امام خامنه‌ای (مدظله‌العالی): «گاهی یک شعارهایی داده می‌شود، شعارهای به‌ظاهر اسلامی که باطناً اسلامی نیست، ازجمله چیزهایی که اخیراً رایج شده و انسان می‌شنود از نوشته‌ها و در گفته‌ها، «اسلام رحمانی» است، خب کلمه قشنگی است، هم اسلامش قشنگ است، هم رحمانی‌اش قشنگ است؛ اما یعنی چه؟!... همینطور پرتاب کردن یک کلمه بدون عمق‌یابی، کاری است غلط و احیاناً گمراه‌کننده،... اسلام رحمانی یک کلیدواژه‌ای است برای معارف نشئت‌گرفته‌ی از لیبرالیسم.»

رهبری فرزانه انقلاب اسلامی، در دیدار پرشور و صمیمی دانشجویان با معظم‌له، از زاویه‌ای دقیق، پرده از روی جلوه‌ای دیگر از حرکت‌های مرموز و موازی علیه اسلام ناب، یعنی اندیشه‌های انحرافی و التقاطی جدید به نام «اسلام رحمانی» برداشتند. این‌بار چهره کاملاً پوسیده فلسفه غرب و تجلیات تفکرات لیبرالیستی و اومانیستی که پشت نقاب اسلام رحمانی پنهان گردیده بود، در بیانات روشنگرانه رهبری هوشمند انقلاب به‌روشنی آشکار گردید.

در این‌که آیا ادعای غرب مبنی بر اندیشه لیبرالی چه میزان با واقعیت‌های مفهومی این واژه تطابق دارد، خود جای تأمل است چه آن‌که در خصوص واژگانی همچون حقوق بشر، دمکراسی نیز فاصله شعار تا واقعیت، از زمین تا آسمان است.

در این واژگان، اسلام رحمانی چه به‌منزله «کلمة الحق، یراد بها الباطل» تلقی گردد و یا آن‌که راهبرد و تاکتیکی برای انحراف افکار عمومی از حقایق جاری زندگی انسان‌ها به سمت اهداف شوم استکباری و نظام سلطه که بعضاً از آن به ارزش‌های غربی و آمریکایی یاد می‌شود، بوده باشد، در واقع مفهومی است وارداتی که در مجموعه جریان‌های موازی از قبیل مذهب علیه مذهب تعریف می‌گردد و لذا جنبه‌های سیاسی آن به‌مراتب از مبانی فکری و عقیدتی آن بیشتر می‌باشد.

اسلام رحمانی، در واقع ترجمان و یا برگردانی از لیبرالیسم است که در ادبیات انقلابی مردم شریف ایران به اسلام بی‌دردها و اسلام خنثی و قابل سازش با قدرت‌های زورگوی دنیا شناخته می‌شود، اسلامی که در مکتب امام خمینی(ره) به اسلام آمریکایی و بعدها نیز در تحلیل مدقّانه امام خامنه‌ای (مدظله‌العالی) به‌لحاظ مصداقی به دو بخش سُنّی آمریکایی و شیعه انگلیسی تعریف گردید.

اکنون برخی کج‌اندیشان منفعل، به‌دلیل سطحی‌نگری در تفکراتشان، دچار محاسبات غلط در حوزه اندیشه دینی گردیده‌اند و بدون شناخت عمیق از اسلام ناب محمدی(ص) و ظرفیت‌های موجود در محافل علمی و پژوهشی، تنها برای تأمین اغراض سیاسی و مادی خود، پناه به واژگانی مبهم و دارای مفهومی ناقص همچون اسلام رحمانی آورده‌اند.

