به گزارش پارس، اگرچه تا فرا رسیدن انتخابات مجلس شورای اسلامی فاصله زمانی زیادی باقی‌مانده است، اما تکاپوی احزاب گوناگون، اعم از اصولگرا، اصلاح‌طلب و سایر جبهه‌بندی‌های سیاسی، مدت‌ها است که در فضای سیاسی کشور آغاز و همایش‌های گوناگونی نیز تاکنون در این رابطه برگزار شده است.
 
 
هم اکنون در داخل جبهه اصولگرایان سه تشکل جبهه پایداری، حزب موتلفه اسلامی و جبهه اصولگرایان انقلاب اسلامی به یک ائتلاف نسبی در خصوص انتخابات مجلس رسیده‌اند و حتی گاه بیانیه‌های مشترکی نیز در نورد برخی وقایع صادر کرده‌اند که نشان دهنده جدی بودن این ائتلاف است. امیدواری بسیاری وجود دارد که این ائتلاف همزمان به یک تشکل فراگیر سیاسی در انتخابات مجلس شورای اسلامی تبدیل شود و وقایع انتخابات ریاست جمهوری سال 1392 تکرار نشود. اما سؤالی اساسی که در این بین وجود دارد، این است که آیا می‌توان تنها با وحدت امیدوار به پیروزی در یک ماراتن سخت انتخاباتی بود یا باید به دنبال عناصر دیگری بود که هم اکنون کمبود آنها در فضای انتخاباتی و سیاسی کشور به شدت به چشم می‌خورد.
 
 
 
    نقش پر رنگ احزاب
احزاب در فضای سیاسی هر کشوری نقش مهم و سرنوشت‌سازی بر عهده دارند، چراکه علاوه بر فعالیت‌های سیاسی وظیفه اداره کشور را بر اساس دیدگاه‌ها و اصول بنیادین خود بر عهده دارند.
 
 
مطالعه‌ای کوتاه در سیر تحولات جوامع پیشرفته و همچنین تحولات سیاسی چند دهه بعد از انقلاب اسلامی و فراز و نشیب‌های آن، جای تردیدی باقی نمی‌گذارد که تشکیل احزاب سیاسی به عنوان پیش‌نیاز توسعه سیاسی یک ضرورت انکار ناپذیر است، اما به هیچ عنوان نمی‌توان بدون یک برنامه مدون برای نیل به قدرت سیاسی انتظار توسعه سیاسی را در ایران داشت.
 
 
هیچ حزب، حرکت و جنبشی نمی‌تواند به طور طبیعی جانشین دولتی شود، مگر اینکه با کسب یک سلسله شایستگی‌ها و صلاحیت‌هایی که مورد قبول مردم بوده و بتواند آلترناتیوی برای رقیب خود باشد. معمولاً دولت‌های حاکم با عملکرد‌های خلاف خود به طور طبیعی دچارمشکل می‌شوند. در چنین شرایطی احزاب با انتخاب افراد صالح و داشتن یک برنامه دقیق می‌توانند رقیب را در یک انتخابات آزاد و عادلانه شکست دهند.
 
 
در نظام جمهوری اسلامی ایران به دلیل اهمیتی که رأی مردم در عرصه انتخابات گوناگون دارد، حفظ سلامت انتخابات به طور کامل تضمین شده است و هم اکنون تمام رده‌های نظام جمهوری اسلامی ایران از بالاترین سطح بر حق الناس بودن رأی مردم تأکید داشته و صیانت از آرای مردم را یک وظیفه دینی می‌دانند و نکته جالب در اینجاست که بیشترین حملات صورت گرفته علیه فضای دمکراسی در نظام جمهوری اسلامی ایران نیز در قالب حمله به سلامت انتخابات صورت گرفته است.  از سوی دیگر به دلیل وجود شورای نگهبان و نهادهای نظارتی امکان رسوخ عناصر فاقد صلاحیت به حداقل می‌رسد، کما اینکه در نظام‌های مختلف رأی‌گیری در دنیا نیز فیلترهایی برای جلوگیری از ورود عناصر نامطلوب به جریان‌های انتخاباتی پیش بینی شده است. با این حال به نظر می‌رسد که نبود سیستم برنامه‌ریزی مدون برای ارائه برنامه جهت اداره امور، بزرگ‌ترین اشکال امروز رقابت‌های انتخاباتی، به خصوص در انتخاباتی شبیه انتخابات مجلس است.
 
