هدف روسیه از همکاری با ایران چیست؟
روسیه در غیاب شرکتهای انرژی غربی، در حال نفوذ به بخش انرژی ایران است. الکساندر نواک، وزیر انرژی روسیه سپتامبر گذشته به تهران سفر کرد و با علیاکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی و حمید چیتچیان، وزیر نیروی ایران درباره نقش روسیه در گسترش زیرساخت انرژی ایران دیدار کرد. هدف از این گفتوگوها بررسی امکان ساخت یک رآکتور هستهای دیگر توسط روسیه برای ایران، همچنین افزایش نقش روسیه در تولید برق ایران بود.
به گزارش پارس به نقل از وطن امروز،مرکز مطالعات خاورمیانه «موشه دایان» در گزارشی قلم برندون فریدمن می نویسد: روسیه بهرغم بحران اقتصادی، کاهش شدید ارزش پول ملی این کشور و روبهرو شدن با تحریمهای غرب همچنان نفوذ بسیاری در منطقه خاورمیانه دارد و تلاش میکند میزان نفوذ خود را در این منطقه افزایش دهد.
در این راستا، روسیه روابط خود را با 2 کشور ایران و ترکیه در حوزههای اقتصادی و انرژی آغاز کرده است و از حکومت بشار اسد در سوریه نیز حمایت و پشتیبانی میکند و از این طریق سیاستهای غرب را در این منطقه تحت تأثیر قرار میدهد. گفته میشود ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه توانایی خود را در اوکراین و کریمه دست بالا گرفته است. مواجهه با تحریمهای غرب از یکسو و سقوط قیمت نفت از سوی دیگر باعث شده اقتصاد روسیه بسیار آسیبپذیر شود و پول ملی این کشور نیز به سرعت ارزش خود را از دست بدهد.
برخی کارشناسان حوزه سیاست معتقدند سیاستهای پوتین به تضعیف و انزوای روسیه منجر شده و از توان این کشور برای قدرتنمایی خارج از مرزهای خود کاسته است اما به نظر میرسد در منطقه خاورمیانه هیچکس جلودار پوتین نیست. قدرت و نفوذ روسیه در این منطقه طی 6 ماه گذشته در حال افزایش بوده است و مسکو همچنان نفوذ بالایی در میان بازیگران اصلی منطقه دارد.
این نفوذ به روسیه این امکان را میدهد تا بسته به منافعی که برای امنیت ملی خود دارد؛ یا راه را برای اهداف غرب در منطقه باز کند یا جلوی آنها را بگیرد.
به گفته «طلال نظامالدین» کارشناس لبنانی، روسیه از جایگاه و موقعیتی که در منطقه خاورمیانه دارد برای ارتقای جایگاه نسبی قدرت خود در سیستم گسترده بینالمللی، بویژه نسبت به آمریکا و اتحادیه اروپایی استفاده میکند بنابراین به نظر میرسد پوتین دوباره سراغ سیاست خارجیای رفته است که شوروی سابق در زمان جنگ سرد از آن استفاده میکرد و میخاییل گورباچف در دهه ۸۰ میلادی به آن پایان داده بود یعنی سوءاستفاده از اختلافات منطقهای از طریق عوامل نیابتی برای معامله با غرب. ترکیه و ایران از مهمترین کشورهای منطقه خاورمیانه هستند و پوتین توانسته است نفوذ روسیه در این دو کشور را افزایش دهد. به نظر میرسد کشور ترکیه به رهبری «رجب طیب اردوغان» وابستگی نفتی خود به روسیه را افزایش داده است اما ترکیه این وابستگی را یک وابستگی متقابل میداند.
از سوی دیگر، کاهش شدید قیمت نفت و تحریمهای غرب علیه ایران، این کشور را وادار کرده است بهرغم میل باطنی خود به روسیه نزدیکتر شود. در نهایت، روسیه موفق شده است کنترل راهکارهای دیپلماتیک برای فرونشاندن جنگ داخلی سوریه را در دست گیرد و از این طریق از نفوذ اتحادیه اروپایی و آمریکا در سوریه بکاهد. روسیه با وجود کاهش شدید قیمت نفت، همچنان از نقش خود بهعنوان تأمینکننده گاز طبیعی استفاده میکند تا به اعمال نفوذ در خارج از مرزهای خود بپردازد. پوتین، اول دسامبر ۲۰۱۴ میلادی، طرحهای روسیه برای اجرای خط لوله گاز طبیعی «ساوت استریم» به ارزش 5/15 میلیارد یورو را لغو کرد.
