قانونی همه نهادهای اجرایی و قانونی در لبنان را در صورتی که ببیند امور به سود مصالح تهران نیست، به تعطیلی بکشاند.
جدای از این که آیا واقعا توافق یا تفاهمی میان تهران و واشنگتن به دست می آید یا خیر، هیچ نشانه ای که ثابت کند تهران به سمتی می رود که از همه این امتیازها کوتاه بیاید به چشم نمی خورد. بر اساس معیارهای ایران هیچ دستاویزی که لازم باشد از حکومت سوریه دست بکشد، وجود ندارد تا زمانی که دمشق بتواند مقاومت خود را در دمشق و منطقه مرزی با لبنان که هر دو نقش حیاتی برای تهران دارند، حفظ کند.
بنابراین هیچ چیز مانع از آن نمی شود که وزیر امور خارجه ایران سفرهای منطقه ای خود در خلیج فارس را انجام ندهد و طرح های سیاسی خود را مطرح نکند. در سایه این دو حرکت موازی، نقش ها می توانند همچنان میان ظریف و سلیمانی تا اطلاع ثانونی در جبهه های مختلف تقسیم شوند.
ارسال نظر