چرایی موفقیت رویکرد تدافعی سوریه علیه تروریست ها
در عرصه میدانی آنچه نبرد واقعی را تعیین می کند تاکتیک هوشمند و تدافعی ارتش و نیروهای مردمی است که با استفاده از فضای موجود و شناخت منطقه و رهگیری نحو ورود تروریست ها به سوریه رویکرد تهاجمی آنان را ناکام گذاشتند.
به گزارش پارس به نقل از فارس، تاکتیک های تدافعی ارتش و نیروهای دفاع مردمی سوریه در برخورد با تکفیری ها و شکست غیرمنتظره آنان در نبردهای میدانی از سه محور جنوب ، شمال و شمال شرقی سوریه موضوعی است که بیشتر در تحلیل های استراتژیک قابل بحث است. در این راستا شکست تکفیری ها در جبهه جنوب ، شکست داعشی ها در جبهه کوبانی و قلمون و شکست فتح الاسلام در جبهه شمال غربی سوریه موضوعی است که ناتوانی تکفیری ها را به اثبات رساند. گرچه تروریست ها در ادلب به پیشرویی هایی دست یافتند اما مقاومت مردمی کوبانی و شکست مجدد تروریست ها معادله را به نفع نیروهای دفاع مردمی برگرداند. در عین حال پیروزی ارتش و نیروهای دفاع مردمی در مناطقی از استان حسکه توانایی جبهه مقاومت را به اثبات رساند. دلایل این پیروزی های میدانی چیست؟ اتحاد شیعه و سنی در سوریه چه تاثیری بر تحولات میدانی دارد؟ و حامیان تروریست ها بعد از این شکست ها چه سناریوی در پیش خواهند گرفت؟ نوشتار حاضر در صدد تحلیل این وضعیت و پیش بینی سناریوهای بعدی است.
تحلیل رویداد
یپش روی نیروهای دفاع مردمی سوریه و پیروزی این نیروها در گرکی سپی ( تل ابیض ) و گرکی عیسی یا تل عیسی اراده تروریست ها برای ماندن در الرقه را سست نمود. سقوط گرکی سپی به حدی برای تروریست ها ناگوار بود که صدای حامیان آنان را نیز درآورد. گرکی سپی تنها محوری بود که می توانست ارتباط داعش با خارج را حفظ نماید. اما سقوط این منطقه استراتژیک حلقه محاصره را تنگ تر نمود. همزمان نیروهای دفاع مردمی سوریه در جبهه تل عیسی نیز موفقیت هایی بدست آوردند. تل عیسی دروازه ورود به استان الرقه مرکز داعش در سوریه است. تاکتیک داعش برای جبران شکست های تل ابیض و تل عیسی حملات انتحاری و خمپاره ای بود. به طور مثال حمله خمپاره ای داعش به دمشق و ایجاد رعب و وحشت نمونه ای از همین تاکتیک بود. تروریست های داعش در حمله خمپاره ای به دمشق در 28 ژوئن 2015و کشته و زخمی شدن 14 نفر در راستای همین تاکتیک بود.
تروریست های داعش همچنین برای ایجاد رعب و وحشت و جبران شکست تل ابیض و تل عیسی حمله مجدد به کوبانی را آغاز نمودند. گرچه موفق به فتح مجدد کوبانی نشدند اما واقعیت قضیه آن بود که داعشی ها در قالب لباس نیروهای دفاع مردمی توانستند به کوبانی نفوذ نموده و دویست نفر از ساکنان کوبانی را اعدام نمایند. این حملات با حمایت های چراغ سبز ترکیه همراه بود به طوری که حتی سران اپوزسیون ترکیه به حمایت مجدد ترکیه از کوبانی اعتراض نمودند.
