محمدامین ایمانجانی
خطر جدی تحریف شخصیت و مکتب امام(ره)
شاید مهمترین هدف تحریفگران مکتب امام خمینی(ره) را بتوان دوگانهسازی بین رهبری و امام(ره) در دوران زعامت رهبر معظم انقلاب دانست.
با گذشت بیش از 26 سال از رحلت حضرت امام خمینی(ره) و وجود خیل عظیم جوانانی که به اقتضای سنی، دوران امام(ره) را درک نکردهاند، تبیین آرا و اندیشهها و سیره عملی بنیانگذار نظام مقدس جمهوری اسلامی بیش از هر زمان دیگری ضروری به نظر میرسد و لازم است این اقدام به طور مستمر و از زوایای مختلف صورت پذیرد. از سوی دیگر، چنانچه مراجع علمی صالح و نخبگان انقلابی، به انجام این اصل مهم و اساسی مبادرت نورزند، کانونهای سیاسی داخلی و خارجی با هدف انحراف جامعه و جوانان از خط اصیل انقلاب و بهرهبرداری جناحی و منفعتطلبانه از نام و اعتبار و محبوبیت امام خمینی(ره)، دست به تحریف امام میزنند و ادامه حرکت ملت ایران را با چالش مواجه میسازند. البته باید تاکید کرد اینگونه حوادث ناگوار، مکرر در تاریخ اسلام اتفاق افتاده است. امثال حکومت بنیعباس به تحریف ائمه هدی(ع) و امیرالمومنین(ع) میپردازند و دهها مورد دیگر که مجال پرداختن به آن وجود ندارد. با این مقدمه کوتاه، نگارنده تلاش میکند در سطور ذیل، برشی کوتاه از سیره حضرت امام و نحوه مواجهه تحریفکنندگان را به انشا درآورد.
گفتمان انقلاب اسلامی براساس منظومه فکری امام خمینی(ره) در سال 1357 پدیدار شد و توانست با گردآوردن مفاهیم مختلفی مانند استقلال، آزادی، عدالت، استکبارستیزی، مستضعفین، جهاد، شهادت و... در یک زنجیره همعرض و مفصلبندی آنها حول محور یک دال مرکزی (اسلام ناب محمدی) منظومه معنایی مستقلی را تشکیل دهد و بر گفتمانهای رقیب مانند لیبرالیسم غربگرا و کمونیسم شرقگرا فائق آید و رهبری فکری و ایدئولوژیک تودههای مردم را در دست بگیرد.
در چنین شرایطی استحکام ساخت درونی جمهوری اسلامی و قدرت پیشبرندگی، پیشروندگی و الهامبخشی انقلاب اسلامی منوط به تداوم انسجام و پویایی گفتمان انقلاب اسلامی براساس مکتب امام خمینی(ره) است. به بیان دیگر باید از خطرات و زیانهای تحریف مکتب ایشان چون ایجاد انحراف در مسیر مستقیم ملت ایران، سیلی خوردن ملت ایران از استکبار جهانی، امیدواری و طمعورزی قدرتمندان دغلباز عالم نسبت به منافع خود در ایران، از دست رفتن نقش الگویی انقلاب اسلامی برای ملتهای مسلمان و غیرمسلمان، ناهمواری در مسیر پیشرفت ملت ایران و عدم دستیابی به اهداف و آرمانها جلوگیری کرد. خطر تحریف و کمرنگ کردن و در نهایت از بین بردن این گفتمان را میتوان در 2 بخش داخلی جامعه و فضای بینالملل بررسی کرد.
فضایکنونی بینالملل متوجه اهمیت این گفتمان و تاثیرگذاری آن بر تحولات جهانی و رشد جنبشهای اسلامی و گفتمانهای اسلامی شده است. از این رو شاهد جایگزینی اسلام متحجر و اسلام سکولار مورد حمایت قدرتهای قلدر دنیا و مورد حمایت آمریکا به جای اسلام ناب هستیم. اسلام متحجر همین اسلام داعشی بیتفاوت به جنایات رژیم صهیونیستی است که امروز دامان ملتهای مسلمان را گرفته و حتی در ماههای حرام با گناهی دوچندان آنان را به خاک و خون کشیده است.