    رشدی که به بلوغ نرسیده است
 
 
البته‌ می‌توان این نکته را در نظر گرفت که نظام حزبی در فضای سیاسی ایران هیچ گاه نتوانسته است به نقطه بلوغ خود برسد، اساسا در دوره نظام شاهنشاهی فضای دیکتاتوری جایی برای فعالیت‌های حزبی قرار نمی‌داد و پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز احزاب نتوانستند به بلوغی دست یابند که انتظار آن می‌رفت.
 
 
امروزه بر همگان آشکار است که فقدان احزاب صالح و قدرتمند موجب بروز نابسامانی‌های عدیده در عرصه اداره امور جامعه و آسیب‌های جدی به منافع ملی و عمومی شده و در غیبت احزاب صالح و قدرتمند، برخی از محافل قدرت و ثروت تلاش می‌کنند با نفوذ در مراکز قدرت، بر منافع ثروت و قدرت کشور تسلط یابند و با استفاده از پول‌های کثیف از احساسات مردم سوءاستفاده کنند و آرای مردم را به بازی بگیرند و بر مسند قدرت تکیه بزنند، بدون اینکه در قبال مردم و خواسته‌های آنان پاسخگو باشند.  از سوی دیگر نتیجه این عدم بلوغ را می‌توان در حرکت لنگان لنگان احزاب گوناگون در ارائه برنامه‌ای قابل اجرا برای اداره کشور در صورت دستیابی به قدرت ملاحظه کرد.
حالا به نظر می‌رسد که باید خط پایانی بر این بلوغ کشیده شود و می‌توان این کار را با ارائه برنامه‌ای مدون برای مجلس شورای اسلامی از سوی احزاب اصولگرا آغاز کرد.
 
    ظرفیت بی‌پایان برای خدمت به مردم
 
 
مجلس شورای اسلامی اصلی‌ترین نهاد قانونگذاری در کشور است و به تعبیر رهبر کبیر انقلاب اسلامی در راس امور قرار دارد که نشان از توان این نهاد برای کمک به پیشبرد امور کشور است.
مجلس به دلیل اختیارات گسترده در تنظیم بودجه، تصویب معاهدات خارجی و رأی اعتماد به وزرا می‌تواند نقشی به مراتب قدرتمند در نظارت بر سایر قوا ایفا کند. مجلس بر اساس قانون اساسی تنها نهادی است که هیچ قدرتی در نظام جمهوری اسلامی ایران نمی‌تواند آن را منحل کند.  حال سؤال اینجاست که استفاده از چنین ظرفیتی بدون استفاده از یک برنامه صحیح امکان پذیر است، آیا وقت آن نیست که احزاب اصولگرا علاوه بر آنکه به فکر اتحاد در عرصه انتخابات محلس هستند با استفاده از زمان موجود برنامه‌ای مدون جهت استفاده از ظرفیت مجلس برای بهبود امور و خدمت مردم ارئه کنند.
 
    نگاه به تجربیات موفق قبلی
 
 
نکته جالب اینجاست که اصولگرایان تجربه‌ای موفق در این زمینه دارند  و آن هم پیروزی در مجلس هفتم بود. زمانی که بخش اعظم وقت مجلس ششم به درگیری‌های سیاسی گذشته بود و نمایندگان مجلس هفتم تلاش کردند با پرداختن به موضوعات اساسی همچون اقتصاد به خدمت به مردم بپردازند.
 
 
جالب‌تر اینکه ‌مؤثر‌ترین مصوبات هسته‌ای مجلس شورای اسلامی از جمله الزامی شدن غنی‌سازی اورانیوم و ایجاد ظرفیت 20‌هزار مگاواتی برای تولید انرژی هسته‌ای در همین مجلس به تصویب رسیده است. به نظر می‌رسد احزاب اصولگرا باید نگاهی به تجربیات موفق قبلی خود داشته باشند.
 
منبع: روزنامه جوان