به موجب این طرح قرار بود سالانه ۶۷ میلیارد مترمکعب گاز طبیعی از طریق خط لولهای به طول ۹۰۰ کیلومتر از زیر دریای سیاه به مرکزی در بلغارستان ارسال شده و در دسترس اروپا قرار گیرد. این طرح قرار بود جایگزینی برای ارسال گاز به اروپا از طریق اوکراین باشد. گفته میشود اتحادیه اروپایی و آمریکا برای ایجاد تغییرات کلی در شرایط «پروژه ساوت استریم» به بلغارستان فشار آوردهاند و همین امر روسیه را به لغو این طرح وادار کرده است. اقدامات روسیه طی بحران اوکراین سبب شد اتحادیه اروپایی مقاومت شدیدی در برابر این پروژه نشان دهد.
روسیه توانست با روی آوردن به ترکیه، اثر سوء لغو پروژه ساوت استریم را از بین ببرد. مقامات روسیه اوایل ماه دسامبر با مقامات ترکیه در آنکارا دیدار کردند و پس از آن از پروژه خط لوله جدیدی با شرکت خط لوله نفتخام ترکیه «بوتاش»، خبر دادند. این طرح، «پروژه ترکیش استریم» نام گرفته است. احمد داووداوغلو، نخستوزیر ترکیه تمایل این کشور را برای تبدیل شدن به مرکز انرژی در منطقه تایید و اعلام کرد: «همان طور که همه جادههای اروپا به ایتالیا ختم میشود، تمام انرژی دنیا هم از طریق ترکیه ارسال خواهد شد». پروژه خط لوله «ترکیش استریم» خط لوله کنونی میان روسیه و ترکیه به نام «بلو استریم» را گسترش خواهد داد و مقدار گاز تقریباً یکسان با «ساوت استریم» (۶۳ میلیارد مترمکعب به جای ۶۷ میلیارد) به مرکزی در مرز ترکیه و یونان ارسال خواهد کرد.
این گاز طبیعی سپس برای مشتریان شرکت «گازپروم» در جنوب اروپا ارسال خواهد شد. روسیه همچنین اعلام کرده قصد دارد در سال ۲۰۱۵ میلادی،3 میلیارد مترمکعب گاز طبیعی را 6 درصد کمتر از قیمت واقعی از طریق «بلو استریم» به ترکیه ارسال کند. انتظار میرود ترکیه سالانه ۱۴ میلیارد مترمکعب از مجموع ۶۳ میلیارد مترمکعب گاز ارسالی از طریق خط لوله جدید را به مصرف برساند. طبق اظهارات «تانر ییلدیز» وزیر انرژی و منابع طبیعی ترکیه، میزان گاز طبیعی مصرفی ترکیه در سال ۲۰۱۴ میلادی ۴۸ میلیارد مترمکعب بوده است و انتظار میرود این میزان در سال ۲۰۱۵ میلادی به ۵۱ میلیارد مترمکعب برسد. بهرغم وابستگی روزافزون ترکیه به گاز طبیعی روسیه، اقتصاد بیرمق روسیه و انزوای روزافزون این کشور سبب شده است ترکیه بتواند در معامله با روسیه به قیمت بهتری برسد.
گزارشات رسانهای حاکی از آن است تخفیف 6 درصدی قیمت گاز اعلامی از سوی پوتین برای ترکیه رضایتبخش نیست و ترکیه تلاش خواهد کرد این قیمت را تا حدود ۱۵ درصد کاهش دهد.
نشانه دیگر از افزایش روابط روسیه و ترکیه در مساله انرژی این است که وزارت محیط زیست و برنامهریزی شهری ترکیه پذیرفته است «نیروگاه هستهای آککویو» در شهر «مرسین» توسط شرکت روسی «روس اتم» با سرمایهگذاری تقریبی ۲۰ میلیارد دلاری ساخته شود. پذیرش این طرح از سوی ترکیه با سفر پوتین به این کشور و اعلام پروژه جدید «ترکیش استریم» همزمان شد. «فاروق لوغ اوغلو»، از اعضای پارلمان ترکیه و معاون حزب جمهوریخواه خلق ترکیه (CHP) معتقد است اتحادیه اروپا هم روسیه و هم ترکیه را به دلایل مختلف به انزوا کشانده است لذا این دو کشور مایلند «از طریق اتحاد با یکدیگر از اثرات این انزوا و تنهایی بکاهند».
