به گزارش پارس به نقل از فارس، محمد عطریانفر، عضو شورای مرکزی و کمیته سیاسی حزب کارگزاران در گفت‌وگویی با هفته نامه مثلث علت بازگشت خود به فعالیت‌های حزبی را پیامد برخی مشورت‌ها و توصیه‌های برخی دوستانش نظیر آقایان جهانگیری، مرعشی، محمد هاشمی، نجفی و چهره‌های جدیدی چون آقایان لیلاز، قوچانی مطرح کرده است.

وی در خصوص روند فعالیت حزب نیز گفته است؛ جلسه شورای مرکزی به طور مرتب هر دو هفته یک بار تشکیل می‌شود، کمیته‌ها به خصوص کمیته سیاسی هر هفته جلسه تشکیل می‌دهند. عمده‌ترین کاری که حزب درگیر آن است نوعی توسعه سازمانی و تشکیلاتی در سراسر کشور است یا به عبارت دقیق‌تر نوسازی تشکیلات، شاید در گذشته هم نوسازی داشتیم. در سال ۷۳ به بعد و خصوصاً ۷۶ نهادهای حزبی، استانی و شهرستانی ما موفق بودند و حتی کارگزاران ستادهای آقای خاتمی را برای انتخابات ۷۵ تدارک دیدند اما بعد از ۷۶ به خاطر برخی تندروی‌هایی که رخ داد حزب کارگزاران عملاً در محاق حرکت کرد و به تعبیری به خواب زمستانی رفت. برخی دوستان بد کردند به خصوص در حق آقای هاشمی عملاً تا سال ۸۸ و ۸۹ چندان فعالیت روشنگرانه‌ای نداشتیم. محفل دوستانه‌ای بود و هر از چندی دوستان دور هم می‌نشستند اما به یومن اتفاقاتی که در سال ۹۲ افتاد و در آستانه انتخابات دوستان ما با همفکری در ابتدا شورای مرکزی را ترمیم کردند و به سطح ۳۱ نفر رساندند. فکر می‌کنم تا امروز از ۳۰ استان نزدیک به ۲۴ استان شورای استانی تکمیل و ابلاغ اعضایشان صادر شده و امیدواریم در فرصت‌های عادی بتوانیم کنگره سراسری حزب را با یک تأخیر ۲۰ ساله برگزار کنیم. جوان‌ترها بیاید و ما بازنشسته شویم.

وی همچنین در باره کمیته سیاسی حزب کارگزاران تصریح کرد:‌ رئیس کمیته سیاسی آقای حسین مرعشی است که جایگزین آقای محمد هاشمی شده‌اند، اعضای کمیته هم متشکل از آقایان قوچانی، لیلاز، کرباسچی، مرعشی، امراللهی، طاهرنژاد، نجفی و سرکار خانم فائزه هاشمی و بنده است. کمیته سیاسی الزاماً باید از اعضای شورای مرکزی باشد.

عطریانفر همچنین درباره ماجرای جدایی محمد هاشمی از کارگزاران نیز مدعی شد: فکر می‌کنم یک سوءتفاهم بیشتر نبود، ناراحتی آقای هاشمی از این جهت بود که در گذشته در حزب ۱۰، ۱۲ نفری می‌نشستیم و در یک گعده کاملاً دوستانه به صورت محفلی تصمیمی گرفته می‌شد، طبعاً وقتی در شرایط جدید در تشکیلات حزب پوست‌اندازی می‌شود و افراد جدیدی وارد می‌شوند و جمعیت شورا به ۳۱ نفر می‌رسد جلسات از یک نظم متفاوتی برخوردار خواهد بود. موضوعی که شاید باعث کدورت ایشان شد همان بحث جلسه آخر بود. دوستان در مورد حق عضویت صحبت می‌کردند. موضوع این بود که برخی دوستان از یک رقم بالای حق عضویت دفاع می‌کردند که چندان به نظر من هم منطق قوی نداشت و آقای هاشمی هم اتفاقاً مخالف بود و هم نظر با من. او می‌گفت نمی‌توان حق عضویت بالایی از اعضای شورای مرکزی اخذ کرد و باید به سمت تأمین منابع مالی برای حزب برویم. در همین گفت‌و گوها یک مقدار خلاف توقع آقای هاشمی شد و برخی از عزیزان در جلسه گفتند که باید تصمیم بگیریم. ایشان حس کرد که این تصمیم شایسته‌ای نیست و به هر حال زود به ایشان برخورد و جلسه را ترک کرد. من باورم این است که در آینده‌ای نه چندان دور ایشان دوباره به این جمع بر خواهند گشت.

این عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران همچنین درباره انتشار برخی اخبار مبنی بر نگرانی ایشان از برخی تندروی ها در کارگزاران تصریح کرد: وقتی رابطه قطع می‌شود ممکن است شایعاتی هم پخش و علت‌تراشی هم برایش بشود. من خودم از آقای محمد هاشمی (نگران برخی تندروها در کارگزاران) مستقیم چیزی نشنیدم. ایشان در مقام توضیح و بیان علت کار خودشان شاید نکته‌ای گفته باشند ولی آنچه در عالم خارج رخ داد یک سوءتفاهم کاملاً پیش پا افتاده بود و به نظرم دوستان باید کمی مراعات حال آقای محمد هاشمی را بیشتر می‌کردند و شخص ایشان را هم باید صحه صدر بیشتری نشان می‌دادند.

وی ادامه داد : من فکر می‌کنم ایشان بر می‌گردند، اصلاً مبنای فعالیت‌های حزبی بیشتر فکر و اندیشه مشترک است اگر امروز بپرسید، نظریه، فکر و اندیشه محمد هاشمی به چه کسی و کجا نزدیک‌تر است باید جواب دهیم به هیچکس نزدیک نیست جز کارگزاران. دست بر قضا اتفاقاً آقای هاشمی هم شأن مؤسس داشتند و انسان متدین، متعبد و برای حزب سرمایه هستند.

عضو کمیته سیاسی حزب کارگزاران درباره رابطه حزب متبوعش با معاون اول رئیس جمهور گفت:‌ ایشان رئیس شورای مرکزی حزب هستند؛ ما به دلایل حفاظتی توصیه‌مان به آقای جهانگیری این است که نیایند و خودشان هم مصلحتشان این است که نیایند.

وی همچنین درباره دیدار اخیر اعضای کارگزاران با معاون اول رئیس جمهور اظهار داشت: من در این باره ایرادی داشتم آن هم این بود که نشست نباید در ساختمان ریاست‌جمهوری و در کاخ سعدآباد رخ می‌داد. دوستان به خاطر رعایت برخی مسائل حفاظتی به آنجا رفتند. آقای جهانگیری جزو چهره‌های ملی و معقول نظام است. ایشان انسان عاقل و دقیقی است و مسائل را خلط نمی‌کنند.

عطریان‌فر درباره رابطه آیت‌الله هاشمی با حزب کارگزاران گفته است:‌ هیچگاه آقای هاشمی در قالب فعالیت‌های حزب به ما توصیه نکردند. اما اگر بخواهیم در مورد این تعبیر که درباره آقای هاشمی به کار می‌برند که ایشان پدرخوانده کارگزاران هستند نظر بدهم من در این تعبیر هیچ عیبی نمی‌بینم. البته ایشان پدرخوانده کارگزاران نیست اما اگر بگویند هم ایرادی ندارد. ما محتاج فکر هاشمی هستیم و در طول سال‌ها نیازمند این بودیم که در برخی دیدگاه‌ها و اختلاف‌نظرات احتمالی اعضاء با ایشان طرح موضوع کرده و مشورت کنیم و از ایشان رهنمود هم بگیریم و ایشان هم سخاوتمندانه نظر می‌دهند. البته در مقطعی گلایه‌ای نسبت به کارگزاران داشتم. در ابتدای دولت آقای خاتمی تعدادی از دوستان در کابینه در بخش‌های اقتصادی دولت فعال بودند. مجموعه اطلاعاتی که از درون دولت بیرون می‌آید اینطور آقای هاشمی استشمام کرده بودند که اینها را چه شده که نگاهشان عوض شده است یا چرا از دیدگاه پیشین آقایان دفاع نمی‌کنند در حالی که واقعاً آنگونه هم نبود و آنها هم قصدی نداشتند واقعیت این بود که سیاست‌های اقتصادی آقای هاشمی با آقای خاتمی در دولت اول ایشان متفاوت بود.

عطریانفر درباره کانال حزب کارگزاران برای ارتباط با آیت‌الله هاشمی رفسنجانی گفت: الحمدالله کانال‌های ارتباطی از ناحیه حزب کارگزاران به تعداد اعضای شورای مرکزی است. و آقای طباطبایی به کرات و بنا به ضرورت نیز خدمت ایشان هستند.

این عضو حزب کارگزاران درباره موقعیت‌ کارگزاران نسبت به احزاب اصلاح‌طلب، گفت: کارگزاران نسبت به احزاب اصلاح‌طلب دست بالاتر ندارد و در دولت هم نیستند، به هر حال موقعیتشان تفاوت چندانی با گذشته به لحاظ حضور در دولت ندارد.

