به گزارش پارس به نقل از فارس،کنفرانس بازنگری معاهده منع اشاعه سلاح‌های هسته‌ای در پایان یک ماه مذاکره با کارشکنی آمریکا و انگلیس برای برگزاری نشست خاورمیانه عاری از سلاح های هسته ای بدون نتیجه پایان یافت.

حمید بعیدی نژاد، مدیر کل اداره امور خلع سلاح و مدیرکل سیاسی و بین‌المللی وزارت امور خارجه ایران که ریاست هیئت ایرانی و نیز نشست های عدم تعهد را در این کنفرانس بر عهده داشت در صفحه اینستاگرام خود طی مطلبی با عنوان "کنفرانس ان پی تی؛ شکستِ چه کسی؟ شکستِ چه چیزی؟" تحلیلی درباره این نشست ارائه کرده است:

کنفرانس ان پی تی؛ شکستِ چه کسی؟ شکستِ چه چیزی؟
به چند دلیل نمی خواستم دیگر در مورد کنفرانس ان پی تی و نتایج آن صحبت کنم، هم بخاطر خستگی، هم اینکه به اندازه کافی در مورد آن خدمتتان گزارش کرده ام. اما باز به دو دلیل احساس کردم شاید لازم باشد یک جمع بندی آخری هم داشته باشم، اول بخاطر آنکه از مجموعه اخبار منتشره در داخل کشوراحساس کردم ممکن است برای برخی دوستان برداشتهای نادرستی در مورد نتایج کنفرانس مطرح شود و دوم آنکه شاید اگر الان مطالبی که هست گفته نشود، یا از خاطره‌ها پاک می شود ویا تازگی مباحث از بین برود و ممکن است دیگر حوصله ای برای نوشتن و خواندن پیرامون این موضوع پیدا نشود. اما محور این بحث آخری که میخواهم خدمت شما عرض کنم آنست که شکست این کنفرانس به چه معناست، آیا این بمعنی آنست که ما یک هدفی داشتیم و به آن هدف نرسیدیم وشکست خوردیم، یا به این معناست که اعضا در سیاستهایشان شکست خوردند. شکست کنفرانس یعنی چه؟ برای توضیح این مطلب باید اول از همه به این امر توجه نمود که شکست یک اقدام و یک ابتکار در عالم سیاست، معنای واحدی برای همه اطراف ندارد، و میتواند حتی برای هر یک از اعضا معانی متفاوتی هم داشته باشد. به همین اعتبار در عالم سیاست وعالم روابط بین المللی شکست و پیروزی مفاهیمی اعتباری هستند، یعنی در واقع عدم توافق در خصوص یک موضوع که از آن به شکست تعبیر می شود حتی ممکن است و حتما همینطور هم هست که در آن واحد به نفع یکی از اطراف دیگر می باشد. خیلی وقتها مثل مرحله مقدماتی در صعود تیم ها در یک گروه بندی است که شکست در یک مسابقه بین دوتیم برای یکی از آن تیمها شکست و برای تیم سوم گروه که منتظر شکست این تیم در این گروه میباشد، پیروزی محسوب میشود, و این واقعیت زندگی در دنیاست. و نکته اصلی اینجاست که به هرصورت شکست یا پیروزی در روابط بین المللی بدون آثار مهم خود نیست. با این مقدمه اجازه بدهید ببینیم شکست کنفرانس ان پی تی برای چه کسانی شکست بود و برای چه کسانی احیانا پیروزی بود.برای ایران: اگر نگوییم نتیجه این کنفرانس برای ایران موفقیت بود حتما شکست نبود. همه اعضا در تماسهای مکرری که به هیات ایران مراجعه می‌کردند، از نوع تعامل و سیاستی که ایران در اجلاس اتخاذ کرده بود تقدیر می کردند. اصول این سیاست تاکید بر حفظ مبانی مبتنی بر عقلانیت و در عین حال استواری وثبات قدم در حفظ اصول اساسی معاهده بود. ایران نقش مهمی در تفاهمات بدست آمده میان اعضا داشت و واقعا همانگونه که در سخنرانی پایانی گفت می توانست سند پیشنهادی رئیس را بعنوان توافق حداقلی اجلاس بپذیرد.

تیم کارشناسی پنج نفره ایران فوق العاده بود وتمامی مواضع حداقلی ایران و عدم تعهد را در سندی که نزدیک به صدو نود بند داشت و همه بندها هم نکات بسیار مهم حقوقی، سیاسی و فنی داشت تامین کند. ریاست ایران بر عدم تعهد که خود مسؤولیت بسیار مهم و حساسی بود نیز به گفته همه اعضای عدم تعهد حرفه ای و جامع بود. همه از رهبری مؤثر ایران قدردانی می کردند و این را در جلسات رسمی نیز اعلام می کردند.

جنبش عدم تعهد: برای جنبش نیز قطعا این کنفرانس شکست محسوب نمی شد. اعضای جنبش نقش تعیین کننده ای در تدوین سند نهایی داشتند و در خصوص هر موضوعی مواضع خود را که تدوین شده بود اعلام می کردند و آنها را با دیگران در میان میگذاشتند و در انتها نیز با آنکه در مجموع تعهدات کشورهای هسته ای را خیلی رضایتبخش نمی دانستند، از طریق ایران اعلام کردند که آماده بودند با سند پیشنهادی که بعنوان یک مجموعه ی حداقلی که می توانست در این پنجسال حرکتی رو به جلو باشد موافقت کنند.