اسلام رحمانی، جدای از هویت اشداء علی الکفاری، همان اسلام آمریکایی و یا انگلیسی است که ممکن است ظاهری خوش‌رنگ و لعاب داشته و با نمادها و شعارهایی اتوکشیده همراه باشد، چنان‌که از امکانات و ابزارهای روز رسانه‌ای به‌ویژه داشتن ظرفیت‌های ماهواره‌ای و سایت‌های اختصاصی اهدائی سرویس‌های اطلاعاتی و امنیتی وابسته به مثلث شوم آمریکا، انگلیس و صهیونیزم نیز برخوردار می‌باشند.

مهم‌ترین دغدغه و خط رسانه‌ای و تبلیغاتی که این جریان دنبال می‌کند، القاء چهره‌ای از اسلام و مسلمانی است که در برابر هرگونه ظلم و ستم، خوی استکباری، استثماری و سلطه‌طلبی، سر سازش فرود آورده و نسبت به هرگونه نشانه و تکانه‌های ضد ارزشی و ضد فرهنگی همچون نشر اندیشه‌های الحادی و التقاطی و به‌لحاظ سبک زندگی (بدحجابی و بی‌حجابی، لاابالی‌گری، ترویج موسیقی لجام گسیخته و حتی همزیستی تنگاتنگ با حیوانات) و القاء نوعی بی‌تفاوتی و بی‌مسؤولیتی نسبت به فجایع و ظلم و ستم به ملت‌های مظلوم و بی‌پناه (همچون مردم مظلوم یمن و فلسطین)، حساسیت و تعصبی نداشته باشد.

البته این نقشه شوم، وقتی پازل راهبرد دشمنان اسلام را کامل می‌نماید که با جریان تکفیر و اسلام داعشی همراه می‌گردد و همانان که آبشخور اندیشه‌های التقاطی و انفعالی اسلام رحمانی هستند، جلوه‌ای فوق‌العاده خشن و توحش‌گونه‌ای از اسلام را در تابلو سیاه و تنفربرانگیز داعش با هدف اسلام‌هراسی به نمایش می‌گذارند.

حال در این شرایط پیچیده، اسلام ناب تحول‌آفرین که حامی امنیت، پاکی و عدالت است و نویدبخش زندگی به‌تمام معنا انسانی بوده و در عین رحمانیت واقعی، نسبت به نظام سلطه و هرگونه ظلم و ستم، شدیدترین موضع را دارد، به‌سان سکه‌ای که دارای تنها دو روی کاملاً متفاوت اما در یک جهت و انگیزه شوم انحرافی تعریف می‌شود، به دنیا عرضه می‌گردد. چیزی که افکار عمومی دنیا را نسبت به حقیقت اسلام، دچار نوعی پارادوکس و تزلزل و تردید می‌کند و این همان هدف خطرناکی است که دشمنان اسلام، در دستور کار خود قرار داده و نباید هرگز از نظر قاطبه مردم مسلمان اعم از شیعه و سنی به‌ویژه اندیشمندان و عالمان دینی به‌دور بماند.

آنچه از نوع برخورد روشنگرانه و هشدارگونه‌ی مقام معظم رهبری (مدظله‌العالی) بیش از هرچیز قابل توجه و مباهات است، جامعیت نگاه، عمق دید و هوشمندی معظم‌له می‌باشد، حضرت ایشان علی‌رغم دغدغه‌های مختلف و مسئولیت‌های سنگینی که امروز به‌لحاظ شرایط حاکم بر جهان اسلام و جامعه بین‌المللی به‌ویژه آنچه که در فرایند مذاکرات هسته‌ای در جریان بوده و هست و به‌فضل الهی با هدایت‌های راهبردی و حساس معظم‌له، همت بلند فرزندان شجاع ملت در عرصه دیپلماسی، به نتایج مطلوب و امیدبخشی رسیده است، حال با همه این مسئولیت‌های طاقت‌فرسا و حجم فشرده تلاش‌های رهبری عزیز انقلاب که جای مباهات و افتخار برای ملت بزرگ ایران است، شاهد آن هستیم که رصد ابعاد مختلف جنگ نرم و تهاجمات کور دشمنان ملت ایران، به‌ویژه خط شوم انفعال و ارتجاع در حوزه‌های فکری و اعتقادی و پاسداشت از باورهای مکتبی و انقلابی و ملی از نظر ایشان هرگز به‌دور نمی‌ماند.

