پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- حسین طالبی ‌طادی عضو هیات علمی دانشگاه پیام‌نور، متخصص فیزیک هسته‌ای و محقق انرژی هسته‌ای در سازمان انرژی اتمی در یادداشتی برای «پارس» نوشت:

حسین طالبی طادی

بحث عمده  ای که در تحقیق و توسعه توافق وین دیده شده است، روش های غنی سازی است. تحقیق و توسعه بحثی گسترده است و بحثی که در توافق وین وجود دارد، این است که چه کار انجام شود تا توان غنی سازی ایران بالا برود؛ مثلاً ایران الان با ماشین های IR1 کار می کند. هرچه در کشورمان سانتریفیوژهای بهتری ساخته شود؛ به طوری که با هزینه کم تر و مهم تر از آن در زمان کوتاه تر غنی سازی انجام گیرد، به صرفه تر خواهد بود. اگر ایران بتواند ماشین های IR8 بسازد، به مراتب غنی سازی بهتر انجام خواهد شد. برای یک کشور خیلی به صرفه تر است که ماشین های IR8 بسازد؛ چرا که در زمان کم تری غنی سازی بیش تری انجام می گیرد.

یکی از ایرادهای مهمی که در توافق وین به آن توجه نمی شود، این است که ما به سانتریفیوژها محدود شده-ایم. غنی سازی به روش های مختلفی انجام می گیرد و فعلاً بهترین روش آن سانتریولیزری است. اما با توافقی که انجام گرفته است، بخش لیزری ایران باید تعطیل شود؛ این در حالی است که احتمالاً در آینده روش های جدیدتری نیز به وجود خواهد آمد.

طبق توافق وین، ایران تا سال نهم از اجرای توافق صرفاً روی ماشین های IR1 و IR2 می تواند کار کند. ایران حتی اجازه ساخت IR2 را هم ندارد؛ چرا که تا سال دهم اجازه ندارد که سانتریفیوژ بسازد. در بحث تحقیق و توسعه هم آن چیزی که پیش بینی شده است، همان IR1 و IR2 است. در حقیقت کار جدی ایران در صنعت هسته ای از سال نهم به بعد در مورد تحقیق و توسعه شروع خواهد شد و با این حال حدود 18 سال طول می کشد که ایران به ماشین های IR8برسد. گفتنی است که ایران هم اکنون هم در این تکنولوژی نسبت به دنیا به روز نیست. روش های غنی سازی از 60سال پیش شروع شده است و تکنولوژی IR1 که ایران دارد، برای 30 سال پیش است. اگر ایران هم اکنون هم ماشین های IR8 را بسازد، نمی تواند ادعا کند که به تکنولوژی روز دنیا رسیده  است. کاری که در چند سال گذشته انجام می گرفت، فاصله سطح تکنولوژی ما از آن چیزی که در دنیا وجود دارد کم می شد.

گفتنی است که ما با علم به این که امتیاز خواهیم داد وارد این میدان شده ایم. دوستان مذاکره کننده می-گویند که ما اگر الان شروع می کردیم، 8 سال دیگر IR8را می ساختیم؛ در حالی که این مغلطه است، در واقع ما 16 سال از آن سطحی که هم اکنون هستیم، عقب می افتیم. حال در این توافقی که انجام شده است، شکی نیست که توافق بدی است اما بحثی که پیش می آید این جاست که در مقابل این امتیازاتی که داده شده است، چه چیزی به دست آورده ایم؟ در این معامله آن چیزی که داده ایم نسبت به آن چیزی که گرفته ایم، کفه کدام یک سنگین تر است؟ آیا آن وقفه ا ی که در مقابل اتفاق می افتد ارزش دارد؟ آن هایی که با این توافق موافق هستند ادعا می کنند که این توافق متوازن است و کسانی که مخالف این توافق هستند می گویند که این توافق متوازن نیست. صنعت هسته ای خیلی صنعت ارزشمندی است. اگر ادعا می شود که همه مشکلات کنونی کشور مربوط به صنعت هسته ای است، آن وقت آن امتیازاتی که داده ایم، اگر بیش تر از آن را هم می-دادیم ارزش داشت اما این طور نیست. اولاً داستان این جاست که ما اعتقاد نداریم که این دعوا سر موضوع هسته ای است؛ برای همین اگر همه صنعت هسته ای را هم رها کنیم، بعید است که طرف های غربی راضی شوند. نکته دوم این جاست که خیلی از مشکلاتی که الان وجود دارد، به طور مستقیم ربطی به مسائل مطرح شده ندارد. وقتی که می خواهیم کار و ضعف خودمان را توجیه کنیم، به این مسائل ربط می دهیم؛ در حالی که ساختار اقتصادی غلط باعث همه این مشکلات است. در حقیقت موضوع را بزرگ نمایی می کنیم. حال اگر فرضاً همه این مشکلات هم به این مسائل ربط داشته باشد و این بزرگ نمایی نباشد، باز هم این توافق ایراد دارد؛ چرا که این توافق در بحث اجرا هم متوازن نیست. اگر همه هم وغم ما این بود که تحریم ها را لغو کنیم و فکر کنیم که اگر همه صنعت هسته ای را بدهیم آن وقت تحریم ها لغو می شوند، باز هم برد با ما بوده است؛ در حالی که این اتفاق نیافتاده است. اشکالی که به طور مشخص به این قرارداد وجود دارد، راجع به حجم امتیازاتی نیست که داده ایم. امتیازاتی که ما می دهیم عینی، فوری و اجرایی است؛ یعنی ما دوسه ماه دیگر باید سانتریفیوژهایمان را کم کنیم، بعد از آن آژانس باید تأیید کند و سپس نوبت به این جا می رسد که شورای امنیت تحریم های ما را لغو کند اما باتوجه به بند 37 که در توافق آمده است یا بند 12 که در  مصوبه شورای امنیت به چشم می خورد، عملاً«لغو» تحریم ها صورت نمی گیرد بلکه «تعلیق» انجام می گیرد؛ زیرا هر زمانی که یکی از طرف های مقابل مشکلی را علم کند، برای برگشتن تحریم ها کافی است. 

به نظر می رسد اگر این توافق از سد کنگره بگذرد و آمانو هم عدم وجود مشکلی را تأیید کند، طرف های مقابل دوباره سر یک سری بهانه ها می توانند تحریم ها را برگردانند. امتیازی که آن ها به ایران می دهند به سادگی «برگشت پذیر» است و کافی است که یکی از آن ها این اراده را داشته باشد که تحریم های ایران برگردد، آن وقت شورای امنیت موظف است که ظرف سی روز به آن ترتیب اثر دهد. حال اگر خواسته باشیم که آن سانتریفیوژهایی که جمع شده است دوباره برگشت داده شود، چهار سال طول می کشد که این سانتریفیوژها ساخته شود؛ یعنی برگشتن به این نقطه ای که هم اکنون در آن قرار داریم، 4 سال به طول می انجامد.