خانهتکانی در دربار سعودی، ریاض را به کجا میبرد؟
به گزارش پارس به نقل از دیپلماسی ایرانی با توجه به جایگاه مهم عربستان سعودی در منطقه و نظام بین الملل، نگاه بسیاری از تحلیلگران به تحولات این کشور دوخته شده تا پیامدهای نشستن ملک سلمان بر مسند قدرت که اینک نام خود را از ملک سلمان به امام سلمان تغییر داده است را مورد بررسی و تحلیل قرار دهند.
نظر به اهمیت تحولات صورت گرفته در راس هرم قدرت سعودی، مقاله زیر بصورت تحلیلی بی طرفانه، بر آن است تا به بررسی این تحولات پرداخته، پیامدهای داخلی و منطقه ای این رخداد را مورد واکاوی قرار داده، باشد که مورد استفاده قرار گیرد.
مقدمه
به عنوان مقدمه، بهتر است نگاهی به میراث پادشاهی ملک عبدالله در عرصه های داخلی و خارجی بیاندازیم و ببینیم ملک سلمان، پادشاه فعلی چه وضعیتی را از ملک عبدالله تحویل گرفت؟
* ملک عبدالله نسبت به پادشاهان پیشین سعودی، فردی اصلاح طلب بود و تلاش قابل توجهی را در زمینه بهبود و ارتقای نظام آموزشی، اعطای حقوق زنان و مسایل اقتصادی داشت.
* طرح صلح ملک عبدالله در خصوص موضوع فلسطین احترام انگیز بود. این طرح صلح، بهترین مولفه تنش زدائی در روابط کشورهای خاورمیانه است.
* شخصیت ملک عبدالله متاثر از عوامل متعددی مثل بافت خانوادگی او است. گرچه پدر وی با بقیه شاهزاده ها یا پادشاهان سعودی یکی بوده، اما مادر او از عشیره «شُمّر» است؛ عشیره ای گسترده که بین عربستان، عراق، اردن و سوریه تقسیم شده است. این در حالی است که مادر «ملک فهد» و «ملک سلمان» از «سدیری»ها بود و تفاوت نقش مادر در شخصیت ملک عبدالله بیشتر دیده می شود.
* مولفه دیگر در شکل گیری شخصیت ملک عبدالله، برآمده از تعلیم نزد مربی یا پدر معنوی او «عبدالعزیز تویجری» بود. تویجری یک شخص با نفوذ معنوی با اندیشه باز، همواره در کنار عبدالله بود و از کودکی وی را تربیت کرد. بسیاری از صفات عبدالعزیز تویجری در ملک عبدالله هم دیده شد. تویجری به نقش واقعی زنان اعتقاد داشت، قائل به مراودات گسترده با شیعیان عربستان بود و دوستان زیادی از شیعیان عربستان داشت. دیدگاه های وی با صراحت لهجه، اندیشه ژرف و با حکمت بدوی گونه همراه بود. همین صفات در عبدالله نیز رشد کرد.
* بزرگترین میراث ملک عبدالله برای دوره ملک سلمان، توازن و تعادل است، توازن و ایجاد اعتدال در دستگاه مذهبی از بارزترین آنها بود، در دوره پادشاهی وی شاهد روند صعود قدرت پادشاه نسبت به دستگاه مذهبی هستیم؛ یعنی آزاد کردن دولت و پادشاه از زیر بار فشار و نفوذ دستگاه مذهبی.
* در مورد ارتباطات خارجی نیز، ملک عبدالله به دنبال توازن بود. به عنوان مثال در پرونده سوریه وقتی «بندر بن سلطان» (رییس پیشین دستگاه اطلاعاتی) تعادل را به هم می زند و مشکلاتی را در سیاست خارجی ائتلاف عربستان با آمریکا و کشورهای منطقه به وجود می آورد، به سرعت کنار گذاشته می شود و سیاست عربستان تغییر می کند. حفظ این توازن یک مساله محوری در سیاست خارجی ملک عبدالله بوده است.
* در مورد اصلاحات سیاسی- اجتماعی هم حفظ توازن امری محوری در دوره ملک عبدالله بوده است.
صد روز اول پادشاه جدید سعودی
ملک سلمان بن عبدالعزیز، هفتمین پادشاه عربستان است که پس از مرگ ملک عبدالله بر تخت سلطنت تکیه زد، پادشاه ۸۰ ساله فعلی یکی از هفت برادر مشهور «سدیری» است که چندین سال است در سطوح گوناگون، قدرت را در دست دارند. وی در زمان ولیعهدی، عهده دار وزارت دفاع و پیش از آن نیز به مدت ۴۸ سال حکومت استان ریاض را بر عهده داشت.
فرامین ملک سلمان بعد از 100 روز
ملک سلمان، بامداد چهارشنبه 29/4/2015 در آستانه صدمین روز پادشاهی اش 25 فرمان حکومتی صادر کرد و تغییرات مهمی را در برخی پست ها و مناصب حکومت آل سعود انجام داد، این اتفاق به هیچ وجه وقایع عجیب این پادشاهی به حساب نمی آید.
مهمترین تغییرات بعمل آمده
تعیین شاهزاده محمد بن نایف، وزیر کشور به عنوان ولیعهد تازه، معاون رئیس هیات وزیران و رئیس شورای امور سیاسی و امنیتی، جانشین برادر ناتنی اش، شاهزاده مقرن بن عبدالعزیز.
شاهزاده محمد بن سلمان را که پیش تر به مقام کلیدی وزارت دفاع رسانده بود، به عنوان جانشین ولیعهد، معاون دوم رئیس هیات دولت، وزیر دفاع و رئیس شورای امور اقتصادی و توسعه ای منصوب کرد.
سومین تغییر کلیدی، سعود الفیصل، شاهزاده ای که ۴۰ سال وزارت امور خارجه را در دست داشت، منصبش را به عادل الجبیر واگذار کرد.
در سعودی وزارت بهداشت اهمیت بالائی دارد بنابراین مهندس خالد الفالح رئیس شرکت آرامکو به عنوان وزیر بهداشت، عادل بن محمد فقیه را از پست وزیر کار به عنوان وزیر اقتصاد و برنامه ریزی و مفرج بن سعد الحقبانی را به عنوان وزیر کار معرفی کرد.
