آیت الله مصباح: برخی فکر میکنند امام(ره) را هم آنها درست کردند
علامه مصباح گفت: باید قاعده کلی چرایی انحرافات را بفهمیم و سپس خودمان جریانشناس، مردمشناس و دشمنشناس شویم؛ نقطههای انحراف و لغزش را بفهمیم و خودمان دچار نشوم وگرنه تا چرایی انحرافات را نفهمیم، نمیتوانیم کمک کنیم.
به گزارش پارس به نقل از تسنیم، آیتالله محمدتقی مصباح یزدی عضو مجلس خبرگان رهبری و رئیس موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره) با حضور در افتتاحیه اردوی آموزشی تشکیلاتی اتحادیه انجمن های اسلامی دانشجویان مستقل (جهاد اکبر۱۳) به سخنرانی پرداخت.
آیتالله مصباحیزدی در ابتدا ضمن تبریک و تهنیت به مناسبت ایام مبارک دهه فجر، گفت: خدا را شکر میکنم که در این اواخر عمر، توفیق زیارت حضرت رضا(ع) پیدا کردم و در این جمع نورانی شما نور چشمان، امیدهای آینده علاقهمندان اسلام و انقلاب حضور پیدا کردم. این عنایتی که خدا به ما مرحمت فرموده است، نعمت بسیار بزرگی است این که آدم هدف صحیح را بشناسد، راه صحیح رسیدن به هدف را بشناسد و در کنارش لغزشگاهها و جاهایی که دیگران سقوط کردند را توجه پیدا کند و خود و دیگران را حفظ کند که این بسیار نعمت بزرگی است.
وی ادامه داد: در طول تاریخ کسانی بودند که به برکت هدایت انبیا(ع) راه صحیح زندگی را شناختند، قدمهایی هم در این راه برداشتند، ولی در ادامه کوتاه آمدند، یا باز ماندند و متوقف شدن و یا به سمت راست یا چپ گرایش پیدا کردند و از مسیر صحیح خارج شدند و حتی کارشان به جایی رسید که درست در نقطه مقابل قرار گرفتند و این درسی است که از جریان تاریخ، همه ما مخصوصا جوانانی که در تلاش و فعالیت و آرمان خواهی هستند، باید به این نکته توجه کنند.
عضو مجلس خبرگان رهبری اظهار داشت: از بین کسانی که من میشناسم، گروه شما یکی از بهترین گروههایی است که توجه به این لغزشگاهها پیدا کردند و درصدد این هستند که اول خود و دیگران را از افتادن در این منجلابها حفظ کنند. در تاریخ، این اتفاقات کم و بیش تکرار شده و وقایع تاریخی اینقدر مشابه به هم هستند که برخی فیلسوفان تاریخ معتقدند که حرکت تاریخ مارپیچی است و دور دوم موازی میشویم با همان نقطه اول و شاید همان دورههایی را که در دور اول طی کردیم در دور دوم هم تکرار خواهد شد، اما سطح پایینتری، اما حوادث عین هم هستند.
علامه مصباحیزدی ادامه داد: اگر به عنوان فلسفه کلی و قائده کلی، دوره های تاریخ نپذیریم، لااقل باید پذیرفت که بسیاری از حوادث تاریخ مشابه هم هستند و به همین اصل، سبب این است که قرآن کریم بر روی حوادث تاریخی تکیه و تکرار میکند و در ذیل داستان میفرماید داستانی که برای شما تعریف کردیم مایه عبرت است برای کسانی که چشم دارند.