لوغ اوغلو همچنین افزود پروژه «ترکیش استریم» میتواند روسیه و ترکیه را به هم نزدیکتر کند اما با این حال باعث افزایش وابستگی ترکیه به روسیه در حوزه انرژی خواهد شد. روسیه همچنین خود را به یکی از شرکای مالی ایران تبدیل کرده است؛ کشوری که به خاطر برنامه هستهای خود از سوی غرب مورد تحریم قرار گرفته است. طبق گزارشات رسانههای گوناگون در سال ۲۰۱۴، مذاکراتی بین ایران و روسیه بر سر انعقاد قرارداد «نفت در برابر کالا» به ارزش ۲۰ میلیارد دلار انجام گرفت که قرار بود به ایران در برابر تحریمهای غرب کمک کند. این قرارداد هرگز به امضا نرسید اما از آنجا که ارزش پول ملی ایران و روسیه به واسطه سقوط قیمت نفت با خطر کاهش روزافزون روبهرو است، این دو کشور نیاز اقتصادی بیشتری برای افزایش تعاملات تجاری با یکدیگر احساس میکنند. این تعاملات دوجانبه هم میتواند در قالب معاملات پایاپای صورت گیرد و هم میتواند به واحد روبل روسیه یا ریال ایران انجام شود.
روش دوم این امکان را به ایران و روسیه میدهد که مؤسسات بانکی و پولی غرب را دور بزنند؛ مؤسساتی که به ابزاری برای اعمال تحریمهای غرب تبدیل شدهاند. ایران از طریق تعاملات تجاری دوجانبه با روسیه میتواند قیمت ارزهای خارجی را افزایش داده و بدین ترتیب از کسری بودجه خود جلوگیری کند. صادرات ایران به روسیه در سال ۲۰۱۴ میلادی با 20 درصد افزایش روبهرو بوده است.
روسیه در غیاب شرکتهای انرژی غربی، در حال نفوذ به بخش انرژی ایران است. الکساندر نواک، وزیر انرژی روسیه سپتامبر گذشته به تهران سفر کرد و با علیاکبر صالحی، رئیس سازمان انرژی اتمی و حمید چیتچیان، وزیر نیروی ایران درباره نقش روسیه در گسترش زیرساخت انرژی ایران دیدار کرد. هدف از این گفتوگوها بررسی امکان ساخت یک رآکتور هستهای دیگر توسط روسیه برای ایران، همچنین افزایش نقش روسیه در تولید برق ایران بود.
اصغر سهیلیپور، مشاور مدیرعامل شرکت ملی گاز ایران (NIGC) بتازگی اعلام کرده است شرکتهای روسی مایلند در پروژههای نفت و گاز ایران سرمایهگذاری کنند. سهیلیپور اظهار داشت تفاهمنامهای با یک شرکت روسی برای ساخت خط لوله گاز طبیعی به طول ۳۰۰ کیلومتر و به ارزش
۷۰۰ میلیون دلار امضا شده است که قرار است از ایرانشهر در جنوب شرقی ایران (استان سیستان و بلوچستان) تا منطقه آزاد تجاری چابهار امتداد یابد؛ منطقهای که در ساحل دریای عمان واقع شده است. سهیلیپور پیشبینی کرده این پروژه در عرض 2 سال به بهرهبرداری برسد.
افزایش همکاریهای اقتصادی ایران و روسیه عمدتاً به توافقها و اظهاراتی محدود شده است که الزام و اجباری برای 2 کشور به همراه ندارد اما نقش بسیار حائز اهمیتی دارد، زیرا این امکان را برای هر دو طرف فراهم میکند که به غرب نشان دهند راهحلهای جایگزین عملی و سودآوری در ازای سیاستهای خارجی غرب دارند.
روسیه هم از این طریق میتواند به غرب نشان دهد نمیتوانند ایران را بدون همکاری روسیه به انزوا بکشانند یا تحت فشار قرار دهند. پیام روسیه به غرب این است که اگر میخواهند در مساله هستهای ایران به نتیجه موفقیتآمیزی برسند، به همکاری روسیه نیاز دارند بنابراین روسیه از پیوندهای خود با ایران بهعنوان ابزار چانهزنی در پیشبرد دیگر منافع امنیت ملی خود استفاده میکند.
