پايان برادرخواندگي دولت و اصلاحطلبان با ليستهاي انتخاباتي جداگانه
بايد طي ماههاي آتي منتظر بود كه اين شكافها عميقتر شده، حجم گستردهتري به خود گرفته و نهايتاً منجر به جداسازي رسمي اين دو طيف در آستانه انتخابات پيش رو شود.
پايگاه خبري تحليلي «پارس»- سعيد پورملائي هريس- حركت امروز جريان اصلاحطلب را ميتوان تشبيه به خزندهاي كرد كه در تلاش است با حركتي آرام و زير پوستي و بدون ايجاد حساسيتهاي محيطي خود را به مقصد كه همان كسب كرسي قدرت است، برساند. علت اصلي چنين رويكردي را بايد فتنهگري اين جريان با هدف تغيير حاكميت طي سالهاي گذشته و حساسيت مردم نسبت به تندرويهاي آنها دانست. اصلاحطلبان با آگاهي از اينكه جامعه نسبت به بازگشت آنها به قدرت اقبالي نشان نميدهد توانستند به كمك دولت يازدهم بازگشتي حداقلي به قدرت داشته باشند تا در پوشش نقاب اعتدالگرايان چهره خشن خود را تلطيف كنند. رفتار آنها طي دو سال اخير به خوبي نشان ميدهد كه آنها در گام نخست روحاني را مصادره كرده و اصلاحطلب ناميده، در گام بعدي برخي از عناصر افراطي خود را به دولت تحميل كرده و در تمام ايام گذشته در مقام دفاع و حمايت از دولت برآمدهاند تا بلكه تجربه خرداد سال92 –وحدت سياسي با دكتر حسن روحاني و حاميان وي- در اسفند 94 هم تكرار شده و اين جبهه تندرو بتواند به واسطه قابليتهاي دولتمردان يازدهم حداكثر كرسيهاي ساختمان ميدان بهارستان را تسخير كند. اما قرائن و شواهدي غيرقابل انكار به خوبي نشان ميدهد كه برادرخواندگي اصلاحطلبان با دولت تدبير و اميد آرام آرام جاي خود را به مناقشه و درگيري ميدهد و امروز بعد از گذشت 20 ماه شكاف دولت - اصلاحطلبان را ميتوان به خوبي احساس كرد تا آنجايي كه بايد طي ماههاي آتي منتظر بود كه اين شكافها عميقتر شده، حجم گستردهتري به خود گرفته و نهايتاً منجر به جداسازي رسمي اين دو طيف در آستانه انتخابات پيش رو شود.
1 - هر چه از مراسم تنفيذ رئيسجمهور دولت يازدهم فاصله گرفتهايم درگيري اصلاحطلبان با روحاني و دولت بيشتر شده كه براي نمونه به برخي از آنها ميتوان اينگونه اشاره كرد. برگزاري مجمع فرماندهان سپاه در اواخر شهريورماه سال 92 فرصت مناسبي بود كه زخم كهنه اختلافات زيربنايي تندرويهاي اصلاحات با روحاني سر باز كند، به صورتي كه رسانههاي وابسته به جريان افراطي اصلاحات برخلاف محتواي سخنان رئيسجمهور كه به تعريف و تمجيد از عملكرد سپاه پرداخت، با نوع انتخاب تيترها و عكسهاي خود به تخريب وجهه سپاه پرداختند و سعي كردند خط تاريخي هجمه و تخريب عليه سپاه را در پيش گرفته و از سوي ديگر مخالفت و تفاوت نگاه خود با رئيسجمهور را به رخ بكشند.
توزيع سبد كالا در ميان مردم در اواخر سال 92 را هم بايد نمونه ديگر در اين جهت دانست چراكه دوم خرداديها با اقدام اخير دولت شفافتر رو در روي دولتمردان قرار گرفتند، تنها به اظهارات يك نفر از وابستگان به دولت ميتوان بسنده كرد؛ صادق زيباكلام در گفتوگويي با روزنامه اصلاحطلب «اعتماد»، اجراي طرح سبدكالايي دولت روحاني را اشتباه ميداند و با بيان اينكه فكر ميكنم سبدكالا يك فكر «ناپخته» و يك ايده «نسنجيدهاي» بود كه دولت با عجله و بدون تدبير به آن پرداخت، افزود: «متأسفانه دولت بدون اينكه برنامهريزي دقيقي انجام دهد و افرادي را كه قرار است اين سبدكالا به آنها تعلق گيرد را شناسايي كرد...»