ملک سلمان، شاهزاده عبدالعزیز بن سلمان را که مدت ها عضو هیات نمایندگی عربستان در نزد اوپک بود، اوایل امسال از سمت دستیاری وزیر نفت به معاون وزیر نفت ارتقا داد. برخی منابع دیپلماتیک در سعودی می گویند، احتمالا «تجربه طولانی وی در وزارت نفت، موجب مرتفع شدن موانع موجود بر سر راه تصدی وی به عنوان جایگزین النعیمی ۷۹ ساله که از سال ۱۹۹۵ تاکنون وزیر نفت عربستان است خواهد شد.»
پادشاه عربستان همزمان با جابجایی گسترده در چینش مهره های اصلی خاندان حاکم، دستوری مبنی بر پرداخت معادل یک ماه حقوق به نیروهای ارتش و امنیتی این کشور برای قدردانی از تلاش هایشان را صادر کرد.
شایان ذکر است همزمان با روی کار آمدن ملک سلمان، وی دستور پرداخت دو ماه حقوق اضافه و نیز پاداش به کارکنان دولت و بازنشسته ها را صادر کرد. همچنین در زمان ناآرامی ها و انقلاب در برخی کشورهای عربی در اواسط سال ۲۰۱۱، اخباری از اختصاص مبلغ کلان برای بیمه شهروندان عربستانی منتشر شد.
اما سوال این است که این تغییر و تحولات چرا و به چه دلیل صورت گرفته است؟ چرا در حال حاضر که عربستان در شرایط جنگی به سر می برد این اتفاقات رخ داده است؟
پاسخ ساده و کوتاه این است:
پادشاه جدید با این تغییر و تحولات، در پی بازسازی و تقویت هرم قدرت در عربستان است در واقع این تغییرات در راستای ایفای نقشی پررنگ به عنوان یک بازیگر منطقه ای است که احتمال دارد در آینده نزدیک شاهد اقدامات جدیدی از سوی ریاض در سوریه، لبنان و شاید هم عراق باشیم.
اقدامات اخیر ملک سلمان، علاوه بر بازسازی و تقویت هرم قدرت، چشم انداز ثبات را برای کشورش رقم زد، او برای اولین بار در تاریخ سعودی ثابت کرد که می شود ولیعهد را با یک دستور ساده برکنار کرد، این درصورتی است که سعودی نه قانون اساسی دارد و نه قوانین موضوعه، البته شورایی دارد بنام (هیأت بیعت) که زیر نظر شخص شاه و بزرگانی از صلاله موسس دولت سعودی یعنی فرزندان بزرگ ملک عبدالعزیز و تعداد انگشت شماری از نسل دوم خانواده سلطنتی قرار دارد.
ملک سلمان، ثابت کرد که می شود رأی و نظر شورای بیعت را نادیده گرفت، شایان ذکر است که این ملک عبدالله بود که برای اولین بار ولی ولیعهد (جانشین ولیعهد) را برگزید و شاهزاده مِقرِن که تا چند روز پیش ولیعهد سعودی بود را به سمت ولی ولیعهد گمارد و تذکر آئین نامه ای هم داده بود که احدی حق ندارد شاهزاده مقرن را از سمت خود برکنار کند، هیچ وقت، هیچ زمان و تحت هیچ شرایطی، اما ملک سلمان این کار را علیرغم مصوبه شورای بیعت انجام داد.
نکته اساسی و هدف اصلی ملک سلمان علاوه بر برکشیدن فرزند خود محمد بن سلمان 35 ساله به جایگاه رفیع هرم سه نفره قدرت در نظام سعودی، تضمین آسایش و امنیت آینده نظام پادشاهی سعودی برای یک دوره طولانی است، از طرفی همه اعضای کادر جدید حکومتی با تندروی های افراطی اسلامی چه از نوع سنی، سلفی، شیعی و انقلابی آن که در سعودی «مُتُطَرِفین» یعنی تندروها نامیده می شوند مخالفند، بنابراین تغییرات رخ داده در آینده ثبات زیبائی را برای کل منطقه ایجاد خواهد کرد که به نفع منافع ملی سعودی، منطقه و جهان است.
هدف دیگر از جوانگرائی ساختاری در نظام حکومتی سعودی، به روز بودن اطلاعات مسئولین فعلی از تحولات توسعه ای منطقه و جهان به جای پیشرفت و ثروت اندوزی است.
در خصوص تعیین عادل الجبیر به عنوان جانشین سعود الفیصل به عنوان فردی خارج از گردونه خاندان حاکم که امری غیرمعمول در رژیم موروثی سعودی است، این انتخاب را باید تلاشی در جهت نزدیک شدن به آمریکا تلقی کرد زیرا الجبیر مدت ها سفیر عربستان در واشنگتن بوده و گفته می شود روابط نزدیکی با بسیاری از مقامات آمریکایی دارد.
نکته مهم اینکه، آمریکا، هم در مسیر بازسازی نقش ایران در منطقه است و هم، در جهت ایجاد ارتباط سازنده با ایران، بنابراین عادل الجبیر بهترین گزینه برای فهم واقعیات آمریکا برای خاندان سلطنتی سعودی است تا واقع گرائی جای خود را به امر ملکی (دستورات پادشاهی) بدهد!
از واقعیتی غفلت نشود و آن اینکه، ملک سلمان ویژگی احترام آمیزی نزد آل سعود دارد.
تحولات اخیر و ایران
پرسش اساسی این است آیا با حضور سلمان بن عبدالعزیز، در راس قدرت روابط میان ایران و عربستان بهبود خواهد یافت؟
در پاسخ باید گفت بعید به نظر می رسد ملک سلمان با وجود حضور نیروهای امنیتی و نظامی در رأس قدرت به دنبال افزایش تنش با ایران باشد، مگر اینکه فشارهای داخلی در عربستان مانند مسایل امنیت داخلی، پادشاه جدید را به سمت همکاری منطقه ای برای رهایی از مشکلات سوق دهد.
برای سعودی ورای این که چه کسی حاکم باشد ایران یک پدیده امنیتی و فراتر از آن یک پدیده هویتی است. البته برای امیدوار بودن به بهبود روابط دو کشور بهتر آن است که امنیتی ها قدرت را در دست داشته باشند چرا که امنیتی ها ایران را خیلی بهتر می شناسند و دقیق تر با ایران تعامل برقرار می کنند.
شواهد نشان می دهند امروز دیگر سعودالفیصل وزیر امور خارجه نیست و مثلث ترکی الفیصل، سعود الفیصل و بندر بن سلطان که به مثلث ضد ایرانی معروفند دیگر در قدرت نیستند. بر خلاف نظر تحلیلگران، نگارنده بر این باور است که این مساله منجر به کاهش تنش ها با ایران خواهد شد.
