دکتر ابراهیم متقی
پایان مذاکرات هستهای و چالشهای آینده اوباما
این گروه ها بر این اعتقادند که اگر تحریم ها علیه ایران حذف شود، در آن شرایط تحرک ایران در محیط منطقهای و بین المللی افزایش خواهد یافت.
مذاکرات هستهای ایران و 1+5 بعد از 22 ماه در روز 14 جولای 2015 به توافقی منجر گردیده که راهنمای کشورهای 1+5، شورای امنیت سازمان ملل و آژانس بین المللی انرژی اتمی در ارتباط با روند محدودسازی قابلیت هستهای ایران و همچنین برطرف سازی تحریم ها خواهد بود. هدف اصلی مذاکرات هستهای از سوی ایران را میتوان حفظ دستاوردهای هستهای وجلب اعتماد کشورهای نظام بین الملل برای حذف تحریم ها دانست. در حالی که هدف بنیادین کشورهای گروه 1+5 را میتوان در قالب راستی آزمایی مورد توجه و تحلیل قرار داد.
در چنین فرآیندی، ایران و کشورهای جهان غرب براساس دو هدف کاملاً متفاوت وارد فرآیند دیپلماسی هستهای شدند. هدف اولیه ایران معطوف به «حفظ دستاوردهای هسته ای» بوده است. دستاوردهای هستهای در ادبیات روابط بین الملل براساس مفاهیمی همانند «قابلیت کامل، همه جانبه و فراگیر هسته ای» معنا پیدا میکند. چنین نگرشی به مفهوم آن است که ایران بتواند قابلیت های هستهای خود را در فردو، نطنز و رآکتور آب سنگین اراک حفظ نماید. در ازای چنین رویکردی، کشورهای جهان غرب و بازیگران نظام جهانی در چارچوب گروه 1+5 درصدد برآمدند تا «قابلیت راهبردی ایران» را کاهش دهند.
1. اهداف دیپلماسی هستهای ایران و کشورهای 1+5
تلاش برای ایجاد نقطه تعادلی در فرآیند دیپلماسی هستهای 22 ماه به طول انجامید. مذاکرات فشرده در وین، ژنو و نیویورک به موازات دیپلماسی چندجانبه معطوف به تعامل سازنده را میتوان زیربنای توافق 6 آوریل و 14 جولای 2015 دانست. روندی که توانست توافقی با عنوان «متن جمع بندی برنامه جامع اقدام مشترک » را تنظیم نماید. واقعیت آن است که تلاش دیپلمات های وزارت امورخارجه برای گذار از بحران هستهای براساس شناخت راهبردی، درک سیاست بین الملل، وقوف بر مؤلفه های حقوق بین الملل و میزان بهره گیری از فرصت ها برای متقاعدسازی انجام گرفته است.
چنین قابلیت هایی به گونه قابل توجهی بر دستاوردهای دیپلمات ها در روند مذاکرات تأثیر به جا میگذارد. واقعیت آن است که جهان غرب دارای نقشه راه برای کاهش توان هستهای ایران بوده است. تحریم های اقتصادی ایران در قالب قطعنامه های 1696، 1737، 1747، 1803، 1835 و 1929 را میتوان گام آغازین برای کاهش قابلیت های راهبردی ایران دانست. اگرچه رئیس جمهور و کارگزاران اجرایی ایران در فرآیند دیپلماسی هستهای دولت قبل بر این اعتقاد بودند که تحریم ها هیچ تأثیری بر ساختار اقتصادی ایران به جا نمیگذارد و قطعنامه ها به مثابه کاغذپاره محسوب میشود، اما واقعیت های ناشی از سیاست تحریم با ادراک مقامات سیاسی و اقتصادی دولت قبل متفاوت بوده است که نتیجه این واقعیتها در انتخابات ریاست جمهوری 92 و گزینه پیروز این انتخابات متجلی شد.