"در روایتهایی هم داریم که بینندگان و شنوندگان و نویسندگان گفتهاند که پیامبر اکرم(ص) فرمودند که در مورد آنچه در بنیاسرائیل گذشت، در میان شما اتفاق خواهد افتاد. این روایت را هم علمای اهل شیعه فرمودند و هم علمای اهل سنت که فرمودند شما هم راه بنی اسرائیل را خواهید پیمود و آنها در هر سوراخی وارد شده باشند، شما هم وارد خواهید شد، اگر آنها وارد لانه سوسماری شده باشند، شما هم وارد خواهید شد یعنی اینقدر زندگی شما با زندگی پیشینیان به خصوص بنیاسرائیل شباهت دارد که تا این حد هم باید پیش بینی کنید که همان طور که بنی اسرائیل کجا رفت و چه شد، منتظر باشید که حوادث بعدی هم اتفاق بیفتد البته اینها به عنوان قائده تغییر ناپذیر نیست ولی موارد مشابهی است که جای عبرت گرفتن دارد و در طول این شباهتها میتواند آینده خود را پیشبینی کرد."
وی افزود: برای ما بهترین مقطع تاریخی که میتوانیم درس و عبرت بگیریم، زمان ظهور پیامبر اکرم(ص) یا همان صدر اسلام است. حادثهای اتفاق افتاد در یک گوشهای که از لحاظ علمی، فرهنگ، اخلاق و آداب و رسوم و همه آثار تمدن، تقریبا در پستترین وضع بودند، از لحاظ مالی وضع بسیار پایین، اخلاق و آداب و شرایط تمدن در وضع بسیار بدی بودند. در آنها دختر داشتن مایه ننگ بود و باید آن را از بین برد و میگذاشتند زمانی که دختر به سن ازدواج رسید، آن را در بیابان در گودالی دفن میکردند و برای آنها عیب بود که دخترشان در خانه مرد بیگانهای زندگی کند، این حد فهم و فرهنگشان بود.
رئیس موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره) تصریح کرد: در چنین شرایطی، فردی از میان خودشان که یک جوان یتیم که پدر و مادر هر دو در طفولیت فوت کردند و زندگی با فقر و تنگ دستی گذشته و حالا رسیده است به یک سن بلوغ اجتماعی و در عین حال همه مردم میدانند شخصی پاک و امین است اما ایشان را به عنوان یک شخصیت قبول ندارند. آنها شخصیت را در مال و ثروت مقام میدانند و اینها هیچ کدام در دست او نبود.
آیتالله مصباحیزدی اضافه کرد: خداوند به وسیله این شخص، مردم را هدایت کرد و کار به آنجا رسید که گفتند اگر خدا میخواست پیامبری مبعوث کند، در میان دو قبیله بزرگ کسی را انتخاب میکرد که دارای مقام بود چرا در یک طایفه گمنام آن هم یک جوان گمنام که بی سرپرست و بدون ثروت است انتخاب کرده است. این یکی از دلایلی بود که به گمان خودشان باعث میشد که به سمت پیامبر(ص) نیایند.
وی اظهار داشت: در مدت کوتاهی مخصوصا در مقیاس آن زمان، باید حساب کنیم، آن مردمی که از همه جا در فقر و بدبختی و عقب ماندگی بودند، رسیدند به جایی که دو کشور مهم جهان که قطبهای ترقی و پیشرفت و علم و صنعت بودند، آنها را خاضع گرفتند که یکی دولت روم بود و دیگری دولت ایران.
عضو مجلس خبرگان رهبری با بیان اینکه این عزتی که به وسیله همین پیامبر(ص) پیدا کرده بودند، اقتضا میکرد که احترام این پیامبر را خیلی نگه دارند، گفت: به خصوص در فرهنگی که آنها داشتند که قبیلهای هم بود، احترام گذاشتن به او، به این بود که فرزندان او و بستگان او را احترام میگذاشتند.
آیتالله مصباحیزدی تصریح کرد: یکی از بهترین فرزندان این خانواده که شاید در عالم چنین فرزندی خداوند به کسی نداده باشد، بعد از ۶۰ سال از بعثت پیامبر(ص) نوه گرانقدر ایشان را که آن همه ویژگی داشت که در عالم نظیر آن پیدا نشده است، به آن وضع فجیع به شهادت رساندند، این با چه منطقی قابل توجیه است؟
وی افزود: حوادث دیگری که از صدر اسلام اتفاق افتاد، قابل درس است؛ هنوز جنازه پیامبر زمین بود و کسانی که ۷۰ روز قبل وفات بیعت کرده بودند، بیعت شکستند. داستان غدیر ۷۰ روز قبل از رحلت پیامبر رحمت(ص) اتفاق افتاد و مسلمانها همه با علی بن ابیطالب(ع) بیعت کردند. شکستن بیعت در فرهنگ قبیلهای یکی از زشتترین کارهاست و شاید کاری زشتتر از این، در فرهنگ قبیلهای وجود ندارد.
