به گزارش پارس به نقل از کیهان، یک منبع آگاه از روند مذاکرات ایران و 5+1 در گفتگو با رجانیوز با اعلام این خبر اعلام کرد که پس از تغییر مسیر آمریکا در ساعات پایانی که در شامگاه چهارشنبه افق مذاکرات را تیره کرد، هم‌اکنون تلاش‌ها به سمت تاکید بر روی توافق لوزان به عنوان چارچوب توافق احتمالی معطوف شده است، این در حالی است که موارد موجود در چارچوب توافق لوزان، کاملا مغایر با معیارهای یک توافق خوب بوده و کشور را با آسیب‌های جدی در حوزه امنیت ملی روبرو خواهد کرد.

به گفته این منبع آگاه، آمریکایی‌ها درباره متن قطعنامه شورای امنیت و تحریم‌هایی که قرار است در این قطعنامه گنجانده شود پای خواسته‌های خود را فراتر از خواسته‌های قبلی گذاشتند و عملا به دنبال آن هستند که علاوه بر حفظ رژیم تحریم‌های خود، ساختار تحریم‌های شورای امنیت را نیز حفظ کنند.

شگرد آمریکا برای تحمیل برخی توافقات به طرف مقابل در دقیقه 90، شگردی است که پیش از این و در توافق ژنو نیز با موفقیت از سوی آمریکا پیاده شد، به نحوی که پیشنهادهای مطرح شده از سوی آمریکا در مذاکرات مسقط که کاملا متفاوت با توافقات قبلی با ایران بود، هر چند در ابتدای کار با عصبانیت و حیرت طرف ایرانی  روبرو شد، اما در نهایت  به موافقت با این پیشنهادات در مذاکرات بعدی و توافق لوزان منجر شد.

بر همین اساس، تجربه ژنو، تمدید ژنو و لوزان، از جمله تجربه‌های موفق آمریکایی‌ها برای به دست آوردن امتیازات بیشتر در دقیقه 90 مذاکرات بوده است.

ادامه یافتن مذاکرات با وجود زدن زیر تعهدات در دقیقه 90 بیانگر آن است که آمریکایی‌ها در ساختار محاسباتی خود به این نتیجه رسیده‌اند که فشار بیشتر نه تنها سبب بن‌بست مذاکرات نمی‌شود بلکه باعث جلوگیری از ارائه درخواست‌های بیشتر طرف مقابل شده و به منظور جلوگیری از افزایش درخواست‌های زیاده‌خواهانه آمریکا، طرف مقابل حاضر است برای توافق بر سر موضوعات محل اختلاف نیز کوتاه بیاید. این سیاست آمریکایی‌ها کار را به جایی رسانده که اکنون مباحث را به این سمت بکشاند تا توافق لوزان را به عنوان محور و مبنای توافق نهایی به حساب آورد، این در حالی است که آنچه در لوزان مورد توافق قرار گرفته با خطوط قرمز نظام فاصله بسیاری دارد به گونه‌ای که موارد متعددی از محورهای لوزان، در ماه‌های گذشته به عنوان خطوط قرمز قطعی نظام مطرح شده و با صراحت تیم مذاکره‌کننده ایران از پذیرش آن تعهدات در توافق نهایی نهی شده‌اند.

بازرسی‌‌های نظامی و فراقانونی، محدودیت‌ گسترده  در تحقیق و توسعه دانش و صنعت هسته‌ای و توقف تدریجی و مشروط بسیاری از تحریم‌های مهم بهمراه حفظ ساختار کلی تحریم‌های آمریکا و سازمان ملل، از مهمترین محورهای توافق لوزان بوده است که مبنا قرار گرفتن آن برای توافق نهایی، به هیچ‌وجه خطوط قرمز و منافع اصلی نظام را تامین نخواهد کرد.

چند مسئله مهم حل نشده همچنان در دستور کار مذاکرات

اخبار منتشره از مذاکرات وین همچنان متناقض است.

خبرگزاری شینهوا دیروز به نقل از منابع دیپلماتیک نوشت: کاهش اختلافات و شکاف‌ها همچنان ادامه دارد و مرحله نهایی مذاکرات فرا رسیده است و احتمالاً امروز توافق حاصل می‌شود.

این منبع دیپلماتیک در عین حال گفت: «بخش‌های خاصی» از تحریم‌های ایران رفع خواهد شد اما هنوز زمان‌بندی دقیق آن مورد توافق طرفین قرار نگرفته است.