2. نتایج حاصل از کنش دیپلماتیک در روند تنظیم توافق جامع هسته ای
تلاش های دیپلماتیک ایران در شرایطی انجام گرفت که محدودیت های بین المللی برای کاهش قدرت اقتصادی، اعتبار سیاسی و ضرورت های امنیتی ایران در حال افزایش بود. در نتیجه چنین فرآیندی زمینه برای ائتلاف گروه های اسرائیل محور و گروه های عرب محور در آمریکا ایجاد شده و ائتلافی از نیروهای ضدایرانی در سیاست بین الملل گسترش یافت. روندی که در دستور کار قرار گرفت، معطوف به اتخاذ سازوکارهایی برای دستیابی به حداقل های ممکن در فضای تهدیدهای تصاعدیابنده بین المللی بود در عین حال با توجه به محدودیت های بین المللی که تأثیر خود را بر قابلیت راهبردی ایران نیز به جا گذاشت ، دستاوردهای هستهای ایران را میتوان در قالب موضوعاتی مورد توجه قرار داد : اولاً کشورهای گروه 1+5 روند غنی سازی اورانیوم در ایران را مورد پذیرش قرار دادند. ثانیا، برخی از کشورهای گروه 1+5 اعلام آمادگی نمودند که در پروژه های هستهای ایران به ویژه رآکتور تولید برق مشارکت نمایند. ثالثا، امکان افزایش ظرفیت غنی سازی ایران بعد از دوران محدودیت های اعلام شده وجود خواهد داشت. رابعا اگرچه تحریم ها در زمان اعلام توافق برداشته نخواهد شد، اما روند تخفیف تحریم ها و لغو تحریم ها وجود داشته و در روند ادامه دیپلماسی هستهای مورد توجه قرار خواهد گرفت. خامساً، زمینه ایجاد تعامل سازنده ایران با کشورهای جهان غرب فراهم میشود. سادساً، بخشی از تحریم تسلیحاتی ایران با موافقت شورای امنیت سازمان ملل حذف خواهد شد. تلاش روسیه برای حذف تحریم تسلیحاتی ایران زمینه های لازم برای گسترش روابط دفاعی ایران و روسیه در آینده را فراهم خواهد ساخت.
3. چالش های اوباما در روند تصویب موافقت نامه جامع هسته ای
هر یک از دستاوردهای ایران و کشورهای گروه 1+5 را میتوان در فضای مربوط به سیاست قدرت تحلیل کرد. وقتی گروهی از کشورها در شرایط قدرت مازاد باشند، طبیعی است که آنان به اهداف و نتایج مؤثرتری در فرآیند دیپلماسی هستهای نایل خواهند شد. در چنین شرایطی است که اوباما در داخل آمریکا با مشکلات زیادی در روند تصویب این موافقت نامه روبه رو خواهد شد. گروه های اسرائیل محور بر این اعتقادند که نباید آمریکا اجازه غنی سازی اورانیوم به ایران را میداد. این گروه ها بر این اعتقادند که اگر تحریم ها علیه ایران حذف شود، در آن شرایط تحرک ایران در محیط منطقهای و بین المللی افزایش خواهد یافت.
اوباما در اولین واکنش نسبت به توافق جامع هستهای ایران و کشورهای 1+5 بر این موضوع تأکید داشته است که اگر کنگره توافق انجام شده را مورد تصویب قرار ندهد، آن را وتو خواهد کرد. تیم سیاست خارجی آمریکا بر این اعتقادند که موافقت نامه ایجادشده قدرت مازاد راهبردی بیشتری را برای آمریکا داشته است. در این ارتباط، جان کری به مخالفین خود هشدار داده است که اگر این موافقت نامه حاصل نمیشد، ایران از قابلیت لازم برای گریز هستهای برخوردار بوده، در حالی که از این مقطع زمانی به بعد باید در برابر نهادهای بین المللی پاسخگو باشد.
واقعیت آن است که تبیین چنین استدلال هایی نمی تواند مانع از محدودیت های کنگره علیه اوباما شود. اوباما بر این اعتقاد است که به اقدامات تاریخی موثری در سیاست بین الملل دست زده و در نتیجه زمینه کاهش تهدیدات ایران علیه آمریکا و جهان غرب را به وجود آورده است. در حالی که مخالفین وی بر این موضوع تأکید میکنند که موافقت نامه هستهای منجر به کاهش قدرت راهبردی ایران نشده و پایان یافتن تحریم ها موقعیت دولت برای بهینه سازی شرایط اقتصادی جهت ارتقاء برنامه های دفاعی، امنیتی و نظامی که دارای اثربخشی راهبردی در محیط منطقهای و بین المللی است را فراهم میسازد. به نظر میرسد اوباما مسیر دشواری را برای اجرایی کردن برنامه جامع اقدام مشترک پیش رو داشته باشد.
ارسال نظر