وی با اشاره به نقش چهار جریان محوری در جبهه اصلاح‌طلب در گذشته خاطرنشان کرد: این چهار گروه متشکل از حزب مشارکت، کارگزاران سازندگی، سازمان مجاهدین و مجمع روحانیان مبارز بودند، در این میان تنها حزب کارگزاران موقعیت حقوقی پیشین خود را حفظ کرده و بنابراین این موقعیت برای دیگر گروه‌هایی که به عنوان محور در گذشته مطرح بودند، نیست.

عطریانفر تأکید کرد:‌ مجموعه شرایطی را که کنار هم قرار دهیم تصویر پرنشاطی را نشان می‌دهد که ظاهراً تنها حزب اصلاح‌طلب نسبتاً فعال در عرصه سیاست حاکمیت شاید حزب کارگزاران باشد.

عضو حزب کارگزاران درباره انتخابات مجلس ادامه داد: بعید به نظر می‌رسد که اصلاح‌طلبان بتوانند اکثریت مطلقی را در مجلس آتی به دست آوردند و با توجه به اینکه ظرفیت مجلس مشخص است به نظر می‌رسد یک اقلیت نیرومند اصلاح‌طلب و یک اکثریت معتدل اصولگرا به مجلس راه یافته و با هم در روند کمک به نظام، دولت و مردم مشارکت کنند.

وی درباره ریاست مجلس و ترجیح برای عارف یا لاریجانی گفت: با اکثریت اصولگرا حتماً‌ آقای لاریجانی را ترجیح می‌دهیم چرا که خروجی «نقد قابل اعتماد» جناب آقای لاریجانی احتمالاً برای ما مناسب‌تر از «موقعیت نسیه و غیر نقد» آقای عارف است که نمی‌دانیم چه اتفاقی خواهد افتاد.

عطریانفر در خصوص دعوت اصلاح‌طلبان از ناطق نوری برای انتخابات مجلس تصریح کرد: هیچکدام از ما با ایشان جلسه حزبی نداشتیم؛ اینکه از جناب ناطق نوری دعوت می‌شود به این دلیل است که جریان اصلاح‌طلب از زاویه‌نشینی و حاشیه‌نشینی ایشان دل خوشی ندارد و باورش این است که وقتی جناب آقای ناطق خودش را به کنج عزلتی هدایت می‌کند، طبعاً بستری برای رشد افراطی‌گری است و از این بابت منفعت اصلاح‌طلبان این است که رقیبش شخصیتی مثل ناطق نوری باشد.

عضو حزب کارگزاران با تأکید بر اینکه اصلاح‌طلبان با آقای ناطق نوری به عنوان رقیب نگاه کرده و ایشان را برای رقابت دعوت می‌کنند خاطرنشان کرد: آقای لاریجانی نیز قاب کوچکتری از شخصیت آقای ناطق نوری است. از این رو به دوستان همفکرمان توصیه کردم اگر مجلس آینده با ترکیبی مانند مجلس پنجم شکل بگیرد از ریاست کسی مانند علی لاریجانی باید حمایت کنند.

وی درباره مناقشه نظری اصلاح‌طلبان برای حمایت از عارف یا لاریجانی گفت: دوستانی که در مقطع کاندیداتوری آقای عارف ستادی برای وی داشتند تمایلشان این است که بگویند مثلث اصلاح‌طلب داریم و این مثلث ترکیبی از اکبر هاشمی رفسنجانی، محمد خاتمی و محمدرضا عارف است.

عطریانفر در عین حال افزود: این فقط یک نظریه انفرادی و تک صدایی دوستانی است که ستاد جناب عارف را در گذشته مدیریت می‌کردند اما قاطبه اصلاح‌طلبان اصلاً چنین نگاهی ندارند و می‌گویند مثلثی در کار نیست و فقط یک فرد در میانه میدان انتخاباتی آتی حرف آخر را می‌زند.

عضو حزب کارگزاران درباره انتقادها به عصبانی بودن روحانی در مواجه با منتقدان، گفت: آنچه از آقای روحانی شاهد هستید یک عصبانیت مدیریت شده، ارادی و شرنگ تلخ و پاسخ دیپلماتیک و هدایت شده‌ای است که از سر تأدیب نصار تندروهای بی‌انصاف می‌کند و عصبانیت ایشان از سر احساسات و واکنش غریزی و از کوره به در شدن نیست و این با عصبانیت آقای هاشمی که از سر اعتقاد و از سر واکنش احساسی ایشان در گذشته بوده متفاوت است.

وی تأکید کرد: کار آقای روحانی می‌تواند اشتباه هم باشد چرا که ارادی است و نمی‌توانیم بگوییم الزاماً تمام واکنش‌ها درست است.