دیدارهای محرمانهای که افشا شد
به گزارش پارس به نقل از دیپلماسی ایرانی افشای دیدارهای محرمانه دو مقام اسرائیلی و سعودی که در آن طرفین درباره آنچه «خطرات ناشی از ایران به عنوان دشمن مشترک» می خوانند، گفت وگو کرده اند، حکایت از خواسته رژیم صهیونیستی مبنی بر تضعیف و تحلیل جبهه مقاومت و توان کشورهای اسلامی دارد. هر کدام از کشورهای اسلامی و عربی در صحنه منطقه ای و بین المللی از ظرفیت های ویژه ای برخوردار هستند که اسرائیل نیز به این مساله واقف است. آنها همچنین به خوبی می دانند که کشورهای اسلامی و عربی ظرفیت ها و توانمندی های بالایی داشته و بر اقداماتی که این کشورها از زمان تشکیل رژیم نامشروع صهیونیستی انجام می دهند، اذعان دارند. مسئولان رژیم صهیونیستی همچنین تحریم نفت عربستان و افزایش قیمت نفت پس از جنگ اسرائیل با کشورهای عربی را به یاد دارند. از این رو تمام تلاششان بر این بوده که بر اساس دکترین خود ابتدا در صحنه منطقه ای تا آنجا که امکان دارد، با کشورهای پیرامونی فلسطین اشغالی رابطه برقرار کرده و سپس صرف نظر از نوع رابطه آن را تبدیل به یک رابطه عادی کنند که از آن به اصطلاح تطبیع - عادی سازی (روابط اسرائیل و اعراب)- یاد می شود. پس از آن در صحنه بین الملل با اتکا به کشورهای بزرگ، قدرتمند و مطرح، تلاش می کنند خود را از انزوا خارج کنند که به طور حتم نوع ارتباط رژیم صهیونیستی با آمریکا، انگلیس و سایر کشورهای اروپایی در این راستا تعریف می شود.
آرمانهای انقلاب اسلامی ایران و توجه به حمایت از مظلوم در برابر ظالم و همچنین حمایت از مسایل حق طلبانه ملت ها، نمی تواند مورد قبول اقدامات ستمکارانه برخی کشورها در منطقه باشد. این امر در کنار شکست های پی درپی اسرائیل و همپیمانانش چه در صحنه منطقه ای و چه بین المللی به ویژه از سال 1982، جنگ های پس از آن و مقاومت 33 روزه و... مقامات صهیونیستی را به این نتیجه رسانده که با استفاده از اختلاف های جهان اسلام و همچنین اختلاف نظرها میان طوایف مختلف مذهبی، از جریان های تکفیری تروریستی با نماد داعش به نفع خود بهره برداری کند. در این راستا کشوری که می تواند بیش از هر کشور دیگری بر روی آن تمرکز داشت، عربستان سعودی است. اسرائیل سعی دارد با دست زدن به پاره ای از اقدامات و هماهنگی ها با این کشورها برای بهره برداری هرچه بیشتر از جریان های تکفیری که زادگاه آن در عربستان سعودی بوده و این کشور نقش بسزایی در حمایت از این گروه ها ایفا می کند، علیه جبهه مقاومت با حمایت و هدایت جمهوری اسلامی ایران اقدام کند. از نظر رژیم صهیونیستی ، جبهه مقاومت یک خطر بالفعل به شمار می رود. گرچه جریان های تکفیری و تروریستی و داعش از گذشته مورد حمایت کشورهای عربی و همچنین طرف های بین المللی از جمله اسرائیل بودند و هدفشان برقراری امارت اسلامی به سبک خود بوده و اعلام کردند حتی در کشورهای مختلف منطقه هدف خود را پیاده می کنند و اسرائیل نیز می داند داعش روزی تهدیدی علیه آن خواهد شد، اما با مطرح کردن این ایده که خطر داعش بالقوه بوده و خطر جبهه مقاومت بالفعل است، برای گذار از این مرحله از طرفیت ها و توانمندی های داعش بهره برداری می کند. این در حالی است که داعش با علم به این مساله در حال بهره برداری از حمایت های مالی و تسلیحاتی است.
موضوع دیگر آنکه، پس از آغاز حرکت بیداری اسلامی در 2011، شاهد اوج گیری اقدامات و هماهنگی ها نه فقط میان عربستان و اسرائیل بلکه میان کشورهایی هستیم که در این زمینه سهیم اند. آنها تلاش کرده اند معادلات را تغییر دهند. از سال 2011 تمرکز و هدف اصلی آنها بر روی سوریه بوده است. اما با گذشت 4 سال نه تنها توفیقی به دست نیامده، و نه تنها حماس، گروه های فلسطینی مقاومت و جهاد اسلامی تضعیف نشده، بلکه در سال 2012 و 2014 این گروه ها درس بزرگی به اسرائیلی ها دادند. درس گروه های مقاومت با وجود طرح جدید اسرائیل و اعراب برای هماهنگی بیشتر و به منظور تقویت داعش و حمایت تسلیحاتی و مالی صورت گرفت که هیچ فایده ای حاصل نشد. از طرفی شاهد قوی تر و منسجم تر شدن سوریه هستیم. بنابر اعتراف و پیش بینی مرکز تحقیقاتی دانشگاه مریلند آمریکا پیش از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در سوریه، بیش از 70 درصد مردم به بشار اسد رای دادند. در عین سازمان تحقیقاتی در قطر نیز پیش بینی کرده بود اکثریت مردم سوریه موید نظام بوده و بشار اسد رای خواهد آورد.
نتیجه آنکه با وجود همه تلاش های صورت گرفته و بر اساس قضاوت منصفانه، هرچند اقدامات اسرائیل با برخی کشورهای عربی به منظور کندتر کردن روند امور در جبهه مقاومت اثرگذار بوده، اما جبهه مقاومت با توان هر چه بیشتر به راه خود ادامه داده است و آنها نتوانستند بر اساس طرحی که در نظر داشتند که طبق آن سوریه در سریع ترین زمان ممکن با شکست مواجه شود، آن را عملی کنند.
ارسال نظر