این‏که شخصیتی در جایگاه رهبریِ مردمانی متمدن و مقاوم، همچون ملت سرافراز ایران، همزمان در چندین جبهه با استکبار، قدرتهای پوشالی، جریانهای انحرافی و ظالمانه جهان و منطقه و حتی داخل، باصلابت و درایت در حال جنگ و نبردی بی‌‏امان باشد و در تمامی صحنه‏‌ها نیز، به‌‏فضل الهی، پیروز و سربلند ظاهر گردد، چیزی نیست جز نصرت و امداد غیبی حضرت حق که ثمره ایمان است و اخلاص و پایداری و مجاهدت خالصانه در راه خدا.امام خامنه‌ای (مدظله‌العالی): «گاهی یک شعارهایی داده می‌شود، شعارهای به‌ظاهر اسلامی که باطناً اسلامی نیست، ازجمله چیزهایی که اخیراً رایج شده و انسان می‌شنود از نوشته‌ها و در گفته‌ها، «اسلام رحمانی» است، خب کلمه قشنگی است، هم اسلامش قشنگ است، هم رحمانی‌اش قشنگ است؛ اما یعنی چه؟!... همینطور پرتاب کردن یک کلمه بدون عمق‌یابی، کاری است غلط و احیاناً گمراه‌کننده،... اسلام رحمانی یک کلیدواژه‌ای است برای معارف نشئت‌گرفته‌ی از لیبرالیسم.»

رهبری فرزانه انقلاب اسلامی، در دیدار پرشور و صمیمی دانشجویان با معظم‌له، از زاویه‌ای دقیق، پرده از روی جلوه‌ای دیگر از حرکت‌های مرموز و موازی علیه اسلام ناب، یعنی اندیشه‌های انحرافی و التقاطی جدید به نام «اسلام رحمانی» برداشتند. این‌بار چهره کاملاً پوسیده فلسفه غرب و تجلیات تفکرات لیبرالیستی و اومانیستی که پشت نقاب اسلام رحمانی پنهان گردیده بود، در بیانات روشنگرانه رهبری هوشمند انقلاب به‌روشنی آشکار گردید.

در این‌که آیا ادعای غرب مبنی بر اندیشه لیبرالی چه میزان با واقعیت‌های مفهومی این واژه تطابق دارد، خود جای تأمل است چه آن‌که در خصوص واژگانی همچون حقوق بشر، دمکراسی نیز فاصله شعار تا واقعیت، از زمین تا آسمان است.

در این واژگان، اسلام رحمانی چه به‌منزله «کلمة الحق، یراد بها الباطل» تلقی گردد و یا آن‌که راهبرد و تاکتیکی برای انحراف افکار عمومی از حقایق جاری زندگی انسان‌ها به سمت اهداف شوم استکباری و نظام سلطه که بعضاً از آن به ارزش‌های غربی و آمریکایی یاد می‌شود، بوده باشد، در واقع مفهومی است وارداتی که در مجموعه جریان‌های موازی از قبیل مذهب علیه مذهب تعریف می‌گردد و لذا جنبه‌های سیاسی آن به‌مراتب از مبانی فکری و عقیدتی آن بیشتر می‌باشد.

اسلام رحمانی، در واقع ترجمان و یا برگردانی از لیبرالیسم است که در ادبیات انقلابی مردم شریف ایران به اسلام بی‌دردها و اسلام خنثی و قابل سازش با قدرت‌های زورگوی دنیا شناخته می‌شود، اسلامی که در مکتب امام خمینی(ره) به اسلام آمریکایی و بعدها نیز در تحلیل مدقّانه امام خامنه‌ای (مدظله‌العالی) به‌لحاظ مصداقی به دو بخش سُنّی آمریکایی و شیعه انگلیسی تعریف گردید.