در فضای داخلی جامعه نیز باید مراقب جایگزین شدن ضدارزشها و ناهنجاریهایی چون بیاعتمادی به مردم، بیتوجهی به محرومان، بیتفاوتی نسبت به سرنوشت مظلومان، ارزشزدایی و قلب معنا از مفاهیمی مانند استقلال، آزادی و... و تفرقهافکنی میان اقوام و مذاهب اسلامی به جای ارزشها و هنجارهای متقابل آنها بود. رهبر معظم انقلاب در بیانات ارزشمند خود در 14 خرداد سال جاری در حرم مطهر امام راحل فرمودند: «متاسفانه کسانی هستند که تئوریسازی میکنند برای نفی استقلال کشور، استقلال را گاهی به انزوا معنا میکنند، گاهی به این عنوان که امروز استقلال کشورها یک ارزش به حساب نمیآید. این یک غلط بزرگ، یک خطای بسیار مهم و خطرناک است. امام معتقد به استقلال کشور بودند، معتقد به رد سلطه بر کشور بودند».
توجه به سیره واقعی امام خمینی (ره) یک اصل است. نسبت دادن دروغین به امام (ره) از طریق القای یکسانی اقدامات و اظهارات وابستگان نسبی ایشان، فعالیت کاملا حزبی و جناحی سایت منتسب به موسسه حفظ و نشر آثار امام (ره) یعنی سایت جماران و اجتهاد غیراصولی در مبانی و برخورد گزینشی با اصول امام، برجستهسازی برخی اصول مانند اعتقاد امام به آزادی و رای مردم و پنهانسازی اصول دیگر از جمله استکبارستیزی به طور حتم مسیر واقعی ایشان را در هالهای از ابهام فرو میبرد.
دکتر محمود سریع القلم، مشاورعالی روحانی، رئیسجمهور در نسخه تجویزی خود برای توسعه ایران صراحتا گزینه دست کشیدن از آرمان «استقلالخواهی و سلطهناپذیری» و «کنار گذاشتن ابعاد هزینهبر ایدئولوژیک و انقلابی انقلاب اسلامی» را بهعنوان تنها راه پیوستن به گردونه اقتصاد جهانی و نیل به شاخصهای توسعه پیشنهاد میکند. همچنین حضور نزدیکان امام با پوشش نامناسب در مجامع بینالمللی و تلاش اطرافیان برای پنهان کردن این موضوع یا دادن نسبت دروغین به امام (ره) در گفتوگو با رسانهها مبنی بر اینکه «ایشان اهل امر و نهی نبودند» یا «مقایسه طرفداران امام با آمریکا و اسرائیل و منافقین» امر ناروایی است که مطمئنا با هدفگذاری خاصی انجام میشود. انتساب خاطرات و اظهارات غیرمستند به حضرت امام(ره) مانند «موافقت امام با حذف شعار مرگ بر آمریکا و...»، برخورد گزینشی با اصول امام(ره)، تحریف و تفسیر به رای برخی اصول امام و القای دروغین انطباق مواضع شخصی خود با مواضع اصلی امام از مهمترین عوامل تحریف مکتب امام خمینی(ره) به شمار میرود. یکی دیگر از عوامل تحریف مکتب امام(ره) قرائت لیبرال از مکتب و اندیشههای امام، معرفی امام بهعنوان یک شخصیت بزرگ و محترم صرفا تاریخی بدون قابلیت اشاعه برخی از اندیشههایشان و بزرگنمایی و جایگزینی فروع و موارد خاص و استثنایی به جای اصول مبنایی ایشان است که از سوی تکنوکراتها، اصلاحطلبان و جریانهای فکری سکولار و لیبرال صورت گرفته است.