رئیس موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره) اضافه کرد: از این تحولات خیلی آشفته نشوید، اینها عبرت است. در بین نسلها و گروههای مختلف حتی تحول در افراد مختلف اتفاق میافتد. در طول تاریخ از این نمونهها دارند. آن چه مهم است، این است که از این تحولات عبرت بگیریم. این تحولات بعد از آمدن پیامبر و قبول اسلام و در میان طرفداران پیامبر این اتفاق افتاده است. امام حسین(ع) را بتپرستان، زرتشتیها، یهودیها نکشتند، بلکه مسلمانها کشتند. خیلیهایشان حافظ قران بودند و در رکاب امیرالمومنین (ع) میجنگیدند؛ فرمانده سپاه علی(ع) بودند و بعضی از افرادی که در کربلا نقش داشتند، چندی پیش در جنگ صفین فرمانده سپاه علی (ع) بودند ولی بعد از مدتی ۱۸۰ در جه تغییر پیدا کردند.
آیتالله مصباح یزدی ادامه داد: آن چه مهم است، این است که دلیل این تغییر را بفهمیم. چطور می شود که انسان یک راهی را با فکر و استدلال انتخاب کند و قدم بردارد و در سن پیری ۱۸۰ درجه عقب گرد کند. ۱۸۰درجه به نقطه مقابل تغییر پیدا کند؟ اگر بین کفار و کسانی که از اول راه غلط انتخاب کردند و تابع عقل نبودند، این اتفاق بیفتد انسان تعجب نمیکند. اما کسانی که در مکتب پیامبر(ص) بزرگ شدند، در زمان اسلام متولد شدند و رشد کردند و در درس پیامبر و جانشینانش شرکت کردند، چرا تغییر کردند؟ چگونه ممکن است مردمی از یک مسیر به مسیر ضدش تغییر مسیر میدهد؟
وی با بیان اینکه نکته دوم این است که ما باید با شرایط زمان تطبیق بدهیم، ببینم چه کسانی منحرف شدهاند یا در معرض انحراف هستند و مراقب باشیم خودمان دچار آن آفت نشویم، گفت: ما آدمی زاد هستیم، کسانی که سیدالشهدا (ع) را کشتند مثل بقیه مسلمان بودند، نماز خوان و حافظ قرآن بودند و پشت علی نماز میخواندند.
عضو مجلس خبرگان رهبری در ادامه سخنانش اظهار داشت: اول اینکه، قاعده کلی چرایی انحرافات را بفهمیم. دوم اینکه خودمان جریان شناس، مردم شناس و دشمن شناس شویم. نقطههای انحراف و لغزش را بفهمیم و خودمان دچار نشیم. چرایی و کجایی را نفهمیم این خطر برای ما هم هست. آن وقت نوبت کمک به بقیه میشود وگرنه تا چرایی انحرافات را نفهمیم، نمیتوانیم کمک کنیم.
"نمونه انحرافات در نهضتهای دانشجویی هم هست. فردی که نماد پیروی از ولایت بود، در مدت کوتاهی۱۸۰ درجه تغییر می کند. راز این انحرافات و چرخش ها در مسیر زندگی و اهداف را امیرالمومنین در خطبهای در نهج البلاغه بیان کردهاند، این حالتها در فرهنگ اسلامی فتنهزدگی نامیده میشود. چطور میشود فتنهها آغاز میشود. "انما بدء وقوع الفتن اهواء تتبع و احکام تتبدع یخالف فیها کتاب الله و یتولی علیها رجال رجالا علی غیر دین الله."