اکنون برخی کج‌اندیشان منفعل، به‌دلیل سطحی‌نگری در تفکراتشان، دچار محاسبات غلط در حوزه اندیشه دینی گردیده‌اند و بدون شناخت عمیق از اسلام ناب محمدی(ص) و ظرفیت‌های موجود در محافل علمی و پژوهشی، تنها برای تأمین اغراض سیاسی و مادی خود، پناه به واژگانی مبهم و دارای مفهومی ناقص همچون اسلام رحمانی آورده‌اند.

اسلام رحمانی، جدای از هویت اشداء علی الکفاری، همان اسلام آمریکایی و یا انگلیسی است که ممکن است ظاهری خوش‌رنگ و لعاب داشته و با نمادها و شعارهایی اتوکشیده همراه باشد، چنان‌که از امکانات و ابزارهای روز رسانه‌ای به‌ویژه داشتن ظرفیت‌های ماهواره‌ای و سایت‌های اختصاصی اهدائی سرویس‌های اطلاعاتی و امنیتی وابسته به مثلث شوم آمریکا، انگلیس و صهیونیزم نیز برخوردار می‌باشند.

مهم‌ترین دغدغه و خط رسانه‌ای و تبلیغاتی که این جریان دنبال می‌کند، القاء چهره‌ای از اسلام و مسلمانی است که در برابر هرگونه ظلم و ستم، خوی استکباری، استثماری و سلطه‌طلبی، سر سازش فرود آورده و نسبت به هرگونه نشانه و تکانه‌های ضد ارزشی و ضد فرهنگی همچون نشر اندیشه‌های الحادی و التقاطی و به‌لحاظ سبک زندگی (بدحجابی و بی‌حجابی، لاابالی‌گری، ترویج موسیقی لجام گسیخته و حتی همزیستی تنگاتنگ با حیوانات) و القاء نوعی بی‌تفاوتی و بی‌مسؤولیتی نسبت به فجایع و ظلم و ستم به ملت‌های مظلوم و بی‌پناه (همچون مردم مظلوم یمن و فلسطین)، حساسیت و تعصبی نداشته باشد.

البته این نقشه شوم، وقتی پازل راهبرد دشمنان اسلام را کامل می‌نماید که با جریان تکفیر و اسلام داعشی همراه می‌گردد و همانان که آبشخور اندیشه‌های التقاطی و انفعالی اسلام رحمانی هستند، جلوه‌ای فوق‌العاده خشن و توحش‌گونه‌ای از اسلام را در تابلو سیاه و تنفربرانگیز داعش با هدف اسلام‌هراسی به نمایش می‌گذارند.

حال در این شرایط پیچیده، اسلام ناب تحول‌آفرین که حامی امنیت، پاکی و عدالت است و نویدبخش زندگی به‌تمام معنا انسانی بوده و در عین رحمانیت واقعی، نسبت به نظام سلطه و هرگونه ظلم و ستم، شدیدترین موضع را دارد، به‌سان سکه‌ای که دارای تنها دو روی کاملاً متفاوت اما در یک جهت و انگیزه شوم انحرافی تعریف می‌شود، به دنیا عرضه می‌گردد. چیزی که افکار عمومی دنیا را نسبت به حقیقت اسلام، دچار نوعی پارادوکس و تزلزل و تردید می‌کند و این همان هدف خطرناکی است که دشمنان اسلام، در دستور کار خود قرار داده و نباید هرگز از نظر قاطبه مردم مسلمان اعم از شیعه و سنی به‌ویژه اندیشمندان و عالمان دینی به‌دور بماند.