با توجه به آنچه گفته شد این انتظار می رود که با آمدن امنیتی ها برخی از پرونده های منطقه ای حل و فصل شود و در ارتباط با ایران نیز به احتمال قوی رایزنی های دقیق تری صورت گیرد.
با این حال، این سوال مطرح است که تقابل هویتی دو کشور به چه صورت پیش خواهد رفت؟ راهکار رفع تقابل هویتی عبارت است از:
انتخاب چهره های فرهیخته و مسلح به اسلام تساهل و تسامح، نه از نوع سلفی و شیعی تند آن.
تکثیر دکتر ظریف بعنوان سفیرانی فعال و نه منفعل که ظرفیت گفتگو و نقشه راه تساهل و تسامح را بدانند.
مشترکات ایران و سعودی
ایران و سعودی دو کشور تاثیرگذار در منطقه و جهان اسلام اند، از ظرفیت های همکاری تهران و ریاض می توان علاوه بر منافع عظیمی که برای دو کشور و منطقه دارند در ارتقای جایگاه جهان اسلام در معادلات جهانی بهره های بسیار برد، سوال:
آیا این ظرفیت ها برای طرفین احصاء، تعریف و در کمیسیون مشترک دو کشور مورد مداقه قرارگرفته است؟
آیا نقشه راه همکاری های دو کشور بر اساس اشتراکات این ظرفیت ها است؟
بدون شک پاسخ به سوالات بالا منفی است! زیرا:
طرف سعودی نگرانی های خاص خودش را دارد و همچنین است در طرف ایران.
طرف سعودی از اینکه ایران در لبنان، سوریه، عراق، فلسطین، افغانستان، و اینک یمن و بحرین حرف اول را بزند سخت نگران است.
سیاستمداران سعودی افراد خبیری در نظام امور بین الملل در عصر حاضر نیستند! همیشه اتکای ایشان به آمریکا و غرب بوده! البته به جز دوره ای که باعث شد بین ایران و سعودی قرارداد امنیتی امضاء شود و می رفت که روابط استراتژیک دو کشور دوره تازه ای را آغاز کند اما آن قرارداد هم پایدار نبود
سعودی مایل است حرف اول جهان عرب و منطقه را بزند، از طرفی نیک می داند که با رشوه دادن های گذشته نمی شود جریانات نوظهوری که در منظقه قد علم کرده اند را عقب زد.
آرزوی همیشگی سعودی
بر اساس تجربیات نگارنده، سعودی مایل است اعتماد به غرب گزینه اول او نباشد، سعودی می خواهد برادری بنام ایران داشته باشد که بتواند به او تکیه کند، به او اعتماد کند.
اگر شریک قدرتمندی مثل ایران، نقش دوست و همکاری دانا و بزرگوارانه را ایفا کند، بدون شک ایران و سعودی محور اصلی رشد و تعالی منطقه و جهان خواهند بود، این ظرفیت همیشه مغفول مانده و خواهد ماند، زیرا نه می گذارند و نه می خواهند که این اتحاد ایجاد شود، البته نزد دو کشور هم نه این همییت هست و نه این استراتژی!
بعد از اتفاقات اخیر در منطقه، ترجیح اول سعودی ایجاد، حفظ و توسعه همکاری های منطقه ای و بین المللی در کلیه سطوح با ایران است.
نقش آفرینی ایران در روابط با سعودی
مجله فوربس می نویسد:
ایران اکنون ابزارهای لازم برای کنترل پیدا کردن بر میدان های نفتی عربستان سعودی، کویت و همه میادین نفتی عراق را که در آن شبه نظامیانش قوت می گیرند، در اختیار دارد. شبه نظامیان تحت کنترل تهران می توانند تقریبا مانند نیروهای مسلح سبک جنگ جهانی دوم، اهداف امپریالیستی ایران را تحقق بخشند.
با نگاهی به نقشه جامع منطقه، کشور عربستان را بین عراق و یمن مشاهده می کنیم. عربستان اکثریت مسلمانانش سنی هستند و یک اقلیت شیعه در منطقه شرق خود دارد. در جنوب این کشور یمن واقع است. اوباما درباره یمن ادعا کرد این کشور یک داستان موفق در اقدامات علیه تروریسم است. اما اکنون شبه نظامیان تحت حمایت ایران در یمن برتری یافته اند و نیروهای شبه دولت اسلامی، از شرایط خود در این کشور لذت می برند.
سعودی ها به ناچار به حملات هوایی روی آورده اند تا مانع از این پیشروی شوند. در شمال عربستان، عراق قرار دارد که ایران در آن کنترل فزاینده ای را تجربه می کند.
از نگاه فوربس، برای هر نظریه پرداز نظامی درک اینکه ایران از حرکت گاز انبری در برابر عربستان سعودی استفاده می کند، دشوار نیست.
نفت (ایران – سعودی)
ایران و سعودی دارای حوزه های نفتی مشترک در خلیج فارس هستند، همکاری های دو کشور در حوزه نفت موثرترین مولفه رفع چالش های بین المللی در حوزه تولید، صادرات و قیمت انرژی جهان خواهد بود.
عربستان به تامین تقاضای نفت در آسیا متعهد است.
آنچه نگرانی سعودی ها را می افزاید این است که بیشتر ثروت نفتی این کشور در ناحیه ای از این پادشاهی قرار دارد که اکثریت شیعه در آن ساکن است، ایران احساس می کند در این ناحیه نباید نگران نیروهای زمینی سعودی باشند.
عدم نیاز آمریکا به نفت منطقه، سعودی را ترغیب نموده تا با ایجاد تحول درونی و هم افزائی در متحدین بیرونی نقش یک رهبر متعادل استراتژیست را بازی کند البته اگر این ظرفیت ها را در خود الینه کند.
هزینه تولید نفت
هزینه تولید نفت ایران به بشکه ای 10 تا 15 دلار رسیده است.
به دلیل نزدیک بودن ذخایر نفت سعودی به سطح زمین، نفت خام این کشور ارزان ترین نوع آن برای استخراج در دنیاست. همچنین اندازه میدان های این کشور، استخراج نفت را مقرون به صرفه می سازد. بنابر برآوردهای موجود، هزینه عملیاتی استخراج هر بشکه نفت در عربستان سعودی به حدود 1 تا 2 دلار می رسد و هزینه کلی تولید شامل مخارج سرمایه ای، 4 تا 6 دلار است.
