به گزارش پارس به نقل از فارس با انفجار انتحاری در مسجد شیعیان شهر قطیف عربستان و شهادت 22 و زخمی شدن بیش از 100 نفر، بار دیگر بحث‌ها و جدل‌ها در جامعه عربستان حول ریشه چنین حوادثی اوج گرفته است.

در عاشورای سال گذشته نیز در پی تیراندازی مقابل حسینیه «احساء» 7 نفر شهید و بیش از 30 نفر دیگر زخمی شدند.

این انفجار و به طور کل اقدامات تروریستی در عربستان، در وهله اول، «محمد بن نایف» ولی‌عهد و وزیر کشور عربستان را زیر سؤال می‌برد؛ وی که به عنوان مجری طرح مبارزه با القاعده در عربستان شناخته می‌شود و از سوی آمریکایی‌ها نیز پس از حادثه 11 سپتامبر مورد توجه قرار گرفته است، حال نتیجه تمامی اقدامات خود را برای تأمین امنیت داخلی کشور، بر باد رفته می‌بیند.

اما در حالت کلی، مردم عربستان پیش از این از وجود نعمت امنیت در کشورشان ابراز مباهات می‌کردند و حال پرسشگر این هستند که عامل اساسی این اقدامات چیست.

برخی از وهابیون چون همیشه، پای ایران را به میان کشیده‌اند و البته با نگاهی به شبکه‌های اجتماعی عربستانی، متوجه حجم تمسخر‌ها و کنایه‌های دیگر کاربران سعودی به این‌گونه صحبت‌ها می‌شویم، اما در مقابل نیز بسیاری، حکومت سعودی‌ و سیستم موجود را عامل اساسی ناآرام شدن کشور ذکر می‌کنند.

باید گفت، عربستان در یک تنگنای امنیتی قرار گرفته است؛ از سویی شاهد تولید خوراک فکری تروریسم در داخل عربستان هستیم و از سویی نیز سعودی‌ها از به راه افتادن ناآرامی‌ها در کشور به شدت هراس دارند.

تصویر زیر از یکی از صفحات کتب درسی دانش‌آموزان در عربستان است که نام شیعه برای آنان در مقام مشرکان ترویج می‌شود. فرد دانشگاهی منتشر کننده این تصویر که فردی دانشگاهی است گفته که چه انتظاری دارید از دانش‌آموزان که اختلافات مذهبی را رها کنند اما در کتب درسی خود می‌خوانند که شیعه مشرک است.

چگونه ممکن است که مفتی‌های وهابی صبح تا شب و به طور مستمر ضدیت با شیعیان، ایران و کشورهای مقاومت را تبلیغ ‌کنند و حاکمان نیز در خارج از مرزها، از گروهک‌هایی حمایت کنند که بیش از 50 درصد افراد آن را عربستانی‌ها تشکیل می‌دهند و بعد انتظار داشته باشند، داخل کشور نسبت به شیعیان در امن و امان باشد؟

در جامعه سعودی چه دیدی نسبت به شیعیان وجود دارد؟ اخیرا برای گرفتن ویزای عربستان در فرم‌های مربوطه از مخاطب سؤال می شود که آیا شما شیعه هستید؟

یا «سعود بن نایف بن عبدالعزیز» برادر ولی‌عهد و وزیر کشور فعلی عربستان در 8 آوریل سال گذشته در پی کشته شدن یک سرباز سعودی با حملات تند به شیعیان عربستان آنان را از نوادگان «عبدالله بن سبأ»* ذکر کرد که می خواهند کشور را تکه پاره کنند.

چنین اظهار نظراتی در جامعه سعودی نسبت به شیعیان کم نیست. حال «محمد بن نایف» به عنوان مسئول امنیت داخلی عربستان، در مواجهه با برادر خود که سخنان ضد امنیتی این‌چنینی به زبان می‌آورد چه باید بکند؟ یا در مواجهه با علمای وهابی که روز و شب شیعیان را کفر قلمداد می‌کنند؟

در اصل باید گفت نه محمد بن نایف بلکه شخص «سلمان بن عبدالعزیز» به عنوان پادشاه عربستان نیز کاری نمی‌تواند بکند، این یک دور باطل و یک بی نظمی ریشه‌ای است، طبق اصول دولت‌سازی سعودی‌ها، ارگان دین در اختیار آل شیخ قرار گرفته است و حکومت نمی‌تواند وارد این حیطه شود و در مقابل نیز علمای وهابی خطابه‌ی خود را در حمایت از منافع آل سعود قرار داده‌اند.

حال سؤال اساسی شکل می‌گیرد، چرا علما و سیستم تبلیغاتی وهابیت با علم به اینکه تبلیغات ضد تشیع ممکن است بار امنیتی برای خود عربستان در پی داشته باشد، با هم به این گونه سخنان فتنه‌انگیز ادامه می‌دهند؟ جواب کوتاه است، سعودی‌ها خود نیز خواهان این هستند، هرچند زیان‌هایی برای آن‌ها دارد، اما آن‌چه آل سعود از ورای اختلاف مذهبی به دست می‌آورد بیش از خطرات آن است.