آنچه از نوع برخورد روشنگرانه و هشدارگونه‌ی مقام معظم رهبری (مدظله‌العالی) بیش از هرچیز قابل توجه و مباهات است، جامعیت نگاه، عمق دید و هوشمندی معظم‌له می‌باشد، حضرت ایشان علی‌رغم دغدغه‌های مختلف و مسئولیت‌های سنگینی که امروز به‌لحاظ شرایط حاکم بر جهان اسلام و جامعه بین‌المللی به‌ویژه آنچه که در فرایند مذاکرات هسته‌ای در جریان بوده و هست و به‌فضل الهی با هدایت‌های راهبردی و حساس معظم‌له، همت بلند فرزندان شجاع ملت در عرصه دیپلماسی، به نتایج مطلوب و امیدبخشی رسیده است، حال با همه این مسئولیت‌های طاقت‌فرسا و حجم فشرده تلاش‌های رهبری عزیز انقلاب که جای مباهات و افتخار برای ملت بزرگ ایران است، شاهد آن هستیم که رصد ابعاد مختلف جنگ نرم و تهاجمات کور دشمنان ملت ایران، به‌ویژه خط شوم انفعال و ارتجاع در حوزه‌های فکری و اعتقادی و پاسداشت از باورهای مکتبی و انقلابی و ملی از نظر ایشان هرگز به‌دور نمی‌ماند.

این‏که شخصیتی در جایگاه رهبریِ مردمانی متمدن و مقاوم، همچون ملت سرافراز ایران، همزمان در چندین جبهه با استکبار، قدرتهای پوشالی، جریانهای انحرافی و ظالمانه جهان و منطقه و حتی داخل، باصلابت و درایت در حال جنگ و نبردی بی‌‏امان باشد و در تمامی صحنه‏‌ها نیز، به‌‏فضل الهی، پیروز و سربلند ظاهر گردد، چیزی نیست جز نصرت و امداد غیبی حضرت حق که ثمره ایمان است و اخلاص و پایداری و مجاهدت خالصانه در راه خدا.

نمونه‌‏ای از این پیروزی را می‏‌توان در جبهه دیپلماسی و دفاع از حقوق هسته‌‏ای ملت ایران در رسیدن به صدور بیانیه‌‏ای مشترک در توافقات نهایی مذاکرات هسته‏‌ای، به نظاره نشست، اگرچه از رهگذر توفیقات به‌‏دست‌‏آمده، هرگز ذوق‌‏زده نگردیده‌‏ایم و هم‏چنان با بی‌‏اعتمادی به نظام‏های استکباری در عمل به تعهداتشان؛ حل مشکلات عدیده داخلی را معطوف به آن نمی‌‏دانیم، و لذا با تقدیر از تلاشهای وافر تیم مذاکره‌‏کننده هسته‌‏ای، پیشرفت و تعالی کشور را در گرو سرمایه‌‏ها، استعدادهای داخلی و اتکا به اقتصاد مقاومتی می‏‌دانیم.

نمونه‌‏ای از این پیروزی را می‏‌توان در جبهه دیپلماسی و دفاع از حقوق هسته‌‏ای ملت ایران در رسیدن به صدور بیانیه‌‏ای مشترک در توافقات نهایی مذاکرات هسته‏‌ای، به نظاره نشست، اگرچه از رهگذر توفیقات به‌‏دست‌‏آمده، هرگز ذوق‌‏زده نگردیده‌‏ایم و هم‏چنان با بی‌‏اعتمادی به نظام‏های استکباری در عمل به تعهداتشان؛ حل مشکلات عدیده داخلی را معطوف به آن نمی‌‏دانیم، و لذا با تقدیر از تلاشهای وافر تیم مذاکره‌‏کننده هسته‌‏ای، پیشرفت و تعالی کشور را در گرو سرمایه‌‏ها، استعدادهای داخلی و اتکا به اقتصاد مقاومتی می‏‌دانیم.

تسنیم