چشم انداز روابط ایران و سعودی در آینده
ایران و سعودی طی دهه های اخیر همواره از مهمترین بازیگران منطقه ژئواستراتژیک خاورمیانه و بالتبع حوزه خلیج فارس بوده اند، روابط میان این دو بازیگر بزرگ طی این بازه زمانی همواره در وضعیت های متفاوت و به عبارتی دیگر در نوسان بوده است.
برای اولین بار پس از انقلاب اسلامی ایران، قانون موافقتنامه همکاری های امنیتی میان ایران و سعودی، مشتمل بر ماده واحده، منضم به متن موافقتنامه شامل مقدمه و دوازده ماده در جلسه علنی روز یکشنبه مورخ هفدهم تیرماه 1380 مجلس شورای اسلامی تصویب و در تاریخ 27 تیر 1380 به تأیید شورای نگهبان رسیده است.
سعودی ها معتقدند حمایت از طرح ملک عبدالله در خصوص موضوع فلسطین بهترین مولفه تنش زدائی در روابط کشورهای خاورمیانه است.
پرهیز از ایده های ماجراجویانه می تواند روابط بین دو کشور بزرگ منطقه را بهبود بخشد.
از زمان روی کار آمدن دولت یازدهم، تغییرات محسوس در سیاست خارجی ایران امید به بهبود رابطه ایران و همسایه ها به ویژه سعودی را افزایش داده است.
موضوعات مختلفی بر بهبود این روابط تاثیرگذار بوده که از آن جمله می توان:
* سیاست خارجه مثبت دولت یازدهم
* کاریزما و رابطه خوب آیت الله هاشمی رفسنجانی با عربستان و حمایت او از دولت یازدهم
* سیگنال های مثبتی که از طرف ایران به عربستان فرستاده می شود.
* اطمینان دادن ایران به سعودی مبنی بر اینکه اقدامات ایران در منطقه و روابط با غرب و همچنین حل مسئله هسته ای لزوما «به ضرر سعودی نخواهد بود.»
شایان ذکر است: هیچوقت روابط بین دو کشور به تیرگی الان نبوده است، اما به نظر می رسد ترجیح اول دو کشور ایجاد، حفظ و توسعه همکاری های منطقه ای و بین المللی در کلیه سطوح با همدیگر است.
آینده ی روابط ایران و عربستان
قبل از هرچیز لازم است چند نکته را یادآور شوم.
مسئله ایران با سعودی هرگز دشمنی نبوده و نیست، بلکه به نظر نگارنده رقابتی است رفاقت گونه که اگر حواسمان نباشد دیگران این رقابت رفاقت گونه را به دشمنی تبدیل خواهند کرد.
ایران و سعودی اصرار دارند که روابط خوب، با احترام متقابل، متوازن و براساس تامین منافع دو کشور و قدرتی تاثیرگذار در منطقه باشند.
موارد اختلافی
مورد اول اینکه نگرانی عربستان مبتنی بر این فهم است که قدرت منطقه ای تهران پس از حل مساله هسته ای نهادینه خواهد شد.
عربستان در تلاش است میان حل موضوع هسته ای و تبدیل شدن ایران به قدرت منطقه ای تفکیک قایل شود اما روشن است که تفکیک این 2 به هیچ عنوان امکانپذیر نیست و این مسایل همگام با یکدیگر پیش می رود.
مورد دوم اینکه اختلافات ایران و عربستان در بسیاری از موارد پروتکلی است. این پروتکل ها در زمان ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد کنار گذاشته شد. در این دوره مقام های ایران به عربستان سفر می کردند. این شکل سفرها در قالب الگو و به عنوان میراثی در اختیار دولت یازدهم قرار گرفت. البته با وجود سفرهای زیادی که مقام های کشورمان به عربستان داشتند به دلیل همین مشکلات پروتکلی کسی از عربستان به ایران سفر نکرد.
پروتکل ها در ملاقات سران دو کشور
اگر زمینه برای ملاقات مقام های دو کشور فراهم شود، مسایل به راحتی حل و فصل خواهد شد. در زمان ولیعهدی ملک عبدالله و رییس جمهوری هاشمی رفسنجانی مسایل پروتکلی زیادی وجود داشت.
به عنوان مثال در عرف دیپلماسی، ولیعهد سعودی بالاتر از رییس جمهوری قرار دارد، به همین دلیل ملک عبدالله حاضر نبود که برای گفت و گو به ایران سفر کند. از طرفی رییس جمهوری وقت ایران نیز از سفر به عربستان امتناع می کرد.
در شرایط کنونی ظریف و عادل الجبیر باید دیدارهای خود را آنقدر افزایش دهند که این موضوع به امری عادی و طبیعی تبدیل شود و جایی برای مسایل پروتکلی باقی نماند.
حقیقت این است که بسیاری از مسایل ایران و عربستان جدا از پرونده های واقعی موجود، مربوط به اختلاف های کم اهمیت پروتکلی است و برای این معضل باید راه حلی اندیشید.
در حال حاضر یکی از مولفه های اساسی این است که با تعامل و سفرهای زیاد ظریف و نه معاونین وی به عربستان به تدریج ذهنیتی که از ایران برای آن ها ساخته شده است از بین برود و نگاه این کشور به ایران تغییر کند. این گام مهمی برای بهبود روابط است. البته روابط ایران و عربستان تابع متغیرهای متعددی است.
ایران از دید عربستان پدیده ای امنیتی است. زمانی که پدیده ای امنیتی باشد به لایه های زیرین که کدام مورد سیاسی، فرهنگی، اقتصادی یا اجتماعی است توجه نمی شود بلکه آن موضوع یا پدیده به طور کل امنیتی تلقی می شود. بنابراین باید راهکاری اتخاذ شود که بتوان این ذهنیت را رفع کرد.
یمن – سعودی: موضوع یمن در نگاه رسانه ها حاکی است:
سعودی یمن را حیاط خلوت خود می داند، اگر از لبنان و سوریه و عراق بگذرد از یمن نمی تواند بگذرد.
عربستان همواره سعی در ایفای نقش قدرت برتر منطقه ای داشته و بر این اساس نقش خود را جلوگیری از قاچاق مهمات و تجهیزات از منطقه اریتره به شمال یمن می داند.
از طرفی عربستان ایران را متهم به قاچاق اسلحه از منطقه اریتره به شبه نظامیان حوثی می کند.