خبرگزاری فرانسه نیز در گزارشی مدعی شد 98 درصد از متن توافق تمام شده و دو یا سه مسئله مهم باقی مانده است. طول مدت هر گونه توافق احتمالی و نیز لغو تحریم‌های بین‌المللی علیه ایران از جمله تحریم تسلیحاتی از سوی سازمان ملل از جمله مسائلی است که نیاز به حل و فصل دارد.

همزمان سایت‌های انتخاب، عصر ایران و تابناک در خبری با مضمون مشترک، به نقل از یک منبع نامعلوم، از برخی محورهای توافق احتمالی خبر داده‌اند از جمله «لغو همه تحریم‌ها به نحوی که ایران از این پس یک کشور تحت تحریم شناخته نخواهد شد» «لغو تحریم‌های اقتصادی بانکی و مالی در روز اجرای توافق»، «لغو تحریم‌های تسلیحاتی در عین برخی محدودیت‌های موقت»، «قطعنامه شورای امنیت برای خروج ایران از ذیل فصل هفت منشور به مدت زمان اجرای قطعنامه جدید محدود بوده و در پایان مهلت ملغی خواهد شد». این منبع آگاه گفته «برای اولین بار است که یک کشور ذیل تحریم‌های فصل 7 موفق گردیده با مذاکرات و دیپلماسی از این وضعیت خارج شود».

برخلاف این ادعا، آمریکا مصمم است ساختار و شاکله تحریم‌ها را حفظ کند و قطعنامه جدید را بهانه‌ای برای گنجاندن ایران ذیل فصل 7 و تلقی ایران به عنوان تهدید علیه امنیت جهانی قرار دهد.

اما به گزارش واشنگتن فری بیکن وزیر دفاع آمریکا گفت توافق با ایران براساس راستی‌آزمایی است، نه اعتماد و بازرسی از تأسیسات نظامی هم از ملزومات این راستی‌آزمایی است.

خبرگزاری آسوشیتدپرس نیز در گزارشی نوشت: «موضوع دسترسی بازرسان سازمان ملل به سایت‌های نظامی ایران و نیز درخواست ایران مبنی بر برداشته شدن تحریم‌های تسلیحاتی غرب علیه ایران به عنوان بخشی از توافق در واقع تنها اختلافات باقی مانده هستند. در موضوع دسترسی بازرسان، آمریکا نمی‌خواهد هیچ محدودیتی را در این باره بپذیرد، این در حالی است که ایران می‌گوید دسترسی بدون محدودیت غرب به سایت‌های نظامی ایران در واقع می‌تواند پوششی برای جاسوسی غرب از قدرت نظامی ایران باشد. اما در مورد برداشته شدن تحریم‌های تسلیحاتی علیه ایران، روسیه و چین نیز از این موضوع حمایت کرده‌اند که مورد اختلاف آمریکا و برخی از کشورهای اروپایی است».

در این گزارش آمده است: به نظر نمی‌رسد ایران تا زمانی که از لغو تحریم‌ها اطمینان حاصل کند، برنامه هسته‌ای خود را محدود کند.

روزنامه نیویورک تایمز هم نوشت: جان‌کری، وزیر امور خارجه آمریکا از وجود برخی اختلاف‌های دشوار بر سر راه مذاکرات هسته‌ای ایران خبر داد که برای دستیابی به یک توافق بزرگ باید حل شوند. او در توئیتر نوشت: «اختلافهای دشواری باقی مانده است که باید حل شود.»

نیویورک تایمز می‌افزاید: تأکید ایران بر لغو تحریم‌های تسلیحاتی سازمان ملل یکی از این اختلافها است.

یادآور می‌شود لغو کلیه تحریم‌های اقتصادی و مالی بانکی در روز توافق، زیر 10 سال بودن تعهدات توأم با محدودیت هسته‌ای ایران، ممنوعیت بازرسی در مراکز نظامی و دانشمندان، تداوم روند تحقیق و توسعه و ساخت و سازها در دوره توافق، لغو تحریم‌های تسلیحاتی به عنوان ساختار تحریم‌ها، عدم احاله و موکول کردن اجرای تعهدات طرف مقابل به گزارش آژانس، از جمله خطوط قرمز جمهوری اسلامی ایران برای دستیابی به توافق است.

یادآور می‌شود قریب یک سال است که منابع سیاسی و رسانه‌ای می‌گویند 95 تا 98 درصد اختلافات حل شده و تنها چند درصد مانده اما ظاهراً این چند درصد، مسائل مهم و اصلی و مبنایی توافق است که آمریکا قصد حل شدن آن را ندارد.

قرار بود تدبیر کنیم نه اینکه مردم را سرخورده کنیم

یک عضو حزب اعتدال و توسعه (و عضو ستاد انتخاباتی روحانی) معتقد است نباید افکارعمومی را در مذاکرات دچار توهم کرد.

