آیا مجوز کنونی بازتابی از آن بنفشپوشی BBC نیست؟
اینکه «مستند هستهای» بیبیسی میتواند سراسر دروغ و مستندی برای تفرقهافکنی باشد، حضور بیبیسی برای یک مستند نوعی آسانگیری در برابر این رسانه برای بازگشت احتمالی شبکه خبریاش به ایران است. آیا رسانه دروغگوی تفرقهافکن جاسوس جاسوسپرور حقیقتخوار دارد بازمیگردد؟!
پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- مجوز فعالیت دو هفتهای به شبکه بیبیسی در ایران، از سوی صاحبنظران نوعی سنجش افکار عمومی برای بازگشت رسانه دروغگوی جاسوسپرور به ایران است. دولت در حالی به بیبیسی برای فعالیت مجوز داده و با این شبکه بدنام مهربان شده که با نامهربانی باعث تعطیلی هفتهنامه «9 دی» و تذکر به روزنامه «کیهان» و سایت «رجانیوز» شده است.
دفتر شبکه تلویزیونی بیبیسی در ایران نزدیک به هفت سال است که تعطیل است. در این مدت روابط ایران و بریتانیا کش و قوسهایی پیدا کرده و مدتی است که با زمزمه بهبود روابط بین دو دولت، خبر بازگشایی دفتر این شبکه رادیو و تلویزیونی در ایران نیز شنیده شد؛ خبری که دیروز توسط سخنگوی وزارت ارشاد تکذیب شد.
حضور بیبیسی در ایران به دوران پهلوی اول باز میگردد، زمانی طولانیتر از عمر بسیاری از رسانههای فعال ایرانی، بریتانیاییها در سال 1319 دفتر بیبیسی را در تهران افتتاح کردند. رادیو بیبیسی که اوایل تلاش میکرد سیاستهایش را همسو با دولت رضاخانی نگه دارد با سقوط پهلوی اول شروع به بدگویی از سیاستهای رضاخان کرد. فارغ از اینکه بریتانیا نقش اصلی در به قدرت رسیدن رضاخان داشته. بیبیسی در سالهای بعد نیز متناسب با سیاستهای دولت انگلیس پیچ سیاستهای رسانهای خود را در ایران تنظیم میکرد. اما مهمترین نقشی که در دهههای اول فعالیت پهلوی دوم داشت، ایده بیان رمز عملیات آواکس یا کودتای 28 مرداد بود که بیبیسی دشمنی خود را با دولت ملی ایران نشان داد. شبکه بیبیسی پیش از آنکه توسط محمدحسین صفارهرندی، وزیر فرهنگ دولت نهم تعطیل شود، سابقه تعلیق فعالیتها و بسته شدن دفترش را در ایران داشت. نخستین بار در دهه 50 بود که دولت ایران در اعتراض به فعالیتهای بیبیسی در ایران دستور تعطیلی فعالیتهای این شبکه را در ایران داد. بعد از انقلاب نیز دولت برخاسته از انقلاب به دلیل رفتارهای مغرضانه بیبیسی بار دیگر حکم به تعطیلی این شبکه داد و تا حدود دو دهه بعد بیبیسی نتوانست فعالیت خود را به صورت رسمی در ایران داشته باشد.
از سال 78 تا 87 بیبیسی که حالا بخش فارسی تلویزیون آن نیز راهاندازی شده بود، در تهران دفتر رسمی داشت و گزارشهای تلویزیونی متعددی تولید و از این شبکه پخش شد. اما در اولین روزهای دیماه 87، صفارهرندی تعطیلی دفتر شبکه بیبیسی را اعلام کرد. تعلیق فعالیتهای بیبیسی اکنون به هفتمین سال خود رسیده است. بیبیسی بهرغم اینکه در ایران دفتر رسمی نداشت اما در گزارش رخدادهایی مانند حوادث سال 88، سیاستهای مغرضانه خود را در قبال کشورمان دنبال کرد. اکثر خبرنگاران و مجریان بخش فارسی این شبکه نیز از افرادی تشکیل شدهاند که یا سابقه فعالیت علیه کشورمان را دارند یا در نظرات خود دشمنی با نظام اسلامی را به صراحت بیان کردهاند. البته مدتی است که مجریان بیبیسی حتی در انتخاب رنگ لباس نیز تلاش دارند تا خود را همراه دولت ایران نشان دهند و درست در روزتوافق ایران و 1+5 همه مجریان آن بنفشپوش شدند! آیا مجوز کنونی بازتابی از آن بنفشپوشی نیست؟
این شبکه رادیو و تلویزیونی در موارد دیگری همچون «جنگ غزه» به صورت یکسویه دست به انتشار اخبار زد، اقدام غیرحرفهای بیبیسی باعث شد تا تجمعات مردمی جلوی ساختمان این شبکه صورت بگیرد و حامیان مردم فلسطین و فعالان حقوق بشر نسبت به عملکرد این شبکه اعتراض کنند. کن لوچ کارگردان شناخته شده سینمای انگلیس که در این تجمعات حضور داشت، گفت: «بیبیسی در جریان ارسال اخبار و گزارشها، دیدگاه مردم فلسطین را نسبت به اسرائیل لحاظ نمیکند و زبان مورد استفاده آنها درباره مردم غزه تحقیرآمیز است و ظلم و ستم وارده بر این مردم را نادیده میگیرد.» بیبیسی در جریان بحران سوریه و عراق نیز تروریستهای داعش را با نام «دولت اسلامی» خطاب کرد و با وجود اعتراضها به رویه خود ادامه داد و فقط وقتی ائتلاف نمایشی امریکا برای بمباران ظاهری داعش تشکیل شد، میگفت که گروههایی که خود را دولت اسلامی مینامند.
بیبیسی در مورد بحرین هم سیاستی همسو با دولت عربستان اتخاذ و قیام مردمی این کشور را تا حد ممکن سانسور و اخبار آن را با تحریف منتشر کرد. در آخرین مورد نیز که قیام مردم یمن و سرنگونی دولت حامی سعودیها در این کشور بود، بیبیسی با تلاش برای سرپوش گذاشتن بر انقلاب مردمی یمن، حتی یک خبر کوتاه هم از انقلاب یمن و سرنگونی حکومت دیکتاتوری آن را منتشر نکرد و سرانجام اخبار تجاوز عربستان به این کشور را که نقض آشکار حقوق بینالملل و جنایت علیه بشریت به شمار میرود نیز به صورت گزینشی منتشر یا به طور کلی نادیده گرفته است.
سخنگوی وزارت ارشاد دلیل اعطای مجوز یک هفتهای به بیبیسی را تهیه یک گزارش پیرامون مسائل هستهای عنوان کرده و اذعان داشته که این فعالیت زیر نظر نیروی انتظامی انجام خواهد شد. ظاهر این کار فقط یک مجوز برای تهیه یک مستند است اما علاوه بر اینکه «مستند هستهای» بیبیسی میتواند سراسر دروغ و مستندی برای تفرقهافکنی باشد، حضور بیبیسی برای یک مستند نوعی آسانگیری در برابر این رسانه برای بازگشت احتمالی شبکه خبریاش به ایران است. آیا رسانه دروغگوی تفرقهافکن جاسوس جاسوسپرور حقیقتخوار دارد بازمیگردد؟!
ارسال نظر