آیتالله مصباحیزدی اضافه کرد: طبق این خطبه ۲ عامل برای پیدایش فتنه وجود دارد، خط مستقیم نیست. همه افراد از یک مسیر دچار فتنه نمیشوند. دو تا نقطه شروع دارد. اولین عامل، پیروی از دلخواهها و نفسانیتهاست. همان کسانی که ایمان آوردند، گوشه دلشان برای یک چیزی لک زده بود و آرزوی دست یافتن به آن را داشتند و این آرزو علنی نشده بود و در گوشه دل آنها مانده بود. یک زمانی موقعیتی فراهم میشود که به این آرزوها دست پیدا کنند. بستگی دارد که چه هدفی در چه کسی قوی باشد، یک کسی پول میخواهد. خب هوس این سیری ناپذیر است، اما بالاخره چه استفادهای می خواهی بکنی؟
وی تصریح کرد: بین طلبه ها یک جوکی وجود دارد. خوب طلبهها زندگی سادهای دارند. میگویند یک طلبه ای بود با فقر زندگی میکرد. گاهی اوقات پاداشی یا شهریه ای به او می دادند اینها را جمع میکرد. اینها که زیاد شد، میترسید اینها را از دست بدهد، به همین خاطر اینها شب که میخوابید آنها را در متکایش پنهان میکرد، نصفه شب که طلبهها خواب بودند، پولها را روی زمین پهن میکرد و آنها را نگاه میکرد و هم چنان میترسید که کسی بیدار شود و او را در این حالت ببیند. آنگاه با پول هایش حرف می زد، میگفت یکی شما را دوست دارد که با شما خانه بخرند، برخی شما را دوست دارند که با شما همسر بگیرند، برخی شما را دوست دارند که با شما غذا بخورند. من اما شما را به خاطر خودتان دوست دارم.
رئیس موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره) خاطر نشان کرد: حالا این همه ثروت اندوختی بالاخره که چی؟ کلی پول دارد، ولی بازهم می خواهد. این را برای خودش میخواهد، این جنون است. این هوس است، هوسی که اگر غالب شد بر انسان، دنبالش را میگیرند و این منشا فتنه است.
آیتالله مصباحیزدی با بیان اینکه تاریخ اسلام را که بررسی کنیم، میبینیم ۹۰ درصد افردی که منحرف شدند فریب هوس را خوردند، گفت: عامل دیگری که باعث انحراف می شود بدعت هایی است که افراد می گذارند تا از آن بهره بگیرند. دلیل پیروی از هوای نفس روشن است، به طور طبیعی ما به دنبال هوسهای غریزی هستیم و می خواهیم اشباع شویم. دین غریزه را کنترل می کند این روشن است اما گاهی مسائل پیچیده است، در برخی موارد برای اینکه به هوس ها برسند تنها خودشان نیستند، گاهی فقط خود و خواسته های انسانی نیست می خواهند همه را تابع خود کنند، این نوع تسلط اعتباری بر انسانهاست، این عشق دیگری است. افرادی هستند حاضرند پول و ثروت و زندگی خود را خرج کنند برای این که دار و دسته را تابع خود پیدا کند، این جنونی است که در برخی افراد وجود دارد، حتی حاضر است زهد داشته باشد و جلب توجه کند. این فقط مسئله پول و غریزه جنسی نیست.
"این ریاست، خیلی لذت دارد. مثلا یک نفر فکر میکند انقلاب را آنها درست کردند، یا حتی بالاتر، امام را هم آنها درست کردند. تا می رسد به "انا ربکم الاعلی" و فردا میگوید من خدای شما هستیم! اصلا من خدای بزرگ شما هستم اگر نفهمیدی بفهم! حتی میگوید این نهرها زیر تخت من جریان دارد، بذل و بخششها کافی است، در تاریخ هم قهرمان میشود البته برای هم سوکردن فکر مردم با خود، نقشهها میکشد. اینجاست که به عامل دوم میرسیم. برای اینکه میخواهد دلها را تسخیر کند."
