دولت آمريکا و حاکميت آمريکا
قطعات پازلی که دستاوردهای توافق هسته ای ظریف را کامل می کند/ حاکمیت آمریکا چه زمانی به توافق تمکین می کند؟
اگر روابط آمريکا با کوبا رو به بهبود گذاشته به اين دليل است که حاکميت آمريکا (نه فقط دولت) مخالف اين جمع بندي نيست.
پایگاه خبری تحلیلی «پارس»- محمدسعيد احديان - همانطور که پيش بيني مي شد دموکرات ها راه خود را با جمهوري خواه ها يکي کردند و با توافقي اجماعي امکان وتو کردن مصوبه کنگره را از اوباما گرفتند و دولت او مجبور شد براي حفظ پرستيژ خود بلافاصله از موافقت خود با اين مصوبه سخن بگويد.
پيش از اين بارها ذکر شده بود که نبايد در تشخيص زمين بازي طرف مقابل اشتباه کرد چرا که بازي کردن با اين فرض که فقط دولت اوباما طرف بازي ما است اشتباهي محاسباتي ناشي از توجه نکردن به واقعيت هاي ساختار حاکميتي آمريکا است. در تاريخ اين کشور هيچ گاه دولت نتوانسته و نمي تواند به تنهايي تصميماتي استراتژيک مخصوصا در سياست خارجي کشور بگيرد.
اگر مي بينيم روابط آمريکا با کوبا رو به بهبود گذاشته مي شود به اين دليل است که حاکميت آمريکا (نه فقط دولت اين کشور) مخالف اين جمع بندي نيست اما براساس دلايلي روشن که قبلا ذکر شده است همچنان بر اين باورم هنوز زمان آن نرسيده است که حاکميت آمريکا، بر پذيرفتن ايران مقتدر و مستقل حکم تاييد بزند.
اعترافات صريح اوباما و وزيرخارجه اش که بر قدرت نمايي مردم ايران در جنگ هشت ساله و اراده قوي و يکپارچه آنان بر داشتن فناوري هسته اي تاکيد کردند و با اشاره به شکاف هايي که در صورت عدم توافق بين شرکايشان اتفاق خواهد افتاد به تلويح اذعان کردند که بايد ايران هسته اي را بپذيرند نشان مي دهد که دولت فعلي آمريکا تشخيص دقيق تري از واقعيت هاي امروز دنيا دارد اما نبايد فراموش کرد که پذيرفتن ايران با فناوري هسته اي صلح آميز براي حاکميت آمريکا يعني پذيرفتن يک قدرت مستقل منطقه اي که سي و پنج سال است با روشي عقلاني بر طبل مخالفت با نظام ظالمانه بين المللي مي کوبد و اين مسئله به اين معنا است که تنظيم نظام آينده بين الملل بر مباني جديدي خواهد بود که آمريکا در آن محور اصلي نمي باشد اگر در محاسبات خود اين مسئله را درک کنيم که حاکميت آمريکا به سادگي حاضر به پذيرفتن دادن اين امتياز بسيار بسيار استراتژيک نمي شود، در بازي کردن با طرف مقابل فقط به آنچه درون ميزمذاکره است متمرکز نمي شويم.
به تصريح تاکيد مي کنم آنچه تيم هسته اي در طول اين ماه هاي ديپلماسي در ميز مذاکرات به دست آورده است بسيار درخشان است (که البته بدون ديگر مولفه هايي از جمله پيشرفت هاي فني هسته اي در هشت سال گذشته، افزايش قدرت بلامنازع منطقه اي، حمايت و تدبير رهبري و کم نياوردن اراده مردم دربرابر تحريم ها ممکن نبود) اما اين تلاش ديپلماتيک وقتي به نتيجه مي رسد که نه فقط مذاکره کنندگان آمريکايي بلکه تصميم گيران اصلي آمريکا به يقين برسند که اگر امروز با ايران به توافق نرسند فردا چاره اي ندارند جز اين که بايدامتيازات بيشتري بدهند و اين نتيجه به دست نمي آيد مگر آنکه ما ضعف تنها پاشنه آشيل خود يعني مسائل اقتصادي را برطرف کنيم البته لازم نيست اين مسئله را کامل برطرف کنيم فقط کافي است با حرکت در اين مسير نشانه هاي کافي از واکسينه شدن اقتصاد کشور از فشارهاي بيروني را بروز دهيم آنگاه ترديد نکنيد که تصميم گيران اصلي آمريکا براي اينکه بيشتر دير نشود، نه تنها دولت آمريکا بلکه تمام سناتورهاي جمهوري خواه و دموکرات را براي توافقي خوب با ايران همراه خواهند کرد .
البته من اميدوارم که درتحليل خود اشتباه کرده باشم و کنگره آمريکا در همين مقطع زماني به اين فهم درست از واقعيت مردم ايران برسد اما اگر آمريکا اجازه نداد توافق هاي صورت گرفته به نتيجه نهايي برسد، بايد هدف همه با اجماعي کامل فقط يک چيز باشد «اقتصاد مقاومتي» به انضمام استفاده از فرصت هاي زودبازدهي چون تعامل اقتصادي با روسيه و چين و پيمان هاي دو جانبه پولي با ديگر کشورها و مخصوصا شکاف درون اتحاديه اروپا.
ارسال نظر