یونایتدپرس به نقل از گزارش مرکز مشاوره نظامی «استراتفورد» در تگزاس آمریکا می نویسد: «اعزام ناوهای جدید ایران به منطقه عدن بی ارتباط با محاصره دریایی شمال یمن نیست و احتمال دارد ناوگان ایران برای تضمین خط جدید ارسال سلاح به یمن (بندر عصب) به این منطقه اعزام شده باشد.»
گزارش استراتفورد می افزاید: «هنوز مشخص نیست که آیا این اعزام ناوها از سوی ایران و عربستان به منطقه متشنج یمن و خلیج عدن منجر به یک جنگ دریایی بین دو کشور خواهد شد یا نه؟»
دلایل استقرار ناوگان ایران و سعودی در منطقه که به نظر می رسد در جهت مخالفت با یکدیگر استقرار یافته اند امکان یا احتمال یک جنگ دریایی را نمی دهد بلکه موضوع اصلی مغفول مانده وجود بزرگترین چاه نفت جهان در یمن است:
به گزارش خبرنگاران، واشنگتن با مقامات سابق یمن وارد عمل شد تا این راز بزرگ، یعنی وجود بزرگترین چاه نفت جهان در یمن فاش نشود. این چاه در امتداد چاه های نفت عربستان و بخشی از عراق قرار دارد و آمریکا همه تلاش خود را برای پنهان کردن این خبر، به کار گرفته است.
بزرگترین منبع نفت جهان به ذخایر نفتی در یمن می رسد که بخش کوچکی از آن در عمق هزار و هشتصد متری در عربستان در منطقه مرزی به نام الجوف واقع است اما ذخایر بزرگ در زیر زمین یمن است و از نظر ذخایر، اولین در جهان به شمار می رود.
کشف این چاه های نفت در یمن، باعث می شود این کشور 34 درصد ذخایر جهان را داشته باشد.
در همین رابطه «شارل ایوب» در مقاله ای در روزنامه الدیار لبنان نوشت: به نظر می رسد جنگی که در یمن صورت گرفته و آمریکا و عربستان در آن هستند، درباره چاه های نفت بوده است به طوری که دولت سابق یمن قصد داشت شرکت های روسی در کنار شرکت های انگلیسی و آمریکایی وارد شوند اما اختلافی به وجود آمد و اعلام این اکتشاف جدید در یمن منع شد.
اکنون این سوال مطرح می شود که یمن در شرایط کنونی چه آینده ای دارد؟ زیرا ثروتمندتر از عربستان و بلکه ثروتمندترین کشور منطقه خواهد شد و راه تسلط بر این ذخایر بزرگ که اولین در جهان است، چگونه خواهد بود در حالی که نظام یمن ثبات ندارد.
این گزارش افزود: خبرهای تایید نشده حاکیست که عربستان به یمن پیشنهاد کرده است که سالیانه 10 میلیارد دلار به آن در ازای دادن امتیاز استخراج نفت از یمن به مدت پنجاه سال بپردازد اما یمن با این پیشنهاد موافقت نکرده است.
همچنین شرکت های آمریکایی و فرانسوی پیشنهادهای وسوسه انگیزی ارائه کرده اند اما مشکل اصلی این است که چاه ها در مناطق الجوف و مارب واقع است که آمریکا و سعودی سعی دارند به دست عناصر تندرو مثل القاعده کنترل آن ها را در اختیار بگیرند.
در ادامه این مقاله آمده است: به همین علت ممکن است در بیست سال آینده درگیری بزرگی درباره انرژی یمن رخ دهد و همچنین درگیری بین مسکو و واشنگتن برسر بهره برداری از نفت در یمن ایجاد شود.
نقش ایران اما نقشی پررنگ و با پلاکی با روکش حمایت مذهبی از مسلمانان نیم نگاهی به احاطه بر این منابع نفتی ارزشمند نفتی دارد! بنابراین یمن مهم است هرچند اطلاعی پیرامون ظرفیت های بکر آن درز نشده است!
بررسی جامع وضعیت انرژی و ذخایر نفت و گاز در عربستان سعودی
مروری به بخش های مختلف انرژی در سعودی، وضعیت کنونی و چشم انداز آینده این کشور در بخش نفت و گاز را مورد بررسی قرار داده است.
نفت
برابر آمار منتشره از سوی مجله بین المللی نفت و گاز تا اول ماه ژانویه سال ٢٠١٣، ذخایر اثبات شده نفت سعودی بالغ بر ٢٦٥ میلیارد بشکه (به علاوه ٢,٥ میلیارد بشکه نفت در منطقه مشترک بین عربستان و کویت) گزارش شده است که کمی کمتر از یک پنجم ذخایر اثبات شده نفت جهان است.
سعودی دارای بیش از ١٠٠ میدان عمده نفت و گاز است، بیش از نیمی از ذخایر نفت عربستان تنها در 8 میدان از میدان های نفتی این کشور قرار گرفته که در این بین میدان عظیم نفتی الغوار با باقی مانده ذخایر حدود ٧٠ میلیارد بشکه، بزرگترین میدان نفتی جهان است.
مصرف نفت
سعودی بزرگترین مصرف کننده نفت در خاورمیانه است و بخش های حمل ونقل و تولید برق بیشترین سهم را در این بخش به خود اختصاص داده اند.
مصرف داخلی نفت عربستان در سال ٢٠١٢ به حدود ٣ میلیون بشکه در روز رسید که نشان دهنده افزایش تقریبی دو برابری آن از سال ٢٠٠٠ است. رشد شتابان صنعتی و قیمتهای یارانه ای سوخت را می توان از دلایل اصلی افزایش شتابان مصرف سوخت در عربستان دانست. افزایش استفاده مستقیم از نفت خام برای تولید برق که در ماه های تابستان به یک میلیون بشکه در روز می رسد و استفاده از مایعات گاز طبیعی (NGL) برای تولیدات پتروشیمی از دیگر عوامل موثر در افزایش مصرف داخلی نفت در این سالها است.
خالد الفالح، مدیرعامل شرکت آرامکو عربستان، هشدار داده است در صورتی که بهبودی در بهره وری انرژی به وجود نیاید، تا سال ٢٠٣٠ تقاضای داخلی سوخت در عربستان به سرعت به بیش از ٨ میلیون بشکه (معادل نفت) در روز افزایش خواهد یافت.
خالد الفالح هشدار داده است در صورتی که روند افزایش مصرف انرژی در این کشور بدون هیچ تغییری ادامه یابد، این امر می تواند منجر به از دست دادن و کاهش ٣ میلیون بشکه ای در صادرات نفت این کشور تا پایان سال ٢٠٢٠ شود.