در همین راستا پروین بولدان از نمایندگان پارلمان ترکیه با اشاره به حمایت ترکیه از داعش اعلام نمود که حمله مجدد داعش به کوبانی ناشی از حمایت صدام های جدید از این گروه تروریستی بود. اشاره پروین بولدان به صدام های جدید شخص اردوغان بود. اردوغان در جبهه سیاسی شکست سنگینی خورد و به اهداف مدنظر حزب عدالت و توسعه یعنی تغییر نظام پارلمانی به ریاستی و کسب اکثریت آرا نشد. بنابراین حمایت از داعش و حمله مجدد به کوبانی را در پیش گرفت. با فتح کوبانی و کشته شدن بیش از 60 تروریست داعشی در کوبانی هم ترکیه به اهدافش نرسید و هم داعش شکست خورد. کوبانی اسطوره شکست ناپذیری داعش را از بین برد و داعش به آسانی از عملیات علیه این شهر کوتاه نخواهد آمد. حمایت ترکیه نیز بخاطر تظاهرات حمایت از کوبانی در ترکیه بیشتر خواهد شد. در روزها و فته های آینده تنش های نوینی در کوبانی روی خواهد داد که یپش بینی آن نیاز به گذر زمان است. حتی در صورت اتخاذ رویکرد تهاجمی از سوی نیروهای دفاع مردمی سوریه و ورود به شهر الرقه احتمال دخالت نظامی ترکیه در سوریه حتمی است.
توجه تروریست ها به حسکه از دیگر نتایج شکست های نوین است. حسکه می تواند پل ارتباطی الرقه به حلب باشد . حسکه موقعیت ویژه ای دارد و فتح این شهر به معنی ورود به حلب است به عبارت بهتر پیوند تروریست ها با فتح الحسکه روند پیروزی را برای آنان تسهیل می نماید. اما نیروهای مردمی و ارتش سوریه در این شهر از قدرت بالایی برخوردارند. اگر تروریست ها از جبهه غربی الحسکه از قدرت مانوور برخوردارند ارتش و نیروهای مردمی در سوریه در مرکز و شمال و شمال غربی الحسکه از قدرت بالایی برخوردارند. نتیجه این روند تمرکز طرفین بر حلب است. نشست مشترک سرتیپ «محمد خضور»، فرمانده نظامی ارتش سوریه در منطقه شرقی با فرماندهان کمیتههای دفاع مردمی کُردهای سوریه و همچنین نیروهای عشایر منطقه از جمله الصنادید، السوتورو و الشیعطات بیانگر آمادگی مردمی در الحسکه علیه داعش است. فرمان عمران الزعبی وزیر اطلاع رسانی سوریه علیه داعشی ها و ورود سرهنگ عسصام الزهرالدین از فرماندهان بالای ارتش سوریه بیانگر اهمیت راهبردی این شهر در معادلات میدانی است.
در حلب نیز ترکیب تروریست ها و اختلاف آنان از یک سو و ائتلاف نیروهای مردمی و ارتش موازنه جنگ را تعیین می کند. مناطق صلاح الدین و شیخ المقصود به طور کامل در اختیار نیروهای مردمی است و ارتش هم بر قسمت بزرگی از حلب تسلط دارد. در عین حال حمایت های حامیان تروریست ها باعث بی توجهی آنان نخواهد شد. اما همزیستی مسالمت آمیز مردم حلب و نفرت آنان از تروریست های خارجی مساله ای است که نیروهای مردمی و ارتش از آن به خوبی آگاه هستند. علاوه برآن عدم آشنایی تروریست ها با مناطق شهر حلب درصد پیروزی آنان را کاهش می دهد.
در شهر ادلب نیز گرچه فتح الاسلام با حملایت عربستان پیروزی های چشمگیری بدست آورده است اما شکست تروریست ها در قلمون و قطع ارتباط تروریست ها با تکفیری های لبنان، تکفیری ها را به عملیات های انتحاری خواهد کشاند. عملیات های انتحاری برای توریست ها در القمون و حومه ریف دمشق بیانگر تنگ شدن حلقه محاصره است. این نبرد می تواند تمامی طرح های تجزیه طلبانه علیه سوریه را خنثی سازد. با توجه به هماهنگی حزب الله لبنان و ارتش سوریه قدرت مانور توریست ها در این منطقه در طی شش ماه اخیر کمتر شده است.