وی افزود: ملاک این است که این دسته بندیها و جذب نیروها به ضرر ما تمام نشود و برای آن باید محک داشته باشیم و معیار ما باید قرآن باشد. اگر حرفهایی که میسازند، حرف های اسلامی باشد سودی هم اگر عائدش شد، نوش جانش اما نه، اگر به اینها قانع نیست، این میخواهد به همه ریاست داشته باشد.
عضو مجلس خبرگان رهبری ادامه داد: این آرا مطرح می شود. تولا علیها رجال رجال علی دین الله. روابط دوستانه بین افراد بر اساس دین است. ما پیغمبر را چرا دوست داریم؟ آیا دلیلی غیر از دین دارد؟ علت گرایش ما به امام حسین(ع) چیزی جز دین است؟ ما ائمه را دوست داریم، چون راهنمایان دین ما هستند. اگر روابط بر اساس دین باشد، باعث پیشرفت می شود.
آیتالله مصباح یزدی ادامه داد: اگر عواطف در این مسیر باشد، منتهی می شود به دین اما وقتی شد تولا رجال رجال علی غیر دین الله، رابطه دوستی و هدایت بین افراد بر اساس غیر دینی بود، یک عده هم می خواهند مردم را بت پرست کنند تا مردم به آنها گرایش پیدا کنند، پس ناچار باید این ارتباط غیر دینی باشد و محور دیگری هدف قرار گیرد.
وی با بیان اینکه نماد دیگر میشود دنیا، تصریح کرد: اینجا که میرسی حق و باطل آمیخته میشود و میخواهند همه را فریب دهند. یعنی ظاهر خوب داشته باشی اما باطن خراب. کاری میکنند تا همه احسنت بگویند اما معلوم نیست درونش چیست. بعدها معلوم می شود، مثلا شاعری در کنار شعر گفتن یک هدف دیگری دارد و مردم علاوه بر آنکه از شعرش لذت می برند، هدفش را نیز در می یابند.
رئیس موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره) اظهار داشت: اما یک سری تعبیرات مبهم هستند، اگر بنا بود که حق و باطل جدا شوند. یعنی اگر فقط حق بودند کسی نمی توانست عیب کسی را بگیرد. یعنی اگر یک گروه حق وجود داشت و باطل وجود نداشت، اینکه میبینید هر گروهی از دیگری انتقاد میکند، باید پذیرفت که هر گروهی خطاهایی دارد و هیچ کس صد در صد کامل نیست. اگر باطل نبود، هیچکس به حق فحش نمیداد اگر هم باطل سراسری بود، کسی سمت حق نمیرفت.
"بعضیها درصدد نیروسازی و جذب افراد میآیند و در این راه، حق و باطل را به هم میآمیزند تا دیگران را بفریبند. من در قم شاهد بودم که یکی روزی برای امام فریاد میزدند و یکی دو روزی بعد فریاد برای شاه، روز ۲۸ مرداد من تهران بودم روز قبل از کودتا علیه مصدق شعار میدادند و روز بعد از آن شعار جاوید شاه."
علامه مصباح یزدی ادامه داد: تبلیغات در تودههای مردم اثر دارد، اما خواص به این زودیها تحت تاثیر قرار نمیگیرند و دنبال راه برای جذب نیروها میآیند. هوس بر آنها مسلط شده است. به همین خاطر است که فتنه، اول از خواص شروع میشود، آن گاه مردم را گمراه میکنند و آنان را به سمت آنان میکشانند.
وی افزود: ما با مذاهب مختلف کم و بیش آشنایی داریم و در درجه اول راه را تقویت کنیم تا بدانیم چیست و ماهیتش چیست؟ پردهها که برداشته میشود تازه فتنهها برملا میشود. یا خودش راه خداپسندانه نمیکشد در نقشه اش یا آنان نیز در دام می افتند و مردم را گمراه می کنند.
