خط فارسي هم انگليس را آزار ميدهد
سالهاي سال براي تخطئه كردن خط و نوشتار فارسي صورت ميگيرد آن هم به بهانههايي چون عربي بودن اين نوشتار يا محدوديتهاي آن براي زبان سليس و شيريني چون قند پارسي.
پايگاه خبري تحليلي «پارس»- الناز خماميزاده- ديروز شبكه بيبيسي فارسي برنامهاي را با محوريت خط فارسي پخش كرد، اما هدف از اين برنامه ستايش خط فارسي به عنوان يكي از مواريث ماندگار فرهنگي كشور نبود بلكه هدف از پخش اين برنامه تلاش براي رساندن اين مطلب بود كه خط فارسي ديگر جوابگوي زبان فارسي نيست.
خط فارسي را همچون زبان فارسي بايد يكي از اركان اصلي هويت ايراني دانست، اين دو ميراث رسمي و ملي ايراني اما هويتي بسيار فراتر از فلات ايران دارند كه به همين دليل تغييرات عصر ارتباطات و دهكده جهاني نميتواند اصالت آنها را تغيير دهد. حالا جالب است كه شبكه بيبيسي فارسي در برنامه پرگار خود درباره محدوديتهاي خط فارسي براي زبان فارسي بحث مستقلي را باز ميكند تا شايد زمينهسازي شود براي غربزدگي و دور ريختن ميراث ملي كه قبلاً در كشوري چون تركيه نمونه آن اتفاق افتاده است كه نمونه بارز رفتن زير طوق استعمار فرهنگي است. اينكه بيبيسي در اين بحث چه اهدافي را دنبال ميكند يك سوي مسئله است و سوي ديگر اما تلاشي است كه سالهاي سال براي تخطئه كردن خط و نوشتار فارسي صورت ميگيرد آن هم به بهانههايي چون عربي بودن اين نوشتار يا محدوديتهاي آن براي زبان سليس و شيريني چون قند پارسي.
با وجود همه اين تلاشها اما نوشتار فارسي آنقدر ريشههايش را در تار و پود فرهنگي و تاريخي ايران دوانده است كه بيگانگان داس به دست و اساتيد روشنفكرنماي داخل كشور نميتوانند اين پديده هويتي و ملي را از فرهنگ ايراني جدا كنند. زحمت 30 ساله فردوسي براي حفظ زبان و خط پارسي و ساير آثار بزرگ مشاهير ادبي ايران، جملگي نشانهها و آرايههاي اين ميراث ماندگار و ضامن حفظ ابدي آن است، ميراثي كه گونه تغيير يافته نوشتار عربي و اما خطي مستقل از اين خط است؛ بماند كه اساتيدي چون زندهياد استاد «ركنالدين همايونفرخ» حتي بر اين عقيده بودند كه اعراب خط نداشتهاند و خطي كه از انبار(نَجد ايران) به حجاز رفته، يكي از خطوط متداول ايراني بوده كه با تحولاتي، براي نوشتن زبان عربي به كار رفته است. ريشههاي اين ميراث را نميتوان از دل تاريخي خاك ايران بيرون كشيد.
ارسال نظر