ضرورت آغاز موج دوم تبیین نامه رهبری به جوانان غرب
به گزارش پايگاه خبري تحليلي «پارس»، علیرضا جلولی در يادداشتي تحليلي در فارس نوشت:
با توجه به اهمیتی که ارسال نامه رهبر معظم انقلاب به جوانان اروپا و آمریکا برای راهبرد دیپلماسی عمومی جمهوری اسلامی ایران دارد و نیز در جهت تکمیل تلاشهای صورت گرفته از سوی نخبگان، گروهها و فعالان فضای مجازی برای انتشار هرچه بیشتر پیام معظمله در جوامع هدف در این یادداشت به لزوم متوقف نشدن و راهکارهای این حرکت ارزنده پرداخته شده است.
1 – به اعتقاد کارشناسان رسانه، بالاترین درجه تأثیر یک رسانه به این برمیگردد که آیا آن رسانه میتواند مسئله روز افکار عمومی را تعیین کند یا خیر. به عبارت دیگر رسانه قوی به رسانهای گفته میشود که از قبل برای افکار عمومی برنامه داشته باشد که مثلا امروز به چه چیز بیندیشید و مسئله پس ذهن شما دنبال چه پاسخهایی باشد.
اگر ساز و کاری فراهم باشد که بتوان به افکار عمومی اینچنین قبولاند که درگیری فکری و ذهنی آنها چه باشد، آنوقت خیلی از مسائل را میتوان در دل آن پیش برد. امروز هالیوود، فیسبوک، یوتیوب، توئیتر، گوگل و رسانههایی مثل اسوشیتدپرس، رویترز، سی ان ان و... از این قدرت برخوردارند و ایالات متحده به توسط همین ابزارها «مسئله» افکار عمومی جهان را تعیین میکند.
2 - پروژه اسلام هراسی و اسلام ستیزی معاصر که با محوریت دولتهای اروپایی و آمریکا در حال اجراست و در حال حاضر توسط داعش نمایندگی و اجرا میشود، به همان اندازه که برای طرفداران و پیروان اسلام، چالش به حساب میآید، به همان اندازه نیز با خود فرصت فراهم کرده است. بدون تردید سانسور، بایکوت و تغییر چهره اسلام اصیل توسط امپراطوری عظیم رسانهای غرب و مونتاژ روزانه اسلام بدیل توسط ماشینهای عظیم تبلیغاتی همچون هالیوود، یکی از موانع پیش روی مبلغان مسلمان تاکنون بوده و هنوز نیز هست.
3 – پروپاگاندای گروگانگیری در سیدنی استرالیا، حمله تروریستی به محل نشریه شارلی ابدو و سپس راهپیمایی دیپلماتهای غربی در پاریس، حمله تروریستی در دانمارک و اخیرا کشتار سه دانشجوی مسلمان در کارولینای شمالی امریکا که همگی در راستای همان پروژه اسلام هراسی و اسلام ستیزی قابل تعریف است، ضمن اینکه تهدیدی برای تبلیغ و ترویج اسلام به حساب میآیند، با خود این فرصت را نیز ایجاد میکنند که اسلام به مسئله روز افکار عمومی جهان تبدیل شود.
در واقع برای اولین بار، اسلام به مدد اشتباه استراتژیک رقیب، از بایکوت خارج شده است. اینجاست که جا دارد مبلغان و مروجان اسلام و در صدر همه آنها مسئولان دیپلماسی عمومی جمهوری اسلامی ایران به عنوان نظام سیاسی برآمده از شریعت اسلام، این فرصتی را که بالعرضِ سیاست اسلام ستیزی غرب به وجود آمده است، غنیمت شمرده و از «مسئله» شدن اسلام در افکار عمومی استفاده کنند و اسلام اصیل و صلح دوست و سعادت بخش را به دست مردم در جوامع مختلف برسانند.
4 – به نظر میرسد در بین همه آگاهان و شخصیتهای مؤثر در جهان اسلام در حال حاضر فقط رهبر انقلاب چنین فرصتی را مغتنم شمرده و به این مهم ورود پیدا کرده است. پیامی که ایشان برای شناخت اسلام از منابع اصلی آن به جوانان اروپا و آمریکا دادند، میتواند سرآغاز یک حرکت فراگیر اسلام خواهی و اسلام گرایی در جهان گردد به شرطی که فقط در شکل همان «متن» باقی نماند و نخبگان فکری و معنوی نیز به سهم خود در این عرصه وارد شوند.
به طور مثال حوزه علمیه و علماء طراز اول حوزه که محدودیتهای سیاسی کمتری دارند، میتوانند با سفر به نقاط مختلف جهان، نقش بسزایی در تقویت چنین حرکتی ایفا کنند. سفرهایی که میتوانند از جنس سفر جعفر ابن ابوطالب باشند.
5 - یکی از مهمترین کانالهای ارتباطی امروز که دارای ضریب نفوذ بالا و ارزان و سریع است، فضای مجازی و به خصوص شبکههای اجتماعی است. امروز پس از گذشت یک ماه از ارسال نامه رهبر انقلاب، دیگر ظرفیت شبکههای اجتماعی برای بازنشر این پیام به حد اشباع رسیده و تکرار بیش از حد آن اثر معکوس دارد. چرا که در درجه اول یک «متن» در خوشبینانهترین حالت نهایتا 4 هفته میتواند یک موج در شبکههای اجتماعی ایجاد کند و پس از این زمان مخاطب از دیدن آن متن اصطلاحا «زده» میشود.
در درجه دوم با توجه به جهتگیریهای شبکههای اجتماعی بزرگ مثل فیسبوک و توئیتر و لینکدین و... به سمت منافع ملی آمریکا، آنها از امکانات فنی این شبکهها برای به تله انداختن و عدم گسترش دامنه انتشار پیام تا کاربران اروپا و آمریکا، استفاده کرده و جلوی انتشار آن تا به دست مخاطبان اصلی را میگیرند. در درجه سوم انتشار عکسهایی با محتوای ضد ایرانی و ضد اسلامی با هشتگ #Letter4u نیز نشان از این دارد که تکیه بیش از این بر ظرفیت شبکههای اجتماعی برای ارسال پیام رهبری به جوانان غرب، دیگر جایز نیست و با خوابیدن موج شبکههای اجتماعی، باید موج دوم یعنی ظرفیتهای دیپلماسی عمومی و پردازندههای تصویری را در این رابطه فعال کرد.
6 - به نظر میرسد متصدیان دیپلماسی عمومی جمهوری اسلامی باید بلافاصله در بازتولید محتوای متن پیام در اشکال گوناگون همچون فیلمهای سینمایی، سریال، بازیهای آنلاین و سایر اشکال گوناگون محتوا رسانی اقدامات مؤثر خود را شروع کنند.
دستگاهها و نهادها و سازمانهایی که در این امر میتوانند ایفای نقش کنند عبارتاند از وزارت خارجه، صداوسیما، اداره کل بورس وزارت علوم، سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، سازمان تبلیغات اسلامی، سازمان امور سینمایی، بنیاد ملی بازیهای رایانهای، مرکز ملی فضای مجازی، جامعه المصطفی، حوزه علمیه قم، مؤسسه امام خمینی، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی و... که در سطوح مختلف دارای توانایی و ظرفیتهای گوناگون و مکمل هم در موج دوم پیام رسانی اسلام به غرب هستند.
ارسال نظر