رئیس موسسه آموزشی پژوهشی امام خمینی(ره) اظهار داشت: هیچ راهی وجود ندارد مگر اینکه معرفت خود را افزایش دهیم و راه را بشناسیم. تغییر دین و مذهب در غرب یک چیز طبیعی است، صبح یک مذهب و شب یک مذهب. در غرب یک مذهب پروتستان بیش از هزار شعبه دارد و فردا خیلی راحت یک کسی یک مذهب جدید می آورد.
آیتالله مصباح یزدی ادامه داد: ما اگر میخواهیم از اسلام پیروی کنیم، باید آن را خوب بشناسیم. باید شناخت پیدا کنیم وگرنه یک روز یک جا ما را گول میزنند و چیزی که نیست غالبمان می کنند. باید اسلام را خوب بشناسیم؛ در غیر این صورت بالاخره یک روزی یک جایی ما را فریب میدهند.کسانی بودند که بیشترین معرفتها را به اسلام داشتند، اما همین افراد بالاترین خیانتها را داشتند.
"اگر معرفت نداشته باشیم و اسلام را نشناسیم گول میخوریم و خیانت میکنیم. خیانت کارها کسانی هستند که پشت پرده مذاکراتی که دارند هر حرکتی میکنند، نمی توان گفت اینها جهل داشتند نه اینها حسابی واردند و آگاهند. ما باید معرفت خوبی داشته باشیم؛ دوم خود سازی است. در جوانی باید خود را تربیت کنیم. من در وصیت نامه شهدا چیزی غیر از پیروی از رهبری و عمل به دین اسلام چیزی ندیدم. آخرین اهداف ما این نیست، از دین صحبتی نیست. نگران آخرت نیستیم. آیا ما همان کشوریم؟ همان انقلابیون هستیم؟"
وی افزود: برای دور بودن از این آفات باید خود را تربیت کنیم. تقوا، خودسازی، بت نکنیم چیزها را برای خودمان. اما اگر هوسهای دنیا برایمان بت شد، دیگر امید هدایت نباید داشت.
عضو مجلس خبرگان رهبری تصریح کرد: معرفت صحیح و خودسازی، تنها راهی است که گوشههای انحراف و کوچکترین زوایا را بشناسیم. چرا بالاترین اهداف ما «برداشتن تحریمها» شده است؟ در حالی که اسلام ما و انقلاب ما اهداف دیگری داشت، آیا میتوان گفت این انقلابیون امروزی، همان افراد گذشته و انقلابیون دیروز هستند؟ همان سخنرانان طوفانی و انقلابی دیروز هستند؟ برای اینکه ما دنبال فساد نرویم معرفت خود را تقویت کنیم و خود سازی کنیم.
باسلام حضور حاج آقا علامه و تشکر از راهنماییهای صادقانه شان........واقعا"خیلی خوب است انسان خداترس و با تقوا باشد و از افراط و تفریط و تبعیض و حق کشی و خودبینی و تملق و چاپلوسی به دور باشد ......ولی در عجبم از اینکه شخصیتی با این مرتبه علمی در زمان انتخابات آقای احمدی نژاد بنا به انتشارات سایتها چه تعریف و تمجیدها واز نذر و صدقات سخن گفته اند آیاواقعا" لازم بوده آن بیانات توسط ایشان........مگر نامزدهای دیگر مسلمان ویا از فرزندان این نظام نبودند!!!!!!!!!!!!!!!!
باسلام حضور حاج آقا علامه و تشکر از راهنماییهای صادقانه شان........واقعا"خیلی خوب است انسان خداترس و با تقوا باشد و از افراط و تفریط و تبعیض و حق کشی و خودبینی و تملق و چاپلوسی به دور باشد ......ولی در عجبم از اینکه شخصیتی با این مرتبه علمی در زمان انتخابات آقای احمدی نژاد بنا به انتشارات سایتها چه تعریف و تمجیدها واز نذر و صدقات سخن گفته اند آیاواقعا" لازم بوده آن بیانات توسط ایشان........مگر نامزدهای دیگر مسلمان ویا از فرزندان این نظام نبودند!!!!!!!!!!!!!!!!
امام راحل هم ازشما دل خوشی نداشت