در ادامه اين روند احمد پورزنجاني هم تأكيد ميكند كه «روحاني پايگاه اجتماعي قوي ندارد»، محمدرضا تاجيك ديگر چهره وابسته به اين جريان هم بيان ميكند «روحاني، مستأجري چهار ساله است.» اما مهمترين حوزه كه جماعت اصلاحطلب سعي ميكنند از آن مسير روحاني را تحت فشار قرار دهند و تخريب كنند را بايد وزارت كشور دانست به صورتي كه با بررسي مواضع شخصيتها و رسانههاي اين جريان ميتوان بهصراحت گفت كه تلاش براي تغيير وزير كشور و تأثيرگذاري برفرايند و نتيجه انتخابات آتي يكي از اهداف اين جريان به شمار ميآيد.
2 - با نگاهي به روزنامههاي اصلاحطلب ميتوان گفت كه رويكرد امروز اين رسانهها بر خلاف ماههاي نخست روي كارآمدن دولت تخريب شخص رئيس دولت است به شكلي كه هر از گاهي اين روزنامهها به بهانه ادبيات يا عملكرد رئيسجمهور وي را تخريب ميكنند. به عنوان نمونه روزنامه اعتماد دريكي از دهها مطلب خود با چاشني تخريب رئيسجمهور مينويسد: «... اين ادبياتي كه ديروز از آقاي روحاني مشاهده كرديم در شأن ايشان نبود و اين ادبيات بعد از شروع به كار دولت يازدهم هر از گاهي در لحن ايشان ظاهر ميشود و اين اواخر هم ادبيات آقاي رئيسجمهور تندتر شده است.» يكي ديگر از روزنامههاي طيف مدعي اصلاحطلبي هم اينگونه به تخريب رئيسجمهور ميپردازد: «... آقاي رئيسجمهور، صادقانه، دوستانه و به عنوان هوادار شما اين سخن ديروز را نه «انساني» ميدانيم نه «ديني»... »
ابتكار در مطلبي با عنوان «اتمام حجت روحاني» مينويسد: «... نگارنده اين سطور پيشنهاد ميكند همچنان كه پيش از اين نشان داديد، يك بار ديگر شجاعت خود را در قبول اشتباه و عذرخواهي از مردم، حتي مخالفان سياسيتان نشان دهيد.»
3 - با توجه به آنچه از رويكرد شخصيتها و رسانههاي اصلاحطلب گفته شد بايد تأكيد كرد - همانطور كه نظريهپردازان اين گروه سياسي عنوان كردهاند - روحاني رحم اجارهاي جريان تندروي اصلاحات است و پلي است كه عبور فتنهگران براي كسب قدرت و زمينهسازي براي فتنهاي ديگر را هموار كرده و بهنظر ميرسد تاريخ انقضاي اين پل به سر آمده و در شرايطي كه تمام فتنهگران از اين پل به سلامت عبور كردهاند لازم است كه پل تخريب شود. شكوفا شدن نظريه «عبور از روحاني» و «ارائه ليست جداگانه در انتخابات مجلس توسط اصلاحطلبان» به حدي جدي شده كه احمد شيرزاد فعال سياسي اصلاحطلب در گفتوگو با روزنامه آرمان تلاش ميكند كه همفكران خود را از اتخاذ چنين رويكردي بر حذر دارد: «اگر حاميان آقاي روحاني و اصلاحطلبان بهصورت جداگانه وارد انتخابات مجلس شوند عقلاني و منطقي نيست و سبب تضعيف دولت در آينده خواهد شد. به هر حال هيچ حزب خاص و تعريفشدهاي حامي اصلي دولت آقاي روحاني نيست و اين اصلاحطلبان هستند كه وظيفه دفاع و حمايت از دولت را برعهده گرفتهاند.» آنچنان كه مستند بيان شد عمر برادرخواندههاي ديروز به سر آمده و بايد منتظر ماند كه جريان مدعي اصلاحطلبي صف خود را از دولتمردان جدا كرده و به عنوان رقيب آنها در انتخابات مجلس دهم شركت كند.
ارسال نظر