با این همه، روابط روسیه با ایران فقط به خاطر تلاش روسیه برای دستیابی به ابزار چانهزنی نیست. پوتین و اطرافیانش ایران را میدان نبرد مهمی در رقابت میان شرق و غرب بر سر تبدیل شدن به «قدرت بزرگ» میدانند. سرگئی کاراگانف، رئیس بانفوذ دانشکده اقتصاد و سیاست جهانی در دانشگاه تحقیقات ملی و مرکز آموزش عالی اقتصاد روسیه، به جایگاه ایران در میان روسیه و چین اشاره میکند و میگوید: «آینده تمام آسیا به این بستگی دارد که ایران در نهایت با کدام طرف متحد خواهد شد».
حمایت سیاسی قاطع مسکو از حکومت بشار اسد در سوریه به روسیه اجازه داد برای اولین بار پس از پایان جنگ سرد، قدرت خود را در منطقه خاورمیانه به نمایش بگذارد. پوتین به ایران اجازه داد بیشترین سهم از بار مالی و نظامی حمایت از بشار اسد را به عهده گیرد و با فراهم کردن نیرو و کمکهای مالی فراوان از حکومت اسد پشتیبانی کند. در همین حین روسیه با استفاده از کرسی دائم خود در شورای امنیت سازمان ملل متحد از حکومت بشار اسد و منافع خود در کشور سوریه محافظت کرد.
برای اطمینان خاطر باید گفت روسیه تکنولوژی نظامی، آموزش و کمکهای بسیاری را برای نیروهای اسد فراهم آورد و آنها را سخاوتمندانه در اختیار حکومت بشار اسد قرار داد. گزارشات موجود حاکی از آن است که دولت روسیه تمایل بسیار زیادی دارد که میزان کمکهای مالی خود به سوریه را افزایش دهد و تمایل دارد در سال ۲۰۱۵ میلادی اعتبار مالی جدیدی معادل یک میلیارد دلار را برای کمک به حکومت بشار اسد اختصاص دهد (به علاوه ۹۰۰ میلیون دلار کمک مالی به منظور تهیه سوخت و غذا). این حمایتها از حکومت بشار اسد باعث شده است روسیه در هر راهکار دیپلماتیک برای حلوفصل جنگ داخلی سوریه، میانجیگری قاطعانهای داشته باشد.
روسیه بهرغم کاهش شدید قیمت نفت، همچنان از نفوذ بالایی در منطقه خاورمیانه برخوردار است. درست است که روسیه از دخالت خود در اوکراین ضربه شدیدی خورد اما نفوذ این کشور در منطقه خاورمیانه، چه از لحاظ جانی و مالی و چه از نظر سرمایه سیاسی، هزینه بالایی برای روسیه به همراه نداشته است. اینکه روسیه میتواند به میل خود نقش «پیشبرنده ـ بازدارنده»ای در خاورمیانه ایفا کند بدین معنی است که غرب نمیتواند منافع این کشور را به آسانی نادیده بگیرد یا آنها را به حاشیه ببرد. حتی در شرایطی که اقتصاد روسیه تضعیف شده و ارزش پول ملی آن کاسته شده است، اشتباه است اگر تصور کنیم روسیه حاضر میشود اهرمهای ارزشمند قدرت خود را کنار بگذارد.
روابط میان غرب و روسیه همچنان ضعیفتر میشود اما حقیقت آن است که ابزارهای نفوذ جهانی روسیه را باید ابزار چانهزنی مهم و تأثیرگذاری به حساب آورد. در نهایت اینکه روابط و پیوندهای روسیه با ایران و ترکیه در حال افزایش است؛ 2 کشوری که احساس ردشدگی و انزوا از سوی غرب دارند. افزایش روابط روسیه با این دو کشور از نقطهنظر اسرائیل بدون شک دردسرساز و مشکلآفرین است. به علاوه باید خاطرنشان کرد صادرات گاز طبیعی اسرائیل به جنوب اروپا از طریق خط لولهای به طول احتمالی ۱۵۰۰ کیلومتر که از اعماق دریا (از اسرائیل به قبرس و سپس به یونان و ایتالیا) میگذرد، طرحی است که با چالشهای فنی و مالی بسیاری روبهرو است و امکان عملیاتی کردن آن نیز مورد تردید است. از سوی دیگر، انجام چنین پروژه دشواری به احتمال زیاد، خشم، غضب و مقاومت شدید روسیه را در پی خواهد داشت؛ کشوری که هشیارانه برای محافظت از سهم خود در بازار اروپا وارد عمل شده است.
منبع: وطن امروز
ارسال نظر