عبور از گردنه با آر. کيو.170 يا پرايد؟!
اگر ارادهاي براي کار باشد، ايراني قادر است از دل خاکستر تحريم ققنوس وار سر برآورد.
پايگاه خبري تحليلي «پارس»- عليرضا قرباني- متن کوتاهي که به شوخي يا جدي دريکي از شبکههاي موبايلي فضاي مجازي قرارگرفته بود، نقل به مضمون چنين بود: «جالب است که ما در ايران توانستيم ظرف مدت کوتاهي هواپيماي فوق پيشرفته و اسرارآميز آر. کيو.170 آمريکا را مهندسي معکوس کرده و در چند مدل متفاوت به پرواز درآوريم، درحاليکه تنها يک نسخه از آن در اختيار ما بود و آنهم قادر به پرواز نبود و آسيبديده بود، اما مثلاً در صنعت اتومبيلسازي باوجوداين همه اتومبيل شيک و پيشرفته که بهوفور در اختيار است نتوانستيم نمونهاي کپي کنيم و همچنان به واردات خودروهاي بيکيفيت يا توليد از رده خارج شدههاي بيکيفيتتري مثل پرايد ادامه دادهايم.»
متن بالا از جهات مختلفي قابلتأمل است. وقتي در سختترين شرايط تحريم، دانشمندان جوان و کمتوقع ايراني با ساخت پيشرفتهترين و دقيقترين ابزار در گروه فناوري هستهاي، يا ساخت سلاحهاي پيشرفته و انواع تانک و موشک و هواپيماهاي جنگنده و بدون سرنشين و يا در حوزه گسترده فناوري نانو و پزشکي و ... گوي سبقت را از بيشتر دنيا ربودهاند، ماندن و درجا زدن يا عقب رفتن در حوزههاي بهمراتب سادهتر و کماهميتتر قابل نقد و بررسي است.
اگر قرار بود تحريم و اخم و قهر ديگران باعث رکود و عقبماندگي شود، اين مشکل بايد در حوزههاي مهمي که به بعضي از آنها اشاره شد، پيش ميآمد. البته ترديدي نيست که پيشرفت در شرايط دشواري مانند تحريمهاي ظالمانه بهآساني به دست نميآيد، اما نمونههاي فراوان موجود بهاندازه کافي قانعکننده هستند که اگر ارادهاي براي کار باشد، ايراني قادر است از دل خاکستر تحريم ققنوس وار سر برآورد.
واقعيت آن است که عادت به خرج کردن از خزانه متصل به شير نفت ازيکطرف و بعضي منافع اقتصادي فردي و گاه گروهي در ادامه وابستگي به خارج از سوي ديگر، آفت اصلي جان ملت و دولت در ايران است. سختگيري و محاصره، کمترين بهاي استقلال است.
داستان شعب ابيطالب و محاصره همهجانبه پيامبر (ص) و ياران کم تعدادش دم دستترين نمونه است؛ هرچند هيچ عقل سليمي از قرار گرفتن در تنگنا و انزوا استقبال نميکند، اما هنر آن است که تهديدهاي پيشپاافتادهاي از جنس تحريم، به فرصت خودشکوفايي و رشد و توسعه تبديل شود. به تعبير شايسته رهبر فرزانه انقلاب اسلامي؛ «ايران را بايد با اتکاي به منابع روي زمين يعني هوش و استعداد جوانان و نخبگان کشور اداره کرد نه با تکيهبر درآمد پر نوسان منابع زيرزميني و نفتي.»
قصه پر غصه طلاي سياه شايد تکراري باشد، ولي اين نعمت خدادادي که استفاده درست از آن ميتوانست به يکي از مهمترين نقاط قوت ما تبديل شود، بهقولمعروف مولوي، «ازقضا سرکنگبين صفرا فزود» و حالا غصه بزرگ مسئولان دولتي ما شده است تحريم نفتي! همچنان که بسياري از مشکلات ديگر مثل رخ نمودن فسادهاي بزرگ اقتصادي و دزديهاي کلان از همين نعمتي است که نقمت شده است. يک روز بابک زنجاني از دنده چپش زاده ميشود و ديگر روز حاتمبخشي به بعضي نورچشميها، مفسدان يقهسفيد و پديده آقازادههاي رانتخوار را ايجاد ميکند!
توجه به تأکيدات چند صدباره امام جامعه اسلامي بر اتکاي به درون و چشم بستن بر لطف و منت بيگانه، استفاده از ظرفيتهاي عظيم خدادادي مادي و معنوي و از همه مهمتر اولويت يافتن اعتلاي ملي بر منافع فردي و جناحي، تنها راه برونرفت از تنگناهاي مصنوعي و علاج دردهاي مزمن جامعه امروز و فرداي ايران عزيز است. گذشتن از اين تنگنا و گردنه، باوجود همه فشارهاي زورگويان کم تعداد زيادهخواه، شدني است، اگر ارادهاي براي گذشتن از «خود» در جمع مديران و مسئولان کشور باشد.
مهم اين است که چگونه بينديشند؛ تلاشهايي مانند ساخت آر. کيو.170 براي منافع ملي، يا دفاع از مونتاژ و واردات کالاهاي بيکيفيت خارجي، براي منافع ميلي!
ارسال نظر