شرکت آرامکو سرمایه گذاری در طرح های استخراج نفت از منابع جدید لایه های صخره ای را که هزینه بسیار سنگینی دارد، آغاز کرده است اما الگوی مصرف نفت خام در این کشور نیز در دراز مدت بسیار پرهزینه خواهد بود و شرکت آرامکو در سال ٢٠١٢ با هدف جلوگیری از مصرف بی رویه انرژی چندین بار در خصوص احتمال افزایش بهای سوخت هشدار داده بود.
چالش مصرف داخلی نفت در عربستان واقعی است و باید فکری به حال آن شود. این کشور با آن که (بیش از 28 میلیون نفر) جمعیت دارد از برزیل با جمعیت (حدود ١٨٠ میلیون نفری) بسیار بیشتر نفت مصرف می کند.
تولید
به گزارش مرکز مطالعات انرژی آمریکا، سعودی در طول سال ٢٠١٢ به طور متوسط، روزانه ١١,٦ میلیون بشکه مایعات نفتی شامل ٩. ۸ میلیون بشکه نفت خام و ١. ۸ میلیون بشکه مایعات گازی شامل NGL و دیگر مایعات، تولید کرده است.
ظرفیت تولید نفت خام این کشور در سال ٢٠١٢، کمی کمتر از ١٢ میلیون بشکه در روز تخمین زده شده است (دیگر مایعات نفتی که شامل سهمیه بندی اوپک نیست در ظرفیت کامل تولید می شود) .
اکتشاف
آرامکو اعلام کرده سال 2014 هشت میدان جدید نفت و گاز در شرق سعودی کشف کرده است.
پنج میدان جدید گازی با نامهای ابوعلی، فراس، امجد، بادی و فاریس با دو میدان نفتی با نامهای سداو و نقا وجود دارد؛ میدان دیگر نیز یک میدان نفت و گاز با نام قدقد (Qadqad) است.
بر اساس اطلاعات شرکت آرامکو، با احتساب این میدانها، کل میدانهای کشف شده سعودی ١٢٩ میدان است.
میدان نفتی قوار از نظر تولید و حجم ذخایر باقیمانده، بزرگترین میدان نفتی جهان به شمار می رود.
توان تولید پایدار ١٠ میلیون بشکه نفت در روز
از نظر IEA در پایان سال ٢٠١٤ میلادی، ذخایر نفت خام و میعانات گازی آرامکو ٢٦١,١ میلیارد بشکه و ذخایر گاز طبیعی آن ٢٩٤ تریلیون فوت مکعب بوده است که هر دو رقم بالایی به شمار می روند.
آرامکو سال ٢٠١٤ میلادی به طور میانگین ٩,٥ میلیون بشکه در روز نفت تولید کرد و ظرفیت تولید روزانه ١٢,٥ میلیون بشکه نفت را دارد، در ماه مارس گذشته روزانه 10.29 میلیون بشکه نفت تولید کرده است.
برابر گزارش مرکز مطالعات انرژی آمریکا، عربستان در طول سال ٢٠١٢ به طور متوسط، روزانه ٩,٨ میلیون بشکه نفت خام تولید کرده است. که با پیش بینی هفته نامه Business Week تقریبا مطابقت می کند.
اگر چه سعودی از طریق پروژه های بالادستی ممکن است به ظرفیت تولید بیشتری دست پیدا کرده باشد اما با لحاظ کردن افت طبیعی سالانه از مخازن تولیدی، تنها می تواند روی تولید پایدار حدود ١٠ میلیون بشکه در روز حساب باز کنند.
منطقه بی طرف عربستان-کویت: منطقه بی طرف بین سعودی و کویت با مساحتی حدود ٣٥٠٠ کیلومتر مربع شامل حدود ٥ میلیارد بشکه نفت خام اثبات شده است که به طور مساوی بین این دو کشور مشترک است. روزانه حدود ٦٠٠ هزار بشکه نفت خام از این منطقه تولید می شود.
در داخل منطقه بی طرف، شرکت نفت عربستان ژاپن AOC (Japan's Arabian Oil Co)، به طور سنتی، بهره برداری از دو میدان دریایی خفجی و هوت با تولید ٣٠٠ هزار بشکه در روز را بر عهده داشت، اما در فوریه سال ٢٠٠٠، شرکت AOC امتیاز انحصاری خود را از دست داد و آرامکو بهره برداری از میادین سابق AOC را بر عهده گرفت.
همچنین، شرکت شورون، بهره برداری از سه میدان خشکی (وفرا، حوما و ام قودیر جنوبی) در منطقه بی طرف مشترک عربستان و کویت تحت یک مجوز ٦٠ ساله که در ماه جولای ٢٠٠٨ تمدید شد را در اختیار دارد. ذخایر اثبات شده این میادین تا پایان سال ٢٠١٢ بالغ بر ٢ میلیارد بشکه اعلام شده است و امکان تولید روزانه حدود ٢٦٠ هزار بشکه نفت از نوع سنگین عربی را فراهم می کند.
در نهایت، سعودی و بحرین در میدان مشترک دریایی ابو صفاح، حدود ٣٠٠ هزار بشکه در روز نفت تولید می کنند.
پالایشگاه
به گزارش مجله بین المللی نفت و گاز سعودی دارای 7 پالایشگاه داخلی با توان عملیاتی ترکیبی با ظرفیت حدود ٢,١ میلیون بشکه در روز است (سهم شرکت آرامکو حدود ١. ۱ میلیون بشکه در روز است).
علاوه بر این، سعودی دارای حدود ٢ میلیون بشکه در روز ظرفیت پالایش در خارج از این کشور از طریق مشارکت و سرمایه گذاری سهام در تاسیسات در ایالات متحده آمریکا، چین، کره جنوبی، ژاپن و فیلیپین است.
سعودی همچنین به ادغام پروژه های پالایشگاهی خود با مجتمع های بزرگ پتروشیمی در آنچه به عنوان شهرهای پتروشیمی ایجاد شده ادامه می دهد.
پالایشگاه های داخلی برنامه ریزی شده و یا در حال توسعه عبارتند از:
در یک سرمایه گذاری مشترک، شرکت پالایش و پتروشیمی آرامکو-توتال (ساتورپ) در جبیل در حال ساخت یک واحد پالایشگاهی با ظرفیت ٤٠٠ هزار بشکه در روز است، که انتظار می رود تا پایان سال ٢٠١٣ به طور کامل عملیاتی شود. این پالایشگاه صادراتی، وظیفه پالایش نفت خام سنگین عربی و به حداکثر رساندن تولید دیزل و سوخت جت را بر عهده خواهد داشت.