اما در جبهه جنوب نبردها سنگین تر است. خشم عربستان از تحولات یمن و رویکرد تهاجمی ملک سلمان ناشی از تغیر موازنه در جبهه جنوبی است. عملیات طوفان جنوب و ورود بیش از 2500 نفر از تروریست های تکفیری بیانگر اهمیت این نبرد است. این نبرد نیز برخلاف نبرد شمال از حمایت قاطع اردن و اسرائیل برخوردار است. اردن بخاطر همسویی با محور سازش در منطقه و اسرائیل بخاطر حضور تاریخی سوریه در خط مقدم نبرد عربی- اسرائیلی با هدف تجزیه سوریه از تروریست های جنوب سوریه حمایت می کند. حمایت اطلاعاتی، مداوای مجروحان تکفیری و ارائه تسهیلات ارتباطی عمده ترین کمک های رژیم صهیونیستی به جبهه تکفیری های جنوب سوریه است. در این جبهه گرچه حضور ارتش سوریه به مانند جبهه مرکزی قدرتمند نیست اما هماهنگی کمیته های مرمی و عشایر جنوب مانع محکمی علیه تروریست هاست. درعا عمده ترین شهر منطقه جنوبی است که از اهمیت راهبردی برخوردار است . درعا چون کانون اعتراضات مردمی است برای تروریست های جبهه جنوبی اهمیت مضاعفی دارد.
سناریوهای پیش رو و تلاش حامیان خارجی تروریست ها :
تهاجم همه جانبه با حمایت منطقه ای: مجموعه عملیات های اخیر در چند هفته اخیر بیانگر تلاش همه جانبه تروریست ها و ائتلاف آنان علیه سوریه است. این ائتلاف همسو با تلاش های قطر، عربستان و ترکیه است. گرچه عربستان و ترکیه در رابطه با بحران یمن چالش هایی دارند اما هر دو کشور متفق القولند که بشار الاسد باید از صحنه سوریه برود. در این سناریو با توجه به روحیه تدافعی ارتش و نیروهای دفاع مردمی قدرت مانور تروریست ها کمتر است و نیازمند ائتلاف گروههای تروریستی است که با توجه به اختلافات ایدئولوژیک تنش میان آنان حتمی است. گرچه در کوتاه مدت ممکن اسن پیروزی هایی بدست آورند اما عمق اختلافات فراتر از توافق بلندمدت است.
افزایش حملات انتحاری و خمپاره ای: حمله به مسجد شیعیان در کویت، حمله به کمپین انتخاباتی حزب دموکراتیک خلق ها در جنوب شرق ترکیه، حمله انتحاری در کوبانی و الحسکه و حمله خمپاره ای به ریف دمشق در چارچوب سناریوی مذکور قابل بحث است. تروریست های داعش سعی دارند با ایجاد این سناریو بین مردم و ارتش سوریه شکاف ایجاد نمایند.
همسویی با اسرائیل به مظنور تجزیه سوریه: تکفیری ها و رژیم صهیونیستی در سوریه یک هدف مشترک دارند. این هدف مشترک تجزیه سوریه است. با توجه به وحدت ملی در سوریه داعش بهترین ابزار اسرائیل برای پیاده نمودن سناریوی فوق است. این سناریو با توجه به تشدید درگیری ها در عراق و حمایت آمریکا از تسلیح سنی های عراق ، مدلی جایگزین برای سوریه نیز هست.
برآیند رویداد :
نگاهی به حوادث تل ابیض نشان می دهد که تروریست ها خطر را احساس نموده اند. بخصوص اینکه ورود نیروهای دفاع مردمی به تل عیسی فاصله آنان با مرکز تروریست ها را به 50 کیلومتر رساند. حمله انتحاری و حمایت منطقه ای نیز پاسخی به این شکست ها بود. ترکیه و عربستان برای توقف این پیروزی ها متوسل به حمایت بیشتر شدند. بخصوص که شکست داعش در کوبانی شکست ترکیه نیز بود. اما در عرصه میدانی آنچه نبرد واقعی را تعین می کند تاکتیک هوشمند و تدافعی ارتش و نیروهای مردمی است که با استفاده از فضای موجود و شناخت منطقه و رهگیری نحو ورود تروریست ها به سوریه رویکرد تهاجمی آنان را ناکام گذاشتند. مساله مهمتر در تحولات میدانی شناخت مردم از نوع عملیات های انتحاری است . مردم و عشایر سوریه با استفاده از تجریه قلمون و کوبانی به این نتیجه رسیده اند که عملیات های انتحاری آخرین گزینه تروریست ها برای بقا است. همچنین فرار تروریست ها از تل ابیض و القلمون بیانگر ناکامی این گروه در تحقق اهداف از پیش تعیین شده است. تهدیدهای ترکیه نیز ناشی از همین ناتوانی است چرا که شکست داعش برابر است با شکست ترکیه ی اردوغان.
ارسال نظر