پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- مهدی پورصفا- منافع ملی همواره یکی از مهم‌ترین مؤلفه‌های اصلی برای حفظ توان هر کشوری محسوب می‌شود. البته منافع تعاریف مختلفی در هر حوزه‌ای دارد. 

 شاید بتوان منافع ملی را مجموعه‌ای از پدیده‌ها و عناصر دربرگیرنده  موجودیت یک کشور نامید؛ از سرزمین و مرزها گرفته، تا اقتصاد و سیاست و عوامل فرهنگى و امنیتى مؤثر در پدیدار آمدن، دوام یافتن و نیرومندتر شدن آن ملت و هویت ملى آن و نقش‌آفرینى‌هاى داخلی، منطقه‌‌اى و جهانى آن، همه و همه در مفهوم «منافع ملی» یک ملت جاى دارد. پروردن زمینه‌ها و گستردن پهنه منافع ملى در داخل کشور جنبه‌اى جغرافیایى- سیاسى دارد و زیربناى اصلى راهبرى سیاست‌هاى داخلى هر کشورى را شکل مى‌دهد؛ در حالى‌که دفاع از منافع ملى و پروردن عناصر بهره‌دهنده منطقه‌اى و جهانى آن، جنبه‌اى ژئوپلتیک دارد و اندیشه زیربنایى سیاست خارجى هر کشور است. 

در این میان تمام رفتارها باید بر حفظ رعایت منافع ملی صورت بگیرد. یکی از مهم‌ترین عرصه‌های اصلی حفظ منافع ملی، بحث انتخابات است. 

انتخابات می‌تواند مهم‌ترین عرصه برای حفظ منافع ملی کشور و تقویت آن باشد. اما در این میان انتخابات می‌تواند رویه دیگری نیز داشته باشد و اگر به آن توجه نشود می‌تواند ضرباتی نیز برای کشور داشته باشد. 

 برنامه دشمن برای ایجاد اختلاف

برنامه‌ریزی دشمن برای ایجاد اختلاف و نزاع در میان جهان اسلام، امروزه برای کمتر کسی پوشیده است. راه‌اندازی و دامن زدن به نزاع میان «عرب و عجم»، «شیعه و سنی» و... از راهبردهای اساسی دشمنان برای مشغول کردن کشورهای اسلامی به «جنگ‌های نیابتی» و «ایجاد زمینه برای ورود و دخالت در امور کشورهای اسلامی» و تأمین امنیت رژیم اشغالگر صهیونیستی و... است. قطعاً تفاوت نظر در میان گروه‌ها و شخصیت‌ها، اقوام، مذاهب و... امری طبیعی و اجتناب‌ناپذیر است، ولی این اختلاف نباید تبدیل به تقابل و نزاع شود، زیرا زمینه را برای تسلط کافران بر مسلمانان فراهم می‌کند. 

آنچه از آن به قطب‌بندی تعبیر خواهیم کرد، تنها به‌معنای اختلاف دیدگاه و انتقاد داشتن گروهی به گروه دیگر نیست. قطب‌بندی هنگامی رخ می‌دهد که این اختلاف به نزاع، درگیری و تقابل بینجامد و با تحریک احساسات طرفداران و حامیان، آنها را علیه گروه دیگر تحریک کنیم. 

 دو قطبی منفی اصلاح‌طلب و اصولگرا

به عنوان مثال، می‌توانیم نحوه مواجهه‌ رهبر معظم انقلاب در سال‌های گذشته در خصوص دسته‌بندی «اصولگرا» و «اصلاح‌طلب» را بار دیگر مرور کنیم. ایشان سعی کردند از ظرفیت این دو گروه برای رقابتی سالم جهت پیشرفت و ارتقای کشور استفاده کنند و از ایجاد اختلاف و درگیری و نزاع میان افراد این دو طیف جلوگیری کنند:«دو جناح برای کشور، مثل دو بالند که کشور با این دو بال می‌تواند پرواز کند. 

 دو جناح مقابل در مجموعه‌ نظام می‌توانند باشند و فعالیت کنند، ولی شرطش این است که به قانون اساسی وفادار باشند. اینها بر کار هم نظارت می‌کنند، با هم رقابت سالم می‌کنند. این مسابقه، پیشرفت به وجود می‌آورد و از بسته بودن تشکیلات گوناگون حکومتی جلوگیری می‌کند. این چیز مغتنم و خوبی است... بنده دعوای اصلاح‌طلب و اصولگرا را هم قبول ندارم. من این تقسیم‌بندی را غلط می‌دانم. نقطه‌ مقابل اصولگرا، اصلاح‌طلب نیست. 