پالایشگاه شهر ینبع به وسیله شرکت پالایش نفت سرمایه گذاری مشترک سعودی آرامکو و سینوپک چین با ظرفیت تولید روزانه ٤٠٠ هزار بشکه نفت خام سنگین عربی تا پایان سال ٢٠١٤ به بهره برداری می رسد.
شرکت آرامکو در برنامه های توسعه ای خود یک پالایشگاه دیگر با نام جازان در جنوب غربی عربستان، با ظرفیت تولید ٤٠٠ هزار بشکه در روز نفت خام را نیز در دست دارد که قرار است در سال ٢٠١٦ به بهره برداری برسد و قادر به فراورش اکثر گریدهای نفت خام عربی خواهد بود.
شرکت آرامکو سعودی در حال مطالعه طرح توسعه ای مجتمع پترو پالایشگاه ربیغ به وسیله سرمایه گذاری مشترک است که در حال حاضر دارای ظرفیت پالایشی ٤٠٠ هزار بشکه در روز است.
صادرات نفت
به گزارش خبرگزاری رویترز، تازه ترین آمارهای موسسه ابتکار داده های نفتی (جودی) نشان می دهد تولید نفت خام عربستان سعودی در ماه اوت ٢٠١٣ با افزایش روزانه ١٥٦ هزار بشکه نسبت به ماه ژوئیه گذشته به ١٠ میلیون و ١٩٠ هزار بشکه رسیده است.
بر اساس این گزارش، صادرات نفت عربستان سعودی نیز در ماه اوت با افزایش روزانه ٣٢٥ هزار بشکه نسبت به ماه ژوئیه به هفت میلیون و ٧٩٥ هزار بشکه در روز رسیده است.
عربستان سعودی در سال ٢٠١٢ حدود ٧,٥ میلیون بشکه در روز نفت خام صادر کرده است. حدود ٥٤ درصد از صادرات نفت خام و همچنین اکثریت صادرات محصولات نفتی پالایش شده و مایعات گاز طبیعی (NGL) عربستان به کشورهای شرق آسیا بوده و این کشور پس از کانادا دومین صادر کننده بزرگ نفت به ایالات متحده است.
عربستان سعودی در ١٠ ماه نخست سال ٢٠١٢، به طور متوسط ١,٤ میلیون بشکه مایعات نفتی به ایالات متحده صادر کرد که حدود ١٦ درصد از کل واردات نفت خام ایالات متحده را در این دوره زمانی شامل می شود.
دیگر مشتریان عمده نفت عربستان در سال ٢٠١٢ عبارتند از؛ ژاپن (١,١ میلیون بشکه در روز) ، چین ( ١.١ میلیون بشکه در روز)، کره جنوبی( ٨٠٠ هزار بشکه در روز) و هند ( ٧٠٠ هزار بشکه در روز).
بنادر مهم و اصلی: عربستان سعودی دارای سه پایانه اصلی صادرات نفت است:
مجموعه رأس تنورة در خلیج فارس با ظرفیت حدود ٦ میلیون بشکه در روز (این ظرفیت شامل ٢,٥ میلیون بشکه در روز بندر راس تنوره می شود) بزرگترین مرکز بارگذاری دریایی نفت در جهان است
عربستان در حال حاضر ٧٥ درصد صادرات نفتی خود را از طریق ترمینال راس تنورا در خلیج فارس انجام می دهد که باید از تنگه هرمز عبور کند.
مرکز رأس الجعیمة در خلیج فارس با ظرفیت ٣ تا ٣,٦ میلیون بشکه در روز.
ترمینال ینبع در دریای سرخ و دارای ظرفیت بارگیری حدود ٤,٥ میلیون بشکه در روز نفت خام و حدود ٢ میلیون بشکه در روز NGL و دیگر فراورده ها است.
علاوه بر این، عربستان سعودی دارای مجموعه ای از سایر پایانه های کوچکتر در سراسر کشور است.
خطوط لوله نفتی عمده و بزرگ داخلی
شرکت آرامکو سعودی مسئولیت اداره و بهره برداری از بیش از ٩٠٠٠ مایل (حدود ١٤٤٠٠ کیلومتر) خطوط لوله سراسری نفت در عربستان سعودی را بر عهده دارد که از جمله این خطوط می توان به دو خط لوله طولانی و بزرگ ذیل اشاره کرد:
خط لوله شرق - غرب (پترولاین) با طول ٧٤٥ مایل بزرگترین خط لوله عربستان است که در سال ۱۹۸۴ اداره آن از شرکت موبیل گرفته و به شرکت آرامکو واگذار شد. این خط لوله، نفت خام سبک و بسیار سبک را از مجموعه بقیق به پالایشگاه های استان های غربی و پایانه صادراتی دریای سرخ انتقال می دهد تا از آنجا به بازارهای اروپا صادر شود.
سیستم خط لوله پترولاین از دو خط لوله با ظرفیت اسمی مجموع ٤,٨ میلیون بشکه در روز تشکیل شده است:
خط لوله ٥٦ اینچ، با ظرفیت اسمی ٣ میلیون بشکه در روز که توان عملیاتی فعلی آن ٢ میلیون بشکه در روز است.
خط لوله ٤٨ اینچ، در سالهای اخیر به عنوان یک خط لوله گاز طبیعی مورد استفاده قرار می گرفت، اما عربستان سعودی آن را به یک خط لوله نفتی تغییر کاربری داده است. این خط لوله قرار است سوئیچ یدکی عربستان برای دور زدن تنگه هرمز باشد و در موقع لزوم ظرفیت انتقال نفت عربستان از طریق خطوط لوله به دریای سرخ را از یک میلیون تا ٢,٨ میلیون بشکه در روز افزایش دهد، و البته فقط در صورتی قابل دسترسی است که این سیستم قادر باشد ظرفیت اسمی کامل خود را به کار گیرد.
خط لوله ابقیق_ ینبع (Abqaiq – Yanbu) ،در کنار و به موازات خط لوله شرق – غرب، با ظرفیت ۲۹۰ هزار بشکه در روز قرار دارد که مایعات گازی (NGL) را برای استفاده در صنایع پتروشیمی به «ینبع» انتقال دهد.
