رمزگشایی از ذوقزدگی تجدیدنظرطلبان
تجدیدنظرطلبان احساس خطر کرده و با طرح مطالبات سیاسی خود تلاش خواهند کرد فضای سیاسی را رادیکال نمایند تا سرمایه اجتماعی خود را حفظ کنند. در چنین شرایطی پایان این شراکت موقت رقم خواهد خورد.
پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- محمد جواد اخوان- رفتارشناسی جریان فتنه و تجدیدنظرطلبان و هواداران آنها در روزهای پس از اعلام جمعبندی مذاکرات هستهای، حاکی از ورود این جریان به عرصه جدیدی از فعالیت است که رمزگشایی از آن میتواند در فهم دقیقتر از سپهر سیاسی کشور مفید باشد. از اینرو تلاش خواهد شد در این یادداشت ابعاد گوناگون چرایی و چیستی این ذوقزدگی سیاسی اجتماعی بررسی شود.
پس از اعلام جمعبندی مذاکرات، شاهد نوعی تظاهر به ذوقزدگی از سوی تجدیدنظرطلبان و بقایای جریان فتنه بودیم، بهگونهای که نشانههای این ذوقزدگی هم در تیترهای رسانههای زنجیرهای و هم در برخی تجمعات بیرمق خیابانی مشاهده میشد. جالب اینجا بود که فارغ از محتوای نتیجه و بدون اطلاع از کم و کیف آن، بهصرف این اعلام جمعبندی، این بدنه تظاهر به ذوقزدگی کردند که این رویکرد در نوع خود تأملبرانگیز بود.
میتوان چنین استنباط کرد که این مقطع برای جریان تجدیدنظرطلب در حکم یک فرصت تلقی میشده تا از این رهگذر، تجدیدحیات سیاسی اجتماعی خود را دنبال کند و برای تقویت سرمایه اجتماعی خود از این فرصت حداکثر بهره را ببرد. چرایی این موضوع را میتوان نخست در نوع ارتباط میان این جریان و شبهگفتمان اعتدال جستوجو کرد.
در میانه رقابتهای انتخاباتی تجدیدنظرطلبان تلاش کردند سرمایه اجتماعی خود را با شبهگفتمان اعتدال به اشتراک بگذارند تا در فردای انتخابات بتوانند سهم حداکثری را از پیروز میدان طلب کنند. این جریان در طول دو سال گذشته همواره با نگاه فرصتطلبانه و سهمخواهانه به دولت و شبهگفتمان اعتدال نگریسته است و در پی آن است که در این شراکت موقتی، قدرتیابی روزافزون خود را دنبال کند. طبیعی است که پس از مدتی که در خصوص تثبیت جایگاه خود آسودهخاطر شد، بر شریک خود خواهد شورید و کل مالالشرکه را تصاحب خواهد کرد.
تجدیدنظرطلبان در شراکت دوساله خود بهخوبی میدانند که با توجه به پیشینه سیاه این جریان خصوصاً در کودتا علیه رأی مردم در فتنه 88، بازگشت به قدرت برایشان به این سادگیها نیست و تا حصول شرایط مطلوب ناچار به شراکت اجباری یا به تعبیر دقیقتر زیست انگلی در کنار اعتدالگرایان هستند اما آنها در عین حال مترصد اوضاع برای حداکثر بهرهبرداری به نفع خود نیز هستند. بنابراین بهتدریج تلاش کرده و خواهند کرد تا سرمایه اجتماعی خود را- که مهمترین سرمایه آنها در این شراکت است- جدا کرده و بهتدریج به مالکیت اختصاصی خود درآورند.
بیشک آنچه پس از اعلام جمعبندی مذاکرات هستهای رخ داد، نشانهای از این تفکیک سرمایه اجتماعی است که زنگ هشدار را برای اعتدالگرایان به صدا درمیآورد. برای فهم دقیق این موضوع کافی است اندکی سناریوهای محتمل بررسی شود. نتیجه مذاکرات هستهای از دو حال خارج نیست، یا آنچه مطلوب نظر تعاملگرایان بوده حاصل میشود و با رفع همه تحریمها، گشایش اقتصادی رخ خواهد داد که این موضوع میتواند کل مالالشرکه در اختیار پیروز این شراکت قرار دهد. در این صورت تجدیدنظرطلبان احساس خطر کرده و با طرح مطالبات سیاسی خود تلاش خواهند کرد فضای سیاسی را رادیکال نمایند تا سرمایه اجتماعی خود را حفظ کنند. در چنین شرایطی پایان این شراکت موقت رقم خواهد خورد.
در حالت دیگر که دور از انتظار نیز نیست، با بدعهدی طرف مقابل برجام به فرجام نرسیده و ایده تعاملگرایی برای گشایش اقتصادی، ناکارآمدی خود را نمایان خواهد ساخت. در این شرایط بازهم تجدیدنظرطلبان به تکاپو خواهند افتاد تا از سرایت اتهام ناکارآمدی به جریان خود جلوگیری کنند. در این شرایط بعید نیست که تیغ تیز انتقاد همین تیترهای ذوقزده، به سمت دولت یازدهم رفته و تمام این شراکت موقت نیز به فراموشی سپرده شود.
بهطور خلاصه میتوان گفت با اعلام جمعبندی مذاکرات، شراکت تجدیدنظرطلبان با اعتدالگرایان وارد مرحله جدیدی شده است، هرچند بسیاری از مقامات دولتی پس از رونمایی از برجام کوشیدند مطالبات و توقعات مردم را مدیریت کنند و این روزها بسیار شنیدیم که با توافق همه مشکلات اقتصادی حل نمیشود، اما تجدیدنظرطلبان درست در نقطه مقابل کوشیدند با ذوقزدگی تمامعیار سطح توقعات جامعه را بالا ببرند. این رویکرد به برنامه راهبردی تجدیدنظرطلبان برای بازگشت به قدرت بازمیگردد و بهزودی نشانههای دیگر آن را دیگر ساحتهای جامعه و تحولات سیاسی خواهیم دید.
ارسال نظر