 نقطه‌ مقابل اصلاح‌طلب، اصولگرا نیست. نقطه‌ مقابل اصولگرا، آدم بی‌اصول و لاابالی است؛ آدمی که به هیچ اصلی معتقد نیست، آدم هرهری مذهب است... نقطه‌ مقابل اصلاح‌طلبی، افساد است. بنده معتقد به اصولگرای اصلاح‌طلبم؛ اصول متین و متقنی که از مبانی معرفتی اسلام برخاسته، با اصلاح روش‌ها به‌صورت روزبه‌روز و نوبه‌نو.» ایشان این دوقطبی شکل‌گرفته را با اصطلاح «اصولگرایان اصلاح‌طلب» و «اصلاح‌طلبان اصولگرا» نفی کردند. 

  دوقطبی‌ها به کجا می‌رسد

حالا سؤال اینجاست که بحث دوقطبی‌ها در انتخابات‌ها را در کجا می‌توان پیگیری کرد. دوقطبی‌سازی یا به عبارتی ایجاد فضای تقابل صدمات جبران‌ناپذیری را متوجه اتحاد جامعه می‌کند و جرقه‌ای برای تفرقه و چنددستگی اجتماعی می‌شود که به‌‌رغم تحمیل خسارت‌های سیاسی به جامعه، بستر نقش‌آفرینی سیاسی را برای تمام گروه‌ها از بین می‌برد و به زیان تمام نخبگان و جامعه‌ ایران خواهد بود. همچنانکه در انتخابات سال ۸۸، بازی دوقطبی‌سازی انتخابات زمینه‌ساز ناامنی و مناقشاتی شد که روند و نتایج انتخابات را زیر سؤال برد و به درگیری بی‌سابقه‌ای انجامید که حماسه‌بزرگ ملت در ۲۲ خرداد را تلخ و ناگوار کرد. 

تجربه دوقطبی کردن جامعه به ویژه در زمان انتخابات در گذشته ملموس بوده است و امروز نیز جریانی خاص در سایه سیاه نمایی علیه نظام و ایجاد دو قطبی واهی و ترس موهوم در مردم، به خیال خود در پی جلب اعتماد عمومی و کسب کرسی‌های بیشتری از قدرت است و به اصطلاح برای فتح سنگر به سنگر گام بر می‌دارد. قطب‌بندی‌هایی که ساختگی است و مبتنی بر واقعیت‌های جامعه شکل نگرفته است. 

رهبر معظم انقلاب اسلامی بارها و بارها به همه هشدار داده‌اند که از دنبال کردن چنین سیاستی خودداری کنند. ایشان در دیدار خود با مردم قم در سالروز حماسه ۹ دی ۱۳۹۳ بیان داشتند:«دولتى‌ها هم مراقب باشند دودستگى در مردم به‌وجود نیاورند، حاشیه‌سازى نکنند، بعضى حرف‌هاى غیرلازم مطرح نشود؛ این یکپارچگى مردم ما، این همّت بلند مردم ما، این ایمان مردم ما، درست مورد استفاده قرار بگیرد، ان‌شاءالله راه این کشور باز بشود.» 

درحالی‌که برخی بازیگران سیاسی که حیات، دوام و قوام خود را در قطبی‌سازی می‌بینند و فکر می‌کنند رمز فعال‌شدن پایگاه اجتماعی‌شان در همین دوگانه‌سازی است و امید دارند تا به جای داشتن برنامه‌ای مشخص، با تخریب رقیب به کسب رأی و فتح کرسی‌های قدرت دست یابند «شعار همدلی و همزبانی دولت و ملت» از سوی رهبر انقلاب برای سالی که دو انتخابات مهم مجلس شورای اسلامی و مجلس خبرگان رهبری را در پیش دارد مطرح شد تا نسخه‌ای باشد برای خاتمه قطب‌بندی‌های ساختگی در جامعه. 

نامگذاری سال تحت عنوان «همدلی و همزبانی» نشان‌دهنده حساسیت انسجام و اتحاد در بین مردم و مسئولان بوده چراکه همدلی و همزبانی مردم و مسئولان در این مقطع حساس تاریخی که دشمنان از هر سوی به دنبال ضربه زدن به نظام ما هستند، می‌تواند گره‌گشا باشد. 

از سویی دیگر همدلی و همزبانی بین مردم و مسئولان منجر به تقویت اعتماد مردم به مسئولان می‌شود آن هم در شرایط کنونی که ایران مانند جزیره‌ای امن در میان کشورهای ناامن منطقه، با صلابت و ثبات به پیشرفت خود ادامه می‌دهد. 

 حفظ منافع ملی در رأس

انتخابات آینده مجلس می‌تواند به طور کامل جلوه‌ای از تقویت منافع ملی باشد. منافعی که می‌تواند به راحتی برسر منافع حزبی قربانی شود. دراین میان نیز نباید خدشه‌ای بر رونق انتخابات وارد آید. 

تمام گروه‌های سیاسی باید تلاش کنند که ایجاد یک وفاق و همدلی در رأس تمام کارها قرار بگیرد و گروه‌های سیاسی ایجاد منافع ملی کشور را در رأس برنامه‌های خود قرار دهند.