تحریف خط امام در سایت جماران!
کیهان نوشت:اصلاحطلبانی که در دوره حضور در دولت علنا به تخطئه امام خمینی(ره) و مکتب او میپرداختند، اکنون دست به کار تحریف خط امام شدهاند.
روزنامه جوان در این زمینه به مصاحبه تحریفآمیز رضا خاتمی با سایت جماران میپردازد و مینویسد: روزنامه صبح امروز با مدیر مسئولی سعید حجاریان 78/2/7 نوشته بود «علت اصلی برگشت از دیدگاههای حضرت امام(ره) این بود که اصلا مردم و جوانان این روش را نمیپذیرفتند. ثانیا امام طرفدار جامعه تکصدایی و تکحزبی بود که با مواضع بعدی گروههای خط امام تطابق نداشت، ثالثا ایدههای امام فقط برای ایجاد انقلاب مفید بود و از آن ایدهها برای استمرار جمهوری اسلامی نمیشود استفاده کرد.»
این روزنامه میافزاید: اکنون نیز که 15 سال از آن زمان میگذرد مجددا مدیر مسئول همان روزنامه در تاریخ 93/11/25 به هفتهنامه صدا میگوید «من همیشه گفتهام که اصلاحطلبی بدون بروبرگرد مساوی با دموکراسیخواهی است فقط میتواند دز آن متفاوت باشد. دز دموکراسیخواهی هم بستگی به تحلیل مشخص از شرایط مشخص دارد.» به رغم وجود دهها کتاب و خروارها مقاله و یادداشت از دموکراسیخواهی، جمهوریخواهی، نقد بنیادهای اعتقادی تشیع، استبدادی خواندن ولایت فقیه و... چندی است که مجددا جریان تجدیدنظرطلب برای مشروعیتگیری و مشروعیتسازی در حال کوچ به حوزه امام است. گویی این مسئولیت را به سایت جماران سپردهاند تا موجه بودن کار هم توجیهپذیر شود. چندی پیش این کار را به جلاییپور سپردند و اکنون محمدرضا خاتمی را آوردهاند.
عبدالله گنجی در یادداشت «جوان» مینویسد: روح حاکم مصاحبه رضا خاتمی ارائه تفسیری «بیتاثیر» و «نظارهگر» از امام است. اصولا راهبرد تجدیدنظرطلبان در چهرهسازی از امام حذف ابعاد «انقلابی» و «قاطعیت» امام است و این رویه به متدی نخنما تبدیل شده است. جلاییپور در قضیه مواجهه امام با منافقین بعد از مرصاد این کار را کرد و محمدرضا خاتمی نیز در قضیه شهدای حج و نهضت آزادی این کیسهکشی را نخست به عهده گرفته است.
جوان با اشاره به ادعای رضا خاتمی مبنی بر اینکه مصلحت جایی در فقه ندارد و اینکه «حکومت دینی در منطق امام حکومت فقیهان نیست حکومت فقه هم نیست» تصریح میکند: امام درباره رابطه فقه و حکومت میفرماید «حکومت در نظر مجتهد واقعی، فلسفه عملی تمامی فقه در تمامی زوایای زندگی بشریت است، حکومت نشاندهنده جنبه عملی فقه در برخورد با تمامی معضلات اجتماعی، سیاسی، نظامی و فرهنگی است. فقه تئوری واقعی و کامل اداره انسان از گهواره تا گور است. هدف اساسی این است که ما چگونه میخواهیم اصول محکم فقه را در عمل فرد و جامعه پیاده کنیم و بتوانیم برای معضلات جواب داشته باشیم و همه ترس استکبار از همین مسئله است که فقه و اجتهاد جنبه عینی و عملی پیدا کند و قدرت برخورد در مسلمانان به وجود آورد. ما باید بدون توجه به غرب حیلهگر و شرق متجاوز و فارغ از دیپلماسی حاکم بر جهان درصدد تحقق فقه عملی اسلام برآییم و الا مادامی که فقه در کتابها و سینه عملا مستور بماند، خبری متوجه جهانخواران نیست.» (صحیفه امام جلد 1367/12/3-21)
نویسنده آنگاه میپرسد: حکومت در چه مواقعی مصلحت را مورد توجه قرار میدهد؟ غیر از این است که در «معضلات» اساسی کشور که از راه عادی حل نمیشود، مصلحت به میدان میآید؟ در فراز فوق حضرت امام راه حل معضلات را نیز درون فقه جستوجو میکند، «فقه جنبه عملی برخورد با تمامی معضلات اجتماعی، سیاسی، نظامی و فرهنگی است.» حال میتوان گفت خارج کردن مصلحت از حوزه فقاهت، تحریف اندیشه امام توسط تجدیدنظرطلبان است؟ جالب این است که به رغم 10 سال حکومت شخص امام، محمدرضا خاتمی میگوید «حکومت دینی در منطق امام، حکومت فقیهان هم نیست.» ظاهرا چیزی نمانده که اصل انقلاب هم تنبیه شود؛ چرا که وی در بدو این مصاحبه نوشابهای هم برای پهلویها باز میکند. وی مسلمات ثبت شده وی را نیز کتمان میکند. ورود اعضای دولت موقت و نهضت آزادی به مجلس اول را نشان از روحیه دموکراتیک امام میداند. این در حالی است که آن انتخابات در سال 1358 اتفاق افتاده است. اما صلاحیت مرحوم مهندس بازرگان در انتخابات متعدد ریاست جمهوری رد شد آیا امام نمیتوانست به صلاحیت وی اعتراض کند؟ این جمله امام که «نهضت آزادی نباید رسمیت داشته باشد و باید با قاطعیت با آن برخورد شود» توسط خاتمی کتمان میشود یا «نهضت آزادی به دنبال وابستگی جدی کشور به آمریکاست» را نمیگوید. آیا این تفسیر و تبیین گزینشی خیانت به امام(ره) نیست؟
ارسال نظر