«امین-ر» از اعضای ستاد تهران دکتر روحانی در انتخابات 92 ضمن یادداشتی در بهارنیوز نوشت:عده‌ای منتظرند ببینند فردای توافق، خورشید از کدام سو طلوع می‌کند! عده‌ای نیز دل به شب توافق بسته‌اند و حتی تحمل صبر تا سحر را نیز ندارند. این ناشی از محتوای شخصیت است که به سوژه‌ای از خرده‌شکسته‌های نوستالژیک بدل شده و باری سنگین از مسئولیت بر دوش اعتدالیون افزوده شده است چرا که این سرمایه‌گذاری‌ها، روز پایان خود را دارد.

وی می‌افزاید: اما و هزار اما که امید همه موضوع شب و فردای توافق نیست که قطعا امید جوانان سرمایه صادقانه ماست. سهمی از این نوای شور و شیپور از جنس وهم است و موجب شده به رفع تحریم‌ها به مثابه جراحی پلاستیکی نگاه شود که از فردای عمل، چهره زشت یا زیبای اقتصاد ایران را مجلل می‌کند یادمان نرود که ما در خرداد نود و دو سکان را به واقع‌گرایی و عقلانیت سپردیم و نه حرکات موجی که برای مردم سرخوردگی را در پی دارد و برای دولت مردان تجربه‌ای از سیکل عشق و نفرت بودن.

وی با تاکید بر لزوم شادی می‌نویسد: «اما نه به سان شادی کوری که از شدت سرمستی به آتی، در چاهی عمیق‌تر گرفتار آید».

شجاعت بالاتر پذیرش اشتباه است

«آقای روحانی می‌گوید شجاعت فقط در جنگ نیست و گاه شجاعت در صلح و عقب‌نشینی بالاتر است. به ایشان باید گفت شجاعت بالاتر از این در زمانی است که آقای رئیس‌جمهور پشت تریبون بروند و به ملت ایران بگویند، من در مقایسه کردن جامعه کنونی ایران با جامعه کوفه در زمان امام‌حسن(ع) اشتباه کردم.»

روزنامه رسالت با انتشار این مطلب نوشت: رئیس‌جمهور محترم در کنگره سبط النبی در تاریخ 94/4/1 فرمودند باید پرچم صلح حسنی را در جهان به اهتزاز درآوریم. در ضیافت افطاری استانداران هم در تاریخ 94/4/12 با تاکید بر صلح فرمودند: ما باید راه و مسیر امام مجتبی(ع) را ادامه بدهیم. با توجه به سوابق پژوهشی جناب آقای روحانی که در مرکز مطالعات استراتژیک شورای عالی امنیت ملی بوده‌اند این تاکید مکرر بر صلح امام‌حسن(ع) را نمی‌توان ناشی از سهو لسان یا احساسات زودگذر دانست و از آن عبور کرد این‌گونه تاکیدات مکرر از سوی شخصیتی که امروز سکاندار دولت یازدهم است، اعلان یک راهبرد بلندمدت در قبال آمریکاست.

چند سوال در این باره مطرح است: آیا ترسیم راهبردهای کلان نظام جمهوری اسلامی را از جمله راهبرد سیاست خارجی در قبال آمریکا جزء وظایف دولت و رئیس‌جمهور است؟ در اصل 110 قانون اساسی و اولین بند از وظایف یازده گانه‌ای که برای رهبری نظام بیان شده، تعیین سیاستهای کلی نظام پس از مشورت با مجمع تشخیص مصلحت است. اگر تعیین نوع رابطه با ابرقدرتی که شصت سال است با او در حال جنگ هستیم جزء سیاستهای کلی نظام است پس تعیین راهبرد در این زمینه از سوی رئیس‌جمهور نوعی بیراهه روی است. این عمل با قانونگرایی و حقوقدان بودن آقای رئیس‌جمهور منافات دارد.

رسالت می‌افزاید: رئیس‌جمهور طبق تصریح قانون اساسی شخص دوم نظام و رئیس‌ حوزه اجراست. او باید اجراکننده سیاستهای تعیین شده از سوی ولی‌فقیه باشد نه فقط اجرا کننده بلکه ترویج کننده نظرات ولی‌فقیه باشد.

حضرت امام در صفحه 119 جلد 20 از مجموعه صحیفه امام فرموده‌اند:

«آن صلح تحمیلی که در عصر امام‌حسن(ع) واقع شد، به دست اشخاص حیله‌گر درست شد این ما را هدایت می‌کند به اینکه زیر بار صلح تحمیلی نرویم.»