گروه کشورهای غربی پیشرو: اتریش، سویس، هلند، سوئد، ایرلندو ژاپن بسیار خوب کار کردند. تمرکز و کار مشترک این گروه از کشورها با اعضای عدم تعهد در خصوص شناسایی اصول مهم گفتمان جدید تاکید بر ابعاد غیر انسانی استفاده ازسلاحهای هسته ای و بر ضرورت اتخاذ اقدامات عملی وعینی ازجمله وضع مقررات حقوقی برای اجرای موثر خلع سلاح هسته ای یک حرکت بسیار جدید بود که در جریان کنفرانس ان پی تی به بلوغ رسید و قطعا ادامه خواهد یافت. تغییر گفتمانی در خصوص برخورد با سلاحهای هسته‌ای از گفتمان امنیتی به گفتمان عواقب غیر انسانی استفاده از این سلاحها، بسیار برای پیشبرد هدف خلع سلاح هسته ای تعیین کننده خواهد بود. کشورهای این گروه پیشرو غرب در تغییر این مبانی گفتمانی که در کنفرانس اتفاق افتاد قطعا موفق بودند و بیانیه اتریش به نمایندگی جمع کثیری از کشورهای عضو معاهده شاهد آنست.

فرانسه، روسیه و چین: این سه کشور هسته ای چهار هفته سخت را گذراندند و ترجیح آنها قطعا عدم تصویب بخش خلع سلاحِ سند پیشنهادی رئیس اجلاس بود که علیرغم مخالفت آنها با اصرار عدم تعهد و کشورهای پیشرو گروه غرب به پیش رفته بود. ولی آنها بدرستی صلاح ندیدند که با این پیشنهادات که البته پذیرش آن برای آنها بعنوان کشورهای هسته ای کار سختی بود مخالفت کنند. آنها نهایتا جلوی خواسته های اکثریت کشورهای جهان نایستادند ولی مخالفت سه کشور با تصویب سند خیال آنها را راحت کرد. آنها قطعا تا حد زیادی راضی و مشعوف هستند.

آمریکا و انگلیس: این دو کشور شکی نیست که بازنده اصلی بودند. آنها هم در مقابل حرکت منسجم عدم تعهد و گروه پیشرو غرب خیلی سختی ها کشیدند ولی با دشواری و برای آنکه مجبور نباشند در برابر اراده جمع وسیعی از کشورهای جهان قرار گیرند، تن به تعهداتی دادند که برای آنها آسان نبود. آنها چهار هفته سخت را تجربه کردند و فقط برای عدم مخالفت با سند پیشنهادی تعهدات مهمی را پذیرفتند. ولی در نهایت اسرائیل آنها را مجبور به این کرد که در برابر اراده جمع وسیعی از کشورهای عضو معاهده بایستند، آنهم در مخالفت با موضوع خاورمیانه که بعنوان دو کشور بانی قطعنامه ایجاد منطقه عاری از سلاحهای هسته ای در خاورمیانه متعهد به اجرای موثر آن هستند. اوباما حتی نماینده ای به تلاویو اعزام کرد ولی نتوانست آنها را راضی کند. اسرائیل که برای آنها واقعا تحمیلی است، از آنها میخواهد که هر وقت اسرائیل خواست جلوی تشکیل کنفرانس ایجاد منطقه عاری از سلاحهای هسته ای در خاورمیانه را که آمریکا و انگلیس به آن متعهد هستند بگیرند. بی شک اوباما باید از موضع بی بی خیلی عصبانی باشد.

کانادا: کانادا از همه بدتر بود. کانادا خیلی سالها نقش بسیار موثری در مباحث خلع سلاح هسته ای داشت و دنیا به آنها بعنوان کشوری که در پروژه ساخت سلاح هسته ای بعنوان پروژه منهتن نقش داشتند ولی به سراغ سلاح هسته ای نرفتند و آنرا با اختیار کنار گذاشتند احترام میگذاشت. دیپلماتهای فهیم کانادایی که همواره از بهترین و مستقل ترین دیپلماتهای حرفه ای بودند در مذاکرات خلع سلاح همواره نقش شخصیتهای پیشرو را ایفا می‌کردند. اما متاسفانه کانادا در این چند سال نقش یک کشور گوش به مواضع اسرائیل را پیدا کرده است و به همین دلیل تمامی نقش گذشته خود را از دست داده است. دیگر کسی در اجلاسهای ان پی تی از کانادا که زمانی کشوری پیشرو بود یاد نمی کند. وقتی با دیپلماتهای سابق کانادا که با هم آشنایی دیرینه داریم مواجه میشویم، فقط آهسته به ما میگویند ما از مواضع دولت خودمان خجالت میکشیم و نمیدانیم تا کی باید این تحقیرها را تحمل کنیم. آنها در انتظار روزی هستند که از سیطره دولت دست راستی افراطی خود خلاص شوند.اسرائیل: بازنده بودن اسراییل نیاز چندانی به اثبات ندارد. آنها منزوی ترین در خاورمیانه هستند و کسی جز آمریکا و انگلیس حاضر نیست سرنوشت خود را با آنها گره بزند. عضویت رسمی فلسطین بعنوان یک دولت در کنفرانس شرایط آنها را مشکل دار تر می کند.

اما درموضوع خلع سلاح هسته ای در قالب تغییر گفتمانی از امنیت به عواقب غیر انسانی استفاده از آنها، برکات زیادی در آینده خواهیم داشت.