مصداق این موضوع را میتوان در مقاله روزنامه صبح امروز به مدیرمسؤولی سعید حجاریان، تئوریسین اصلاحطلبان دید؛ «علت اصلی برگشت از دیدگاههای حضرت امام (ره) این بود که اصلا مردم و جوانان این روش را نمیپذیرفتند. ثانیا امام طرفدار جامعه تکصدایی و تکحزبی بود که با مواضع گروههای خط امام تطابق نداشت، ثالثا ایدههای امام فقط برای ایجاد انقلاب مفید بود و از آن ایدهها برای استمرار جمهوری اسلامی نمیشود استفاده کرد.» این تحریفها تنها مربوط به دوره پس از رحلت امام (ره) نیست؛ بلکه در دوران حیات ایشان هم برای تحریف شخصیت امام کار میشد؛ دشمن از اول انقلاب سعی کرد در تبلیغات جهانی خود امام را به صورت یک انقلابی خشک و خشن معرفی کند؛ «یک انسانی که خشک است و خشن است و گره ابروی او باز نمیشود و صرفا نگاه میکند به مقابله با دشمن و هیچ عاطفهای، هیچ انعطافی در او نیست»! امام را این جور معرفی میکردند که این غلط بود. بله! امام قاطع و غیرمتزلزل بود لکن مظهر عاطفه و لطافت و محبت به خلق خدا به مخصوص به قشر مظلوم و دلدادگی به خدا بود.
29 دی ماه 88 اکبر گنجی، روزنامه نگار اصلاحطلب در یادداشت خود این طور مینویسد: «محمد خاتمی گفته است آیتالله خمینی بزرگترین متفکر اصلاحطلب و مقتدای اصلاحطلبان است. مهدی کروبی و میرحسین موسوی هم دائما به دوران آیتالله خمینی و نظرات او استناد میکنند».
شاید مهمترین هدف تحریفگران مکتب امام خمینی(ره) را بتوان دوگانهسازی بین رهبری و امام(ره) در دوران زعامت رهبر معظم انقلاب دانست تا اعتبار از شخص و گفتمان رهبری معظم انقلاب زدوده و به رفتارها و اندیشههای انحرافی خود اعتبار ببخشند تا در ارزشها، اصول و مسیر انقلاب اسلامی انحراف ایجاد کنند.
راهکار مقابله با تحریف و دگردیسی مکتب امام خمینی (ره)
«امام یک اصولی دارد، یک مبانیای دارد؛ این مبانی در طول 10 سال دوران حاکمیت اسلامی و پیش از آن در طول 15 سال دوران نهضت، در بیانات گوناگون بیان شده است. اصول امام را در این بیانات میشود پیدا کرد. این اصول را این خطوط قرمز را کنار هم که بگذاریم، یک شاکلهای از امام بزرگوار تشکیل خواهد شد؛ شخصیت امام این است.» اینها جملات صریح رهبر معظم انقلاب در سخنرانی 14 خرداد حرم مطهر امام است که به طور حتم راهگشای خط تحریف است. به بیان دیگر آن راهی که میتواند مانع از این تحریف شود، «بازخوانی اصول امام» است. اصول اساسی، خطوط و جهتگیریهای اصلی مکتب امام را میتوان در محورهای ذیل که در صحبتهای رهبر معظم انقلاب به آن اشاره شده است، دنبال کرد.
1 - اثبات اسلام ناب محمدی و نفی اسلام آمریکایی
ویژگیهای اسلام آمریکایی شامل سکولار، متحجر، بیتفاوت در برابر جنایات صهیونیسم و آمریکا و چشم دوخته به آمریکا است و ویژگیهای اسلام ناب متکی به سنت، مبتنی بر شناخت مقتضیات زمان و مکان (جوامع بشری و جوامع اسلامی)، مستنبط از روشهای علمی متداول در حوزههای علمیه، دشمنشناسی و شناخت روشهای دشمنی دشمنان.
2 - اتکال به کمک الهی، اعتماد به صدق وعده الهی و بیاعتمادی به قدرتهای مستکبر و زورگوی جهان
3- اعتقاد به اراده مردم و نیروی مردم و مخالفت با تمرکزهای دولتی (چه در عرصه اقتصاد چه در عرصه سیاست)
4- طرفداری از عدالت اجتماعی (طرفداری از محرومان و مستضعفان و مخالفت با اشرافیگری و خوی تجملگرایی)
5 - مخالفت با قلدران بینالمللی و مستکبران (استکبارستیزی و ظلمستیری و طرفداری از مظلومان)
6 - دفاع از استقلاب کشور و رد سلطهپذیری (مقابله با تئوریسازیهای غلط و بیمبنا از استقلال کشور که آن را تعبیر به انزوا معنا کرده و از آن ارزشزدایی میکنند.)
ارسال نظر