دیگر خطوط لوله داخلی، همچنین در سال ١٩٨٠ یک خط لوله چند منظوره با طول ٢٣٦ مایل (حدود ٣٧٨ کیلومتر)، بین ظهران در شرق استان و ریاض و یک خط لوله چند منظوره کوچکتر به طول ٢٢٠ مایل (حدود ٣٥٠ کیلومتر) بین ریاض و قسیم ساخته شده است.
خطوط لوله بین المللی
خط لوله ترانس عربی. این خط لوله به طول ١٢١٤ کیلومتر و قطر ٣٠ اینچ در سال ١٩٤٧ احداث و با ظرفیت اولیه ٣٠٠ هزار بشکه در روز شروع به کار نمود که بعدها ظرفیت آن به ٥٠٠ هزار بشکه در روز افزایش پیدا کرد. این خط لوله بندر آل جعیمه واقع در خلیج فارس و شرق عربستان را پس از گذشتن از اردن و سوریه به لبنان متصل می کند.
در سال ١٩٩٠ به خاطر همکاری و حمایت اردن از عراق در جنگ اول خلیج فارس، عربستان کلا نفت صادراتی خود از این خطوط را قطع کرد و در حال حاضر نیز این خطوط لوله بلا استفاده است. البته علی رغم قدیمی بودن سیستم انتقال نفت آن، همچنان به عنوان یک مسیر صادراتی بالقوه نفت خام به اروپا و آمریکا مطرح است.
خط لوله بین عراق و عربستان IPSA (Iraq Pipeline through Saudi Arabia)، به قطر ٤٨ اینچ و ظرفیت ١,٦٥ میلیون بشکه در روز در سال ١٩٨٩ به طور کامل توسط عراق سرمایه گذاری شد. این خط لوله نفتی برای انتقال نفت خام جنوب عراق به عربستان و از آنجا به موازات خط لوله پترولاین به بندر Muajjiz در جنوب بندر ینبع واقع در دریای سرخ جهت صادرات نفت خام عراق احداث شد.
خط لوله IPSA در اوت ١٩٩٠ و به دنبال حمله عراق به کویت بسته شد و پس از آن، در ژوئن سال ٢٠٠١، عربستان مالکیت آن را مصادره کرد.
از لحاظ تئوریک، خط لوله IPSA می تواند برای انتقال نفت عربستان سعودی به دریای سرخ مورد استفاده قرار گیرد.
خط لوله بین سعودی و بحرین، تنها خط لوله نفت خام بین المللی فعال و در حال کار عربستان، متشکل از چهار خط لوله قدیمی با طول عمر ٦٠ سال است که نفت خام سبک میادین ابو صفاح و دمام را با ظرفیت ٢٠٧ تا ٢٥٠ هزار بشکه در روز از طریق زیر دریا به بحرین منتقل می کند. این خط لوله قدیمی انتظار می رود که پس از ساخت خط لوله جدید در حال اجرای عربستان، بین بقیق و پالایشگاه بحرین در ستره، از خط خارج شود.
گاز طبیعی
سعودی دارای پنجمین ذخایر گاز طبیعی بزرگ جهان است، اما تولید در این بخش محدود مانده است.
حدود ٥٧ درصد از ذخایر اثبات شده گاز طبیعی سعودی تشکیل شده از گازهای همراه میدان خشکی عظیم قوار و میدان های دریایی صفانیه و زولف. میدان نفتی قوار به تنهایی حدود یک سوم از ذخایر گاز اثبات شده گاز طبیعی عربستان را در خود جای داده است.
بیشتر ذخایر گازی سعودی گاز همراه است، ذخایر مستقل گازی سعودی به طور عمده در میدان های خوف در مجاورت حوزه قوار و الدوره در منطقه بی طرف میان عربستان و کویت (مشترک با ایران) قرار دارد.
تولید و مصرف گاز طبیعی
سعودی هیچ گونه واردات و صادرات گاز طبیعی ندارد و تنها آن مقدار گازی که تولید می شود جهت مصارف داخلی مورد استفاده قرار می گیرد.
افزایش تولید گاز طبیعی و توسعه طرح های برداشت بیشتر گاز در اولویت های برنامه های توسعه صنعت نفت و گاز سعودی است. تامین خوراک صنعت روبه رشد پتروشیمی، خوراک نیروگاه های برق و جانشین کردن مصرف گاز با نفت از هدف های بزرگ و مهم توسعه صنعت گاز این کشور است.
توسعه صنعت گاز و جانشینی آن با نفت، علاوه بر توسعه صنایع داخلی، صادرات نفت را می تواند افزایش دهد و میزان نفتی را که هم اکنون در داخل مصرف می شود، کاهش دهد.
برابر پیش بینی های آرامکو، انتظار می رود تقاضای گاز طبیعی در سعودی تا سال ٢٠٣٠ به دوبرابر سطح ٣,٥ تریلیون فوت مکعبی (حدود ٢٧٢ میلیون متر مکعب در روز) مورد مصرف در سال ٢٠١١ افزایش پیدا کند.
برابر تخمینهای اوپک، حدود ١٣ تا ١٤ درصد از کل تولید گاز عربستان به موجب فرایندهای طبیعی، شعله ور شدن (flaring) و تزریق مجدد از دست می رود.
توسعه بالادستی گاز به وسیله شرکت آرامکو
شرکت آرامکو عربستان، طی یک برنامه پنج ساله به دنبال توسعه تولید گاز طبیعی خود از میادین دریایی خلیج فارس است و در این راستا سه میدان گاز غیر همراه کاران، عربیه و حسبه را مورد توجه قرار داده است:
میدان فراساحل کاران، نخستین میدان گاز غیرهمراه در حال توسعه در سعودی است که در سال ٢٠١١ در مدار تولید قرار گرفت؛ گاز این میدان با خط لوله زیردریایی ١١٠ کیلومتری به کارخانه فراورش گاز خرسنیه در ساحل ترانزیت می شود.
آرامکو اعلام کرده است با بهره برداری از دو واحد جدید در کارخانه خرسنیه، تولید گاز از میدان کاران احتمال دارد به ١,٨ میلیارد فوت مکعب در روز (حدود ٥١ میلیون متر مکعب در روز) برسد.
میدان گازی عربیه، با تولید ١,٢ میلیارد فوت مکعب گاز در روز (حدود ٣٤ میلیون متر مکعب در روز)، انتظار می رود ظرف ٥ سال آینده در مدار تولید قرار گیرد.
میدان گازی حسبه، با تولید ١,٣ میلیارد فوت مکعب گاز در روز (حدود ٣٧ میلیون متر مکعب
ارسال نظر