نکتهای در مَثَل “لاف در غربت”
آمریکا غریب است یعنی تنها و دورافتاده، چرا که دولتهای دیگر از همراهی با سیاستهای خصمانه و زورگویانهاش به ستوه آمدهاند و ادامه آنها را به نفع خود نمیبینند و در واقع آمریکا در مقابله با ایران به انزوا کشیده شده نه این که توانسته باشد ایران را محدود کند.
به گزارش پارس به نقل از رصد، یک هفته از سخنرانی مقام معظم رهبری در خطبههای نماز عید سعید فطر میگذرد. سخنان ایشان حول محور واکنش به توافق هستهای و تأکید بر مواضع محکم جمهوری اسلامی چه قبل و چه بعد از توافق، بازتاب وسیعی در رسانهها داشت.
نکتهای که شاید بتوان گفت در تیتر رسانهها پررنگ اما پرداخت به آن کمرنگ بود مَثَلی بود که ایشان در صحبتهای خود خطاب به رئیس جمهور آمریکا گفتند: «این آقا (رئیس جمهور آمریکا) گفته است می تواند ارتش ایران را نابود کند. قدیمی های ما این جور حرف ها را لاف در غریبی می گفتند»
این ضربالمثل در ادبیات فارسی به این گونه معنا شده است:
«درباره فرد بی شخصیتی گویند که در جایی که او را نشناسند، گزافه گویی کند و لاف بیهوده زند که من چنین و چنانم، در چنین وضعی به او می گویند: لاف در غربت، چون لاف در غربت باعث رسوایی او نمی شود»
رسانهها با اشاره به این برداشت، از سخنان رهبری به لافزدن رسانهای اوباما تعبیر کردند، اما هیچ به این نکته توجه نشد که اوباما این سخنان را در کشور خود و درمیان حامیانش و از جایگاه قدرت گفته است پس چرا مقام معظم رهبری این مَثَل را برای وی به کار بردند؟ آیا در کاربرد این ضربالمثل اشتباه شدهاست یا آن نکتهای که مدنظر ایشان بود از دید رسانهها دورمانده است؟
نه آمریکا کشور غریب و تنهایی است و نه رئیسجمهورش ناشناخته و نه اقدامات دولتمردان قبلی و فعلیاش بر کسی پوشیده است، اگر اوباما ایران را تهدید نظامی میکند از نظر کارشناسی لاف نمیزند چرا که آمریکا نشان داده هرگاه اراده کرده آتش جنگ را در هر نقطه از جهان برافروخته پس چگونه است که برای ایران از این حرفها تعبیر به “لاف در غربت” میشود؟ آیا جز این نیست که آمریکا ورای تمام ادعاهایش توان مقابله و رویارویی چه نظامی و چه غیرنظامی را با ایران ندارد؟ سخنان مقامات آمریکایی در روزهای اخیر صحت این ادعا را تأیید میکند:
باراک اوباما در گفت و گو با روزنامه نیویورک تایمز درباره توافق هستهای گفت: آنچه من تلاش کردهام برای مردم، از جمله بنیامین نتانیاهو توضیح دهم، این است که بدون یک توافق، توانایی ما برای برپا نگه داشتن این تحریمها حتمی نبود.
جان کری نیز به شبکه خبری «ایبیسینیوز» گفت: «اگر توافق نمیکردیم، چین، روسیه و دیگران با ایران تجارت میکردند زیرا آن هنگام، (نظام) تحریمها از هم میپاشید»
پس به عبارتی میتوان گفت در این سیاست، آمریکا غریب است یعنی تنها و دورافتاده، چرا که دولتهای دیگر از همراهی با سیاستهای خصمانه و زورگویانهاش به ستوه آمدهاند و ادامه آنها را به نفع خود نمیبینند و در واقع آمریکا در مقابله با ایران به انزوا کشیده شده نه این که توانسته باشد ایران را محدود کند.
در داخل کشور اما واکنش طیفهای مختلف مردم به توافق هستهای این روزها حجم وسیعی از مطالب فضای حقیقی و مجازی جامعه را پرکرده است. موافقان و مخالفان توافق با نوشتن نامههای سرگشاده و نقد و بررسی موشکافانه بندها و عبارات متن آن سعی در به کرسی نشاندن حرف خود و محکوم کردن طرف مقابل دارند غافل از این که در سالی به سر میبرند که با تدبیری حکیمانه و دوراندیشانه عنوان “همدلی و همزبانی” بر آن نهاده شده است.
توافق هستهای چه خوب و چه بد انجام شده است، ملت ایران با هر عقیده و نظر، یک دشمن مشترک دارد دشمنی که توان مقابله با جمهوری اسلامی را در هیچ جبههای ندارد اما “لاف در غربت” میزند که “میتواند”.
پس آیا شایسته نیست دولت و منتقدانش، سوای هر نظری که دراین موضوع دارند با هم متحد و یکدل شوند ؟ بدون شک این توافق، به اعتراف خود رئیسجمهور که آن را یک برد 2 – 3 میخواند یک توافق صد در صد خوب و بدون نقص نیست و اشکالات و ابهاماتی دارد اما بهتر نیست به جای برچسبزدن به منتقدان و ترشرویی با آنان، دولت نقدهای منصفانه را بپذیرد و پاسخ نگرانیها را با اعتمادسازی و سعی در جبران اشتباهات بدهد؟ منتقدان هم بهتر نیست کمی نوک قلمهای انتقادشان را کندتر کنند، و با همکاری هم مصداق حقیقی دولت و ملت همدلی و همزبانی در برابر دشمن قسمخورده خود شوند؟
فراموش نشود که چه متن توافق اجرا بشود چه نشود این دولت آمریکاست که غریب است.
ارسال نظر