مقام معظم رهبری هم در تاریخ 79/2/1 در مصلی تهران فرمودند: «قدرتهای جهان قادر نیستند حادثه‌ای مثل صلح امام‌حسن علیه‌السلام را بر دنیای اسلام تحمیل کنند. اینجا اگر دشمن زیاد فشار بیاورد حادثه کربلا اتفاق خواهد افتاد».

در حالی که مقام معظم رهبری با صراحت نظر خود را در مورد صلح ظالمانه و تحمیلی به امام‌حسن مجتبی(ع) و انطباق نداشتن آن با شرایط کنونی جامعه را بیان کرده‌اند، چرا باید با بازی کردن با واژه‌ها و کلمات ایشان را موافق با پذیرش صلح حسنی معرفی کنیم؟ آیا واژه  نرمش قهرمانانه که رهبری در مورد صلح تحمیلی شده به امام‌حسن(ع) و در مورد مذاکرات هسته‌ای به کار برده‌اند به این معنا است که امروز ما باید زیاده‌خواهی‌های ظالمانه و تحمیلی آمریکا را بپذیریم؟

رسالت تصریح کرد: مشابه دانستن شرایط امروز ایران با شرایط دوران امام حسن مجتبی(ع) در اولین قدم دولت را در مظان اتهام قرار می‌دهد. زیرا امام‌حسن مجتبی‌(ع) در اثر خیانت مسئولین  و دست‌اندرکاران امور مجبور شدند صلح تحمیلی و ظالمانه معاویه را بپذیرند. مسئولینی که با کاخ سبز معاویه در ارتباط بودند. آیا آقای رئیس‌جمهوری امروز در دولت کسی را سراغ دارند که مخفیانه با کاخ‌سفید مرتبط باشد؟ قطعا ایشان چنین احتمالی را نمی‌دهند. اگر احتمال نمی‌دهند پس چرا شرایط کنونی نظام را مشابه شرایط زمان امام‌مجتبی دانسته و پذیرش همان صلح تحمیلی را برای شرایط کنونی تجویز می‌کنند.

رسالت همچنین نوشت: آیا آقای رئیس‌جمهور شرایط جامعه و مردم ما را مشابه شرایط جامعه زمان امام مجتبی می‌دانند که هیچ‌کس حاضر نبود برای یاری امام به صحنه آید. چرا باید سپاه و ارتش و بسیج و نیروی انتظامی را که میلیونها رزمنده شهادت‌‌طلب‌اند نادیده بگیریم؟ آیا ملت ایران فدایی راه ولایت نیست؟ آیا آخرین قدرت‌نمایی مردم در تشییع شهدای غواص را مشاهده نکردید و ندیدید چگونه این مردم در سخت‌ترین شرایط بیعت خود را با امام و رهبرشان تجدید کردند.

این آقا با خودش چند چند است؟!

«این آقای [...] هم برای خودش پدیده‌ای است».

داریوش سجادی از همکاران سابق نشریات اصلاح‌طلب مطلب فوق را درباره یکی از شبه‌روشنفکران فعال در حوزه تشکیک درباره مبارزه با آمریکا و اسرائیل عنوان کرد و نوشت «این آقای [....] هم برای خودش پدیده‌ای است! از یک طرف هر کجا می‌نشیند، داد و قال راه انداخته که اصلا چه کسی به ما مسئولیت مبارزه با اسرائیل رو داده!؟ از طرف دیگه راه افتاده و رفته در راه‌پیمایی روز قدس و محو اسرائیل شرکت کرده!

این بنده خدا با خودش چند چنده!!!؟

وی می‌افزاید: شخصا بر این باورم چنین رفتاری منبعث از عطش توجه‌طلبی است و به اعتبار همین عطش و علی‌رغم ابراز نظر همیشگی‌اش مبنی بر بی‌اعتقادیش به مبارزه با اسرائیل با حضور در چنین راه‌پیمایی از این که مورد توجه و بلکه اعتراض راه‌پیمایان قرار بگیرد نیز تشفی خاطر می‌یابد.

مشاور سابق کروبی نوشت: در آمریکا یک مثلی هست ناظر بر این مضمون؛ محبوب بودن یا منفور بودن مهم نیست. مهم مشهور شدن است!!! بدین منوال برای این آقا هم تا همین اندازه که با حضور نامتعارف‌اش در راه‌پیمایی روز قدس همه با انگشت تعجب ایشان را به یکدیگر نشان دهند، مراد حاصل است و در ضمیر ناخودآگاهش به ذهن ارضائی مطمح نظرش خواهد رسید.